سخنان گیتی فرهنگ پس از چهار دهه پیرامون تحرکات نهاد جاسوسی بیت العدل در دهه ۶۰ و کودتای نوژه

جلسه یادبود محفل ملی اول بهائیت در بعد از انقلاب سال 1357 و دو نفر از اعضای هیئت معاونت

استاد حسن ارشاد،تابستان ۱۳۹۹

گفتارهایی پیرامون :
جلسه یادبود محفل ملی اول بهاییت در بعد از انقلاب سال ۱۳۵۷ و دو نفر از اعضای هیئت معاونت

🔴🎥اعتراف تکان دهنده گیتی فرهنگ پس از چهل سال

🔸گیتی فرهنگ یکی از اعضای بلند پایه تشکیلات بهائی در سال های ۵۹-۱۳۵۷ در برنامه رسمی تشکیلات بهائی در اپلیکیشن زوم، اعتراف به حضور فعال این فرقه و مشاورین قاره ای تشکیلات بهائیت در جریان کودتای نوژه در سال ۱۳۵۹ کرد که موجب قدردانی و تقدیر بیت العدل از جامعه بهائی ایران و هیئت عصبه انتصابی این تشکیلات گردید.

محفل ملی آمریکا , جلسه ای را به مناسبت “یادبود محفل ملّی اول در بعد از انقلاب سال ۱۳۵۷ و دو نفر از اعضای هیئت معاونت” , به مدیریت آقای میلانی, برنامه ریزی کرده و طی فراخوان هایی از عموم دعوت به شرکت نمود.
این مراسم در روز شنبه ساعت ۲۱ به وقت ایران برگزار شد ؛ که بصورت لایو در نرم افزار اینستاگرام نیز پخش گردید.
با دقّتی ژرف و نگاهی تخصّصی, نکاتی مهم را که سالها توسط تشکیلات بهاییت مخفی یا انکار می شده را می توان از این برنامه دریافت نمود.
آقای ثابت و خانم گیتی فرهنگ ؛ دو نفر از اعضایی هستند، که در این مراسم با جمعیتی در حدود هزارنفر، حاضر و سخنانی را مطرح نمودند.
خانم گیتی فرهنگ، از اعضای سابق محفل ملی تهران و افراد مؤثر تشکیلات بهایی در ابتدای انقلاب بودند؛ که رویدادها و اتّفاقاتی را که خودشان از نزدیک مشاهده کرده یا با آن در ارتباط بودند، در این مراسم بیان کردند.
سخنرانی ایشان در دو قسمت: قسمت اول در ابتدای برنامه – در حدود نیم ساعت- و قسمت دوم در انتهای برنامه – در حدود ۵ دقیقه – ایراد گردید.
این سخنان چنان مهم بودند، که می تواند دیدگاه روشنی در خصوص اتفاقاتی که برای حزب و تشکیلات بهاییت در ابتدای انقلاب افتاده است را به مخاطب داده و شواهد مهمی دال بر سیستمی امنیتی-جاسوسی در هیئت های معاونین و فعالیت های بسیار گسترده آنان از سال ۱۳۵۷ تا مرداد ماه سال ۱۳۵۹ رادر ایران ارائه دهد.

متن دقیق سخنان خانم فرهنگ در قسمت اول بشرح زیر است:

«در اون ماه دوستانی که در ایران بودند بخاطر دارند که یک کودتایی به نام کودتای نوژه اتفاق افتاد و کم کم از مسائل داخل جامعه بهایی, می خواستند که پای جامعه بهایی را به این کودتا هم، به نوعی بکشانند و محفل مقدس ملی بی نهایت مشغول بودند و البته همراه اون … در هفته سوم ماه مرداد، یک نامه یا یک پیام بهتر است بگویم از ساحت بیت العدل اعظم الهی رسید. این پیام به قدری مهم است و حیرت انگیز بود که همه ماها رو به تفکر واداشته بود. در ابتدای این پیام محفل مقدس از جامعه بهایی ایران بطور کلی از کلیه جامعه بهایی ایران به نحو بسیار دلنشین و زیبایی تقدیر کرده بودند و استقامت آنها، پایداری شون و وفای به عهدشون رو ستوده بودند. در قسمت دوم از هیئت عصبه انتصابی، مشاورین و معاونین و مساعدین آنها، به همین ترتیب اظهار رضایت فرموده بودند و اینکه در این دوره انقدر با قدرت سهیم و شریک تشکیلات قسمت اداری هستند و قسمت انتخابی….
در قسمت سوم به طور اخص از جوانان بهایی ایران تقدیر فرموده بودند …»

