جبار ایدلخانی را بشناسید ( افسر بلند پایه دارالتبلیغ در اسرائیل )

معرفی بزرگترین افسر بلند پایه نهاد اطلاعاتی و عملیاتی بیت العدل در غرب آسیا مخصوصا ایران ( دارالتبلیغ در اسرائیل ) عضو هیت مشاورین قاره ای و مسئول براندازی در ایران

فیلم ایدلخانی در ابتدای دهه هشتاد در امارات مشغول آموزش افسران اطلاعاتی بهایی از ایران برای براندازی در غالب اجرای نقشه بیست سال

مقاله را بشکل پی دی اف مایل بودید دانلود کنید :

 

خان جبار بهائیجبار

 

ایدلخانی را بشناسید!

آنچه در ادامه خواهد آمد مختصری از فعالیت های آشکارایدلخانی عضو هیئت مشاورین غرب آسیا می باشد که از فضای مجازی وبسایت های  مختلف استخراج گردیده است.

هیات های مشاورین قاره ای در بهائیت یکی از ارکان تشکیلات بهائی است که درحقیقت نقش پلیس مخفی را در بهائیت بازی می کند .

تشکیلات بهائی،همانند دیگر سازمان های اطلاعاتی ،دارای اهرم ها وبازوهایی برای نفوذ، جمع آوری اطلاعات، کنترل،ارعاب ،سرکوب هستند که بعنوان پلیس مخفی عمل کرده ومانند دادگاه های تفتیش عقاید در قرون وسطی عمل می نمایند .

ساختار قدرت در بهائیت ، برخلاف آن چه تبلیغ می شود ، به سان ما بقی ساختارهای غیر الهی ،یک هرم قدرت تشکیلاتی را تداعی می کند. هرمی که در یک ضلع آن بازوی عوام فریبانه انتخاباتی قرار دارد و در ضلع دیگر آن نهاد انتصابی یا همان عصبه انتصابی قرار دارد .

نها دها ی انتصابی لازم هی سازمان ها ی فاشیست ، دیکتاتور و تمامیت خواه است تا با جمع آوری ، کنترل و آنالیز اطلاعات ،توان و امکان تسلط بر اعضای حز ب فرقه یا سازمان را فراهم می آورد.

در حالی که توده بهائی در یک ضلع این هرم به زعم خود مشغول انتخاباتی عمومی ، آزاد وفاقد تبلیغات هستند ، سران و سرسپردگان بهائی در ضلع دیگر مشغول جمع آوری ،تحلیل، آنالیز و دسته بند ی اطلاعات جمع آوری شده از توده ی بی اطلاع بهائی می باشند.

اطلاعات بدست آمده می تواند رصدمحیط پیرامونی ، موقعیت جغرافی ائی ، اقتصاد ، فرهنگ دموگرافی ، حاکمیت ، نخبگان، روشنفکران غیر بهائی ، افراد شاخص جامعه ، طبقه آریستوکرات ، اطلاعات جامعه شناختی ، آداب و رسوم وفرهنگ ملت ها و قومیت ها ، قدرت و امکانت نظامی ، نقاط ضعف ومثبت آن محیط و حتی آب و هوارا نیز شامل گردد.

نفوذ این نهاد پر قدرت در درون و بیرون سازمان شامل نفوذ، کنترل ، نظارت ، صدور احکام جزایی و قضایی ، مانیتور مراودات بهائیان با یکدیگر ، نظارت بر ارتباط بهائیان با غیر بهائیان ، تفتیش عقاید ، دست درازی به انتخابات و نتایج انتخابات ، شناسایی منتقدین و مخالفین ، عملیات روانی گسترده به منظور کنترل اذهان توده بهائی و … می باشد .

به طور کلی نهاد انتصابی شامل پلیس ها و ماموران اطلاعات سازمان بهائیت از طبقه برتر و روحانی بهائی می باشد که از قدرت و نفوذ بسیار بالایی برخوردار هستند . ناگفته پیداست که این گونه سازمان های هرمی دارای اضلاع دیگری نیز می باشند که فارغ از تشکیلات انتخابی و انتصابی مشغول به فعالیت های خاص، زیر نظر بیت العدل و یا حتی بالاتر از آن در قبله بهائیان در شهر حیفا در اسرائیل ،فعالیت م ینمایند.

