چرا بهاء الله من یظهره الله و موعود بیان نیست ؟

نقد متنی و صوتی

از بزرگترین بی صداقتی  این است که بهاء الله خود را من یظهره الله قلمداد کرده است  در حالی که مشخصات وی از دید باب کاملا با وی در تعارض است :

قبل از طرح مطلب باید این مدرک مورد دقت قرار گیرد که از اوامر عبد البهاء به بهائیان است که هر چیزی که راجع به باب و بابیه مطرح می شود باید مستند به آثار ایشان باشد لذا در این مدرک ضمنی تایید کرده که آثار باب که در میان مردم موجود بوده دارای صحت است و می توان به آن استناد کرد :

تذکر مهم : عبد البهاء دستور می دهد  باید در عنوان کردن مطالب از باب به متون خودش رجوع کرد :

از این عبارات سر رشتهء اساس و افکار و خطّ حرکت و سلوک و نوایای این طایفه بدست می آید و اگر از روایات و حکایات که در افواه ناس  است اطّلاع به حقیقت این قضیّه خواهیم از کثرت اختلافات و تباین، حقیقت به کلّی پوشیده و پنهان گردد، لهذا بهتر این است که اساس و  مقاصد این طایفه را از مضامین تعالیم و صحائف و لوائح استنباط  نمود. مأخذ و دلائل و نصوصی اعظم از این نه، چه که این اسّ اساس است و فصل خطاب، به گفتار و رفتار افراد قیاس عموم نتوان نمود، چه  که اختلاف شئون از خصائص و لوازم عالم انسان است. مقاله شخصی سیاح ص ۹۱

لذا ما به آثار باب رجوع می کنیم و این منابع در کتابخانه بهائیان موجود است و برای مطالعه بیشتر به سایت رسمی بهائیان که کلیه اثار باب را در آن گر اوری کرده رجوع شود این سایت ماله بابی ها و یا ازلیان نیست بلکه ماله خود بهائیان است

http://www.bahai-projects.org/node/2777

دقت شود سایت فوق سایت رسمی بهائیان است و تحت عنوان کتابهای سبز کلیه آثار خطی باب را که در کتابخانه امری در حیفاء است گذاشته شده است و اگر بهائیان کتابهای موجود در حیفاء را هم تحریف شده بدانند قائل به تحریف در اصل آثار باب شده اند که این با عقیده بنیانی بهائیان در عدم امکان تحریف کتب ادیان ناسازگاری دارد

اولین ویژگی من یظهره الله از دیدگاه باب من یظهره الله کسی است که بعد از ظهورش یک بیانی را زنده نمی گزارد نص باب بر اینکه “قسم به ذات الهی عزوجل که اگر اوالوالحکم و زمان من یظهره الله در ایمان به او متفق گردند راضی نیست که احدی از اهل بیان را بر روی ارض باقی گذارد چونگه غیر او را همت ورزیده و نصرت حق مطلق نموده تا آنکه هیچ شی ء نماند الا آنکه داخل در جنت شود اینست فضل اعظم و فوز اکبر در هر ظهوری”.   بیان ص ۹۷

آیا واقعا بهاء الله یک فرد از اهل بیان را باقی نگذاشت و همه را کشت ؟

جواب هر چه باشد چه مثبت و چه منفی در هر دو صورت موجب بطلان بهاء الله  و بهائیت است زیرا یا جواب مثبت است که وی قاعدتا فردی منفی از دید بهائیان خواهد بود و این با وحدت عالم انسانی نمی سازد و اگر منفی باشد که وی من یظهره الله نمی باشد و در ادعا تطبیق با من یظهره الله باب ندارد

 

دومین ویژگی من یظهره الله از دیدگاه باب : نام من یظهره الله قائم است – بیان ص ۲۳۰ – وظیفه همه اعدام محزون کنندگانش است

 

 

 

جالب است در آثار امری متن فوق تایید شده است

حضرت باب: صفحه ۹۱۶ : . باب پانزدهم از واحد ششم: و نیز همین باب و واحد ازبیان عربی تصریح می‌نماید که اهل بیان هنگام استماع نام من‌یظهره‌الله باید از جای خویش قیام نمایند. در چند موضع از این باب توجه به من یظهره‌الله موعود تاکید گردیده‌است. محتوای باب و این حکم بحقیقت بر قرب ظهور من یظهره‌الله دلالت می‌نماید(  و ادامه می دهد )

