فراخوان بزرگ و ملی محمد نوری زاد برای نجاست روبی کافر از دیدگاه بهاء الله کیست ؟

مطالب من در مورد توصیه به بهائیان مبتنی بر اینکه بیائید به بیت العدل هم پول ندهید را به همراه چندین کامنت دیگر حذف کردید نمی دانم چرا ؟

متن زیر خطاب به نوری زاد 

نوری زاد گرامی سلام
مطالب من در مورد توصیه به بهائیان مبتنی بر اینکه بیائید به بیت العدل هم پول ندهید را به همراه چندین کامنت دیگر حذف کردید نمی دانم چرا ؟
اما مرد باشید و تحمل کنید و مطالب زیرا را اجازه دهید دیگران مشاهده کنند زیرا دقیقا مطلب در ارتباط با موضوع جنابعالی است .
نوری زاد گرامی شما به هر کس و ناکسی که هر چه عقده از اسلام دارد اجازه سخن می دهی در حالی که هیچ ربطی به حقوق شهروندی ندارد اما مطالب این حقیر را که حاصلش تبیین ریشه های سوء تفاهم میان مسلمین و بهائیان می باشد را سانسور می کنید مجددا تقاضا می کنم قدری سخنان این حقیر را تاب بیاورید و قضاوت را به خوانندگان بسپارید .
نوری زاد گرامی آیا این فراخوان شما فقط از آن مسلمین است یا اختصاص به بهائیان هم دارد؟ میشود لطف بفرمایید این فراخوان را عمومی تر اعلام کنید تا اگر قرار است خرمن تعصب البته به زعم شما سوزانده شود این تصمیم بالسویه اجراء شود ؟
نوری زاد گرامی فکر نکنم مشکل شما در ارتباط با نجاست فقط شستن دست پس از تماس البته آن هم در حالی که خیس است باشد بلکه شما با اصل روحیه نگاه تنفر آمیز به دگر باوران مشکل دارید اگر واقعا با نظر این حقیر موافقید لطف بفرمایید دیدگاه بهائیان را هم در مورد اعتقاد به وجود کافر و مشرک و منکرین فضل و غیر باورمندان به بهاء الله را مرور کنید و موضوع نجاست روبی را با این روی کرد تحلیل نمایید و فقط از یک جناح مثال نیاورید بلکه با اصل اندیشه برخورد کنید نه حاملان آن .
نوری زاد گرامی
بهائیان نیز اعتقاد دارند کسانی که در برابر سخنان بهاء الله سر تسلیم فرود نمی آورند کافر هستند البته فرق میان کافر در بهائیت و اسلام فقط حکم نجاست ان می باشد که بهائیان به نجاست جسمی آن قائل نیستند اما کافر را از مصادیق حروف نفی می دانند و مستوجب عذاب روحانی .
اگر حمل بر شهوت کلام بنده نمی کنید فقط چند نمونه از مدارک مستند ادعای خود را تقدیم شما می کنم تا دامنه این فراخوان را ا البته اگر صلاح بدانید به احباء و بهائیان نیز تسری دهید .

نمونه اول :
بهاء الله : مَن قال لِمَ و بِمَ فَقَد کَفَرَ ایقان ص ۱۱۳
نوری زاد عزیز این متن در کتاب آسمانی بهائیان آمده است و اقرار صریح بهاء الله بر اینکه اولا ایشان اعتقاد به کافر دارند و کافر کسی است در سخنان بهاء الله چون و چرا کند و پیروان وی یعنی بهائیان نیز بر این باورند .

نمونه دوم :
بهاء الله می گوید :
اگر اراده فرماید بحرفی جمیع من علی الارض را بسموات امر متصاعد فرماید و بحرف دیگر بادنی رتبه خلق راجع نماید و لیس لاحد ان یقول لم و بم و من قال فقد کفر باللّه و اعرض عن قدرته و حارب بنفسه و نازع بسلطانه و کان من المشرکین فی الواح عزّ حفیظ مائده آسمانی ج ۷ ص ۵ – ۶
در جمله بالا علاوه بر تاکید جناب بهاء الله بر اینکه چون و چرا کننده در کلام وی کافر است بلکه پا را فراتر گذاشته و معتقد است کافر در صورت تخطی از وی از قدرت الهی اعراض کرده و وی محارب و منازعه کننده به سلطان وی و از جمله مشرکین است .
نوری زاد گرامی واقعا حاصل فراخوان شما فقط نجاست زدائی است یا تنفر زدائی از دگر اندیشان است ؟ اگر تصدیق می فرمایید بهائیان هم با توجه به مطالب فوق مانند مسلمین از کفار و مشرکین متنفرند و البته آنان را از حقوق شهروندی میان خود تحت عنوان ناقضین یاد می کنند و از شرکت در تشکیلات اداری و در مرحله ای حتی از ارث محروم می کنند لذا لطف کنید و این فراخوان را مقداری گسترده تر ارائه بدهید .

نمونه سوم :
واقعا بهائیان لطفا بفرمایید بگویید ما کافر داریم ولی احکامش با اسلام فرق می کند نه اینکه نداریم
چنانچه بهاء الله می گوید :
“ ای سلمان سبیل کل بذات قِدَم مسدود بوده وطریق کل مقطوع خواهد بود محض فضل وعنایت شموس مشرقه از افق احدیه را بین ناس ظاهر فرموده وعرفان این انفس مقدسه را عرفان خود قرار فرموده من عرفهم فقد عرف الله ومن سمع کلماتهم فقد سمع کلمات الله ومن أقرّ بهم فقد أقرّ بالله ومن اعرض عنهم فقد اعرض عن الله ومن کفر بهم فقد کفر بالله وهم صراط الله بین السموات والأرض ومیزان الله فی ملکوت الأمر والخلق وهم ظهور الله وحججه بین عباده ودلائله بین بریّته … ”
( منتخباتی از آثار حضرت بهاء الله ص ۴۰)

پس چنانچه مشاهده شد منکر شموس مشرقه که بهاء الله خویش را در زمان خود از مصادیق آن می داند کافر ذکر کرده است آیا باز احباء و بهائیان می گویند کافر نداریم ؟ جناب بهاء الله می گوید منکر من کافر است.

