نمونه ای مختصر از تشریعات جا مانده بیت العدل

چرا بیت العدل وظایف ذاتی خویش را معطل گذاشته و مدام به دنبال کسب تبرعات و حقوق الله است

نویسنده :حسن ارشاد در اردیبهشت ۲۱, ۱۴۰۲ 70

چرا بیت العدل وظایف ذاتی خویش را معطل گذاشته و مدام به دنبال کسب تبرعات و حقوق الله است ؟

بیت العدل بر اساس شرح وظایف خود که توسط بهاء الله و ضع شده است موظف است تا در موارد منصوصه تشریع کند و احکام را صادر نمایید لیست زیر مواردی است که بیش از یک صد سال است به این مرجع حواله شده است و پس از تاسیسش در سال ۱۹۶۳ تا کنون عموما معطل ماند و تشریع نشده است

موضوع	اثر	صاحب اثر	متن اثر
طرد و سلب حقوق و قطع نسبت و ترک مسئولیت	توقیعات مبارکه (۱۹۲۲-۱۹۴۸) ص ۲۲۲و۲۲۳	ولی امر الله	در خصوص سئوالات چهارگانه محفل مقدس روحانی طهران، راجع بدو سئوال اول فرمودند بنویس در بعضی موارد طرد و سلب حقوق و قطع نسبت و ترک مسئولیت چه از طرف پدر و مادر و چه از طرف اولاد در شریعت الله جائز ولی حکمش راجع به بیت العدل اعظم است و قبل از استقرار آن قضایای فردیه راجع بامنای محفل مرکزی است در حین لزوم و پس از تمعّن و دقت و تفحص تام تصویب و تجویز نمایند.
شرط رضاء ابوین	توقیعات مبارکه (۱۹۲۲-۱۹۴۸) ص ۲۲۳	ولی امر الله	راجع بسئوال ثالث و رابع فرمودند اگر چنانچه بکلی از پدر و یا مادر بی خبر تحصیل رضایت غیر ممکن ولی اگر چنانچه اطلاع یابند تحصیل رضایت واجب جزئیات این موضوع بالمال راجع به امنای بیت العدل اعظم است و قضاوت در وقت حاضر راجع بمحافل ملیه روحانیه.
شرط رضاء ابوین	امر و خلق ج۴ ص ۱۶۹	مجموعه آثار	و قوله النافذ العدل: اگر چنانچه بکلی از پدر و مادر بی خبر تحصیل رضایت غیر ممکن ولی اگر چنانچه اطلاع یابند تحصیل اجازت واجب و جزئیات این موضوع بالمال راجع بامنای بیت العدل اعظم است و قضاوت در وقت حاضر راجع بمحافل ملیه روحانیه.
زیاده از یک زن گرفتن	توقیعات مبارکه (۱۹۲۲-۱۹۴۸) ص ۱۵۴	ولی امر الله	و راجع به سئوال اول و ثانی: فرمودند بنویس تجاوز از یک زوجه و کتمان عقیده با وجود تحذیر و تأکید و نصیحت امنای محفل روحانی نتیجه اش در این ایام محرومیت از حق انتخاب در جامعه و از عضویت محافل روحانیه است ولی این انفصال اداری است نه روحانی قرار قطعی و حکم نهایی راجع بامنای بیت عدل اعظم است.