با اعلام انحلال و تعطیلی تشکیلا ت بهائ ی در سال ۶۲ هجری شمسی در ایرا ن از سوی داستانی انقلا ب ، این تشکیلات انتصابی بها ئ ی بود که به موقع وارد عمل شد وهدایت ومدیریت بهائیان را از خارج از کشورب ه عهده گرفت . بدون اینکه در دسترس باشد وموظف به اطاعت از حکومت باشد وبخواهد فعالیت های خود را با حاکمیت هماهنگ ناید.

اطلاعات و اخبار در مورد اعضای تشکیلات بهائی بسیار اندک است . انتشار اخبار و اطلاعات در مورد اعضای معمولی و توده بهائی و نحوه تعاملات آنها در ضلع انتخابی هرم ، بسیار محدود و کنترل شده می باشد . چه برسد به ضلع انتصابی هرم بهائی که شامل ماموران صیانت ، مامورین اطلاعاتی ، ضد اطلاعاتی ، طبقه تصمیم گیر و نخبه بهائی می باشد. همانند دیگر فرقه ها و سازمان های چند لایه ومرموز که ظاهری بشر دوستانه و باطنی مرموز و فعالیتی مخفی دارند بهائیت نیز در قالب ظاهری آراسته وشفاف فقط به انتشار اطلاعا ت وآمار اندک و نازل و غالبا بزک شده می پردازد .

یکی از زیر مجموعه های نهاد انتصابی بهائی ، هیا ت های مشاورین قاره ای بهایی می باشد. از جمله اعضای این هیات در منطقه غرب آسیا که ایران را نیز شامل می شود ،می توان به جبار ایدلخانی و پیمان مهاجر اشاره کرد .

مطالب و اطلاعات راجع به این عنصر بهائی ،بسیار اندک و پراکند ه می باشد که از فضای مجازی استخراج گردیده است. ناگفته پیداست که به دلیل ماهیت کار مشاورین قاره ای ولزوم پنهان کاری و رعایت حفاظت ، اطلاعات به دست آمده از جامعیت لازم برخوردار نباشد .

تصویری از یکی از اجتماعات شاخه انتصابی سازمان بهائیت در حیفا ی اسرائیل . با حضو ر اعضای بیت العدل ، دارالتبلیغ بین المللی، هیات مشاورین

قاره ای و معاونین بر اساس اطلاعات اعلام شده از سوی بهائیت ،تعداد مشاورین قاره ای طبق ۸۱ نفر . تعداد اعضای هیات معاونت ۹۹۰ نفر می

باشد . این عدد در سال ۲۰۱۷ به ۱۱۳۴ نفر افزایش یافته است . به این تعدا د ، مساعدین ، لجنه های های صیانت ، وکمیته های مختلف دگر را نیز می توان اضافه نمود . تعداد واقعی مساعدین که درحقیقت به عنوان دست یاران معاونین در هر منطقه از یک کشور فعالیت می نمایند و سایر هیئت ها ، به درستی اعلام نمی گردد.

اما آنچه آشکار است ، برای کنترل ، احاطه و سلطه اطلاعاتی و امنیتی بر جامعه کوچک بهائی که جمعیت اغراق آمیزی حدود ۶ میلیون نفر را اعلام

می کند ، جمعیتی چند هزار نفره به استخدام بیت العدل درآمده است . اگر تعداد اعضای شاخه انتصابی و شاخه انتخابی تشکیلات بهائی ر ا ۶۰۰۰

نفر در نظر بگیریم ، به ازا ء هر ۱۰۰۰ بهائی یک نفر مشغول دیده بانی و کنترل اعضای تشکیلات و رصد و جمع آوری اطلاعات محیط پیرامونی خود می باشد .

با این تفاسیر نقش شاخه انتخابی و اعضای دیگر در نظر گرفته نشده است . چرا که کلیه بهائیان نیز بدون آن که بدانند وبا انگیزه های دینی گزارش هایی را از منطقه خود ، با واسطه برای بیت الع دل مخابره می نمایند. لذا افراد بهائی و تشکیلات آن ، نوعا” به عنوان موتور های جمع آوری اطلاعات ، انجام وظیفه می نمایند . اطلاعاتی که همگی پس از بررسی و تکمیل ، به مقررهبری بهائی در حیفا ی اسرائیل ارسال می شود . زیرا رسیدن به نظم نوین جهانی بهائی و حکومت جهانی بهائی ، جز با به دست آوردن و تجزیه و تحلیل اطلاعات در عصر تکوی ن بهائی ، میسر نمی گردد با توجه به شکست های این فرقه در کشور های آزاد و لیبرال در زمینه جذب نیرو و اعضای جدید و همچنین سیستم بسته و متمرکز این تشکیلات در  اسرائیل ، کارکرد اطلاعاتی این تشکیلات چیزی جز خدمت صرف و بی چون و چرا به رژیم صهیونیستی نیست . لذا بسیاری از کشور های دنیا که از ماهیت واقعیتی بهائیت مطلع هستند ، وجود بهائیت را با منافع ملی خود در تضاد می بینند .

