سازمانهای صوری بیت العدل مورد دوم و سوم در ایران ” شرکت سهامی امناء و شرکت سهامی نونهالان ” در منوچهری ارباب جمشید

فیلم نقد قسمت اول :

 

 

فیلم نقد قسمت دوم :

 

فیلم نقد قسمت سوم :

 

 

 

فیلم نقد قسمت چهارم :

 

 

فیلم نقد قسمت پنجم :

 

 

۱ – تعریف سازمانهای صوری

سازمان صوری

سازمان صوری به هرگونه نهادی گفته می‌شود که توسط گروهی دیگر به عنوان پوششی برای رد گم کردن یا محفوظ داشتن فعالیت‌های گروه اصلی از پیامدهای قانونی تأسیس شده‌باشد.

از جمله نهادهایی که گاه اقدام به تأسیس سازمان‌های صوری می‌کنند می‌توان به سرویس‌های اطلاعاتی کشورها، گروه‌های جرایم سازمان‌یافته، سازمان‌های ممنوع شده، گروه‌های سیاسی یا مذهبی، گروه‌های فشار یا لابی‌کننده و شرکت‌ها را نام برد.

شرکت‌ها یا نهادهای صوری می‌توانند برای شرکت مادر فعالیت‌های مختلفی را انجام دهند بدون این‌که این فعالیت‌ها را بتوان از نظر قانونی منسوب به شرکت مادر دانست.

به آن دسته از نهادهای صوری که در اصل از نهاد مادر مستقل‌اند و به‌طور داوطلبانه برای نهاد مادر امور قانونی یا خیریه انجام می‌دهد گروه‌های صوری گفته می‌شود.

سازمان صوری – ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد (wikipedia.org)

ماهیت تشکیلات بین المللی بهائیت تحت مدیریت بیت العدل و ساختار یک پارچه شامل هزاران نهاد در سطح بین المللی قاره ای ملی و منطقه ای و با توجه به این نکته که این ساختار  یک پارچه با سازمانهای تابع خود در هیچ کشوری  ثبت نگردیده است کلیه فعالیتها مخصوصا مالی در موضوعات نقل و انتقالات اموال غیر منقول و اموال منقول و تراکنش مالی در سطح جهان در غالب شرکتها و سازمانهای  به ظاهر مستقل و سازمانهای صوری انجام می گیرد اینکه دلیل این پنهان کاری چیست را در مقاله دیگری به شکل مبسوط خواهیم شکافت  اما در این مقال با نمونه های از سازمانها و شرکتهای تجارتی تحت تملک بیت العدل آشنا خواهیم شد

 نمونه ای از شرکت صوری ” شرکت امناء ” در ایران که مدیریتش بر مبنای پیام بیت العدل بر عهده محفل ملی ایران است و در واقع مالک اصلی این املاک بیت العدل می باشد که محفل ملی ایران بالنیابه از طرف بیت العدل بر آن نظارت می کند

با توجه به پیام بیت العدل خطاب به محفل ملی بهائیان ایران شرکت امناء پوششی بود برای تحرکات تملک املاک در سطح ایران و چون ماهیت حقوقی آن توسط حاکمیت نظام شاهنشاهی به رسمیت شناخته نمی شد لذا این شرکت صوری توسط محفل ملی ایران تاسیس گردید که اعضای آن عموما اعضای محفل ملی بودند و در واقع این املاک از آن بهائیت بود نه بهائیان به عبارت دیگر این زمینها در اختیار تشکیلات ایران بهائیان بود البته کار به اینجا ختم نمی گردد زیرا با توجه به اظهار صریح بیت العدل در پیام زیر محفل ملی هم از نیروهای نیابتی بیت العدل در ایران بود و در واقع مالک اصلی زمینهای شرکت امناء از آن یک نهاد حاکمیتی مستقر در اسرائیل بود که باید در همان زمان شاه مصادره می شد

متن پیام بیت العدل :

پیام بیت العدل تاریخ ۳۰۵ ۱۹۷۲-۰۸-۰۴

۴ آگست ۱۹۷۲ – ۵ شهر الکمال ۱۲۹
محفل مقدس روحانی ملی بهائیان ایران شیدالله ارکانه
چنانکه از بعضی از سواد خلاصه مذاکرات آن محفل و مکاتیب سائره مستفاد میگردد شرکت امنا بدستور آن محفل اقدامات مجدانه در محافظت و تعمیرات اماکن متبرکه مبذول داشته و میدارد لطفا مقرر فرمائید شرکت امنا را پرت جامعی در اینباره توسط آن محفل باین شطر ارسال دارند زیرا این هیات نگاهداری و تعمیرات اماکن متبرکه و تاریخیه را بصورت اولیه بسیار اهمیت می دهد و چنانچه مکررا مرقوم گشته آن محفل مقدس بالنیابه از این هیات عهده دار این خدمت جلیل بوده و هستند.
با تقدیم تحیات بهیه
بیت العدل اعظم

 

 

 

مورد بعدی :

۲ می ۱۹۷۰ – ۱۵ شهر الجمال ۱۲۷
پیام بیت العدل اعظم الهی خطاب به شرکت سهامی نونهالان
شرکت سهامی نونهالان دامت توفیقاتها
مکتوب آن هیات مویده بتاریخ دهم شهرالجمال ۱۲۷ بضمیمه میزانیه مشروح واصل و ملاحظه گردید که بحمدالله آن شرکت محترمه کماکان در ظل
عنایت جمال رحمن مستظلند و به جلب برکات سماویه موفق موجب اعتماد و اطمینان یارانند و بحسن اداره و امانت و دیانت مشتهر و مشار بالبنان در خدمات امریه شرکت لایق دارند و در بذل مساعدت به مهاجرین سبیل الهی سهمی وافر انشا الله خدمت آن شرکت محترمه که مغناطیس تائیدات ملا اعلی گشته و بظاهر ظاهر نیز بر کت فوق العاده یافته مثالی جهت سایر موسسات تجارتی یاران عزیز باشد تا بر اثر اقدام آن هیات منوره حضرات احبا که به کسب و تجارت مشغولند مشی نمایند و در امور ملک و ملکوت هر دو موفق گردند و بسعادت دو جهان رسند والا تجارتی که خیرش بامر اعظم و سعادت بندگان جمال قدم بل اهل عالم نرسد بالمال خسارت است بازی در اعتاب مقدسه رجا نمائیم که انشا الله آن شرکت محترمه مخاطبه تائیدات جمال ابهی باشد و کماکان از برکات سماویه مستفی ض ماند.
مراتب امتنان این مشتاقان را به فرد فرد اعضا محترمه آن شرکت جلیله ابلاغ فرمائید.
با تقدیم تحیات بهیه
بیت العدل اعظم

======= 

این دو  پیام اقرار بیت العدل مبتنی بر این است که شرکت امناء مجموعه پوششی بود که توسط محفل ملی ایران تاسیس شده بود برای اقدام سازمان در حوزه املاک لذا با کمال وقاحت بیت العدل خود را مالک اموال شرکت امنا می داند و مانند یک کارفرما از خارح مرزها به مزدور ستون پنجمی خود دستور ارسال گزارش می دهد

به عبارتی دیگر املاک شرکت سهامی امناء املاک بیت العدل بود

در لفظ بالنیابه بسیار دقت شود یعنی تمام اموال شرکت امناء از آن محفل ملی است  و این شرکت به نیابت از محفل ملی کارگزار این سازمان غیر قانونی است چون اگر قانونی بود می توانست مستقیم املاک را تحت تملک خود در آورد و از سوئی دیگر محفل ملی ایران هم به نیابت از بیت العدل عامل و ستون پنجم این نهاد حاکمیت فرا منطقه ای می باشد

با توجه به اسناد زیر مسئول این شرکت  مهندس تسلیمی بود که وی همزمان یکی از اعضای محفل ملی نیز  بود

الف : مسئول شرکت سهامی امناء  مهندس  تسلیمی  :

ب : تسلیمی یکی از اعضای محفل ملی ایران :


لینک :

https://t.me/AlbomeTasavireAmri/593

مورد بعدی شرکت پوششی نونهالان برای تراکنش های مالی :

 

۲۳۲ ۱۹۷۰-۰۵-۱۲
یکی از عوامل کمک مالی به تشکیلات مهاجرتی شرکت سهامی نونهالان دامت توفیقاته می بود – نقض حاکمیت ملی

۱۲ می ۱۹۷۰ – ۱۵ شهر الجمال ۱۲۷
پیام بیت العدل اعظم الهی خطاب به شرکت سهامی نونهالان
شرکت سهامی نونهالان دامت توفیقاتها
مکتوب آن هیات مویده بتاریخ دهم شهرالجمال ۱۲۷ بضمیمه میزانیه مشروح واصل و ملاحظه گردید که بحمدالله آن شرکت محترمه کماکان در ظل
عنایت جمال رحمن مستظلند و به جلب برکات سماویه موفق موجب اعتماد و اطمینان یارانند و بحسن اداره و امانت و دیانت مشتهر و مشار بالبنان در خدمات امریه شرکت لایق دارند و در بذل مساعدت به مهاجرین سبیل الهی سهمی وافر انشا الله خدمت آن شرکت محترمه که مغناطیس تائیدات ملا اعلی گشته و بظاهر ظاهر نیز بر کت فوق العاده یافته مثالی جهت سایر موسسات تجارتی یاران عزیز باشد تا بر اثر اقدام آن هیات منوره حضرات احبا که به کسب و تجارت مشغولند مشی نمایند و در امور ملک و ملکوت هر دو موفق گردند و بسعادت دو جهان رسند والا تجارتی که خیرش بامر اعظم و سعادت بندگان جمال قدم بل اهل عالم نرسد بالمال خسارت است بازی در اعتاب مقدسه رجا نمائیم که انشا الله آن شرکت محترمه مخاطبه تائیدات جمال ابهی باشد و کماکان از برکات سماویه مستفی  ماند.
مراتب امتنان این مشتاقان را به فرد فرد اعضا محترمه آن شرکت جلیله ابلاغ فرمائید.
با تقدیم تحیات بهیه
بیت العدل اعظم

مورد بعدی :

۲۸ دسامبر ۱۹۶۶-۱۷ شهر المسائل ۱۲۳

محفل مقدس روحانی ملی بهائیان ایران شیدالله ارکانه

مکتوب ۱۴ شهر القول ۱۲۳ آن محفل موجب امتنان این مشتاقان گردید شرکت ۷۴ نفر از یاران راستان آن سرزمین در یکی از مشروعات لازمهء ارض مقصود و مشارکت آن محفل و شرکت نونهالان در این خدمت مشکور موجب سرور موفور گردید لطفا مراتب امتنان این هیات را به آن نفوس نفیسه ابلاغ فرمائید.