زیاده از یک زن گرفتن	گنجینه حدود و احکام ص ۱۷۷	اشراق خاوری	حضرت ولیّ ‏امراللّه جلّ سلطانه در لوح جناب آقای علی‌اکبر فروتن مورّخ ١۶ شهر المسائل ٨٩ = ٢٧ دیسمبر ١٩٣٢ میفرمایند قوله الأحلی: “سؤال هفتم راجع بتزویج نمودن دو زن در آنِ واحد، فرمودند نهی صریح است زیرا مشروط بشرط محال است.” و در لوح مبارک مورّخ ١٢ شهر المسائل ٩٢ = ٢٣ دسامبر ١٩٣۵ که باعزاز محفل مقدّس روحانی ملّی بهائیان ایران شیّد الله ارکانه نازل شده میفرمایند قوله الأعزّ الاحلی: “راجع بسؤال اوّل و ثانی فرمودند بنویس تجاوز از یک زوجه و کتمان عقیده با وجود تحذیر و تأکید و نصیحت امنای محفل روحانی نتیجه‌اش در این ایّام محرومیّت از حقّ انتخاب در جامعه و از عضویّت محافل روحانیّه است ولی این انفضال اداریست نه روحانی. قرار قطعی و حکم نهائی راجع بامنای بیت عدل اعظم است …”
شهادت نسوان	توقیعات مبارکه (۱۹۲۲-۱۹۴۸) ص ۱۵۴	ولی امر الله	راجع به سئوال ثالث فرمودند بنویس شهادت نسآء جائز و تعیین عدد شهود راجع بامنای محفل ملی روحانی است.
شهادت نسوان	گنجینه حدود و احکام ص ۱۸۲	اشراق خاوری	راجع بشهادت نسوان بیان مبارک ذیل در لوح محفل مقدّس روحانی ملّی بهائیان ایران شیّد الله ارکانه مورّخه ١٢ شهر المسائل ٩٢= ٢٣ دسامبر ١٩٣۵نازل قوله العزیز: “شهادت نساء جائز و تعیین عدد شهود راجع بامنای محفل ملّی روحانی است. ” الخ
طلاق	توقیعات مبارکه (۱۹۲۲-۱۹۴۸) ص ۱۴۶	ولی امر الله	و دیگر فرمودند بنویس راجع به مسئله طلاق آنچه در کتاب اقدس و سئوال و جواب مسطور است باید اجرا گردد جزئیات ثانوی غیر منصوصه راجع بامنای بیت عدل اعظم است …
مهریه	اقدس ص م ۱۷۱و۱۷۲	بهاء الله	حضرت عبدالبهاء در لوحی به طور اختصار بعضی از عواملی را که باید برای تعیین میزان مهریّه منظور شود بیان فرموده‌اند. واحد مذکور در لوح ذیل جهت پرداخت مهریّه معادل است با نوزده مثقال. چنانچه می فرمایند: اهل مدن باید طلا بدهند و اهل قری فضّه. و این بسته به اقتدار زوج است. اگر فقیر است یک واحد می دهد و اگر اندک سرمایه دارد دو واحد می دهد. اگر با سر و سامان است سه واحد می دهد، اگر از اهل غنا است چهار واحد می دهد و اگر در نهایت ثروت است پنج واحد می دهد. فی الحقیقه بسته به اتّفاق میان زوج و زوجه و ابوین است. هر نوع در میان اتّفاق حاصل شود مجری گردد. در همین لوح مبارک حضرت عبدالبهاء اهل بهاء را توصیه می فرمایند که اسئله خویش را درباره اجرای این حکم به بیت العدل اعظم ارجاع نمایند. چنانچه می فرمایند: این احکام فی الحقیقه راجع به بیت العدل عمومی است که شارع است … احکام و تفرّعاتی که در کتاب اللّه مصرّح نیست بیت عدل تشریع نماید.
مهریه	گنجینه حدود و احکام ص ۱۷۴	اشراق خاوری	حضرت عبدالبهاء در لوح حاجی واعظ قزوینی میفرمایند قوله العزیز: از مهریّه سؤال نموده بودی باید در لیل زفاف نقداً تأدیه نماید و یا زوج از زوجه مهلت و مساعده گیرد و این احکام فی الحقیقه راجع به بیت عدل عمومی است که شارع است امّا عبدالبهاء مبیّن است نه شارع …
زنا	گلزار تعالیم بهائی ص ۴۱۵ (به نقل از گنجینه حدود و احکام ص ۳۰۱)	ریاض قدیمی	حضرت عبدالبهاء می فرمایند: اما مسئله زنا این تعلق بغیر محصن دارد نه محصن و اما زانی محصن و محصنه حکمش راجع به بیت العدل است.