یکی از روش های پروپاگاندا و جذب نیرو و قدرت برای تشکیلات بهائی نفوذ و در بعدی دیگر آلت دست قدرت های ظالم شدن در جهان است . از این

حیث می توان به اسناد و مدارک بسیاری تنها از شاخه انتصابی سازمان بهائیت استناد کرد که آنها را در حال ارتباط گیری با سران و ابر قدرت های

جهان نشان میدهد . در تصویر فوق خانم ویلما الیس در کاخ سفید در کنار بیل کلینتون است . سوال قابل طرح این است که این بانو در گزارش ارسالی خود به حیفا ، ش رح دیدار خود با کلینتون را چگونه توصیف می کند ؟ و در بعدی دیگر آیا این دیدار کاتالیزوری است برای تهدید و ترعیب و

تحریم کشور های مهم جهان از جمله ایران ؟

جبار ایدلخانی یکی از ۸۱ نفر مشاور قاره ای تشکیلات بهائی است که در به ظاهر عدم حضور این تشکیلات در ایران ، عهده دار وظیفه کنترل و مانیتور و رهبری اعضای این حزب را به عهده دارد .ایشان عضو مشاورین غرب آسیا هستند .

اما دامنه اختیارات و حضور ایشان نه تنها به ایران بلکه سایر کشور های منطقه و همسایه ایران را نیز شامل می گردد.

آقای جبار از کهنه کارترین اعضای شاخه انتصابی بهائیت می باشد . وی از سال ۱۹۹۰ تا به امروز یعنی قریب به ۳۰ سال در این سمت مشغول می

باشد.

تصویر از اعصای هیات مشاورین در اسرائیل . در تصویر فوق آقای ایدلخانی با نقطه قرمز مشخص گردیده است.

یافته ها حاکی از آن است که ایشان جوان ترین عضو این شاخه از سازمان بهائیت می باشد . در تصویر فوق ایشان در ردیف جلو روی اولین صندلی

سمت راست نشسته است

در تصویر فوق ایدلخانی همراه با هیات مشاورین قاره ای ، اعضای بیت العدل ، روحیه ماکسول ، ایادی امر الله ، اعضای بیت العدل ر وی پله های

معهد اعلی در اسرائیل عکس می گیرد .

چنانچه از نظر گذشت ، از جمله اهداف و وسایل دست یابی تشکیلات بهائی به حکومت جهانی مورد نظر خود ، نفوذ به دستگاه های دولتی و ارتباط بر قرار کردن با سران کشورها و راس هرم قدرت در کشوری است .

جبار ایدلخانی در حال حاضر ساکن بنگلادش است وفعالیت های بهائیت را از آن منطقه پیگیری وهدایت می نماید.

با توجه به این نکته که قبلا ذکر شد ، که شاخه انتصابی از طبقه نخبه بهایی انتخاب می شود، جناب دکتر جبار در زمینه توسعه زبان بنگالی و

تحقیقات مربوطه در حیطه رایانه موفقیت هایی را بدست آورده است . وموفق به دریافت جایزه “دانشمندان جوان در ۵ جولای ۱۹۹۱ از دست خالده

ضیاء نخست وزیر بنگلادش گردیده است .

در تصویر فوق از مجله ای متعلق به تشکیلات بهایی عنوان شده است که گروهی سه نفره از بهائیان پاکستان چکی به مبلغ ۱۰۰۰۰ تاکا (واحد پول بنگلادش ) به بنیاد خیریه  نخست وزیر بنگلادش ، خالده ضیاء کمک می کنند . مراسم مذکور در ۲۸ جون ۱۹۹۱ اتفاق می افتد . تقریبا یک هفته قبل از اهدا جایزه به جبار بهائی. به نظر می رسد اعطاء سمت مشاور قاره ای به ایدلخانی جوان و جویای نام ، جنبه حفظ موقعیت وی در راس تشکیلات بهایی در بنگلادش می باشد موقعیتی که در صورت عدم انتخاب ایشان در شاخه انتخابی تشکیلات ، خللی در وجاهت ، کاریزما ، قدرت ، نفوذ و کنترل دکتر جبار ایدلخانی ای جاد نکند . برنامه ای هوشمندانه و البته یک کپی معمولی از نسخه های نفوذ استعمار در کشورها .