هیئت های معاونین ایران ( که مرکز ایشان در تهران، در حوالی خیابان ارباب جمشید -منوچهری- بوده)؛ زیر نظر مشاورین غرب آسیا فعالیت می کردند و مستقیماً از جانب بیت العدل در حیفا –اسرائیل- منصوب و به ایشان گزارش می دادند .
وظیفه ذاتی و اصلی هیئت های معاونین -که عُصْبه انتصابی تشکیلات بهایی هستند؛ رصد، کسب ,،جمع آوری و ارسال اطلاعات و اخبار، از درون و بیرون از جامعه امرالله ، به حیفا در اسرائیل بوده است.
این هیئت های معاونین در استان های مختلف بطور مستقیم حضور داشته و فعالیت میکردند. از بدنه و عموم سطوح پایینی بهاییان هم بعنوان مهره های این تشکیلات استخباری استفاده می شده است.
و این اطلاعات و اخبار از موقعیت اقتصادی ، جغرافیایی، سیاسی و… اهالی یک منطقه یا شهر در هر کشور ، مورد استفاده عموم سرویس های جاسوسی، مراکز امنیتی ،تجاری و … قرار می گیرد.
این بدین معنی است که عُصبه انتصابی یک سیستم جاسوسی است. یعنی سیستمی که متولی گردآوری اخبار در مرکز غرب آسیا بوده است و این مطلب عیناً مطابق نظام نامه اداری بهاییت است.
عُصبه های انتصابی، همیشه در پشت صحنه فعّالیت های بهاییان هستند و تمامی وقایع زیر نظر این مجموعه بوده و عُصبه های انتخابی را مدیریت می کنند.
در آن زمان پیامی از سوی بیت العدل اعظم ،خطاب به همین هیئت های معاونین (عُصبه انتصابی) صادر می شود.
این سخنان، سندی است که اعتراف می کند: در آن زمان بیت العدل، این مجموعه را سامان داده و منصوبین خودش در ایران را مخاطب قرار داده است و برخلاف اعلامیه بیت العدل مبنی بر تعطیلی تشکیلات اداری، عصبه انتصابی در ایران فعال بوده و تعطیل نشده بودند. این مطلب، دارای مسئولیت حقوقی و قضایی و مستحق مجازات های سنگین است و اگر این اعترافات و اسناد در آن زمان انجام می شد، قطعا همگی اعضای هیئت های معاونین و مشاورین و مساعدین به جرم جاسوسی دستگیر می شدند.
حتی نام ” جلسه یادبود برای اعضای محفل ملی اول بعد از انقلاب و دو نفر از اعضای هیئت معاونت” ؛ در اعلامیه آن هم گویای فعالیت آنان است.
در کتاب” نظم اداری بهایی” تألیف: آقای هوشنگ محمودی که خود نیز در همین محفل ملی اول بوده اند و اتفاقاتی نیز به دلیل فعالیت هایش برایش پیش آمده چارت نظام اداری و تشکیلاتی بهاییت موجود است.

 

 

این جدول, در واقع, نظام نامه و مانیفست بهاییت  که از اجزای سه گانه تعریف یک حزب است را نشان داده است.
دو مجموعه ” تشکیلات انتخابی و تشکیلات انتصابی “مستقیماً زیر نظر بیت العدل اعظم است.
تشکیلات انتصابی یا همان دارالتبلیغ همان نهاد امنیتی تشکیلات بهایی است و در واقع تمامی زیر مجموعه های بیت العدل توسط همین تشکیلات انتصابی اداره می شود.
اعضای دارالتبلیغ  ۹ نفر مستقر در اسرائیل هستند و این ۹ نفر مستقیما در ایران با مرکز مشاورین غرب آسیا در تهران در ارتباط بودند.
در ابتدا  تشکیلات انتصابی شامل ” ایادیان امرالله ” بودند که توسط اقای شوقی افندی تعیین شدند.
ایادیان امرالله  روشن میکردند که در عصبه انتخابی که در سمت چپ چارت است چه کسانی می توانند انتخاب بشوند؛ که این سلطه و نظارت تا به الان ادامه دارد.
در واقع آقای شوقی نمی توانست به انتخاباتی که در بهاییت برگزار می شود؛ اعتماد کند.
در کتاب “انوار هدایت” که توسط خود بیت العدل تألیف شده است صراحتا جملات زیر آمده :
« کسب خبر و ارسال اخبار به ارض اقدس…»
«تاسیس دارالتبلیغ (عصبه انتصابی) بین المللی و وظایف آن…»
« همکار و فعالیت ایادیان مقیم ارض اقدس (اسرائیل)»
در صفحه ۴۱۱: «اطلاع کامل یافتن از موقعیت امرالله در کلیه نقاط دنیا و قادر بودن بر اساس… چه در درون جامعه بهایی و چه در بیرون آن به جهت اتّساع قاره ای (وسعت و گسترش یافتن) به این امکانات همراه با توصیه های مناسب جهت عمل و اقدام …»

