چرا سفر حج باب کذب محض است  ؟ 

بررسی اسناد سفر به مکه باب و غیر ممکن بودن آن با ترجمه انگلیسی

توضیح دقیق در فیلم :

۲

تحلیل آموزه های بهائی در شبکه مردم تی وی

بررسی و نقد کتاب مقاله شخصی سیاح عبد البهاء

صفحه : ۴

جلسه ۵

موضوع

بررسی اسناد عدم حضور باب در مکه

حسن ارشاد

————

لینک فیلم در تلگرام :

https://t.me/mardomtve/660

لینک فیلم در یوتیوپ :

https://youtu.be/ydPQHMed4YM

لینک صدا در تلگرام :

https://t.me/mardomtve/659
لینک فیلم در آپارات :

https://aparat.com/v/Ur3fN

فیلم نقد :

 

 

 

بررسی اسناد سفر به مکه باب و غیر ممکن بودن آن

بررسی دقیق تر آنچه که در کتاب تلخیص تاریخ نبیل زرندی آمده است، حکایت از دروغ بودن این ادعا می کند. دلائل ما در اثبات ساختگی بودن این داستان به این قرار است:

دلائل در اثبات ساختگی بودن مکه رفتن باب  به این قرار است:

  • در صفحه ۱۱۲ آمده است که ملا حسین بشری در شب ۲۷ رمضان ۱۲۶۰ نامه ای برای باب فرستاد.
  • در صفحه ۱۱۵ آورده است که باب پس از وصول نامه ی ملا حسین، عازم سفر حج شد.
  • در صفحه ۱۲۸ نوشته است که سفر باب به مکه تا مراجعت به بوشهر نه ماه قمری به طول انجامید.
  • سپس ماجراهای مربوط به شیراز را که پس از بازگشت باب از سفر حج رخ داد نقل می کند و در صفحه ۱۴۲ می نویسد:

«باری حضرت باب در منزل خویش با عائله مبارکه خود بسر می بردند تا اولین عید نوروز بعد از اعلان امر حضرتش فرا رسید. روز نوروز مطابق بود با روز دهم ربیع الاول ۱۲۶۱ هـ. ق»

  • اگر آغاز سفر حج را از اول شوال ۱۲۶۰ محاسبه کنیم و نه ماه به آن بیافزاییم به آخر ماه جمادی الثانیه ۱۲۶۱ هـ.ق میرسیم. از این جا ساختگی بودن داستان سفر به مکه روشن می شود، زیرا از اول شوال ۱۲۶۰ تا دهم ربیع الاول ۱۲۶۱ دقیقاً پنج ماه و ده روز می شود درحالیکه به ادعای صفحه ۱۲۸ سفر باب به مکه نه ماه طول کشیده بود. ناگزیر اگر به فرض محال چنین سفر دروغین صورت گرفته باشد، بایستی بگوییم که در این مسافرت دعوی قائمیت نکرده است، چنان که کتب تاریخ و عبارات خود او نیز شاهد بر این مدعا می باشد:
  • در ص ۸۲ مطالع الأنوار فارسی می نویسد : «چون سید باب آهنگ سفر حج کرد، به آن مؤمنان نخستین دستور داد تا در نقـاط گوناگون پراکنـده شوند و در همه جا بـدون بردن نـام و نشان او بگویند که باب موعود با برهان متین ظاهر شده است.»
  • و در ص ۱۲۰ همین کتاب یادآور است که چون سید باب در مسجد الحرام با میرزا محیط کرمانی شیخی- کـه رقیبش به شمار می آمـد- برخورد نمـود خودش را بـه او باب معرفت الله ( یعنی همان قریه ی ظاهره یا رکن رابع ) معرفی کرد.
  • و بالاخره چون به رساله ی بین الحرمین ( که می گویند باب آن را در بین راه مکه و مدینه و در پاسخ به مشکلات میرزا محیط نگاشته است) بنگریم، می بینیم که در سرتاسر آن، مقامی جز بندگی حضرت حجت حی و امام عصر برای خویشتن باور ندارد. بخش هایی از این رساله در کتب بهائیان[۱] آمده است. در این جا عباراتی از نخستین بخش آن را از صفحات ۱۴ و ۱۵ کتاب آیین باب نوشته ی علی محمد فرهوش بابی ( ع – ف ) شاهد می آوریم:

« … وَ إنَّهُ لَکِتابٌ قَد نَزَلَ مِن لَدُن بَقِیَّهِ اللهِ إمامٍ حَقٍّ قَدیمٍ … وَ إنَّهُ لإمامٌ حَیٌّ عَظیمٌ … إنَّنی أنَا عَبدٌ مِن بَقِیَّهِ اللهِ … وَ أشهَدُ بَعدَ رَسُولِ اللهِ فی حُکمِ الوِلایَهِ … وَ أشهَدُ أنَّ أسمائَهُم فی کِتابِ اللهِ عَلِیٌّ وَ الحَسَنُ وَ الحُسَینُ وَ عَلِیٌّ وَ مُحَمَّدٌ وَ جَعفَرُ وَ مُوسی وَ عَلِیٌّ وَ مُحَمَّدٌ وَ عَلِیٌّ وَ الحَسَنُ وَ مُحَمَّدٌ لَمَسطُورٌ … یا أیُّهَا المَلأ أنِ اسمَعُوا حُکمَ بَقِیَّهِ اللهِ مِن لَدُن عَبدِهِ … »

(و به راستی این کتابی است که از جانب حضرت بقیه الله- که امام حق پایدار است – نازل شده … و هر آینه آن حضرت امام بزرگوار زنده است … به درستی که من بنده ای از بندگان بقیه الله هستم … و بعد از رسول خدا درباره ی ولایت ائمه شهادت می دهم … و شهادت می دهم که نام های ایشان در کتاب خدا، علی و حسن و … و علی و حسن و محمد نوشته شده … ای گروه مردم، فرمان بقیه الله را از بنده ی … او بشنوید.)

به این ترتیب او در این رساله به نام و لقب و مقام و حیات حضرت ولی عصر مطابق عقیده ی شیعیان تصریح نموده، خود را غلام او و مکتوباتش را از جانب وی می داند.

۱ نظیر محاضرات نوشته ی اشراق خاوری صفحات ۶۷۰ و ۷۳۰ – محاضرات کتابی است که از تقریرات و گفتار اشراق در یک محفل هفتگی بهائی تشکیل یافته و در دو جلد با شماره صفحات مسلسل توسط لجنه ی نشر آثار امری تکثیر شده است.

ترجمه مطالب :

What is concluded from accurate examination of “Talikhis-e Tarikh-e Nabil,” is that the Bab’s claim of traveling to Mecca is totally fabricated and false. Our reasons including:

A: In page 112, Nabil claims that Mulla Hussein sent a letter to his Master on the night of 27 of Ramadhan 1260.

B: In page 115, he says that the Bab departed for Mecca after receiving Mulla Hussein’s letter.

C: In page 128, Nabil claims that the Bab’s religious pilgrim took nine months and gives us an account of the events happened after his return from Mecca. For example, in page 142 he writes: “the Bab spent time with his honorable family until the first Nowrooz after the proclamation of his cause. The day of Nowrooz was coincided with the tenth of Rabi al-awwal 1261.” So, if the first of Shawwal of 1260 is regarded as the beginning of his travel to Mecca, after nine months, the trip should have been ended at Jamadi al-sanni 1261, while Nabil had earlier claimed that the Bab came back in Rabi 10 1261 which is five months and ten days and not nine months.

Even if we accept the story of his travel to Mecca, in this trip he did not claim qaemiya or Mahdism. Here again his words are contradictory; because in page 82 of Matali al-anwar, the author states that the Bab asked his followers to proclaim that “the Promised Bab is appeared with a strong proof. In page 120 of the same book, he recalls us that the Bab met Mirza Muhit Kermani (he was actually a one of the students of the late Rashti and a rival of the Bab) in Masjid Al-Haram in Mecca and introduced himself “as the gate to His gnosis” which is actually the idea of the Fourth Pillar. Finally in another treatise called Bayn al-Haramayn, he calls himself the servant of the Hidden Imam.

نظر شما در مورد این مطلب :

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.