در تصاویر بالا مأخوذ از سایت بی بی سی ، همان خانم خالد ه ضیاء را مشاهده می کنیم که چند سال بعد به جرم فساد مالی و سو استفاده از چند صندوق خیریه کودکان بازداشت و زندانی می شود !!!

ذکر این نکته مهم است که بنگلادش کشوری بسیار فقیر و توسعه نیافته است . جمعیتی با حدود ۹۰ درصد مسلمان که طعمه خوبی برای تشکیلات بهائی می باشد . کشوری احاطه شده در شبه جزیره هند که تحت تسلط کامل هندوستان است . نام قبلی این کشور  پاکستان شرقی بوده .

پاکستان خود به خاطر استعمار بریتانیا به وجود آمده است . نفوذ تشکیلات بهائی در سیستم قضایی کشور مسلمان بنگلادش ، خود بیان گر تلاش همه جانبه این سازمان در تحقق آرمان صهیونی حکومت جهانی بهائی است . حکومتی که قرار است طبق نصوص بهائی در ۷ مرحله مجهولیت ، مقهوریت ، مظلومیت ، استقلال ، انفصال ، رسمیت و ایجاد حکومت بهائی به پا شود .

چنانچه از تیتر خبری سایت پرشین بهائی هویداست ، تشکیلات بهائی از این رویداد به شدت خوشحال و شگفت زده شده و نشست قضات و وکلای دادگستر ی برای بررسی احکام بهائی به منظور اجرای این احکام در بنگلادش را موفقیتی بی سابقه تلقی می نمایند .

دراین نشست با حضور جبار ایدلخانی برگزار گردید، ایدلخانی پیشنهاد می کند که دادگاه ها بنگلادش باید برای بهائیان از احکام بهائی استفاده کنند . این خبر حاوی نکات بسیار مهمی است : مراحل رسیدن به حکومت خطی و پشت سر هم نیست. یعنی همزمان مراحل را می توان با هم به جلو برد با وجودی که تشکیلات بهائی به بهائیان می آموزد تا برای حل وفصل مشکلا ت قضایی به مراجع قضایی کشوری مراجعه ننمایند و مشگلات حقوقی خود را در داخل تشکیلات واز طریق محافل روحانی ،حل و فصل نماین د ، ولی فشار به دولت برای اینکه بپذیرد تا مشکلات قضائی بهائیان را با توجه به احکام خودشان حل وفصل نمایند

در حقیقت نوعی اخذ رسمیت به شمار می رود که این مسئله مقدمه ای است برای اخذ رسمیت به عنوان یک اقلیت دینی در یک کشور مسلمان نامزاس یادناگاپورپ مجح هب هجوت اب و صوصخ نیا رد یئاهب ی هرباخم ربخ نیا به چندین زبان به سراسر دنیا، به نظر می رسد این نشست بیشتر جنبه تبلیغاتی و ایجاد روحیه دارد . به نظر می رسد ایدلخانی با این حرکت های تبلیغاتی سودای ارتقاء مقام وعضویت در دارالتبلیغ بین المللی وعضویت بیت العدل را نیز در سر داشته باشد.

به درستی اگر احکام بهائی در بنگلادش اجرایی شود آیا جزای شخصی که خانه ای را آتش بزند ، سوزاندن اوست ؟ آیا پدری که بهائی شده ولی فرزندان و همسرش مسلمان باقی مانده اند ، بعد از فوت پدر ، بیت العدل صاحب میراث اوست ؟ حکم یک بهائی متجاوز به یک کودک مسلمان یست ؟ به طور کلی چه مجازاتی برای تجاوز صادر می شود ؟ آیا مطرودین بهائی باید از خدمات اداری و اجتماعی محروم شوند ؟ و البته صد ها سوال دیگر که هر کدام می تواند گویای نمایشی بودن این نشست به نفع شهرت ایدلخانی باشد .