زنا	اقدس ص م ۱۵۷	بهاء الله	قد حکم اللّه لکلّ زانٍ و زانیه دیه مسلّمه الی بیت العدل (بند ۴٩) زنا به طور کلّی به روابط نامشروع جنسی بین افراد، اعمّ از متأهّل یا مجرّد، اطلاق می شود (یادداشت شماره ٣۶). طبق بیان حضرت عبدالبهاء جزای مصرّح در آیه فوق تعلّق به غیر محصن دارد نه محصن، یعنی مجرّد نه متأهّل. سپس می فرمایند: امّا زانی محصن و محصنه حکمش راجع به بیت العدل است (سؤال و جواب فقره ۴٩).
زنا	اقدس ص م ۱۲۸و۱۲۹	بهاء الله	کلمه زنا در لغت شامل زنای محصن و غیر محصن هر دو می باشد، یعنی هم به روابط جنسی بین یک فرد متأهّل با کسی که همسر او نیست و هم به طور کلّی به روابط جنسی خارج از محدوده ازدواج اطلاق می شود. جریمه‌ای را که جمال اقدس ابهی مقرّر فرموده‌اند برای مرد و زن غیر محصن است که مرتکب زنا شوند (یادداشت شماره ٧٧). تعیین مجازات مربوط به سایر تخلّفات جنسی، من جمله زنای به عنف به تصمیم بیت العدل اعظم محوّل شده است.
زنا و لواط و سرقت	اقدس ص م ۵۸	بهاء الله	سئوال: از حد زنا و لواط و سارق و مقادیر آن. جواب: تعیین مقادیر حد به بیت العدل راجع است.
لواط	گنجینه حدود و احکام ص ۳۳۹	اشراق خاوری	تعیین حد و جزای عامل این منکر راجع به بیت العدل است چنانچه در سئوال و جواب می فرمایند س- از حد زنا و لواط و سارق و مقادیر آن. ج- تعیین مقادیر حد به بیت العدل راجع است.
ازدواج با اقارب	گنجینه حدود و احکام ص ۱۸۵و۱۸۶	اشراق خاوری	در حکم ازدواج با اقارب در رساله سؤال و جواب نازل: سؤال – از حلّیّت و حرمت نکاح اقارب. جواب – این امور هم بامنای بیت العدل راجع است. حضرت عبدالبهاء جلّ ثنائه میفرمایند قوله العزیز: ولی اقتران اقارب غیر منصوصه راجع به بیت العدل که بقواعد مدنیّت و مقتضای طبّ و حکمت و استعداد طبیعت بشریّه قرار دهند … باری آنچه بیت العدل در این خصوص قرار دهند همان حکم قاطع و صارم الهی است هیچکس تجاوز نتواند.
ازدواج با اقارب	اقدس ص م ۸۴	بهاء الله	کلیه مسائل مربوط به ازدواج با اقارب به بیت العدل راجع است.
نکاح اقارب	اقدس ص م ۵۸	بهاء الله	سئوال: از حلیت و حرمت نکاح اقارب. جواب: این امور هم به امنای بیت العدل راجع است.
نکاح اقارب	اقدس ص م ۱۹۴	بهاء الله	جمال اقدس ابهی می فرمایند که تشریع احکام مربوط به حلّیّت و حرمت نکاح اقارب راجع به بیت العدل اعظم است (سؤال و جواب، فقره ۵٠).
اقتران اقارب	امر و خلق ج ۴ ص ۱۵۶	مجموعه آثار	و در خطابی دیگر قوله العزیز: اقتران اقارب غیر منصوص راجع به بیت العدل است که بقواعد مدنیه و مقتضای طب و حکمت و استعداد طبیعت بشریه قراری دهند و شبهه ای نیست که بقواعد مدنیه و طبابت و صلت جنس بعید اقرب از جنس قریب.
