رئیس موساد : محمود عباس ( ابو مازن ) بهایی نفوذی است
پیرامون بهایی بودن محمود عباس چند لینک گزارش داده اند که تقدیم عزیزان می شود
ظاهرا پدر بزرگ وی خادم خاص عبد البهاء بود که بنا به ارادت وی به ایشان نام فرزندش را عباس می نهد و عباس هم نام وی را محمود می نهد لذا می شود محمود عباس یعنی محمود پسر عباس
لینک اول : لطفا کلیک کنید
دینه
فی سنه ۲۰۱۲م قال محمُود عبَّاس فی مقابله مع جریده هاآرتس أنّه ما زال ینتظر اعتذاراً من رئیس الموساد شبتای شافیت بسبب ادّعائه أنّ محمُود عبَّاس ینتمی للدین البهائی، وقال محمُود عن نفسه أنّه مُسلم مُؤمن، من عائله مُؤمنین. وفی سنه ۲۰۰۸م أُعلن عن وصول محمُود عبَّاس إلى مکه لأداء فریضه الحج.
ترجمه :
در این سند خود ابو مازن اعتراف می کند که رئیس موساد وی را در زمره بهائیان می داند و ظاهرا به وی طعنه می زند که ما می دانیم تو بهائی نفوذی هستی ای بسا رئیس موساد از همین نقطه ضعف اطلاعاتی توانست سوار بر وی بشود و از ابو مازن در راستای منافع صهیونیستها بهره مند شود
لینک دوم : اینجا را کلیگ کنید
حکایه البهائی محمود عباس
عباس عمیل عقائدیٌّ یعمل کخائن عن قناعه وانتماء بهائی ویهودی. عباس یوظف العملاء، عباس یشتری العملاء! عباس أصبح بالممارسه کباراک أو أولمرت أو لیفنی، عقائدی مقتنع بما یفعل، لا یمکن أن تمر به لحظه تأمل أو ندم على ما یرى من مآسی!
عباس أکبر من العماله، عباس أغنى من العماله.
محمود عباس، وإسمه الحقیقی “رضا میرزا”، أصله من إیران؛ من عائله بهائیه. هاجرت عائلته إلى فلسطین هروباً من منع الحکومه الإرانیه للبهائیین. لکن هناک محطه إنتقالیه مرت بها عائله محمود لا یعرفها أغلب الناس، وهی أن عائلته جلست فتره فی قریه العدسیه الأردنیه. ولد محمود، ثم انتقلت عائلته إلى شمال فلسطین، حیث تمرکز أکثر البهائیین، ولمعلوماتکم یقال بأن فی قریه العدسیه عائلات بهائیه.
هاجر عباس إلى الخلیج طلباً “للرزق”. وهناک کان على تماس مع المراحل الأولى لتأسیس حرکه التحریر الوطنی الفلسطینی (فتح). والتحق عباس بالعمل الفلسطینی. تسلل إلى أحشاء الثوره لـیتحین الفرصه مع من هم على شاکلته لضرب الثوره من الداخل.
قد یظن بعض الناس أن أفکار عباس ظهرت منذ أوسلو فقط. لکن فی الحقیقه عباس کان یعمل هو وشرذمه خونه آخریبن من وراء المتراس منذ سبعینیات القرن الماضی. وبهدوء وصبر وطول نفس یلیق ببهائیته عمل وزرع هذه الأفکار حتى استطاع أن یُکوِّن فی المنظمه تیاراً قویاً فی فتح.
عباس خائن عقائدیٌّ یعمل عن قناعه وانتماء. عباس یوظف العملاء، عباس یشتری العملاء.
التوثیق لسیره عباس الذاتیه هی من خلال شهاداته المدرسیه فی المرحله الابتدائیه. منها شهادات لمحفل او جماعه البهائیین فی الاردن والتی تجتمع فی الغور سنویا علنا وبعلم الامن الاردنی، او بالبحث فی ارشیف المخابرات الاردنیه کدراسه.
وکفی الیوم أن عباس (“مذموم غباش”) أصبح الیوم بشکل سافر صهیونیا کاملا لیؤدی ویکمل الدور المرسوم له.
ماذا یعنی أن یضع یده فی ید الصهاینه -أولمرت ، لیفنی ، بیریز ..
فی أجتماعاته معهم یضحک معهم ویأکل معهم ویتسامر معهم!
والمهم هو: مع من هو وضد من هو ؟ إن من یضع یده فی ید من قتل أخواننا الفلسطینیین فی فلسطین وغزه هو خائن لله ولرسوله وللمؤمنین وللأمه الأسلامیه والعربیه ولجمیع الرسالات والأنسانیه !