نفوذ بهائیت در بنگلادش تا کجاست ؟ آیا بهائیت در اداره اطلاعات بنگلادش هم به دنبال الگوی اطلاعاتی تشکیلات خود است ؟ آیا بهائیت دومین

نیروی نظامی خود بعد از دوران پهلوی را تشکیل داده است ؟ آیا قرار است زبان و خط بنگالی حذف شود ؟ ایدلخانی با نفوذ در سیستم اداری بنگلادش که مقدمه ای از مراحل تشکیل حکومت بهائی و پس زدن حکومت کشور هاست موفق شده است تا

دانشکد ه حقوق دانشگاه ملی بنگلادش را به نام خود راه اندازی نماید . گرچه دلیل این امر ارج نهادن به فعالیت های آموزشی ایشان ، ذکر شده است . فعالیت های آموزشی که قبلتر از آنها یاد شد ! همانطور که اشاره شد ، شاخه انتصابی بهائیت ، دارای قدرت بالائی است . چنان چه در آینده خواهیم دید این قدرت فرای انتخابات و تظاهرات دموکراتیک بهائی است . چه که قوت یافتن عصبه انتصابی ، خود ناقض آزادی فردی و اجتماعی است در پی تعطیلی ظاهری تشکیلات بهائی در ایران ، مدیرت تمام حوزه های این سازمان ، به شاخه انتصابی سپرده شد در نامه ای که دکتر ایدلخانی به بهائیان ایران ارسال کرده است تاکید دار د که بهائیان باید تحت هر شرایطی به ادامه فعالیت های تشکیلاتی خود بپردازند . از سی و اندی اصول و روش های عملیات روانی در این نامه می توان به مدیر یت تحبیب و تغبیض ، تشجیع بهائیان  به ادامه فعالیت های تشکیلاتی ، تقدیس و روحانی جلوه دادن این دسته عملیات ها و … اشاره کرد . ایشان با تشویق بهائیان به استمرار هرج و مرج طلبی و آنارشیزم برون سازمانی ، بدون در نظر گرفتن عواقب آن برای توده بهائی می پردازد . در انتها در بیرون گود بهائی در ایران ، در اسرائیل برای آنها دعا و نیایش می کند !!! در همان پاراگراف آخر وظیفه و سمت سازمانی خود را به بهائیان گوشزد می کند (سمت صیانت ) و آنها را تحت عنوان مشورت به ارائه اطلاعات به اعضای تشکیلات تحت عنوان خادمین فرا می خواند عجیب تر آن که این نامه به چند زبان ترجمه شده است . آیا بهائیان ایران نباید تعصب ملی به کشوری که خود در آن زندگی می کنند داشته باشند .

نمونه هایی از میزان قدرت ، نفوذ و دخالت مشاورین قاره ای به منظور بررسی میزان سیطره شاخه انتصابی بر شاخه انتخابی به سراغ بعضی منتقدین بنگالی می رویم تا از واقعیت در جریان این تشکیلات با خبر شویم .

نامه فوق یکی از نامه های محفل ملی بنگلادش خطاب به محافل بنگلادش است .(ترجمه به مضمون است ) در توضیح این نامه وب لاگر بنگالی بهائی می نویسد :

نامه ارسالی از محفل ملی بهائیان بنگلادش به بهائیان نشان دهنده وضعیت امور در داخل جامعه بهائی به خصوص جامعه انتخابی امر است . چه که بیشتر نفوس فقط به فکر مصالح و مطامع مادی خود هستند نه امر بهائی !!!

اما مضمون نامه محفل ملی بنگلادش چیست ؟

مدتی است که محفل متوجه این نکته شده است که یگانه هدف شما از پیوستن به محافل بهائی و اجتماعات آن ، مصالح و مطامع مادی به هر طریق ممکن است . اگر می توانید (ای کاش میشد )در جهت اصلاح و ارتقای جامعه در ظل تعالیم بهاء الله قدم بردارید . اما شما همیشه مشغولید و سعی دارید احبا را به امور دنیوی خیالی (معاملات واهی ) مشغول کنید در پاراگراف دوم محفل ملی به احبا هشدار میدهد که هر چه سریعتر اقدامات خود را متوقف کنند . در ادامه گوشزد می کند که محفل ملی چهارچشمی مراقب آنها است و بیش از رفتار پول پرستانه آنها را تحمل نمی کند .

در پایان نامه ارسال دو رو نوشت از این نامه را به دو نفر از مشاورین قاره ای متذکر میشود . نام یکی از این دو مشاور جبار ایدلخانی است . در ادامه متوجه می شویم که محفل ملی شکایت احباء آن دیار را به مشاورین قاره ای می کند و ارسال رونوشت جنبه کسب اجازه و ماهیتی تهدید آمیز دارد در پستی دیگر یکی از احباء از راکد بودن و تنبل بودن تشکیلات بهائی گله می کند . همچنین از سیستم نا منظم و به هم ریخته مالی تشکیلات شکایت می کند و لازمه آن را تغییرات اساسی در بنیان تشکیلات در بنگلادش می داند .