یاران عزیز ایران از صدر امر تا بحال در تأسیس و اتساع مشروعات ارض مقصود همواره مقدم بوده و روابط خاصهء معنویه خویش را با مرکز جهانی امرالله محفوظ داشته و به فضل تقدم مفتخر گردیده اند این خدمت اخیر مؤید به خدمات متواترهء قدیمهء اهل بهاء از مهد امرالله در این شطر بوده و هست از آستان الهی رجا نمائیم که عزیزان درگاهش را در آن سرزمین در جمبع احوال موفق و مؤید بر عبودیت امرالله فرماید.

ضمنا خاطر آن یاران عزیز را متذکر می داریم که اطلاع سایر یاران از اتساع مشروعات این سامان و لزوم تدارک املاک امری جهت مساکن خادمان مرکز عالمی امرالله بلامانع بل لازم و مفید است زیرا شرکت در این نوع خدمات روحانی امری اختصاصی و منحصر به افراد معین نبوده و موافق با اصول عالیه امریه نیست و البته اقدام لازم را در این زمینه مبذول خواهند فرمود.

با تقدیم تحیات بهیه
بیت العدل اعظم

مورد بعدی :

https://reference.bahai.org/fa/t/se/TM1/tm1-265.html

مورد بعدی :

https://reference.bahai.org/fa/t/se/TM1/tm1-195.html

=====

متن زیر حاصل تحقیقات اسماعیل رائین با نمایش گذاشتن عین اسناد می باشد برای رویت تصویر اسناد به  اصل فایل کتاب مراجعه کنید برای سهولت بیشتر اصل کتاب  تقدیم محققین گرامی می گردد

ensheabdarbahaiat@bamun1

۱۴-شرکتهای بهائیان شرکت امناء

اگرچه بهائیان ایران نتوانستند چون سایر کشورهای جهان اراضی موقوفه و اعتبارات وقفی خود را به ثبت برسانند، ولی برای تمرکز اینگونه سرمایه های مادی که در حال حاضر پشتوانه فعالیت و تبلیغ هر فرقه و گروه و جمعیتی است راههای دیگری اندیشیدند ، که نمونه آنها تشکیل شرکتهای”امناء” و “نونهالان” است و ما اینک درباره چگونگی این شرکتها و سرمایهآنها صحبت میکنیم:

شرکت امناء :

شرکت امنا که در سال ۱۳۳۷ ش (۱۹۵۸- م ) در ایران تشکیل شد ، در حقیقت یکی دیگر از سازمانهای نیمه مخفی بهائی است که برای معاملات ، قبول موقوفه ، و هدیه و ضبط ما ترک بهائیان بدون اولاد و احفاد به وجود آمده است.

برای نخستین بار نظیر این شرکت در آمریکا در سال ۱۹۲۹ م (۱۳۰۸ش) در واشنگتن تشکیل شد.

این شرکت نوبنیاد بدون اینکه تا آن روز سابقه داشته باشد توسط (هنری . ل . استیسون ) وزیر امور خارجه وقت آمریکا به رسمیت شناخته شد و اعتبار نامه تأسیس آن از جانب وی به محافل مرکزی بهائیان آمریکا و کانادا صادر شد شرکت مزبور که به نام “هیأت امناء” به ثبت رسید، به موجب اظهارنامه تقاضا کنندگان به منظور:

عقد قراردادها -قبول وصیت نامه ها، پذیرش موقوفه، انجام معاملات تجاری و بالاخره انجام هرگونه معاملات مذهبی و غیر مذهبی تشکیل شده بود، شوقی ربانی در این باره می نویسد:

” (ناخوانا) محفل ملی (ناخوانا) آمریکا به عنوان هیأت امناء که از لحاظ مقررات مملکت یک نوع شرکت رسمی محسوب است موجب گردید که هیأت محفل بتواند طبق قانون به عقد معاملات و قرارداد ها مبادرت نموده، املاکی به نام خود به ثبت و آنچه که از طریق وصیت و غیره به جامعه بهائی اهدا می شود به نام و عنوان رسمی محفل منتقل نماید…”

پس از تشکیل شرکت امناء امریکا و کانادا شرکتهای مشابهی تحت همین عنوان در ممالک زیر به وجود آمد :

۱ – شرکت محفل بهائیان هند و برمه در ژانویه ۱۹۳۳ در لاهور در ایالت پنجاب، طبق قانون ثبت شرکت ها، مصوب ۱۸۶۰

۲ – شرکت محفل مرکزی بهائیان مصر و سودان، در دسامبر ۱۹۳۴ طبق مصوبه محکمه مختلط کشور مصر

۳- شرکت امناء محفل مرکزی بهائیان استرالیا و زلاند جدید، در ژانویه ۱۹۳۸ ، طبق تأیید مدیر کل ایالت جنوبی استرالیا.

۴- شرکت امناء غیر محدود و غیر انتفاعی محفل مرکزی بهائیان جزائز بریتانیا در اوت ۱۹۳۹، طبق قانون شرکت ها مصوب ۱۹۲۹

بعد از به ثبت رسیدن پنج شرکت از طرف محافل مرکزی بهاییان در پنج قاره عالم بتدریج همه محافل بهائی مقیم کشورهای مختلف جهان برای رسمیت دادن به تشکیلات بهائیت و ایجاد”هیأت امناء” و “شرکت

۱ – کتاب قرن بدیع، نوروز ۱۰۱، قسمت چهارم ، ص ۴۱

امناء “دست به اقدام زدند و موفق شدند شرکتها و تأسیسات بهائی را به ثبت برسانند. چنانچه تا امروز به موجب ادعایی که در تقویم سال ۱۳۳۶ بدیع بهائی (۱۳۴۸ش – ۱۹۶۹ . م ) شده هشتاد و یک”شرکت سهامی” متعلق به محفل ملی بهائی در سرتاسر جهان به ثبت رسیده است . البته این محافل فقط در پنجاه و هفت کشور از طرف دولتها به رسمیت شناخته شده اند، زیرا سایر دولتها “بهائیت” را بعنوان یک مذهب نپذیرفته اند.

تأسیس و تشکیل شرکت امناء در ایران

گفتیم که “بهائیت” در ایران – مرکز اصلی پیدایش – هیچگاه از جانب دولتها به رسمیت شناخته نشده و اجازه فعالیت علنی به پیروان آن داده نشده است.

بدین سبب هرگونه اقدامی نیز که از طرف محافل مرکزی بهائیان ایران و یا محافل مختلف انجام می گیرد، به رسمیت شناخته نمی شود.نخستین باری که بهائیان ایران موفق شدند، در سال ۱۳۳۷ (۱۹۵۸ – م ) بود. در آن سال “شرکت سهامی امناء” به منظور انجام هرگونه” عملیات عمرانی” با سرمایه ظاهری سی میلیون ریال در اداره ثبت شرکتها به ثبت رسید . (۱)

این شرکت که سه هزار سهم ده هزار ریالی داشت فقط “ده سهم آن با نام” و بقیه”سهام بینام” و متعلق به محفل مرکزی بهائیان ایران بود. در تقاضای ثبت شرکت مذکور گفته شده بود که :

” … یک ثلث یک ثلث بهای اسمی آن نقدا پرداخت شده و طبق اظهار در تحویل و اختیار مدیران شرکت میباشد و بقیه تعهدی است از تاریخ اول اردیبهشت ماه ۱۳۳۷ به مدت نامحدود “

۱ – روزنامه رسمی کشور، شماره ۴۸۶۳ –۳۰/۲/۱۳۳۷

این شرکت در روز ۲۴ اردیبهشت ۱۳۳۷ در دفتر ثبت شرکتهای داخلی به شماره ۰۸۸ ۶ به ثبت رسیده و هیئت مدیره آن به این شرح معرفی شدند :

۱- سرلشکر بازنشسته شعاع الله علائی، رئیس هیئت مدیره .

۲ ـ هادی رحمانی ، مدیر عامل .

۳ و ۴ – ذکرالله خادم و عباسقلی شاهقلی ، عضو هیئت مدیره .

“شرکت امناء” متعلق به بهائیان ایران در محل خریداری شده ، واقع در خیابان ارباب جمشید ، ساختمان نونهالان(۱)  شروع به کار کرد ، و در مدت بسیار کوتاهی صاحب چندین میلیون تومان سرمایه و دارایی شد .