فاصله بین قرار ازدواج و زفاف	امر و خلق ج ۴ ص ۱۷۱	مجموعه آثار	و در خطاب بمیرزا عبدالحمید فروغی است قوله الجلیل: بعد از قرار ازدواج و تحقق و اعلان آن در مابین ناس رسماً یعنی بدوستان و یاران و خویش و پیوند اخبار شود که ازدواج آن دو نفس تحقق و تقرر یافت پس از آن نود و پنج روز بیشتر فاصله جائز نیست باید زفاف حاصل گردد و آیتین تلاوت شود و مهر تسلیم گردد اگر نود و پنج روز بگذرد حرام است و عصیان امر پروردگار ولی عقد باطل نگردد و هر کس مسبب تأخیر گردد مسؤول است و مؤاخذ و زجر و عتاب گردد و نفقه و کسوه و سکنی از یوم زفاف تقرر یابد. و از حضرت ولی امر الله در خصوص تجاوز از ۹۵ روز خطاب به محفل روحانی ملی بهائیان ایران است قوله المطاع المنیع: حکمش راجع به بیت العدل اعظم است در وقت حاضر هر رویه که محفل ملی متوقتاً اتخاذ نماید مقبول و مجری.
لاتار	امر و خلق ج ۴ ص ۲۴۳و۲۴۴	مجموعه آثار	و نیز از حضرت ولی امر الله خطاب به محفل مقدس روحانی مرکزی ایران است قوله المطاع: در خصوص امر لاتار امور غیر منصوصه به نص کتاب وصایا راجع و محول به بیت العدل اعظم است عجالهً آن محفل مقدس مرکزی و محافل محلی روحانی از ممانعت و ترغیب خودداری نمایند و از تحسین و تقبیح هر دو احتراز کنند یاران را در این خصوص آزاد و مختار گذارند تا من بعد تکلیف قطعی شود ولی باید امر لاتار منحصر در امور خیریه باشد و عائداتش تماماً راجع بصندوق خیریه محافل روحانیه گردد. و قوله المطاع: این فروعات غیر منصوصه به بیت عدل راجع و قبل از بیت عدل در هر جا باقتضای آنجا محفل مقدس روحانی باید مواظب اینگونه امور باشد و عموم احبا منقاد آن محفل مقدس اند.
لاطاری	گنجینه حدود و احکام ص۳۴۴و۳۴۵	اشراق خاوری	مسئله لاطاریکه در این ایام در بین مردم جاریست جواز و عدم جوازش منوط بحکم بیت العدل اعظم است. حضرت عبدالبهاء جلّ ثنائه در لوح (همدان جناب آقا شیخ محسن) میفرمایند قوله العزیز: … از لاتری سؤال نموده بودید فی‏الحقیقه در ممالک غربیّه رشته تجارت است ولی جواز و عدم جواز آن راجع به بیت العدل عمومی است یعنی به بیت عدلیکه از جمیع بهائیان عالم انتخاب شود زیرا هر حکمیکه مصرّح کتاب نیست راجع به بیت عدلست. عبدالبهاء مُبیّن کتابست نه مؤسِّسِ احکام غیر مذکوره در کتاب. و حضرت ولیّ ‏امر اللّه جلّ سلطانه در لوح جناب بدیع‌ اللّه آگاه آباده مورّخ ٢٣ رجب ١٣۴۵ هجری میفرمایند قوله الأحلی: … امّا مسئله لاطاری فرمودند این فروعات غیر منصوصه به بیت عدل راجع و قبل از بیت عدل در هر جا باقتضای آنجا محفل روحانی باید مواظب اینگونه امور باشد.
دیه	اقدس ص م ۱۶۰	بهاء الله	و امّا الشّجاج و الضّرب تختلف احکامهما باختلاف مقادیرهما و حکم الدّیّان لکلّ مقدار دیه معیّنه (بند ۵۶) جمال اقدس ابهی تصریح می فرمایند که مقدار دیه بستگی به شدّت ضرب و جرح دارد، ولی در آثار قلم اعلی جزئیات مربوط به مقدار غرامتی که باید به تناسب شدّت ضرب پرداخت گردد مذکور نگشته. تعیین این امور به بیت العدل اعظم راجع است.