در مورد محفل ملی بنگلادش می نویسد : این محفل به هیچ کاری نمی آید . چه باید بشود تا روزی آنها گرد هم آیند . محفل ملی نا کار آمد است . اعضای محفل ملی بیشتر نگران کارها و امور خود هستند مانند همسر جبار ایدلخانی و خواهر همسرش(شاید عروس ، شاید برادر زن جبار ) که نگران کلینیک خود هستند تا امر بهائی !!! در مورد کلینیک صحبت خواهد شد .

در مورد دیگر عضو محفل می نویسد که وی پیوسته در حال بد گویی پشت سر هیات معاونین است . در ادامه از اعمال نفوذ ، آقا زادگی ، برتری نژادی ایرانیان و رانت سمت و موقعیت افرادی چون دکتر ندا ، دکتر بهار و سو استفاده های آنان نام می برد .

وی دختر برادر یا خواهر دکتر جبار ایدلخانی را که در یک گروه موسیقی عضو است و منشی مجمع است ، موجب آبرو ریزی و شرمساری می داند !!! در ادامه این منتقد بهائی بنگلادشی ، به درگیری ها و تعارضات درون سازمانی این تشکیلات می پردازد . به گونه ای که اعمال دکتر جبار ایدلخانی را نمایشی برای تخریب اعمال بهائیان می داند .

در ادامه در مورد به کار گرفتن خویشاوندان و دوستان نزدیک دکتر ایدلخانی در محفل ملی و دیگر مجامع بهائی افشاگری می کند . وی این رانت خواری و قدرت نمایی ایدلخانی را باعث ایجاد سیل اعتراضات از سوی جناح های مختلف می خواند .

آنچه از آنالیز اطلاعات و اسامی بهائیان در گوشه و کنار دنیا به خصوص در مورد خاص اخیر و مورد محفل ملی آمریکا و حتی خود بیت العدل هویدا است ، آن که رانت خواری ، ترجیح رابطه بر ضابطه ، آقازادگی جزیی از ذات تشکیلات بهائی است . این نکته گویای مخفی کاری شدید این تشکیلات و نتیجتا عدم اعتماد به اغیار است .اغیار صفتی آشنا در تشکیلات بهائی است!! !

در بخش بعد منتقد زبان به تقدیر از دکتر پروین مالک می کند . و او را فردی خیرخواه برای جامعه بهایی می داند اما نه تا وقتی که دکتر ایدلخانی در اطراف دکتر پروین است ! در نقدی دیگر از احباء بنگلادش ، شاهد هستیم که منتقد بنگالی به استهزاء و انتقاد شدید اعمال دکتر جبار ایدلخانی به خاطر مسخره کردن و بازیچه قرار دادن نصوص و قوانین بهائی می پردازد .

مطلع و عنوان این مطلب نظم نوین ریاستی بهائی است در استهزاء نظم نوین جهانی بهائی !!! اما ماجرا از این قرار است که محفل ملی بنگلادش به جای ۹ عضو با ۶ عضو عملیاتی می شود!!! سه نفر از اعضای این محفل ، بعد از انتخابات ، با دخالت دکتر جبار ایدلخانی از طرف بیت العدل ، برکنار می شوند . وی به تمسخر از جبار ایدلخانی بابت” تغییر جو محفل از رو ح و ریحان به جو مسخره و بچه بازی “، تشکر می کند . در متن عکس هم می نویسد انتصابات انتخاب نیست !! !

در ادامه منتقد با مقایسه انتخابات غیر بهائی با انتخابات تشکیلات بهائی ، اعتراف می کند که تفاوتی بین این انتخابات ها وجود ندارد . چه که تمام اعضاء با لابی گری و رانت خواری بر مسند قدرت می نشینند نه به وسیله آرای احباء . در واقع وی اذعان می کند که آنچه در اجتماع بهائیان مهم است ، قدرت است . و همه خواهان پست و مقام در محفل محلی ، محفل ملی ، هیات معاونین و مشاورین هستند . وی افشا می کند که دکتر جبار ایدلخانی ، آئین بهائی را، با انتصاب اعضای خانواده اش و دیگر ایرانیان ، تبدیل به تجارت خانه ای برای اعضای خانواده خود کرده است .