إنه یتسامر مع الیهود ویخنق إخواننا فی غزه …
و یضغط على الشعب ویجوعه من أجل أن یتخلیى عن حرکه المقاومه وعن حماس. إبناه من أغنى الأغنیاء ..و نعرف إنه أرسل رجال أمنه فی عز المجزه الیهودیه فی غزه للتنکیل بأبناء الضفه عندما عرفوا حقیقته وقرروا التظاهر مع إخوانهم فی غزه … کل ذلک یکفی لجعله خائن وعمیل بإمتیاز. إنه الخیانه والعماله نفسها!!
داستان بهایی محمود عباس
عباسیک عامل ایدئولوژیک است که خارج از عقیده و وابستگی بهایی و یهودی به عنوان یک خائن عمل می کند. عباس مشتری استخدام می کند، عباس مشتری می خرد! عباس در عمل شبیه باراک، اولمرت یا لیونی شده است، یک ایدئولوگ متقاعد به کاری که انجام می دهد، او نمی تواند یک لحظه تأمل یا پشیمانی از مصیبت هایی که می بیند داشته باشد!
عباس از کارگران بزرگتر است، عباس از کارگران ثروتمندتر است.
محمود عباس با نام اصلی «رضا میرزا» اصالتاً ایرانی است. از خانواده ای بهایی. خانواده او برای در امان ماندن از ممنوعیت بهائیان توسط دولت ایران به فلسطین مهاجرت کردند. اما یک مرحله انتقالی وجود دارد که خانواده محمود آن را پشت سر گذاشتند که اکثر مردم از آن اطلاعی ندارند و آن این است که خانواده او برای مدتی در روستای اداسیه اردن زندگی می کردند. محمود متولد شد، سپس خانواده اش به شمال فلسطین رفتند، جایی که اکثر بهائیان در آنجا متمرکز بودند، برای اطلاع شما گفته می شود که در روستای عدسیه خانواده های بهایی وجود دارد.
عباس در جستجوی «زندگی» به خلیج مهاجرت کرد. در آنجا با مراحل اولیه تأسیس جنبش آزادیبخش ملی فلسطین (فتح) ارتباط برقرار کرد. عباس به کار فلسطین پیوست. او در انقلاب نفوذ کرد تا با امثال او منتظر فرصت باشد تا از درون به انقلاب ضربه بزند.
شاید برخی تصور کنند که افکار عباس تنها از زمان اسلو ظهور کرده است. اما در واقع عباس و گروهی از خائنان دیگر از دهه ۱۹۷۰ از پشت سنگر کار می کنند. با آرامش و صبر و حوصله ای که در خور بهائیتش بود، دست به کار شد و این افکار را جا انداخت تا اینکه توانست جریان فتح قوی را در سازمان تشکیل دهد.
عباسیک خائن ایدئولوژیک است که از روی اعتقاد و وابستگی عمل می کند. عباس مشتری می گیرد، عباس مشتری می خرد.
مستند زندگینامه عباس از طریق گواهینامه دوره ابتدایی است. از جمله شهادت هایی از انجمن یا گروه بهائیان در اردن است که سالانه در دره اردن به صورت علنی و با آگاهی از امنیت اردن یا با جستجو در آرشیو اطلاعاتی اردن به عنوان مطالعه گرد هم می آیند.
همین امروز بس است که عباس («مذموم و احمق») امروز آشکارا تبدیل به یک صهیونیست تمام عیار شده است تا نقشی را که به او محول شده است ایفا و تکمیل کند.
دستش در دست صهیونیست ها – اولمرت، لیونی، پرز… یعنی چه؟
در ملاقات با آنها با آنها می خندد، با آنها غذا می خورد و با آنها چت می کند!
آنچه مهم است این است که با چه کسی و علیه چه کسی است؟ هر کس دست خود را در دست کسانی بگذارد که برادران فلسطینی ما را در فلسطین و غزه به قتل رساندند، به خدا، به رسولش، به مؤمنان، به امت اسلامی و عرب و به همه پیام ها و بشریت خائن است!
او با یهودیان معاشرت می کند و برادران ما در غزه را خفه می کند…
او به مردم فشار می آورد و گرسنگی می کشد تا جنبش مقاومت و حماس را رها کنند. پسر او یکی از ثروتمندترین افراد است… و ما می دانیم که او نیروهای امنیتی خود را در اوج کشتار یهودیان در غزه برای آزار و اذیت مردم کرانه باختری فرستاد، زمانی که آنها از حقیقت او مطلع شدند و تصمیم گرفتند با برادران خود تظاهرات کنند. غزه…همه اینها کافی است تا او را به یک خائن و مامور عالی تبدیل کند. خود خیانت و اشتغال است!!