 در دست خط ۸ جون سال ۱۹۷۳ معهد اعلی، خطاب به احبّاء دنیا در خصوص وظایف هیئت ها آمده است:
«… توصیه و اطلاعات خود را به مرکز ارسال دارد… »
چرا بیت العدل اعظم کپی متن این گزارشات هیئت های معاونین و مشاورین غرب آسیا را حداقل در دو سال بعد از انقلاب منتشر نمی کند و آن را برای مسئولین نظام و یا حداقل افکار عمومی شفاف سازی نمی کند؟ اگر این گزارشات مطالب مربوط به دیانت و مسائل درون دینی جامعه امرالله بوده است؛ که انتشار آن مشکلی ندارد. اما خودداری بیت العدل از انتشار این اطلاعات و اخبار طبقه بندی شده از داخل و برون جامعه امرالله ،خود گواه صحت این شائبه هاست.
در خصوص پدر آقای میلانی – برگزار کننده این جلسه یادبود- و اعضای محفل اول ملی ایران و دو نفر از اعضای هیئت معاونت که مورد نظر جلسه یادبود هستند و آقای علی مراد داوودی , شائبه هایی وجود دارد که گویای آنست که این افراد را همان کسانی به قتل رسانده اند که در همان زمان در آمریکا آن فرد بهایی را دنیل جردن مسئول و پیگیر پول های محفل ایران بوده را به قتل رسانده است.
شائبه هایی در خصوص آقای حبیب الله ثابت پاسال وجود دارد که ایشان در اوان انقلاب کلیه پول های حساب های محفل ملی ایران را برداشت کرده و از کشور خارج نمود.
آقای علی مراد داوودی بعد از انقلاب مشکلی نداشته و از کارش نه اخراج شده بود و نه مشکل خاصی داشت؛ بلکه ایشان برخوردهایی را با آقای ثابت پاسال درخصوص این تخلیه کامل حساب های محفل انجام داده بود.
تفحص و بررسی در حساب های سال ۱۳۵۴ تا ۱۳۵۷ محفل ملی ایران و متولیان هیئت امنا و متولیان دو بانک تأسیسی تشکیلات که همگی به معهد اعلی و بیت العدل ارسال شده و موجود است؛ گویای این مطلب است.
تبیین و پیگیری این شائبه ها به عهده بیت العدل اعظم است که ثابت می کند که اقدامات مالی آقای ثابت پاسال و نیروهای نیابتی ایشان ارتباطی با قتل های خاص بهاییان در آن زمان داشته یا نداشته است.
پدر آقای میلانی و آقای علی مراد داوودی خودشان رسما اعلام کرده بودند که انقلاب به کار و زندگی ما خللی وارد نکرده و اخراج نشده ایم و ما همچنان مشغول کارهای خود هستیم و حقوق مان را دریافت می کنیم و قصد داریم که اقامه دعوایی علیه آقای ثابت پاسال کرده و پیگیر پول هایی شویم که او از ایران خارج کرده است.
آقای ثابت پاسال در حدود سال ۱۳۵۳-۱۳۵۴ , بصورت فیزیکی از ایران خارج شدند ولی شرکت های ایشان همچنان تا حدود سال ۱۳۵۷ برقرار و دایر بوده است. اسناد و فعالیت های مالی این شرکت ها هم موجود بوده و بایستی واریزها و برداشت ها و تراکنش های مالی آنها مورد بررسی قرار گیرد که آیا ارتباطی با تخلیه و دزدیدن عمده پولهای محفل ایران داشته است یا خیر؟!
لذا شائبه ای کاملا قوی موجود است که در واقع محفل ملی ایران قربانی تسویه حساب های درون گروهی با نیروهای نیابتی آقای حبیب الله ثابت پاسال درون ایران شده اند و ظواهر امر هم دلالت بر آن دارد.
همچنین دو نفری که در اوایل انقلاب دستگیر شدند افراد جاسوسی بودند که اطلاعات منطقه در غرب آسیا , خلیج فارس و ایران را کسب و به اسرائیل مخابره می کردند.