دلیل این اعمال قدرت اختلاف بین هیات های معاونین و مساعدین است . اختلافی که به سود تشکیلات ایدلخانی تمام می شود . اما ماجرای دخالت و قدرت نمایی جبار ایدلخانی از چه قرار بوده است ؟

در انتخابات جون ۲۰۱۱ در منطقه راجشاهی بنگلادش قرار است ۵ نفر نماینده )برای انتخابات محفل ملی( انتخاب شوند . ۴ نفر میزان رای لازم را به دست آورده اند . از میان ۴ نفر نماینده ، یکی از نمایندگان منتخب دکتر شیلا یا شهلا ایدلخانی است) saila eidelkhani (. به غیر از آن ۴ نفر ، ۳ نفر دیگر دارای رای مساوی  شده اند و باید برای انتخاب نفر پنجم مجددا انتخابات برگزار شود .

پس از برگزاری انتخابات از آن بین سه نفر ، آقای رشید با بیشترین رای پیروز انتخابات مجدد می شود . جبار ایدلخانی که از نتیجه انتخابات ناراضی است ، اتهاماتی را علیه آقای رشید ایراد میکند .جبار از رشید می پرسد چگونه در انتخابات پیروز شدی ؟(چه حقه ای در کار است) . رشیدمی گوید :

انتخابات در حضور جنابعالی برگزار شد . جبار برگه ها ی انتخابات را جلوی رشید روی میز می ریزد و از او می خواهد رای های خود را جدا کند . پس از بررسی جبار می پرسد که چرا رشید به دکتر شهلا ایدلخانی یا دکتر مینا یا دکتر حیدر (سه ایرانی ) رای نداده است ؟

رشید به جبار می گوید : این زیر سوال بردن ها در تضاد آشکار و هویدا با تعالیم مقدسه بهایی نازله از بیت العدل است ! در ثانی این مربوط به خودم است که به چه کسی رای بدهم . به کسی رای می دهم که صا دق و بالغ و فعال باشد .

در جواب جبار می گوید : ایرانیان بهایی بسیار اذیت شده اند . آنها بودند که بهاییت را به بنگلادش آوردند !!! عضویت در محفل ملی حق ایرانیان است . اگر بنگلادشی ها مورد اعتماد بیت العدل بودند ، آنگاه بیت العدل یکی از آنان را به عنوان مشاور قاره ای انتخاب می کرد !!!!

این بحث ادامه پیدا می کند تا آنجا که جبار می گوید بیت العدل به غیر ایرانیان اعتماد ندارد و آقای رشید را اخراج می کند .  در ۱۵ جولای ۲۰۱۱ آقای حیدر به جای آقای رشید به عنوان نماینده بهاییا ن در محفل ملی بنگلادش جای گذاری ( منتصب و منتسب ) می شود . آقای حیدر از طرف ایدلخانی انتخاب و منصوب شد . بعدا او نماینده و سخنگوی محفل ملی شد .

جبار ایدلخانی پیوسته گوش فلک را با سخنرانی های پر شور و بزرگ کر می کند با این مضمون که انتخابات بهایی مقدس و الهی است !!! جبار ایدلخانی تمام اعضای خانواده اش در پست های مهم قرار می دهد. آن ها هیچ کاری نمی کنند جز بلوف و سخنرانی کردن .

در پایان این بهایی بنگلادشی نتیجه گیری های زیر را می کند :

۱- هیچ قداستی در انتخابات بهایی وجود ندارد.

۲- انتخابات یا همان انتصابات نمایندگان بهایی و محفل ملی توسط مشاورین و با تایید بیت العدل انجام می شود .

۳-  بیت العدل فقط به بهاییان ایرانی اعتماد دارد. اگر روزگاری غیر ایرانیان را انتخاب یا انتصاب کند به خاطر خوراک اذهان عمومی است . مشاور قاره ای غیر ایرانی هیچ حرفی در هیچ جا برای گفتن ندارد .

۴-  طسوت تامیمصت مامت. تسا قداص مه یلم لفحم یارب لبق دروم بیترت نامه به اعضای ایرانی گرفته می شود و اعضای غیر ایرانی مجبور به تایید

هستند .

۵-  مشاورین و معاونین آنها )شاخه انتصابی( به بد رفتاری و بد خویی با بهاییان عادت دارند .