لینک سوم : کلیک کنید
تائید خبر بهائی بودن ابومازن(محمود عباس)خائن در هاآرتص
روزنامه صهیونیستی هاآرتص در ضمن یکی از گزارشهای خود به نقل از رییس اسبق موساد فاش کرد: محمود عباس، رییس تشکیلات خودگردان فلسطین یک بهایی است! به گزارش شبکه ایران، روزنامه صهیونیستی هاآرتص در ضمن یکی از گزارشهای خود به نقل از رییس اسبق موساد فاش کرد: محمود عباس، رییس تشکیلات خودگردان فلسطین یک بهایی است! این نشریه صهیونیستی به نقل از “شابتای شاویت” در سال ۲۰۰۱ نوشت: “محمود عباس از اقلیت بهائیان فلسطین است و اینکه او جانشین عرفات شود، مثل این میماند که یک سامی در اسراییل به نخستوزیری برسد!” به نوشته هاآرتص، آریل شارون، رییس اسبق کابینه رژیم صهیونیستی نیز گفته بود که ابومازن شبیه به یک “مرغ پرکنده” است. این روزنامه صهیونیستی همچنین پیشبینی کرده است که سال ۲۰۱۱ آخرین سال حضور عباس در ریاست تشکیلات خودگردان فلسطین باشد.
لینک چهارم : کلیک کنید
یک نویسنده فلسطینی به نام “عبدالقادر یاسین” در سال ۲۰۰۰ طی مقالهای در روزنامه “الاسبوع العربی”، ادعای فوقالذکر را پیش کشید و نوشت: «محمود عباس بهایی و نام اصلی او “محمود رضا عباس میرزا”است و اصالتی ایرانی دارد و زمانی که بهاییها تحت فشار دولت ایران بودند، این کشور را ترک کرد. محل تولد محمود عباس نیز مورد توجه است. ابومازن متولد شهر “صفد” در فلسطین اشغالی است. صفد پس از حیفا مرکز بهائیان در فلسطین اشغالی است. یکی دیگر از موضوعاتی که به این موضوع دامن میزند این است که محمود عباس از جمله معدود رهبران فتح است که هیچ گاه در لیست ترور رژیم صهیونیستی قرار نداشت».
لینک پنجم : کلیک کنید
بهمن ماه سال گذشته نیز روزنامه وطن امروز در گزارشی با اشاره به سوابق رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین نوشته بود: «عبدالقادر یاسین، نویسنده فلسطینی ۱۳ ژانویه ۲۰۰۰ در روزنامه “الاسبوع العربی” مطلبی نوشت که سرآغاز بحثهایی جدی درباره ماهیت محمود عباس است. او در این مقاله نوشت: «محمود عباس بهایی و نام اصلی او محمود رضا عباس میرزاست و اصالتی ایرانی دارد و زمانی که بهاییها تحت فشار دولت ایران بودند، این کشور را ترک کرد. محل تولد محمود عباس نیز مورد توجه است. ابومازن متولد شهر “صفد” در فلسطین اشغالی است. صفد پس از حیفا مرکز بهائیان در فلسطین اشغالی است. یکی دیگر از موضوعاتی که به این موضوع دامن میزند این است که محمود عباس از جمله معدود رهبران فتح است که هیچگاه در لیست ترور رژیم صهیونیستی قرار نداشت!»
لینک ششم : کلیک کنید
عبدالقادر یاسین، نویسنده فلسطینی ۱۳ ژانویه ۲۰۰۰ در روزنامه “الاسبوع العربی” مطلبی نوشت که سرآغاز بحث هایی جدی درباره ماهیت محمود عباس شد. او در این مقاله نوشت: «محمود عباس بهایی و نام اصلی او محمود رضا عباس میرزاست و اصالتی ایرانی دارد و زمانی که بهایی ها تحت فشار دولت ایران بودند، این کشور را ترک کرد. محل تولد محمود عباس نیز مورد توجه است. ابومازن متولد شهر “صفد” در فلسطین اشغالی است. صفد پس از حیفا مرکز بهائیان در فلسطین اشغالی است. یکی دیگر از موضوعاتی که به این موضوع دامن می زند این است که محمود عباس از جمله معدود رهبران فتح است که هیچگاه در لیست ترور رژیم صهیونیستی قرار نداشت!» عباس بهایی بودنش را کاملا رد کرده است.