حضرت باب: صفحه ۹۱۶

در این باب از بیان فارسی حکم معدوم نمودن ان کس که من یظهره‌الله را محزون نمایدصادر گشته‌است که گویای نهایت توجه نقطه بیان به موضوع ایمان به من یظهره‌الله و احتراز اهل بیان از محزون نمودن موعود معهود است. باب شانزدهم از واحد ششم: و نیز همین باب و واحد ازبیان عربی در خصوص شرائط و حدود سفر در خشکی و دریاست. جزحکم زیارت بیت نقطه بیان در شیراز در صورت استطاعت بقیه احکام مندرجه مربوطه در این باب در امر مقدس بهائی تایید نشده‌است. علاوه بر نکات مربوط به حدود و شرائط سفر نکات مهمه دیگری

http://reference.bahai.org/fa/t/o/HB/hb-929.html#pg916

آیا واقعا بهاء الله مدعی مقام من یظهره اللهی است آیا بهائیان می دانند که من یظهره الله از دید باب اولا لقبش قائم است و ثانیا محزون کننده وی باید کشته شود آیا بهائ الله و بهائیان این وصف را برای وی قائلند پس نتیجه اینکه

اولا بهائ الله هیچ وقت ادعای قائمیت نکرده و باب را قائم می داند و اگر بهاء الله خود ر قائم بداند برای بهائیت فاجعه است

دقت شود :::::  اگر بهائیان بهاء الله را قائم بدانند فاجعه است زیرا وی قائم نبوده بلکه باب مدعی این مقام بوده و اگر ندانند باز فاجعه است زیرا من یظهره الله باب قائم است

و در ثانی اگر اعتقاد داشتن به حکم اعدام برای محزون کننده من یظهره الله صحیح باشد که فاجعه است زیرا بهائیان منکر وصف فوق برای بهاء الله می دانند  و اگر هم پاسخ منفی باشد باز فاجعه است زیرا وی دیگر من یظهره الله نیست و مدعی دروغین محسوب می شود

سومین ویژگی من یظهره الله از دیدگاه باب محل ظهور جسد من یظهر الله مسجد الحرام است  – بیان ص ۱۵۱

 

جمله فوق ظهور من یظهره الله را از مسجد الحرام می داند و لفظ ظهور و مسجد الحرام انقدر واضح است که جای توجیه برای هیچ کس نمی گذارد و نتیجه اینکه من یظهره الله باب محل ظهور امرش یعنی محل اظهار امرش مسجد الحرام می باشد در حالی که بهاء الله محل اظهار امر خفیش در زیر زمین تهران بود و محل اظهار امر آشکارش در بغداد بود لذا قطعا وی مصداق من یظهره الله باب نمی باشد

جالب است متن فوق را در آثار کتابخانه امری مشاهده می کنیم که آقای نصرت الله محمد حسینی نقل کرده و با کمال وقاحت ظهور را به معنی تولد گرفته و مسجد الحرام را به نیز توجیه کرده است

حضرت باب: صفحه ۸۹۹

باب نخست از واحد پنجم: در بیان مسجد است. مراد ازمسجد در این باب با توجه به مواضع دیگر باب و نیز محتوای بابنخست از واحد پنجم بیان عربی مسجد محل تولد مبارک (شیراز) و بیت مبارک و سرانجام محل استقرار عرش اطهر ان حضرت است. دراغاز باب می‌فرمایند: “ملخص این باب انکه اول ارضی که محل ظهور جسد من‌یظهره‌الله در او ظاهر گردد مسجدالحرام بوده و هست”. از این بیان مبارک روشن میشود که قبله در ائین بیان وجود من یظهره‌الله است.

http://reference.bahai.org/fa/t/o/HB/hb-912.html#pg899

 

 

چهارمین ویژگی من یظهره الله از دیدگاه باب : اقدامات من یظهره الله – کل اموال را می گیرد ::  در ظهور من یظهره الله هر نفسی بر صاحبش حلال نیست الا به ایمان به او و کل از کل گرفته می شود. الا آنکه داخل شوند در ظل دین او” (مصادر اموال در زمان من یظهره الله) بیان ص ۱۵۷

http://reference.bahai.org/fa/t/o/HB/hb-914.html#pg901

در مورد نشانه فوق هم اگر بهاء الله خود را مصداق آن بداند فاجعه است و اگر مصداق آن نداند باز هم فاجعه است زیرا وی به دروغ مدعی من یظهره اللهی شده است