۶- از همان زبان بی ادبانه ، غیر انسانی و آزار دهنده در نامه های بیت العدل استفاده می شود . این نکته و نکات بعد در وبلاگ نیامده است . قدرت ایدلخانی در کشور بنگلادش و نفوذ کلام او جای تامل دارد . با توجه به نفوذ و روابط ایدلخانی با راس هرم قدرت در بنگلادش ، می توان به عواقب بی مبالاتی و خوش خیالی در برابر این سازمان را متصور شد . چه که کشور ها برای این افراد جایی جز یک تجارت خانه نیست و تشکیلات بهایی به محض نفوذ در قدرت با تمام توان ریاست دیکتاتور مآبانه خود را اعمال خواهد کرد . مطالب ارائه شده و دیگر حواشی این تشکیلات در اقصی نقاط جهان این واقعیت را فریاد می زند که سازمان بهائیت و به خصوص شاخه انتصابی خود را فراتر از قوانین و احکام بهائی می بیند . در واقع احکام و قوان ین بهائی بازیچه ای بیش نیست برای سرگرم نگه داشتن اعضا و منتقدین . تمام پروپاگاندا و تبلیغات بهائی به خصوص برای اعضاء ، چیزی جز تزویر و ریا نیست . چنانچه در ظاهر به عظمت و قداست این تشکیلات و اعمال آن پرداخته می شود ولی در عمل فقط ارضای شهوت قدرت و منصب و دنیا پرستی مد نظر و هدف اصلی است . چناچه در این صفحه از مجله دنیای بهائی دیده می شود ، از کلینیکی تحت عنوان گلوری )درخشان و ابهی( متعلق به خاندان ایدلخانی یاد می شود . گرچه در این مجله از اقدامات خیر خواهانه و بشردوستانه یاد می شود ولی اشاره ای به تجارت خانه بودن این کلنیک نمی کند .این کلینیک متعلق به دکتر شهلا ایدلخانی است .

اما دامنه دخالت های ایدلخانی و امثال او تا کجاست ؟ امثال ایدلخانی در همه امور حتی امور مربوط به آزادی های شخصی نیز دخالت می کنند . جغرافیای حکم رانی این شاخه از تشکیلات ، هر کجست که بتواند و یا بخواهند . از ایران تا هند و بنگلادش تا ترکیه و امارات از نظارت بر خواندن یک کتاب تا شوراندن و تشجیع بهائیان برای تبلیغ و فعالیت های سازمان یافته . از برنامه ریزی و گردآوری بهائیان در کشور همسایه تا برنامه ریزی علیه حکومت کشوری دیگر . از دخالت و دستبرد در انتخابات بهائی تا حتی دخالت در انتخابات غیر بهائی . تصویر بالا انتهای نامه جبار ایدلخانی برای جامعه بهائی در نقد آراء ادوشفر آلمانی است .

در این نامه وی بهائیان را از درگیر شدن با انتقادات منتقدین بر حذر می دارد . ایدلخانی به وضوح ی که تازی ، تمامیت خواهی و دی کتاتوری بیت العدل را توجیه نموده و بهائیان را ملزم به اطاعت بی چون و چرا و تبعیت و تقلید کور از راس این هرم قدرت وا می دارد . چه که می داند زیر سوال رفتن بیت العدل زیر سوال رفتن جایگاه و عزت خود اوست .

ایدلخانی در هندوستان .

تصویر بالا مربوط به ویدئو یی در امارات متحده عربی که در پی حمله آمریکا به عراق و افغانستان ) که بهائیان در آن بی تقصیر نیستند ، رجوع شود به دیوید کلی و ماجرای قتل او (ایدلخانی و پیمان مهاجر با فراخوانی برخی بهائیان آنها را وادار به اجرای طرح روحی می کنند . مشاور قاره ای در این نشست می گوید : استراتژی بهائیان از حالت دفاعی به حالت غالب و مغلوب ( تهاجمی ) تغییر یافته است . اما دلیل این همه تقلا و ظاهرسازی و هرج و مرج طلبی چیست ؟ در وبسایتی دیگر به نقل از منتقدی از تشکیلات بهائی(آمریکا )که قبلا جز شاخه انتصابی بوده است آمده است که :

بهائیان از دخالت در امور سیاسی منع شده اند در حالی که سران تشکیلات خود استادان سیاست هستند !!! قوانین و مقررات نانوشته وجود دارد که موجب دستکاری عملکرد مدیریت سازمان و بیت العدل می شود . این قوانین چنان حرفه ای اجرا می شود که توده بهائی همچنان وفادار بماند .

وی ایدلخانی را در صف پشت در دارالتبلیغ وصف می کند که تمام تلاشش را می کند تا به عضویت دارالتبلیغ در بیاید . این منتقد دارالتبلیغ را سکوی پرش به حلقه مرکزی بیت العدل معرفی می کند .

نظر شما در مورد این مطلب :

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.