دیه شکستن سر	گنجینه حدود و احکام ص ۳۲۳	اشراق خاوری	در این مقام این مطلب را بمناسبت مینگارد که در کتاب اقدس میفرمایند اگر کسی سر کسی را بشکند یا کسی را بزند باید دیه جرم از او اخذ شود و تعیین مقادیر آن چون در الواح مبارکه الهیّه نازل نشده راجع به بیت العدل اعظم است.
حد مجازات سرقت	اقدس ص م ۱۵۴	بهاء الله	قد کتب علی السارق النفی و الحبس (بند ۴۵) جمال مبارک می فرمایند که حد مجازات سرقت و تعیین مقدار آن، بر حسب شدت یا ضعف جرم، به بیت العدل اعظم راجع است (سؤال و جواب، فقره ۴۹). در آینده هنگامی که اجرای این حکم مناسب با مقتضیات جامعه بشری باشد، بیت العدل اعظم جزئیات آن را تشریع نموده به مورد اجرا خواهند گذاشت.
گذاشتن علامت بر پیشانی سارق	اقدس ص م ۱۵۴و۱۵۵	بهاء الله	و فی الثالث فاجعلوا فی جبینه علامه یعرف بها لئلا تقبله مدن الله و دیاره (بند ۴۵) علامتی که در پیشانی سارق باید گذاشت برای این است که مردم از سوابق و تمایل او به دزدی آگاه و از او بر حذر گردند. جزئیات مربوط به نوع علامت و مدت داشتن آن، طریق اجرا و شرایط رفع آن و همچنین تشخیص درجات شدت دزدی و تعیین حدود آن بر حسب دستور جمال مبارک کلاً به بیت العدل اعظم محول شده تا این امور فرعیه را در وقت مقتضی تشریع و تنفیذ نمایند.
مجازات قتل و حرق	اقدس ص م ۱۶۴	بهاء الله	جمال اقدس ابهی جزئیّات مجازات قتل و حرق را که به هیأت اجتماعیّه آینده تعلّق دارد نازل نفرموده‌اند. فرعیّات این احکام، از قبیل اینکه درجات جرم تا چه حدّ است و آیا باید عوامل مؤثّر در تخفیف جرم را منظور داشت، و کدام یک از دو نوع مجازات باید مجری گردد کلّاً به بیت العدل اعظم محوّل گشته که با ملاحظه شرایط زمان در وقت اجرای حکم تصمیمات لازم را اتخاذ نمایند. نحوه اجرای حکم نیز به بیت العدل اعظم راجع است.
قتل و حرق	تقریرات درباره کتاب مستطاب اقدس ص ۱۵۴	اشراق خاوری	مضمون این آیه این است که کسی که بسوزاند خانه‏ای را از روی عمد، عامل جرم را بسوزانید و کسی که بکشد کسی را از روی عمد، او را بکشید. بگیرید احکام الهی و دستورات الهی را با دستهای قدرت و اقتدار و رها کنید راه و رسم مردم نادان را. اگر چنانچه درباره کسی که به عمد خانه کسی را آتش می زند یا کسی که کسی را به عمد میکشد، به جای سوزاندن و کشتن حبس ابد قائل بشوید، آنهم گناهی ندارد. یا بسوزانید یا بکشید یا هر دو را برای ابد حبس کنید. خداوند حکم می کند بر آنچه که می خواهد. البتّه تبیین این مسأله و شرح و بسط مبهمات مربوط به این حکم راجع به بیت العدل اعظم الهی است که در آینده در این خصوص هرچه را که تصویب فرمودند، ابلاغ خواهند کرد.