این شرکت خیلی زود توانست چندین صد میلیون تومان املاک و دارایی گرد آورد و حتی تعداد سهام را از سه هزار به پانزده هزار سهم بالا ببرد. صورت مجلس مجمع عمومی سال ۱۳۴۶ شرکت که عینا نقل میشود، نمودار جانشینی این شرکت به محفل” مرکزی بهائیان ایران” است:

مجمع عمومی عادی شرکت سهامی امناء که به موجب آگهی دعوت منتشره در روزنامه کیهان ، شماره ۷۱۴۶ مورخه ۱۳/۳/۴۶ روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی شماره ۶۴۹۶ مورخه ۲۰/۳/۴۶ ساعت ۶ بعد از ظهر سه شنبه ۳۰ خردادماه ۴۶ در محل شرکت واقع در خیابان منوچهری کوچه اربابجمشید شماره ۳۷ با حضور کلیه سهامداران یا نمایندگان آنها به ترتیب ذیل :

۱- این ساختمان را بازماندگان ارباب جمشید زردشتی به محفل بهائیان فروختند. بیشتر بهائیان ایران یهودیان و زردشتیان هستند مسلمانانی که به این فرقه گرویده اند، در اقلیت میباشند. اکنون سالهاست که کمتر شده مسلمانی به آنها پیوسته باشد، بخصوص مسلمانی که اگرچه ما می اما اندک آگاهی داشته باشد.

۱- هادی رحمانی شیرازی۱۰۷۶ سهم            

۲- منوهر قائم مقامی ۱۰۵۴ سهم

۳- مهندس عبدالحسین تسلیمی ۱۰۳۰ سهم 

۴ – عنایت اله عزیزی ۹۶۲ سهم

۵ – روح اله فتح اعظم ۹۸۸ سهم 

 ۶ – دکتر ریاض قدیمی ۸۷۵ سهم

۷ – موسی مستقیم ۶۴۹ سهم

۸- دکتر عزت اله عزیزی ۶۴۶ سهم

۹ – موسی رستگار ۶۴۳ سهم 

۱۰ – مسعود خمسی ۷۶۴ سهم

۱۱ – امیر عزیزی ۶۹۵ سهم 

 ۱۲ – فتح اله فردوسی ۷۶۰ سهم

۱۳ – دکتر مهدی ورقا ۸۳۶ سهم 

۱۴ – هدایت اله رحیمی ۶۱۸ سهم

۱۵ – دکتر حسین نجمی ۶۵۳ سهم

۱۶ – جلال صحیحی ۵۲۹ سهم

۱۷ – ایرج ثابت ۸۷۵ سهم 

۱۸ – امیر علائی ۷۳۷ سهم

۱۹- حسن خواجه نصیری ۶۳۰ سهم

جمع ۱۵۰۰۰ سهم

تشکیل و چون حاضرین در جلسه حائز اکثریت کامل بودند، جلسه رسمی و برای انتخاب رئیس و منشی مجمع اقدام و در نتیجه مهندس عبدالحسین تسلیمی (۱) به سمت

۱ – خانواده “تسلیمی” اکثر بهائی هستند. شایعه بهائی بودن منوچهر تسلیمی وزیر بازرگانی دولت هویدا نیز دهان بدهان نقل میشود . بهائیان میگویند وارد” سیاست نمی شویم؟”!

رئیس و فتح اله فردوسی به سمت منشی جمع انتخاب و سپس در خصوص دستور جلسه مذاکره شد :

۱ – سرتیپ عطاء الله مقربی (۱) عضو هیئت مدیره گزارش جامعی از عملیات و اقدامات شرکت بیان و بیلان سال ۱۳۴۵ را به اطلاع سهامداران رسانید.

۲ – عنایت الله عزیزی و فتح الله فردوسی بازرسان قانونی شرکت گزارش خود را که حاکی از تأئید بیلان بود قرائتنمودند.

۳- بیلان سال ۱۳۴۵ شرکت باتفاق آرا تصویب شد .

۴- برای انتخاب بازرسان شرکت در سال ۱۳۴۶ اقدام به اخذ رأی گردید منتخبا عنایت الله عزیزی و عنایت الله بستانی برای مدت یکسال به سمت بازرس قانونی شرکت انتخاب گردیدند.

۵- چون دوره چهار ساله اختیارات هیئت مدیره پایانیافته بود، لذا برای انتخاب اعضاء اصلی هیئت مدیره و اعضاء علی البدل اقدام به اخذ رأی گردید و بالنتیجه :

۱ – سرلشکر شعاع الله علائی.

۲- دکتر علیمحمد ورقا .

۳- سرتیپ عطاءالله مقربی .

۴- طراز الله هوشمند .

۵- عطاء الله قدیمی .

یسمت اعضاء اصلی هیئت مدیره و افراد ذیل :۱ – هادی رحمانی شیرازی

۱–ازاین خانواده است سرتیپ مقربی جاسوس شوروی که در سال ۱۳۵۷ اعدام شد. این بهائی نه تنها وارد سیاست شد بلکه جاسوس هم از آب درآمد.

۲ – روح الله فتح اعظم .

۳- مهندس عبدالحسین تسلیمی

به سمت اعضاء علی البدل هیئت مدیره برای مدت چهار سال از تاریخ مذکور انتخاب گردیدند. در پایان مهندس عبدالحسین تسلیمی رئیس مجمع از زحمات اعضاء هیئت مدیره و مدیر عامل و بازرسان و کارکنان شرکت و همچنین تشریک مساعی کلیه سهامداران قدردانی و تشکر نمودند. (۱) و جلسه در ساعت ۹ بعد از ظهر خاتمه یافت.

محل امضاء بیست سه نفر از سهامداران.

جالب اینکه تشکیل این شرکت، آتش اختلافات و انشعاب را در میان بهائیان دامن زد، زیرا با توجه به سرمایه کلانی که گرد آمده بود ، طبعا سوء ظن مخالفان نیز افزایشیافت تا آنجا که گروهی ، گروه دیگر را به کلاهبرداری، تدلیس و سندسازی متهم کرد.

اساسنامه شرکت سهامی امناء …

می دانیم که در دنیای امروز ثروتهای جهان به نحو شگفت آوری از نظر

۱-با اینکه این شرکت غیر قانونی میلیونها و میلیونها تومان دارائی و سرمایه دارد و سالانه نیز بیش از چهار صد میلیون تومان سود خالص برداشت میکند(تراز نامه سال ۱۳۵۵ شرکت امناء ) ، با این حال کارمندان فاسد و رشوه خوار دولت در اداره کل مالیات بر درآمد تهران با گرفتن مبالغ قابل توجهی حق و حساب” و “باج” مالیات بر درآمد این شرکت را مبلغ ناچیزی تعیین کرده اند. بهترین مدرک ادعای ما دفاتر شرکت امناء و پرونده مالیاتی بهائیان در اداره کل مالیات بر شرکت هاست. اگر روزی دولتی بر سر کار آمد که خواست از دزدی و کلاهبرداری شرکتها و وصول مالیات حقه دولت اقدام کند شاید موفق به وصول مالیات از شرکت امناءبشود.

عدم تعادل بین دو گروه تقسیم شده است. گروه اول یعنی اقلیت انگشت شماری که همه ثروتها را در اختیار خود دارند ، و گروه دوم اکثریت عظیمی که از هرگونه ثروت و سرمایه ای محروم مانده اند، حال آنکه قوانین اولیه طبیعت حکم میکنند که آنچه را خداوند از راه طبیعت در اختیار آدمیان نهاده است ، به نسبتی متعادل بین همگان تقسیم شود و هر انسان آزادی امکان استفاده از حداقل امکانات زیست را داشته باشد.

با این وصف، هنوز در ایران بخش عظیمی از ثروتها و در آمدهای ملی در انحصار و اختیار گروهی ضد ملی قرار دارد. و این گروه با سوء استفاده از گریزگاههای قانونی و در پاره ای موارد با تهدید و تطمیع ، تصاحب و حیف و میل سرمایه های مملکت را ادامه میدهند.

بهائیت که در سالهای نخستین – یعنی پس از ظهور و ادعای میرزا على محمد باب – ادعا داشت یک مسلک دینی است ، پس از کشته شدن او و تقسیم بابیان به دو گروه ازلی ، بهائی متکی بر ثروت و سرمایه شد . بدین معنی که رهبران گروه هم از نظر بهره برداری فردی و هم به خاطر تطمیع و جذب افراد جدید پول و ثروت را استوارترین پشتوانه کار خویش می دانستند و در حقیقت این نظر آنان چندان هم دور از واقعیت نبود ، چرا که در زمان ما که همه چیز حتی وجدان و آیین افراد را میتوان با پول خرید ثروت ارزنده ترین و برنده ترین سلاح هرگروه و دسته ای است .

به همین دلیلاز آغاز کار بهائیت گروه کثیری از افراد معتقد و متمکن این گروه ثروت ( و اغلب  میراث ) خود را در اختیار رهبران قرار میدادند تا به نحو دلخواه آنان مورد استفاده واقع شود اما در این میان مشکل بزرگی – بویژه در ایران – وجود داشت و آن اینکه چون بهائیگری در ایران رسمیتنداشت، این امکان نیز موجود نبود تا به صورتی شبیه “وقف” اسلامی سرمایه ها و به اصطلاح موقوفه های خود را در اختیار مراجع مورد نظرقرار دهند.

پس از اینکه برای اولین بار در آمریکا شرکت خاصی به نام بهائیان

و برای حفظ موقوفات و ثروتهای بخشوده شده به ثبت رسید ، ــ به طوریکه در همین بخش خواندیم – در ایران نیز بهائیان به فکر افتادند تا این طرح را به نحوی دیگر پیاده کنند. بدین معنی که نام ” شرکت تجارتی ” روی آن بگذارند تا هم مرجعی باشد برای پرداخت پولها ، و بخشیدن املاک و میراثها و هم ممری برای درآمد که روز بروز بر سرمایه آن افزودهمی شود .