لینک هفتم : اعتراف سایت اسناد بهایی ستیزی در ایران مبنی بر اینکه محمود عباس در معرض اتهام بهایی بودن می باشد
لینک متن فارسی : کلیک کنید
لینک متن انگلیسی : کلیک کنید
[برگرفته از سایت:] فجر نیوز
[تاریخ:] ۲۶ بهمن ۱۳۸۶
ریشه های بهایی و صهیونیستی ابومازن
پایگاه خبری عرب تایمز با انتشار گزارشی تحقیقی، از ریشه بهایی و عقاید صهیونیستی محمود عباس ملقب به «ابومازن»، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین پرده برداشت.
این پایگاه خبری با اشاره به این که فرقه ضاله بهاییت، فرقه ای خارج از اسلام و در واقع خواهرخوانده صهیونیسم جهانی است، نوشت: بهاییت، صهیونیسم و فراماسونری که به فساد عقیدتی و ترویج گمراهی شهره اند، هر سه از یک آبشخور نشأت می گیرند که هدف اساسی هر سه فرقه، کفر، جنگ با اسلام و خدمت به یهود است.
این گزارش که به قلم «عیدی ابو جمره» نگاشته شده است، با بیان این که فرقه ای که ابومازن پیرو آن است، فرقه ای است که اسلام را منسوخ و شریعت را باطل می داند، آورده است: فرقه بهاییت، قیامت، برانگیختن مردگان، بهشت و جهنم را انکار می کند و بی حجابی زن و اشتراک در زنان و اموال را جایز می شمارد. بهاییها همچنین خاتمیت پیامبر اکرم(ص) و حج را قبول ندارند و به جای انجام اعمال حج در مکه، قبر «بهاءا…» در شهر صهیونیست نشین حیفا را که پایتخت بهاییهای جهان به شمار می آید، طواف می کنند.
عرب تایمز با اشاره به این که نماز بهاییها ۹ رکعت است، می افزاید: این فرقه، امتداد طبیعی فرقه «بابیت» به شمار می آید که در سال ۱۲۶۰ هجری قمری زیر نظر استعمار شوروی و یهودیان بین المللی با هدف فاسدسازی عقاید اسلامی و تفرقه در میان مسلمانان و نیز بازداشتن آنها از مسائل اساسی گسترش یافت.
این گزارش می افزاید: گردهمایی بزرگ بهاییها در سال ۱۹۶۸ میلادی همزمان با تأسیس رژیم صهیونیستی در قدس اشغالی برگزار شد که در آن، بر ارتباط مستحکم فرقه بهاییت و صهیونیسم تأکید شد و در اختتامیه آن نیز اعلام شد که صهیونیسم و بهاییت، مکمل یکدیگرند و در بیشتر نقاط، اشتراک دارند.
پایگاه خبری عرب تایمز در ادامه، به ریشه خانوادگی ابومازن پرداخته و با بیان این که نام اصلی وی «محمود میرزا عباس» است، می نویسد: محمود میرزا عباس، از خانواده ای کاملاً بهایی متولد شد و «عباس افندی» که پدربزرگ اوست، جایگاه بزرگ در میان بهاییها دارد. خانواده وی در پی افزایش فشارها بر بهاییها، ایران را ترک کردند. عباس افندی اول، جد محمود عباس که ملقب به «عبدالبهاء» بوده، از مهمترین شخصیتها در تاریخ فرقه بهاییت به شمار می آید.
عباس افندی، پدربزرگ ابومازن، در پی ادعای خدایی باب و اعدام وی، با همکاری انگلیسیها از ایران گریخت. وی همچنین در سفر به سوییس، در کنفرانسهای صهیونیستی از جمله کنفرانس «بال» در سال ۱۹۱۱ میلادی حضور یافت و پس از آن، رحل اقامت در شهر حیفا افکند تا بهاییت را در این سرزمین گسترش دهد.
این پایگاه در ادامه آورده است: محمود عباس، یک ماه پیش از در اختیار گرفتن ریاست تشکیلات خودگردان فلسطین، پیروی خود را از فرقه بهاییت تکذیب و تأکید کرد که یک مسلمان سنی مذهب است و هنگامی که خبرنگار یکی از روزنامه ها در نشستی خبری در اردن، از وی درباره ریشه بهایی اش سؤال کرد، وی موساد را عامل گسترش این شایعات اعلام کرد، اما فعالان فلسطینی همان زمان اثبات کردند که محمود میرزا عباس، متولد شهر صفد در سال ۱۹۳۹ میلادی است و پدری ایرانی و مادری فلسطینی داشته است و نام وی در سال ۱۹۴۸ میلادی و روز نکبت به عنوان یک پناهجوی فلسطینی در آژانس امدادرسانی ثبت شده است.