حبس ابد به جای اعدام	اقدس ص م ۱۶۴و۱۶۵	بهاء الله	و ان تحکموا لهما حبساً ابدیّاً لا بأس علیکم فی الکتاب. در جواب سؤالی از این آیه کتاب مستطاب اقدس حضرت ولیّ امراللّه تصریح فرموده‌اند که گر چه به حکم کتاب قاتل را میتوان اعدام نمود ولی به جای آن حبس ابد نیز جایز است و به این وسیله از شدّت مجازات به مراتب کاسته می شود. همچنین می فرمایند که جمال مبارک حقّ انتخاب بین این دو حکم را عنایت فرموده و جامعه بشری را مختار ساخته‌اند که با در نظر گرفتن جوانب این حکم آنچه مقتضی باشد مجری دارد. چون دستورات صریح و مشخّص درباره تنفیذ این حکم موجود نیست لهذا در آتیه تشریع قوانین مربوط به این امر به بیت العدل اعظم راجع است.
عدم تجاوز مو از حد آذان	اقدس ص م ۱۵۴	بهاء الله	و لا ینبغی ان یتجاوز عن حد الآذان (بند ۴۴) تحریم تراشیدن موی سر مشمول رجال و نساء هر دو می باشد ولی بنا به تصریح حضرت ولی امر الله این حکم مبارک، یعنی عدم تجاوز مو از حد آذان، منحصر به رجال است. توضیح و تنفیذ این حکم به بیت العدل اعظم راجع است.
دخمه – دفن اموات	گلزار تعالیم بهائی ص ۱۸۴ (به نقل از امر و خلق ج ۴ ص ۲۰۵)	ریاض قدیمی	اما قضیه دخمه هر چند در نصوص قاطعه موجود نه و این قضیه جواز و عدم جوازش راجع به بیت عدل است تکلیف این عبد بیان نصوص قاطعه است و ما عدای آنچه در کتاب منصوص جمیع راجع به بیت عدل است هر وقت تشکیل شود در آن خصوص قراری خواهند داد ولی اگر اجسام متعدده در موقع واحد گذاشته شود قدری از نظافت بعید است باید خاک امتصاص رطوبت جسم را بنماید در اینصورت اگر بر صندوقه خاک ریخته شود جسم زودتر رطوبتش زائل گردد.
انتخابات	گلزار تعالیم بهائی ص ۶۳ (به نقل از مکاتیب ج ۲ ص ۲۰۴)	ریاض قدیمی	این محفل روحانی نیز باکثریت آراء انتخاب شود و اما تجدید انتخاب و تعیین مدت راجع به بیت عدل عمومی است.
بیع محل مشرق الاذکار	گنجینه حدود و احکام ص ۲۳۴	اشراق خاوری	در لوح آقا نعمت اللّه نراقی که در همدان بوده میفرمایند قوله تعالی: “بیع محلّ مشرق الاذکار بجهت تعمیر مشرق الاذکار دیگر اینحکم راجع به بیت العدل است هر وقت تشکیل شود قراری خواهند داد.” و در همین لوح میفرمایند: “محلّی که بجهت مشرق الاذکار تعیین گردید و هنوز تعمیر نیافته تبدیلش جائز ولی در این ایّام بصوابدید محفل روحانیان و در مستقبل بتصدیق بیت العدل هر وقت که تأسیس یابد.”
اوقاف مختصه	تقریرات درباره کتاب مستطاب اقدس ص ۱۱۷	اشراق خاوری	امروز بیت العدل اعظم الهی در عالم تشکیل شده و این مرجع منصوص و معصوم به عصمت موهوبه زمامدار امور روحانیّه اهل بهاء است، البتّه داستان اوقاف مختصّه و سایر شئون مربوط به آن، همه راجع به بیت العدل اعظم الهی است. این نفوس مقدّسه امروز می کوشند که مطابق دستور الهی در جمیع موارد و در مسألهء اوقاف مختصّه نیز آنطور که حقّ فرموده است، رفتار کنند.