از سوی دیگر، با اجرای این طرح خریداران سهام هر یک به سهم خود در سود و زیان شرکت (یا بهتر بگوییم در سود و زیان بهائیت ) شریک و سهیم میبودند، و طبعا با دلسوزی بیشتری به تبلیغ آیین ( یا کار تجارتی ) خود ادامه می دادند.

با این مقدمات بود که شرکت سهامی امناء در ایران تشکیل شد و بهثبت رسید. متن اساسنامه شرکت چنین است که عینا در اینجا آورده می شود:

اساسنامه شرکت سهامی امناء

فصل اول -کلیات –

ماده اول – نام شرکت – شرکت سهامی امناء

ماده دوم – موضوع شرکت – انجام هرگونه عملیات عمرانی –

ماده سوم – نوع شرکت – سهامی است –

ماده چهارم تابعیت شرکت – ایران –

ماده پنجم مرکز اصلی شرکت – تهران خیابان امیر آباد جنوبی خیابان نصرت شماره ۱۷۵ – ولدى الاقتضاء شعبات آن در هر محل دیگری که هیئت مدیره صلاح بداند تشکیل خواهد شد –

ماده ششم مدت شرکت نامحدود است .

ماده هفتم سرمایه شرکت مبلغ یکصد و پنجاه میلیون ریال منقسم به پانزده هزار ریالی بی نام تمام پرداخت تقسیم گردیده و صاحبان سهام کسانی شناخته میشوند که سهام در ید آنان باشد و برای انتقال سهام نیازی به هیچ گونه ظهر نویسی نخواهند بود –

ماده هشتم مسئولیت صاحبان سهام محدود به سهام آنها است –

ماده نهم سهام شرکت باید دارای شماره ردیف و ممضی با مضاء رئیس هیئت مدیره و یکی از مدیران عامل و رئیس محاسباتو ممهور به مهر شرکت باشد –

ماده دهم هر یک از اوراق سهام دارای ده کوپن بوده و هر کوپن معرف منافع یکساله آن سهم است و در انقضاء مدت ده سال ده کوپن جدید که دارای شماره همان ورقه سهم باشد بدارنده سهم برای مدت ده سال دیگر داده خواهد شد و بهمین ترتیب در انتقضای هرده سال عمل خواهد شد –

ماده یازدهم هر یک از سهم غیر قابل تقسیم است و شرکت بیش از یکنفر را که سهم درید او است مالک نخواهند شناخت –

صفحه دوم

فصل دوم – هیئت های اداری شرکت –

ماده دوازدهم – هیئتهای اداری شرکت عبارتند از (۱) مجمع عمومی صاحبان سهام – (۲) هیئت مدیره (۳) بازرسان شرکت-الف مجمع عمومی-

ماده سیزدهم مجمع عمومی شرکت بر دو قسم است – عادی و فوق العاده

ماده چهاردهم مجمع عمومی عادی برای شور و اتخاذ تصمیم در امور جاری و عادی شرکت تشکیل میگردد و مجمع عمومی فوق العاده برای تغییر دادن مواد اساسنامه و یا اضافه نمودن سرمایه و یا انحلال شرکت انعقاد مییابد.

ماده پانزدهم – دعوت مجمع عمومی بوسیله انتشار آگهی در یکی از جرائد کثیر الانتشار بعمل میآید و در آگهی مزبور دستور مجمع عمومی و محل تشکیل و روز و ساعت انعقاد جلسه تعیین میشود –

ماده شانزدهم در صورت تقاضای کتبی بازرسان و یا صاحبان سهامی که لااقل داراییک پنجم سرمایه شرکت باشند با تعیین موضوع – مجمع عادی بطور فوق العاده و یا مجمع عمومی فوق العاده تشکیل خواهد شد و هیئت مدیره در این صورت مکلف است ظرف ده روز از تاریخ وصول تقاضای مجمع عمومی را با توجه بماده ۱۵ اساسنامه دعوت نماید و در صورت تأخیر بازرس یا بازرسان شرکت حق دارند مستقیما به دعوت مجمع عمومی مبادرت نمایند و در هر حال انعقاد مجمع عمومی نباید دیرتر از یکماه پس از تاریخ اولین آگهی بعمل آید آگهی مزبور ظرف ده روزدر دو نوبت انتشار خواهد یافت مواد ۴۵ و ۷۴ قانون تجارت و ماده ۲۷ اساسنامه حاضر در موارد مربوطه رعایت خواهد شد. صفحه سوم ـ

ماده هفدهم در موقع تشکیل مجمع عمومی صاحبان سهامی که در جلسه مجمع عمومی حضور بهم خواهند رسانید باید سه روز قبل از تشکیل جلسه با ارائه سهام خود به مدیر عامل شرکت ورقه ورودیه که در آن تمدید سهام صاحب سهم قید و بامضای مدیر عامل میرسد دریافت دارند و در این حالدارندگان سهام حق حضور در مجمع عمومی را داشته و بتعداد سهامی بر طبق ورقه ورودیه مالک هستند حق رأی خواهند داشت ـ

ماده هیجدهم رئیسیا نائب رئیس هیئت مدیره مجمع عمومی را افتتاح مینماید و مجمع یکنفر رئیس و یک نفر منشی برای اداره مجمع باتفاق یا باکثریت آراء انتخاب و شروع باجرای دستور جلسه خواهد نمود رئیس و اعضای هیئت مدیره و بازرسان را نمیتوان بسمت رئیسیا منشی مجمع عمومی انتخاب کرد ـ

ماده نوزدهم در هر جلسه منشی مجمع عمومی خلاصه مذاکرات و تصمیمات مجمع عمومی رادر دفتر مخصوص که برای این منظور باید قبلا تهیه شده باشدنوشته و با مضاء رئیس مجمع و یکی از بازرسان میرساند و این دفتر در مرکز شرکت نگاهداری خواهد شد –

ماده بیستم کلیه تصمیمات مجمع عمومی باکثریت نصف بعلاوه یک رأی از آراء صاحبان سهام حاضر اتخاذ خواهد شد –

ماده بیست و یکم موضوعی را که قبلا ضمن دستور جلسه آگهی نشده نمیتوان در مجمع عمومی مطرح نمود –

ماده بیست و دوم صاحبان سهام غائب میتوانند بصاحب سهم دیگری از شرکاء شرکت برای حضور در مجمع عمومی وکالت دهند و در این حال تسلیم وکالت نامه رسمییا وکالتنامه ای که امضای صاحب سهم گواهی شده باشد ضروری است و در این صورت رعایت ماده ۱۷ این اساسنامه نیز لازم الرعایه خواهد بود

ماده بیست و سوم –مجامععمومی شرکت که مطابق این اساسنامه تشکیل میشود نماینده قانونیکلیه صاحبان سهام بوده و تصمیمات مجامع مذکور که در حدود مقررات این اساسنامه اتخاذ میشود درباره کلیه صاحبان سهم اعم از حاضر و غائب وحتی درباره شرکایی که مخالف آن تصمیمات بوده باشند نافذ و معتبر است ماده بیست و چهارم اخذ رأی در مجمع عمومی علنی است ـــ

ماده بیست و پنجم اعضاء هیئت مدیره و بازرسها در مسائلی که راجع بشخص آنها است حق رأی ندارند –

ماده بیست و ششم مجمع عمومی عادی سالیانه در هر سال منتها تا آخر خرداد ماه تشکیل خواهد شد-

ماده بیست و هفتم مجمع عمومی عادی وقتی رسمیت دارد که عده حاضر در مجمع لااقل ثلث سرمایهشرکت را دارا باشند و اگر در جلسه اول این حد نصاب حاصل نشد مجمع عمومی برای ۱۵ روز دیگر مجددا بوسیله آگهی دعوت میشود و این آگهی باید تا پنج روز بعد از جلسه اول منتشر گردد مجمع دوم ولو حد نصاب فوق حاصل نشود دارای رسمیت بوده و فقط حق شور و رأی در مسائلی دارد که جز دستور مجمع اول بوده است تصمیمات این مجمع قاطع خواهد بود ـ

ماده بیست و هشتم وظائف مجمع عمومی بقرار ذیل است –

۱- رسیدگی بگزارش هیئت مدیره و بازرسان راجع بعملیات محاسبات سالیانه و اوضاع مالی شرکت و تصویب ترازنامه –

۲- انتخاب بازرس و هیئت مدیره و اعضاء علی البدل –

۳ –شورواخذتصمیم در پیشنهاداتیکه هیئت مدیره و بازرسان راجع بخط مشی سال بعد نموده اند –

۴ – بحث و تصمیم در مسائلی که در دستور جلسه گذارده شده – مجمع عمومی برای رسیدگی بآن مسائل صلاحیت دارد –

۵ – تعیین و تصویب حقوق هیئت مدیره بازرسان –

۶ – تصدیق بیلان شرکت و طرز تقسیم سود صاحبان سهام –

۷- تصویب بودجه سال بعد مجمع عمومی فوق العاده-

ماده بیست و نهم مجمع عمومی فوق العاده که طبق ماده ۷۴ قانون تجارت تشکیل شده باشد میتواند راجع بموضوعات ذیل اتخاذ تصمیم نماید –

۱ – ازدیاد سرمایه

۲ – تغییر مواد اساسنامه –

۳–شورواتخاذتصمیم درباره ابقاء یا انحلال شرکت –

ماده سی ام – شرائط حضوردر مجمع عمومی فوق العاده همانست که در ماده ۱۷ این اساسنامه تصریح شده است –

ب – هیئت مدیره شرکت –

ماده سی و یکم–هیئت مدیره تشکیل میگردد از پنج نفر اعضاء علی البدل که باکثریت آراء مجمع برای مدت چهار سال انتخاب میگردند –

ماده سی و دوم – چنانچه هر یک از اعضاء هیئت مدیره برای مدت سه ماه بدون اجازه غیبت نماید همچنین در صورت استعفاء یا فوت هر یک از اعضاء هیئت مدیره باید در مدت یکماه عضو علی البدلی را که در موقع انتخاب رأی بیشتری داشته بجانشینی عضو اصلی مذکور دعوت نماید و چنانچه اعضاء علی البدل دارای رأی مساوی باشند حق تقدم در شرکت در جلسات هیئت مدیره با عضو علی البدلی است که سن او بیشتر از سایر اعضاء علی البدل باشد و در این حال مدت ماموریت عضوعلى البدل محدود به بقیه مدت دوره انتخابی هیئت مدیره خواهد بود-

ماده سی و سوم هر یک از اعضاء هیئت مدیره باید در مدت تصدی خود تضمین کتبی که مورد قبول هیئت مدیره باشد معادل دو سهم بصندوق شرکت بسپارد و این تضمین وثیقه خساراتی است که ممکن است از اعمال اداری هیئت مدیرهیایکی از افراد آن بشرکت وارد شود.