 

ادامه موضوع میزان حکمت است یا صداقت ؟

ادمین ضمن اشاره به موضوع یعنی میزان صداقت است یا حکمت به چکیده سه موضوع سه جلسه گذشته اشاره کند و نتیجه ان را هم اول و هم آخر اعلام کند که در تدفین بهائیان قائل به کتمان قبل از اعلام امر الله هستند و در مورد دوم عبد البهاء تا آخر عمر در حیفاء بدروغ خود را مسلمان جا زده بود و به جرعت می توان گفت با توجه به مدرک مهم فوق یعنی نماز جماعت عبد البهاء وی مظهر دروغ است زیرا یک عمر خود را به دروغ مسلمان جا زد و در صف اول مسلمین در نماز جماعت شرکت می کرد و مورد سوم بهاء الله به دروغ خود را مصداق من یظهره الله باب دانست که در جلسه گذشته چهار ویژگی ذکر شد که هیچ کدام منطبق با بهاء الله نبود که عبارت بود از :

من یظهره الله کسی است که بعد از ظهورش یک بیانی را زنده نمی گزارد

دومین ویژگی من یظهره الله از دیدگاه باب نام من یظهره الله قائم است وظیفه همه اعدام محزون کنندگانش است

سومین ویژگی من یظهره الله از دیدگاه باب محل ظهور جسد من یظهر الله مسجد الحرام است

چهارمین ویژگی من یظهره الله از دیدگاه باب اقدامات من یظهره الله – کل اموال را می گیرد

 

پنجمین ویژگی من یظهره الله از دیدگاه باب : من یظهره الله مالک و فرمانروای جهان خواهد شد

لوح هیکل الدین ص ۱۰ :

یکی از اقدامات من یظهره الله این است که تملیک همه سرزمین ها را انجام می دهد

 

در تایید نسخه موجود لوح هیکل الدین توسط بهائیان

http://reference.bahai.org/fa/t/o/HB/hb-950.html#pg937

ویژگی پنجم هم قابل انطباق با بهاء الله نیست زیرا وی اصلا قائل به دخالت در سیاست و فرمانروائی نمی باشد لذا پنجمین دلیل بر کذب ادعای مصداق من یظهره الله بودن بهاء الله هویدا می گردد

در مورد نشانه فوق هم اگر بهاء الله خود را مصداق آن بداند فاجعه است و اگر مصداق آن نداند باز هم فاجعه است زیرا وی به دروغ مدعی من یظهره اللهی شده است

 

ششمین : ویژگی من یظهره الله از دیدگاه باب :: ) ویژگی های من یظهره الله:  ۱-ظهور بغته  ۲-ظهور از بیت الله  ۳-صاحب حجر موسی  ۴-تابوت سکینه  ۵-عصای موسی  ۶-حفر حجرالاسود – تفسیر سوره حمد – ۵۸

 

 

۱ – آیا واقعا بهاء الله و بهائیان معتقدند من یظهره الله یعنی بهاء الله ظهور بغته یعنی دفعی کرده یا ظهورش تدریجی از تهران در سیاهچال تا بغداد بیش از یک دهه بطول انجامیده است ؟

۲ – آیا واقعا بهاء الله و بهائیان معتقدند من یظهره الله یعنی بهاء الله بر بیت الله نشسته و از آنجا قیام نموده است  ؟

۳ – آیا واقعا بهاء الله و بهائیان معتقدند من یظهره الله یعنی بهائ الله صاحب سنگ حضرت موسی است که با عصای خود وقتی به آن زد ۱۲ چشمه از آن جوشید ؟

۴ – آیا واقعا بهاء الله و بهائیان معتقدند من یظهره الله یعنی بهائ الله نزدش تابوت سکینه بود و پس از ظهورش آن را به همه نشان داد ؟

۵ – آیا واقعا بهاء الله و بهائیان معتقدند من یظهره الله یعنی بهائ الله معتقدند در دست وی عصای موسی بود ؟

۶ – آیا واقعا بهاء الله و بهائیان معتقدند من یظهره الله یعنی بهائ الله حجر الاسود را حفر یا سوراخ کرد ؟

 