عرب تایمز با اشاره به این که شبکه تلویزیونی الجزیره در تاریخ ششم نوامبر سال ۲۰۰۴ میلادی در برنامه «پرونده هفتگی» به ریشه های بهایی ابومازن اشاره کرده و آن را عامل کاهش احتمال دستیابی وی به ریاست تشکیلات خودگردان ذکر کرده است، نویسنده این گزارش در پایان تصریح کرده است: اکنون شاید بتوان علت روابط صمیمی ابومازن با صهیونیستها و بوسه های آتشین او بر گونه های مقامات رژیم صهیونیستی و چراغ سبزهای وی برای حمله این رژیم به نوار غزه را دریافت.
[PROVISIONAL TRANSLATION FROM PERSIAN]
[Translator’s notes appear in square brackets.]
[Personal information has been redacted.]
[The excerpt below is from the section of the article that pertains to the Baha’i Faith]
[Adapted from website:] Fajr News Agency
[Date:] 26 Bahman 1386 [15 February 2008]
Abu Mazen’s Baha’i and Zionist Roots
The Arab Times published an investigative report revealing the Baha’i roots and Zionist beliefs of Mahmoud Abbas, nicknamed “Abu Mazen”, the [president] of the Palestinian [National] Authority.
Pointing out that the perverse Baha’i sect is a sect outside of Islam, and is in fact the half-sister of global Zionism, the news site wrote, “Baha’ism, Zionism and Freemasonry, which are known for their ideological corruption and promoting misguidance, all come from the same source. The main goal of all three sects is infidelity, war against Islam and service to the Jews.”
The report, written by Idi Abujamra, states, “The sect that Abu Mazen follows is a sect that denounces Islam and invalidates the Sharia.” It adds, “The Baha’i sect abrogates the [doctrine of the] resurrection and revivification of the dead, denies heaven and hell and permits women to be unveiled and the sharing of women and property. The Baha’is also do not accept the finality of the Holy Prophet (PBUH) and the Hajj, and instead of performing the Hajj [pilgrimage] in Mecca, they circumambulate the tomb of Baha’u’llah in the Zionist city of Haifa [sic], which is the Baha’i capital of the world.
Pointing out that the Baha’is’ prayer is 9 rakats [prostrations], the Arab Times adds, “This sect is a natural extension of Babism, which was founded in 1260 AH [1844] under Soviet and international Jewish colonialism, with the aim of corrupting Islamic beliefs and creating schism among Muslims, as well as deterring them from fundamental issues.”
The report adds, “The great gathering of Baha’is was held in 1968. It happened at the same time as the establishment of the Zionist regime in occupied Jerusalem, in which the strong connection between Baha’ism and Zionism was emphasized. At the end, it was announced that Zionism and Baha’ism complement each other and are in common in most places.”
The Arab Times goes on to describe Abu Mazen’s family roots, stating that his real name is “Mahmoud-Mirza Abbas”. It writes, “Mahmoud Mirza Abbas was born into a completely Baha’i family and Abbas Effendi was his grandfather. [He] has an important position among the Baha’is. His family left Iran following increasing pressure on the Baha’is. Abbas Effendi, the ancestor of Mahmoud Abbas, titled Abdu’l-Baha, is one of the most important figures in the history of the Baha’i sect.”
Abbas Effendi, Abu Mazen’s grandfather, fled Iran with the cooperation of the British, following the claim of the Bab’s divinity and his execution. During his trip to Switzerland, he also attended Zionist conferences, including the Wing Conference in 1911, and later moved to Haifa to spread Baha’ism in the land.
In continuation, this site states, “Mahmoud Abbas, a month before assuming the presidency of the Palestinian Authority, denied his affiliation with the Baha’i sect and asserted that he was a Sunni Muslim. In a press conference, when a reporter for a newspaper of Jordan asked him about his Baha’i origins, he blamed Mossad for scattering such rumours, but Palestinian activists at the time confirmed that Mahmoud Mirza Abbas had been born in Safed in 1939 [sic], had an Iranian father and a Palestinian mother. His name was registered with the Relief Agency in 1948 on the “Day of Catastrophe” as a Palestinian refugee.”