ماده سی و چهارم – جلسات هیئت مدیره هفته اییکبار منعقد میگردد و انعقاد جلسات فوق العاده موکول بدعوت رئیس هیئت مدیره و یا مدیر : عامل شرکت میباشد و رسمیت جلسه منوط بحضور اکثریت اعضاء خواهد بود و اخذ تصمیمات باکثریت آراءبعمل خواهد آمد ـ

ماده سی و پنجم –انعقادجلسات هیئت مدیره و تصمیمات هر جلسه باید در دفتر مخصوص ثبت شده و بامضای رئیس هیئت مدیره و منشی هیئت برسد و در مرکز شرکت بایگانی گردد –

ماده سی و ششم – هیئت مدیره نماینده قانونی شرکت بوده و بدون اجازه مخصوص میتواند در تمام امور شرکت مداخله و اقدام نماید خصوصا در موارد مشروحه ذیل

الف – انجام تشریفات قانونی در مورد مربوطه بشرکت بلااستثناء  –

ب- اداره امور شرکت از هر قبیل –

ج – حفظ اموال و تنظیم فهرست دارائی شرکت اعم از منقول و غیر منقول ـ

د ـ تنظیم بودجه و تعیین حقوق و پاداش کارمندان و پرداخت هزینه های دیگر

هــ- رسیدگی بمحاسبات شرکت

و –پیشنهاد سود قابل تقسیم سالیانه –

ز – تهیه نظامنامه های اداری–

ح- اجرای تصمیمات مجمع عمومی–

ط- ادای دیون و وصول مطالبات شرکت ــ

ی ـ تأسیس بشعبه واگذاری نمایندگی و قبول نمایندگی و تعیین میزان حقوق نمایندگان و حق انفصال آنان-

ک- انتخاب و استخدام کارمند و کارگران برای شرکت از هر قبیل –

ل – عقد هرگونه پیمان و قرارداد با بانکها و شرکتها و ادارات و اشخاص و بطور کلی کلیه شخصیتهای حقوقی و حقیقی بهریک از عقود –

م – خرید و فروش اجاره و استیجاره و انجام هرگونه معامله بنام و برای رفع حوائج شرکت –

ن ـ استقراض با رهن یا بدون رهن – س – تحصیل اعتبار از بانکها و از سایر مؤسسات اعم از ملی و دولتی-

ع-وام دادن و وام گرفتن از بانکها و شرکتها و اشخاص و موسسات دولتی –

ف – افتتاح حسابجاری در بانکها بنام شرکت –

ض – صدور و ظهرنویسی و قبول و پرداخت بروات و سفته ها و هر نوع اوراق بهادار و نزول آنها –

ق – دخالت در دعاوی اعم از اینکه شرکت مدعی باشد یا مدعی علیه در تمام مراحل دادرسی اعم از بدایت استیناف ـ تمیز چه در امور جزائی چه در امور حقوقی و محاکم اختصاصی و دادگاههای مال الاجاره ها و کمیسیونهای ادارات مالیاتی و بطور کلی هر مرجع صلاحیتدار مملکتی اعم از اینکه در حال حاضر وجود داشته باشد یا بعدا تشکیل گردد با حق توکیل غیر خصوصا وکالت در مصالحه و تعیین وکیل سازش وکالت در ادعای جعل نسبت بسند طرف و استرداد سند وکالت در تعیین جاعل و ارجاع امر بداوری و تعیین داور وکالت در تعیین مصدق و کارشناس و وکالت در اقرار بنحوی که قاطع دعوی باشد و وکالت در دعوی خسارت و مطالبه و دریافت آن و وکالت در استرداد دعوی و جلب شخص ثالث و دفاع از دعوی ثالت و وکالت در دعوی متقابل و دفاع از آن و حق صدور اجرائیه و تعقیب عملیات اجرائی و توقیف اموال و شخص مدیونین و اخذ محکوم به و خسارات و بالاخره هرگونه اقدامی را که هیئت مدیره صلاح و مقتضی بداند در اختیارات هیئت مدیره خواهد بود و میتواند برای انجام امور مزبور وکیل یا وکلاء یا تفویض حق توکیل بکرات انتخاب نماید هیئت مدیره میتواند سرمایه شرکت را تا مبلغ ۲۵۰ میلیون ریال افزایش دهد –

ماده سی و هفتم – هیئت مدیره حق دارد بمسئولیت خود یکیا چند نفر از اعضاء هیئت مدیره و یا اشخاص خارج را بسمت مدیر عامل شرکت انتخاب نموده تمام یا قسمتی از اختیارات خود را بانان تفویض نماید و نیز حق دارد هر یک از اختیاراتیا تمام آنرا بهریک از اعضاء هیئت مدیرهیا بروسای دوائر شرکت یا اشخاص خارج بمسئولیت خود واگذار کند هیئت مدیره در هر حال حق وکالت در توکیل را ولو بطور مکرر دارد –

ماده سی و هشتم – مسئولیت هیئت مدیره و مدیریا مدیران عامل در حدود ماده ۵۱ قانون تجارت است –

ماده سی و نهم – مسئولیت مدیران شرکت نمیتوانند بهیچوجه در معاملاتیکه با شرکت یا بحساب شرکت میشود بطور مستقیمیا غیر مستقیم سهیم شوند مگر با اجازه مجمع عمومی-

ماده چهلم کلیه اسناد و مراسلات و چکها و اوراق شرکت اعم از بهادار و غیره دارای دو امضاء خواهد بود و هیئت مدیره کسانی را که از طرف شرکت حق امضاء دارند تعیین خواهد نمود –

ماده چهل و یک هیچیک از افراد هیئت مدیره منفردا حق انجام هیچ امری را بنام شرکت نخواهند داشت مگر بموجب تصویب هیئت مدیره و داشتن اختیار نامه مخصوص .

ماده چهل و دوم– هیئت مدیره در صورتیکه مقتضی بداند از مدیرانیا مدیران عامل تضمین کافی خواهد گرفت-

ج – بازرسان –

ماده چهل و سوم مجمع عمومی در هر سال برای رسیدگی بمحاسبات و امور مالی شرکت دو نفر از بین خود یا خارج بسمت بازرس انتخاب مینماید بازرسها مکلفند تا پانزده روز قبل از انعقاد مجمع عمومی صورت حسابها و صندوق و سرمایه و ترازنامه راجع بمحاسبات سالیانه شرکت را که از طرف هیئت مدیره تهیه میشود رسیدگی نموده گزارش خود را طبق قانون تجارت که مشتمل بر بیان اوضاع عمومی شرکت باشد کتبا در دو نسخه تهیه نموده یک نسخه آنرا به هیئت مدیره برای تهیه جواب و نسخه دیگر را بمجمع عمومی تقدیم نمایند ـ

ماده چهل و چهارم بازرسان برای انجام وظائف خود میتوانند همه وقت دارائی و اموال شرکت را در محل اداری شرکت بازرسی نموده و عملیاتی که در ظرف سال انجام شده و مخارجی که بعمل آمده تحت رسیدگی در آورند –

مدیران عامل و اعضای هیئت مدیره مکلفند تمام وسائل لازم را برای انجام این منظور در دسترس بازرسان قرار دهند ـ

فصل سوم –محاسباتسالیانه شرکت-

ماده چهل و پنجم – ابتدای سال محاسباتی شرکت اول فروردین ماه و انتهای آن آخر اسفند ماه هر سال خواهد بود –

ماده چهل و ششم صورت محاسبات و تر از نامه سالیانه شرکت طبق مقررات این اساسنامه بعد از آماده شدن از طرف هیئت مدیره ببازرسان تحویل میگردد که رسیدگیهای لازم را معمول و نظریات خود را به هیئت مدیره تسلیم نمایند تقسیم سود –

ماده چهل و هفتم از کلیه منافع سالیانه شرکت بدوا مخارج اداری و انتفاعی موضوع و ۲ درصد از بقیه منافع سالیانه برای استهلاک مخارج تأسیس و تشکیلاتی شرکت کسر و بقیه که منافع خالص شرکت است به ترتیب ذیل تقسیم خواهد شد –

۱ – صدی ده از سود ویژه برای تشکیل سرمایه ذخیره –

۲ –صدی ده از سود ویژه بنام سرمایه احتیاطی و غیره برای جبران ضررهای احتمالی شرکت –

۳ – صدی ده از سود ویژه برای امور خیریه میشودو هیئت مدیره مجاز است این قسمت را تا میزان سی درصد بالا ببرد-