تایید منابع بهائی در اصالت نسخه تفسیر سوره حمد :

 

h ttp://reference.bahai.org/fa/t/o/HB/hb-818.html#pg805

 

در مورد نشانه فوق هم اگر بهاء الله خود را مصداق آن بداند فاجعه است و اگر مصداق آن نداند باز هم فاجعه است زیرا وی به دروغ مدعی من یظهره اللهی شده است

 

هفتمین  : ویژگی من یظهره الله از دیدگاه باب

در زمان نزول بیان من یظهره الله هنوز به سن مدرسه رفتن نرسیده البته وی فراموش کرده که علم لدنی دارد

مدرک اول :

فرزندان را قبل از ۵ سالگی و نیز بعد از آن نزنید الا بعدد هاء، آن هم از روی لباس.هر کس خلاف این عمل کند تا ۱۹ روز بر همسر خویش حرام می شود.این بخاطر این است که شاید آن کودک من یظهره الله باشد.          لوح هیکل الدین    ۲۴

مدرک دوم :

نص باب بر اینکه معلم نباید شاگرد را محزون کند شاید من یظهره الله در میان ایشان باشد و او محزون باشد. بیان ۲۱۷

در حالیکه لازمه من یظهره اللهی آیات به لسان فطرت من دون تعلم و امی بودن است که این بیان مناقض آن است.

چنانچه از دو مدرک فوق استفاده می شود من یظهره الله در زمان نزول بیان هنوز بدنیا نیامده است در حالی که در زمان نزول بیان بهاء الله دو سال از باب بزرگتر بود زیرا باب متولد سال ۱۲۳۵ ه ق بود و بهاء الله متولد سال ۱۲۳۳ ه ق

در مورد نشانه فوق هم اگر بهاء الله خود را مصداق آن بداند فاجعه است و اگر مصداق آن نداند باز هم فاجعه است زیرا وی به دروغ مدعی من یظهره اللهی شده است

 

هشتمین  : ویژگی من یظهره الله از دیدگاه باب

نطفه او در زمان بیان هنوز منعقد نشده بود

بیان فارسی، باب پانزدهم از واحد پنجم، فی ان ماء الذی انتم به تُخلقون قد طَهّره الله فی الکتاب. ملّخَص این باب آنکه چون که یک نطفه است که لایق است ذکر طهارت بر او شود و آنچه دلالت بر او میکند، از شموس متجلیه در مرایا. از شمس جود او بذکر او کل را خداوند در ظل او مستظل فرموده و اذن طهارت داده ولی دوست داشته و میدارد که تلطیف از آن را در منتهای کمال ظاهر سازند در مقام یسر، نه در مقام عسر. و ثمره آن اینکه کسی در حق آن نیر اعظم و ادلّای او دون خطور طهارت نکند که کل مطهرات از بحر جود همین نطفه اولیه طاهر می گردد. در هر حال مراقب بوده که بر هیچ نفسی از اهل بیان حکم غیر طهارت نشود که اگر کسی کند خارج میشود از ایمان. لعلّ بر مظاهر حق در مابین آنظهورین حزنی از این جهت وارد نیاید.

 

در مدرک زیر بهائیان اذعان به وجود این باب و مطالب آن اشاره کرده اند :

http://reference.bahai.org/fa/t/o/HB/hb-919.html#pg906

در مدرک فوق علت پاک بودن نطفه در آیین بیان بخاطر این شده که ای بسا در هنگام تولد به خاطر عظمت نطفه من یظهره الله به آن نطفه ناپاک اطلاق نشود لذا در زمان نزول بیان یعنی سال ۱۲۶۴ هنوز نطفه من یظهره الله بسته نشده در حالی که بهاء الله در آن زمان دو سال از خود باب بزرگتر بود لذا با توجه به مدرک فوق قطعا بهاء الله من یظهره الله نمی باشد

 

در پایان لازم به ذکر است که دهها نمونه که دلالت دارد بر اینکه من یظهره الله بهاء الله نیست وجود دارد که برای عدم اطاه کلام به همین هشت مورد بسنده می شود

و نتیجه اینکه اصل انطباق بهاء الله بر من یظهره الله معرفی شده جناب باب بزرگترین عدم صداقت بهاء الله بوده و جا شگفت است که وی باز مدعی این جمله باشد که راست گوی کفر گوی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نظر شما در مورد این مطلب :

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.