اشتغال به امور در ایام محرمه	گنجینه حدود و احکام ص ۳۵۸	اشراق خاوری	و در لوح مورّخ ماه رجب ١٣۴٧ در جواب سؤال جناب بدیع الله آگاه آباده میفرمایند قوله الأحلی: و امّا محافل و لجنات و دوائر امریّه در ایّام اعیاد و مصیبات تعطیل آنها احسن و اولی ولی قرار قطعی و نهائی در اینخصوص راجع به بیت عدل عمومی است.
یوم بعثت حضرت نقطه اولی	گنجینه حدود و احکام ص ۴۲۷	اشراق خاوری	در لوح جناب هائی نجف آبادی: “رابع – در خصوص یوم بعثت حضرت نقطه اولی روح ما سواه فداه که بحساب قمری در پنجم جمادی الاولی و یوم شهادت که در ٢٨ شعبان گرفته میشود آیا سزاوار و جائز است که اوّلی در شهر عظمت و ثانی در شهر رحمت از اشهر امریّه گرفته شود یا نه؟ فرمودند این نیز به نصّ صریح راجع به بیت عدل اعظم است.”
تاریخ بعثت و شهادت حضرت اعلی	امر و خلق ج ۴ ص ۱۸	مجموعه آثار	و از حضرت ولی امر الله در ابلاغیه است: تاریخ بعثت و شهادت حضرت اعلی و جلوس حضرت عبدالبهاء همان است که در ایام مبارک حضرت عبدالبهاء در بین احبای غرب معمول و مجری بود تغییری داده نشد و قرار قطعی نهایی راجع به بیت عدل اعظم است …
ایام متبرکه مخصوصه	امر و خلق ج ۴ ص ۱۸	مجموعه آثار	و اما سئوال از یوم جلوس و یوم صعود حضرت عبدالبهاء که آیا این دو یوم جزء تعطیلات رسمی بهائی محسوب و اشتغال بامور حرام است فرمودند حرام نه ولی جزء ایام مخصوصه متبرکه است … و دیگر سئوال از ایام متبرکه مخصوصه قمری مثل اول و دویم محرم و پنجم جمادی و شهادت حضرت اعلی نموده بودند که در غرب بشمسی مجری … فرمودند آنچه در ایام مبارک حضرت عبدالبهاء در شرق و غرب معمول این باقی و برقرار است صلاحیت تغییر و تبدل راجع به بیت العدل اعظم است.
ربح نقود	گنجینه حدود و احکام ص ۲۰۴	اشراق خاوری	حضرت عبدالبهاء جلّ ثنائه در لوحیکه بواسطه حاجی امین بافتخار فاضل شیرازی و احبّای دیگر نازل شده فرموده‌اند قوله تعالی: “و امّا مقدار ربح در معاملات نقدیّه حضرت اعلی روحی له الفداء تنزیل تجارت را مشروع فرموده‌اند امّا جمالمبارک بقدر امکان بتخفیف امر فرموده‌اند و اگر نزاع و جدال حاصل گردد حکمش راجع به بیت عدل است. و امّا در خصوص ربح غیر جائز ربح فاحش است و علیک البهآء الأبهی عبدالبهاء عبّاس ١۶ محرّم ١٣٣٩ حیفا.”
حکم اثاثیه و مایملک و اولاد بعد از انقضاء مدت اصطبار	گنجینه حدود و احکام ص ۲۹۱	اشراق خاوری	حضرت ولیّ ‏امراللّه جلّ سلطانه در لوح امه اللّه نیّره خانم عشرتی مورّخ ٩ اپریل ١٩۴٧ مطابق اوّل شهر الجلال سنه ١٠۴ میفرمایند: “ذکر اثاثیّه و مایملک را نموده بودید که بعد از انقضاء مدّت اصطبار حکمش چگونه است و اولاد که بحدّ بلوغ رسیده باشند نزد پدر مانند یا مادر؟ فرمودند بنویس آنچه متعلّق بزوجه است و ملک شخصی اوست احدی حقّ تصرّف در آن ندارد و اطفال پس از بلوغ مختارند. تعیین حقوق طرفین راجع بمحفل روحانی است…