۴ – صدی پنج از سود ویژه بابت پاداش بین هیئت مدیره و کلیه کارکنان شرکت تقسیم خواهد شد و چنانچه اکثریت هیئت مدیره تصمیم بگیرند که این قسمت پرداخت نشود سایر اعضاء هیئت مدیره و کارکنان شرکت حق مطالبه ای از این بابت نخواهند داشت پس از وضع اقلام فوق بقیه منافع بین دارندگان سهام تقسیم خواهد شد –

ماده چهل و هشتم افزودن سرمایه احتیاطی شرکت فقط تا موقعی خواهد بود که مبلغ آن بمیزان خمس سرمایه شرکت برسد –

ماده چهل و نهم افزودن سرمایه ذخیره تا وقتی که میزان آن معادل سرمایه شرکت نشده الزامی است و پس از آن موکول برأی مجمع عمومی سالیانه است –

ماده پنجاهم – پس از تصویب بیلان در مجمع عمومی صاحبان سهام باید پس از یکماه از تاریخ تصویب مجمع عمومی بدفتر شرکت مراجعه و سود متعارفه خود را دریافت نمایند و در غیر این صورت بر سود مزبور فرعی تعلق نخواهد گرفت-

فصل چهارم انحلال شرکت –

ماده پنجاه و یکم انحلال شرکت در موارد ذیل بعمل خواهد آمد ـ

الف ـ در صورت تصمیم مجمع عمومی فوق العاده –

ب – در صورت ورشکستگی شرکت ـ

ج ـ اگر بواسطه ضررهای وارده نصف سرمایه شرکت از بین برود بر حسب پیشنهاد مدیر عامل شرکت هیئت مدیره صاحبان سهام را برای انعقاد مجمع عمومی فوق العاده دعوت مینماید که در هر موضوع انحلال یا ابقاء شرکت اتخاذ تصمیم شود در صورتیکه مجمع عمومی فوق العاده رأی بانحلال شرکت داد هیئت تصفیه ای مرکب از پنج نفر بطریق ذیل انتخاب خواهد شد دو نفر اعضاء هیئت مدیره یک نفر از بازرسها دو نفر از سایر شرکتها پنج نفر مذکور بترتیب تصفیه امور شرکت را بر طبق قوانین موضوعه خواهند داد و بعد از ختم امور تصفیه مراتب انحلال را طبق مقررات اعلام مینمایند نظریه هیئت تصفیه در کلیه امور مورد رسیدگی قطعی و برای کلیه شرکاء لازم الاجراء است-

فصل پنجم اختلافات

ماده پنجاه و دوم هیچیک از صاحبان سهام فردا یا باتفاق دیگرییا جمعا نمیتوانند علیه هیئت مدیرهیا افراد اعضاء هیئت مدیره در اموری که بنحوی از انحاء ارتباطی بوظائف آنان در اداره شرکت داشته باشد اقامه دعوای حقوقییا جزائی بطور کلی هرگونه دعوائی بنمایدمگر آنکه قبلا موضوع دعوی خود را توسط هیئت مدیره بمجمع عمومی پیشنهاد نماید در صورتیکه از طرف مجمع عمومی تصویب گردید ذیحق خواهد بود که اقامه دعوی نماید و الا حق اقدامی نداشته و دعوای او در هیچ محکمه ای قابل تعقیب نخواهد بود نیز از اوراق شرکت و صورت جلسه هایمجمع عمومی حق استفاده و گرفتن رونوشت نخواهد داشت –

ماده پنجاه و سوم هیچگونه دعوی مخصوصا دعوی بطلان شرکت را از طرف صاحبان سهام یا صاحب سهامی علیه هیئت مدیرهیا مدیران عامل نمیتوان اقامه نمود مگر با اجازه مجمع عمومی فوق العاده –

ماده پنجاه و چهارم – در سایرموضوعات و موارد یکه در این اساسنامه پیش بینی نشده طبق مقرران قانون تجارت و سایر قوانین مربوطه عمل خواهد شد –

محل مهر و امضاء –۹تیرماه ۱۳۴۷”

===== 

مطالب از سایت موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی تقدیم می گردد 

پس از کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ ه.ش مسیر به قدرت رسیدن رضا خان توسط انگلستان و عوامل داخلی آنها مانند فراماسون ها و بهائیان، هموار شد تا اینکه در سال ۱۳۰۴ وی رسماً رژیم پهلوی را بنیانگذاری کرد. تشکیلات بهائیت، این سال را نقطه عطفی در طول تاریخ ۱۷۰ساله خود می‌داند. به واقع، سال‌های حاکمیت رژیم پهلوی در ایران، برای تشکیلات به منزله دوران طلایی است.
بهائیت، از قاجار تا پهلوی
با سقوط سلسله قاجار، بهائیت توانست به پاس خدمات ویژه خود و با سوء استفاده از تحولات جاری که در آن زمان بروز پیدا می‌کرد، در کلیه عرصه‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کشور نفوذ کند. هرچند این اقدامات بهائیت، پیش از سلطنت محمدرضا پهلوی، به غیر از چند مورد مانند سپردن پست وزارت فواید عامه و تجارت و فلاحت به موقرالدوله(۱)، آجودانی ولیعهد به صنیعی(۲) و… آشکارا قابل رؤیت نیست. اما در دوران محمدرضا، تشکیلات بهائیت توانست آنچنان در ارکان سیاسی- اقتصادی کشور نفوذ کند که به یکی از وزنه های مهم قدرت در کشور تبدیل شود. عناصری چون “عبدالکریم ایادی، اسد ا… صنیعی، حبیب ثابت، هویدا، پرویز ثابتی و…” در راستای تقویت و نفوذ هرچه بیشتر تشکیلات بهائیت تلاش می کردند.
بعد از مرگ “عباس افندی”، دومین سرکرده بهائیت، نوه او “شوقی” ، به جانشینی پدربزرگ منصوب شد. در دوره زمامداری وی، بهائیت دچار یک تحول و دگردیسی شد و شکل یک سازمان را به خود گرفت.(۳) در همین ایام است که با کمک انگلستان و توطئه های یهود و همراهی بهائیت در منطقه شامات، شاهد تغییر مرزهای سیاسی و غصب سرزمین فلسطن برای صهیونیسم هستیم. در این رهگذر، تشکیلات بهائیت توانست برسرعت نفوذ خود در دستگاه های دولتی ایران بیفزاید. شوقی، بنا به دستوراتی که از اربابان خود می گرفت، می بایست تشکیلات را به صورت منظم و سازمان یافته در سطح جهان گسترش می داد تا بتواند به واسطه تجربه خود در غصب سرزمین فلسطین(۴)، زمینه نفوذ صهیونیسم در دیگرنقاط جهان را نیز فراهم آورد. از آنجا که محقق کردن اوامر بالا دستی نیاز به برنامه داشت، وی نقشه های ده ساله و پنج ساله ای را تهیه و آن را به کلیه محافل ملی ابلاغ کرد. برای اجرایی شدن این نقشه ها، نیاز به منابع مالی (پول و سرمایه) وجود داشت، به همین جهت است که فعالیت در بخش تجارت و صنعت و کشاورزی، همواره مورد توصیه سرکردگان تشکیلات قرارگرفته است. اساساً ، سرکردگان بهائیت از همان آغاز سعی می کردند اوضاع اقتصادی خود را بهبود بخشند تا ازیک سو بتوانند در مقابل نا ملایمات و سخت گیری های جامعه شیعی ایران دوام آورند و از سوی دیگر با تحکیم پایه های قدرت خود در عرصه اقتصاد، اهرم فشاری علیه کشور به دست آورند. به همین سبب، هرکدام از بهائیان که در رژیم پهلوی به مناصب مهمی گمارده می شدند، از موقعیت خود برای ثروتمند شدن تشکیلات بهائیت استفاده می کردند تا از این طریق اقتصاد مملکت را در دست گیرند.(۵) به تدریج که تشکیلات بهائیت، اهداف سیاسی بلند پروازانه خود را تعریف می کرد، سرکردگان نیز به لزوم تأمین سرمایه های لازم جهت نیل به این اهداف پی بردند و بهائیان سراسر جهان را به کار و تلاش بیشتر تشویق کردند و درضمن از آنها خواستند بخشی از منابع مالی خود را وقف تشکیلات کنند. این چنین شد که اوقاف بهائی برای افزایش توان اقتصادی تشکیلات ایجاد شد.اوقاف شبکه اقتصادی بهائیت”میرزا حسینعلی” از زمانی که در عکا ساکن شد، مسئله سامان بخشی اقتصادی را مد نظرداد و با پیام های ارسالی خود، همواره این موضوع را به بهائیان ثروتمند گوشزد می کرد. بعد از تدوین قوانین و آیین نامه های سازمانی، با فرآهم آمدن موجبات قدرت بلامنازع محفل ملی، راه برای ایجاد اوقاف ملی و محلی در زمان شوقی هموار شد.
سازمان تشکیلاتی بهائیت در دوره زمامداری شوقی، به مدد درآمدهای حاصل از فعالیت های اقتصادی و کمک های مالی بهائیان تحت عناوین مختلفی چون حقوق ا…، تقبلی، تبرعات و … توسعه پیدا کرد. در این زمان است که موضوع وقف و ایجاد سازمان اقتصادی اوقاف، برای تأمین مایحتاج سازمان، مورد توجه سرکردگان تشکیلات قرار گرفت.
در این عرصه، تشکیلات بهائی ایران به دلیل نفوذ در هیئت حاکمه و تعداد تقریباً زیاد آنها نسبت به برخی از کشورهای منطقه و جهان در محاسبات مالی- سرمایه ای تشکیلات، جایگاه ویژه ای داشت. شوقی در کتاب” قرن بدیع” در مورد جایگاه مهم ایران در این خصوص می گوید: «در ایران، مهد امرا… متعلقات امریه که به صورت اراضی و ابنیه اداری و مدارس و سایر مؤسسات دیگر موجود است به نحو قابل ملاحظه ای بر وسعت و عظمت دایره موقوفات محلی بهائی در سراسر کره ارض افزوده و مایه مزید اعتبار و حیثیت آنها گردیده است.» (۶)
تشکیلات بهائیت از روزی که میرزا حسینعلی اعلام “من یظهر الهی” کرد تا به امروز هیچگاه به عنوان یک اقلیت به رسمیت شناخته نشده است. در دوره پهلوی نیز چنین بود و از این رو امکان ثبت اموال و املاک به نام تشکیلات وجود نداشت. تنها راه موجود برای ثبت اموال، این بود که اموال منقول و غیر منقول به نام شوقی و یا افرادی که مورد اطمینان وی هستند به ثبت برسد.(۷) به عنوان مثال می توان به افراد مورد وثوقی چون هژبر یزدانی(۸)، حبیب ثابت(۹) و … اشاره کرد. این نقل و انتقالات تا زمان مرگ شوقی ادامه داشت.