نمونه چهارم :

حضرت بهاء الله میفرمایند:
“ قل العرفان هو عرفان نفسی من فاز به قد فاز بالله ومن انکر انه ممن کفر بآیات الرحمن بذلک ینطق لسان العظمه ویشهد انّا زینا الملکوت باسمائنا والجبروت بآیاتنا اتقوا الله یا قوم ولا تتبعوا کل من کفر و ألحَد … ” ( کتاب مبین، ص ۲۰۱)
چنانچه مشاهده شد منکر جناب بهاء الله منکر آیات الهی شده است لذا هر کس جناب بهاء الله را منکر شود نباید از وی اطاعت کرد زیرا اطاعت از وی موجب کفر و الحاد است .

نمونه پنجم :
“ … واگر بخضوع وخشوع وسایر سجایای حق بین عباد ظاهر شوید ذیل تقدیس از مفتریات ابلیس و مظاهرش طاهر ماند وآلوده نشود وکذب مفترین بر عالمیان ظاهر وهویدا گردد. واگر نعوذ بالله عمل غیر مرضیه از شما مشاهده شود، جمیع بمقر قدس راجع است وهمان اعمال مثبت مفتریات مشرکین خواهد شد وهذا لحق یقین. ”
( آثار قلم اعلى جلد ۴ ص ۳۳۸)
چنانچه در نص بالا ذکر شده است جناب بهاء الله منکرین خویش را مشرک قلمداد کرده است و به احباء توصیه می کند بخاطر اینکه پشت سر ما حرف در نیاورند اعمال مرضیه انجام دهید و اگر انجام ندهید مشرکین اعمال شما را به حساب ما می گذارند.

نمونه ششم :

نوری زاد گرامی بهائیان هر چند غیر بهائیان را نجس نمی دانند اما منکرین بهاء الله را به طبع کلام زیر متعفن و گندیده می دانند ( رایحهٴ دفراء )
یا غلام حسین اسمت بسیار محبوبست انشآء الله بآنچه سزاوار این اسم مبارکست عمل نمائی، از غلامی در هیچ احوال نگذری و بخدمت مولى که ظاهر و مشهود است قیام کنی، چه مقدار از نفوس مدّعی محبّت بودند و بافق اعلى ناظر و متوجّه و بعد باندک ربحی از هبوب اریاح حدیقهٴ معانی محروم ماندند، قسم بسلطان ملک و ملکوت که برایحهٴ دفراء (دَفراء – مؤنَّث اَدفَر – بسیار بدبو- گندیده ) مشغول گشتند و از تضوّعات قمیص منیر ممنوع شدند، انشآء الله تو باستقامت کبری ظاهر شوی بشانیکه احزاب مشرکین ترا از مالک یوم دین باز ندارند، مکتوبت لدى العرش عرض شد و لحاظ عنایت از شطر سجن بتو متوجّه این نعمت کبرى را قدر و اندازهٴ نبوده و نیست أَنِ اشْکُرْ رَبَّکَ بِهذا الْفَضْلِ الْعَظِیْمِ، جمیع دوستانرا تکبیر میرسانیم و باستقامت کبرى امر مینمائیم تا از بیانات هیاکل ظنون و اوهام از مالک انام محروم نشوند، إِنَّهُ یُعَلِّمُ أَحِبّائَهُ ما یَنْفَعُهُمْ فِیْکُلِّ عالَمٍ مِنْ عَوالِمِهِ إِنَّهُ لَهُوَ الْفَرْدُ الْواحِدُ الْعَزِیْزُ الْکَرِیْمُ.- حضرت بهاءالله : لئالئ الحکمه جلد ۳

نمونه هفتم :
حضرت بهاء الله میفرمایند:
“ بعضی از دوستان الهی حکمت را ملاحظه ننموده اند و از مقامش غافل شده وسبب گشتند در بعضی از بلاد ضوضاء مرتفع شد. بشنوید ندای مظلوم را وبآنچه در الواح نازل شده عامل شوید تا سمع نیابید لب نگشائید وتا ارض طیبۀ مبارکه مشاهده نکنید بذر حکمت را ودیعه نگذارید. القاء کلمۀ الهی وقتی است که سمع وبصر مستعد باشند وهمچنین ارض. بعضی در بعضى از احیان تکلم نمودند بآنچه که ضرش باصل سدره راجع است … ارض جرز لایق انبات نه وسمع شرک لایق اصغاء کلمه توحید نه … ” (ادعیه حضرت محبوب ص۴۰۳)
چنانچه مشاهده میشود جناب بهاء الله کسانی را که از وی سخنی به آنها گفته می شود و آنها آن سخن را قبول نکنند با لفظ سمع شرک یاد می کند و کسانی که سخنان بهائیان را قبول نکنند مشرک می نامد .
نوری زاد گرامی آزاد مرد باش و اجازه بده این مطالب پخش شود تا همگان بدانند جنس بهائیان هم از جنس خود ماست و آنها هم نیاز به فراخوان دارند نه فقط ما .

نظر شما در مورد این مطلب :

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.