شرکت سهامی امنا

چرایی و چگونگی تشکیل” شرکت امنا”بعد از مرگ شوقی، بین سرکردگان بهائی (به ویژه کسانی که در ایران از آنها به نام ایادی یاد می شد) بر سر سرپرستی اموال و املاک، اختلافاتی به وجود آمد و میان آنها شکاف ایجاد شد. پس از مدتی، چون یکدیگر را قبول نداشتند، تصمیم به تشکیل یک شرکت گرفتند و بدین ترتیب تمامی سرمایه و اموال بهائی به آن شرکت به نام “شرکت سهامی امنا”، منتقل شد. این شرکت در حقیقت یک سازمان نیمه مخفی بود که توسط تشکیلات و زیر نظر لجنه ملی املاک و شخص امین صندوق، مدیریت می شد.
شرکت سهامی امنا در تاریخ ۲۴اردیبهشت۱۳۳۷، به شماره ۶۰۸۸ با هدف اجرای کارهای عمرانی با سرمایه ظاهری ۳۰میلیون ریال در اداره ثبت شرکت ها، ثبت شد.(۱۰) مدیران، سرمایه شرکت را به سه هزار سهمِ ۱۰هزار ریالی تقسیم کردند که از این تعداد سهام، فقط ۱۰سهم با نام و بقیه بی نام و متعلق به محفل ملی بهائیان ایران بود.

اعضای اولیه هیئت مدیره شرکت سهامی امنا

الف) شعاع اله علائی، رئیس هیئت مدیره
ب) هادی رحمانی شیرازی، مدیر عامل
ج) ذکراله خادم نه و عباسقلی شاهقلی، عضو هیئت مدیره

تفقد ویژه رژیم پهلوی به تشکیلات

این شرکت در محل ساختمان نونهالان، واقع در خیابان منوچهری، کوچه ارباب جمشید، شماره۳۷،(۱۱) شروع به کار کرد و در مدت کوتاهی با توجه به حسن ظن رژیم پهلوی به تشکیلات بهائیت، توانست صدها میلیون تومان املاک و دارایی جمع آوری کند و حتی تعداد سهام را از سه هزار سهم به ۱۵هزار سهم ارتقا بخشد.(۱۲) این شرکت به یک کارتل بزرگ اقتصادی برای ضربه به اقتصاد جامعه مسلمان ایران تبدیل شد که این فشار اقتصادی تا برچیده شدن حکومت پهلوی ادامه داشت.

در سال ۱۳۴۶دوره چهار ساله، اختیارات هیئت مدیره به پایان رسید و به همین جهت بدون هیچ گونه گزارشی از گردش مالی شرکت، در صورت جلسه تنها به ذکر تصویب بیلان سال ۱۳۴۵به اتفاق آرا بسنده شد و اعضای اصلی و علی البدل انتخاب شدند. در نتیجه،” شعاع اله علائی، علی محمد ورقا، عطاءاله مقربی، طرازاله هوشمند و عطاءاله قدیمی” به سمت اعضای اصلی هیئت مدیره و “هادی رحمانی شیرازی، روح اله فتح اعظم و عبدالحسین تسلیمی” به عنوان اعضای علی البدل، برای مدت چهار سال انتخاب شدند.

این شرکت در واقع متشکل از چندین شرکت تابعه مختلف بود که در زمینه های کشاورزی، صنعتی و بانکداری فعالیت داشتند.

شرکت های مذکور اگر چه به نام خاصی به ثبت نرسیده بودند و ماهیتاً سهامی بودند، لیکن پس از مرگ شوقی، مهمترین ابزار اقتصادی محفل ملی در ایران به حساب می آمدند و بسیاری از هزینه های این محفل توسط درآمدهای حاصل از آنها تأمین می شد. حتی مبالغ بسیاری نیز توسط این شرکت ها به طور سالانه برای بیت العدل در عکا ارسال می شد تا در جهت مخارج تشکیلات بهائیت مصرف شود. در بند ۳ ماده ۴۷ اساسنامه شرکت امنا، قید شده است که ۱۰درصد از سود خالص شرکت مذکور به امور خیریه اختصاص می یابد و این رقم تا ۳۰درصد نیز قابل افزایش است.

چون در اساسنامه، هیچ مصداقی از امور خیریه ذکر نشده است لذا این امر می تواند شامل هر عملی شود که اعضا در مورد آن توافق داشته باشند و طبیعی است این مبلغ با توجه به درآمد سرشار این شرکت (۴۰۰ میلیون تومان در سال ۱۳۵۵) می توانست نقش مؤثری در گسترش بیش از پیش تشکیلات بهائیت در اقصی نقاط جهان، به ویژه ایران داشته باشد. علاوه بر این، تقریباً کلیه سهام شرکت مذکور به محفل ملی بهائیان اختصاص داشت و لذا سودهای حاصل از این سهام، به مجموعه ثروت تشکیلات بهائیت افزوده می شد.

انشعاب در میان بهائیان

از آنجایی که در ایران، رسماً قانونی برای معافیت مالیاتی این شرکت تصویب نشده بود، مسئولان شرکت همه ساله با حساب سازی های دروغین و پرداخت رشوه به برخی مأموران و حسابرسان، مبالغی اندک به عنوان مالیات به دولت پرداخت می کردند و هر ممیز مالیاتی هم که به این وضع ایراد می گرفت و درصدد وصول مالیات واقعی این شرکت برمی آمد، با اعمال نفوذ آنان فوراً از کار برکنار می شد.(۱۳)

سودجویی از ثروت نامشروع تشکیل شرکت امنا، به آتش اختلاف و انشعاب در میان بهائیان دامن زد، زیرا با توجه به سرمایه کلانی که جمع شده بود، طبعاً سوء ظن مخالفان نیز افزایش یافت تا آنجا که گروهی، گروه دیگر را به کلاهبرداری، تدلیس و سندسازی متهم می‌کرد.
بعد از فوت شوقی در اردیبهشت سال ۱۳۳۷(اکتبر ۱۹۵۷) زمزمه هایی درباره چگونگی مرگ او از سوی برخی از بهائیان مطرح شد و انگشت اتهام، به سوی “روحیه ماکسول”، همسر شوقی و چند نفر از یاران وی نشانه رفت. به عقیده ایشان جناح انگلیسی به سرکردگی روحیه ماکسول، تمایلی نداشت که سکان هدایت تشکیلات بهائیت به دست آمریکایی ها به ریاست “میسن ریمی” بیفتد، به همین خاطر شوقی را از سر راه برداشتند. از سوی دیگر با اعلام مرگ شوقی، سوء ظن بین سرکردگان تشکیلات ایران نسبت به یکدیگر در خصوص سرمایه کلانی که شوقی در اختیار هرکدام از آنان گذاشته بود، بالا گرفت. زیرا از آنجایی که این تشکیلات در ایران به رسمیت شناخته نشده بود، شوقی به ناچار سرمایه بدست آمده از تزویر و نیرنگ خود را به دیگران سپرده بود.(۱۴) که این خود حاکی از وجود شکاف در درون تشکیلات بهائی در ایران و حیفا بود.

تلگراف روحیه ماکسول به حیفا

این انشقاق، زمانی خودنمایی می کند که نگاهی به متن تلگراف روحیه ماکسول به حیفا (قبل از اعلام رسمی خبر مرگ شوقی) داشته باشیم. وی در این تلگراف، بهائیان را به استقامت و وحدت دعوت می کند که نشان از پراکندگی و تشتت آرا در بین بهائیان دارد.(۱۵) از سوی دیگر، بی خبری جناح آمریکایی از چگونگی انتقال جسد شوقی از لندن به حیفا به وجود شکاف و انشقاق دامن می زند.

در نهایت، پیامد های ناشی از مرگ شوقی و کشمکش ها ی درون تشکیلاتی بر سر ارث و میراث به جای مانده از وی به بیرون درز می کند و در محاکم قضایی طرح دعوی می شود.

“یداله ثابت راسخ” به همراه همسرش در تاریخ ۲۰اردیبهشت۱۳۴۴از سوی تشکیلات بهائیت، به علت افشای مفاسد مالی سران فرقه و اشاره به چگونگی مرگ شوقی محکوم به طرد روحانی می شوند و اطلاعیه اجرای این حکم در مجله اخبار امری (ارگان تشکیلات بهائیان ایران)، به اطلاع تمام بهائیان می رسد.(۱۶)

به دنبال انتشار اطلاعیه مذبور، یداله ثابت راسخ به همراه همسرش علیه اعضای ۹ نفره محفل ملی بهائیان ایران به اتهام ایراد تهمت و افترا شکایت می کنند.

در مقابل، سرکردگان تشکیلات بهائیت نیز ثابت راسخ را به خیانت در امانت و سوء استفاده از مهر و کاغذ های رسمی محفل متهم می کنند(۱۷) و خواستار این می شوند که راسخ تحت تعقیب قرار گیرد.

نتیجه این دعوا این است که بازپرس و دادیار دادسرای تهران به استناد اینکه تهمت و افترا در یک نشریه خصوصی بوده و از طرفی این اختلاف مربوط به مناسبات درون فرقه ای است، اعلام می کنند که شکایت یداله ثابت راسخ و همسرش وارد نبوده و قرار منع تعقیب کیفری صادر می شود.( ۱۸)

زمین خواری

زمین خواری تشکیلات بهائیت، همانگونه که در سرزمین فلسطین توانست با اجرای سیاست خرید زمین از فلسطینی ها موجبات اشغال این سرزمین را پدید آورد، در ایران دوره پهلوی نیز از این تلاش خود دست نکشید و با خرید زمین و به تصرف درآوردن زمین های بایر به سرمایه های هنگفتی دست یافت، تا بدین وسیله بستر تبلیغ بهائیت را در ایران فراهم آورد.

در سال های قبل از تأسیس اداره ثبت اسناد و املاک در سال ۱۳۰۶ شمسی و سال ها پس از آن، در قباله های فروش املاک، مساحت و ابعاد چهارگانه آن قید نمی شد و فقط نوع زمین از قبیل ششدانگ یا قریه، قلعه، باغ و یا کاروانسرا و نظایر اینها را مشخص می کردند. با توجه به گسترش تهران از هرسو در آن سال ها باندهای مافیای اقتصادی بهائیت(۱۹)

زمین های اطراف شهرهای تهران، اصفهان، شیراز، یزد و… را که در اطراف آن زمین های بایر یا اراضی خالصه دولتی وجود داشت خریداری می کردند و سپس با ترفند، بخشی از زمین های موات مجاور ملک خود را، به تصرف و تملک خویش در می آوردند و سپس آن اراضی را به همراه ملک خود تفکیک کرده و می فروختند.(۲۰)

در سال ۱۳۳۴ با تصویب لایحه ثبت اراضی موات، سازمان های دولتی، مجاز به طرح شکایت از متصرفان زمین های موات تا شعاع چند کیلومتری از مرکز شهر شدند. طبق ماده ۱ این لایحه، حریم اعلام شده به این شرح بود: شرقاً و جنوباً از اضلاع خارجی خیابان های شهباز (۱۷شهریور) – شوش تا شعاع شش کیلومتر و شمالاً از ضلع خارجی خیابان شاهرضا(خیابان انقلاب) تا شعاع ۱۸ کیلومتر و غرباً ازضلع خیابان سیمتری نظامی(جی) تا شعاع ۳۶ کیلومتر.(۲۱)

رشوه خواری فساد و بی بند و باری اداری، در قالب رشوه خواری، از جمله آسیب های اجتماعی و اداری است که آثار و پیامدهای منفی فراوانی را در توسعه کشورها بر جای می گذارد وهزینه های هنگفتی را به حوزه های سیاست، اقتصاد و فرهنگ، تحمیل می کند و نظام سالم اجتماعی و اقتصادی را درهم می ریزد. رشوه خواری یک پدیده ناهنجار و آسیبی جدی در روابط اجتماعی انسان هاست که باعث اختلاط و آمیختگی حق و باطل و حلال و حرام می شود.
در رژیم پهلوی رویه رشوه خواری به یک پدیده مسلط تبدیل شد به گونه ای که از صدر تا ذیل، همگی در رشوه گیری و رشوه دهی دست داشتند. در این میان برای تشکیلات بهائیت که دارای قدرت بود، به آسانی می توانست از این راه کسب ثروت کند.

قاچاق کالا

همانطور که اشاره شد، به واسطه وجود فساد مالی و اداری و همچنین زد و بند و اعمال خلاف قانون در رژیم پهلوی، افرادی در بین اعضای دولت و درباریان بودند که با استفاده از وجود رانت های ویژه برای افزایش ثروت، به قاچاق کالا روی آوردند. از این رهگذر تشکیلات بهائیت نیز که در حاکمیت رژیم پهلوی چنان فرو رفته بود که گویی حکومت از آن آنهاست، برای ثروت اندوزی به این شیوه غیر انسانی روی آورد تا بلکه بتواند کسری بودجه دولت غاصب اسرائیل را از سرمایه ملت مسلمان ایران، تأمین کند.
—————–
پی‌‌نوشت‌ها:
۱. موقرالدوله از بهائیان سرشناسی است که در کودتای ۱۲۹۹ نقش داشت که پس انجام آن در کابینه سید ضیاء طباطبایی وزارت فواید عامه و تجارت و فلاحت را بر عهده داشت. وی قبل از کودتا و در دولت قاجارها سرکنسول ایران در بمبئی (در سال ۱۸۹۸)، نماینده وزارت خارجه در فارس (۱۹۰۰) و حاکم بوشهر(۱۹۱۱ ـ ۱۹۱۵) بود. موقر الدوله علاوه بر خویشاوندی با باب، با عباس افندی و شوقی نیز خویشی داشت، میرزا هادی، داماد عباس و پدر شوقی، پسردایی موقرالدوله بود. موقرالدوله ضمناً پدر حسن موقرافنان بالیوزی (۱۹۸۰ ـ ۱۹۰۸ م) از گویندگان سابق بخش فارسی رادیو بیبیسی لندن (و به قولی، بنیادگذار این بخش) و از سران طراز اول بهائیت است که ریاست محفل ملی روحانی بریتانیا را در سال های ۱۹۶۰ ـ ۱۹۳۷ بر عهده داشت و در ۱۹۵۷ توسط شوقی افندی، رهبر بهائیان، به عنوان یکی از”ایادی امرالله” منصوب شد. پس از مرگ شوقی نیز چند سال عضو هیأت نه نفره ایادی امرالله (بیت العدل ) مقیم فلسطین اشغالی بود.
۲. اسدالله صنیعی از چهرههای طراز اول بهائیت محسوب میشد. وی در زمان رضا خان ستوان پیشکار، آجودان و رئیس دفتر ولیّعهد آن زمان، محمدرضا بود و نقش مهمی در تحکیم مواضع بهائیان در نهادهای نظامی رژیم پهلوی داشت. وی در دوره محمد رضا به درجه عالی نظامی سپهبدی رسید ۳.http://www.resalat-news.com/Fa/?code=35022
۴. http://gozashtehalayande.blogfa.com/post-74.aspx
۵. ظهور و سقوط رژیم پهلوی، خاطرات ارتشبد سابق حسین فردوست، گردآورنده موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی، تهران اطلاعات، ۱۳۶۹،ص۳۷۵
۶. کتاب قرن بدیع قسمت چهارم، شوقی، ترجمه نصراله مودت، موسسه ملی مطبوعات امری، ۱۲۳بدیع، ص ۵۴
۷. همان، ص۵۳
۸. مجله شفافیت، سال اول، شماره هفتم، ص۱۴
۹. همان، سال اول، شماره هشتم و نهم، ص۱۲
۱۰. روزنامه رسمی کشور، شماره ۴۸۳۶- ۳۰/۲/۱۳۳۷
۱۱. ساختمان نونهالان متعلق به ورثه ارباب جمشید بود و آنها، آن را به تشکیلات بهائیت واگذار کرده بودند
۱۲. روزنامه کیهان، شماره ۷۱۴۶، مورخ ۱۳/۳/۱۳۴۶
۱۳. بهائیان در عصر پهلوی ها، احمد الهیاری، تهران، کیهان، ۱۳۸۷، ص۴۳
۱۴. کتاب قرن بدیع قسمت چهارم، شوقی، ترجمه نصراله مودت، موسسه ملی مطبوعات امری، ۱۲۳بدیع، ص ۵۳
۱۵. رساله لجنه محفل ملی ایران، ص۱۴
۱۶. مجله اخبار امری، محفل روحانی ملی بهائیان ایران، شماره ۲و۳، سال ۱۳۴۴، ص ۱۰۵
۱۷. مجله اخبار امری، محفل روحانی ملی بهائیان ایران، شماره ۴، سال ۱۳۴۴، ، ص۱۸۳
۱۸. پرونده به کلاسه ۱۱۹۱- جزوه دان ۴۴-۳ به تاریخ ۱۰/۱۲/۱۳۴۷
۱۹. اعضای باند مافیای بهائی عبارت بودند از: حبیب ثابت، هژبر یزدانی سنگسری، عبدالحسین تسلیمی ( پدر منوچهر تسلیمی وزیر بازرگانی دولت هویدا )، ایرج ثابت، مهدی ورقا، شعاع الله علایی، عزت الله عزیزی، ریاض قدیمی، روح الله فتح اعظم، جلال صحیحی، موسی مستقیم، مسعود خمسی، منوهر قائم مقامی، عبدالکریم ایادی، عطاالله مقربی، فتح الله فردوسی و عنایت الله عزیزی.
۲۰. برای مثال می توان به داوود معنوی یهودی بهائی شده، پرویز خسروانی و … اشاره نمود. برای کسب اطلاعات بیشتر ر.ک به بهائیان در عصر پهلوی نوشته احمد الهیاری، ظهور وسقوط سلطنت پهلوی خاطرات ارتشبد سابق حسین فردوست، زنان دربار به روایت اسناد ساواک: اشرف پهلوی، پرویز خسروانی به روای اسناد ساواک و … .
۲۱. لایحه ثبت اراضی موات اطراف شهر تهران مصوب مجلسین سنا و شورای ملی مورخ ۲۴/۴/۱۳۳۴

برگرفته از منابع موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی

نظر شما در مورد این مطلب :

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.