نظام جمهوری اسلامی ایران هم، دلیل و ترسی برای دستگیری و حذف مخفیانه تعدادی از اعضای محفل نداشته است در حالیکه انقلاب جوان بوده و قدرت مطلق برای برخورد صریح و آشکار با همه اعضا وجود داشته است. همانطور که با سایر موارد در موضوعات دیگر برخورد صریح و علنی انجام شده بود.
در موضوع کودتای نوژه نیز این مطلب قابل ذکر است که:
خانم فرهنگ در سخنرانی قسمت اول اشاره ای به کودتای نوژه -یا کودتای نقاب- کرده و می گویند: که دو نفر از بهاییان در جریان این کودتا حاضر بوده و بعنوان رانندگان ایران پیما مسئول ترابری و جابجایی افراد به مراکز بودند.
این در حالیست که : اعضای محفل ملی ایران در زمان برگزاری قسمت های میانی ضیافت های ۱۹ روزه  مسائل مستحدثه روز را مطرح می کرده اند.
این دو نفر – که یکی از آنها به نام ذبیح الله مؤمنی بوده- و در کودتای نوژه دستگیر شدند فعالیت لوجستیکی رانندگی و انتقال نیروهای کودتا را انجام می دادند و اطلاعات آنها در خصوص کودتا بسیار زیاد بوده است.
آیا این دو نفر که در ضیافت های ۱۹ روزه حاضر بوده اند ممکن است که این اطلاعات ویژه و مهم را به مسئولین خودشان اطلاع نداده باشند؟؟؟
یعنی ایشان علی رغم آگاهی از ماجرای کودتا هیچگونه اطلاعی به مراکز انتظامی ایران ندادند.
خانم فرهنگ با وجود این حقایق و سخنان خودشان همچنان ادعا می کنند که دخالت و دستگیری این دو نفر بازی و دروغ حکومت بوده است!
اگر جمهوری اسلامی قصد بهانه جویی داشت نمی توانست که این اتهام را به جای این دو عضو به افراد مهم تر بهایی مانند: سرتیپ عطاء الله مقرّبی یا آقای حسین رستگار نامدار بچسباند که برای این جرم بهتر و مناسب تر بودند؟؟
درحالیکه سرتیپ عطاءالله مقرّبی به این بهانه اعدام نشده و به ایشان مجوز خروج از کشور داده شد.سپهبد حسین رستگار نامدار نیز مرتکب جنایات هولناکی شده بود که در اسناد ساواک به خوبی مشهود و موجود است.
لذا اتهام و افترازنی به این دو فرد برای حکومت مناسبتر و مفیدتر از دو راننده ایران پیما بوده است.
هرچند که قطعاً همه اعضای محفل ملی در آن محافل ۱۹ روزه  از این اطلاعات فوق مهم باخبر بوده است و به مسئولان حکومت خبر نداده اند.
پس ادعاهای خانم گیتی فرهنگ در خصوص عدم دخالت و بی اطلاعی محفل ملی از اخبار و اطلاعات کودتا دروغ است و ارتباط و اطلاع محفل قطعی است.
نکته مهم دیگر در سخنان خانم فرهنگ این است که: تشکیلات بهایی، درصدد گرفتن حکومت، هم در زمان شاه و هم در اول انقلاب ؛ بشکل میدانی ، عملیاتی و فیزیکی -و نه صرفاً آرمانی و نظری- بوده است.
خانم گیتی فرهنگ می گویند:
«…در پایان ملاقات یکی از این جوانان به من گفت: خانم وحید شما پیغام ما رو به محفل ملی می تونین برسونین؟ گفتم: عزیزم، من بخاطر همین اینجا هستم. گفتش که: اولاً خواهش می کنیم ما ، که در موقعی که تصمیم می گیرید راجب یک مطلبی، به ما فکر نکنید.به امر فقط فکر کنید.که این کار، این تصمیمی که می گیرین، برای پیشرفت امر اهمیت داره یا نداره؟ فکر نکنین ما کشته میشیم. اهمیت نداره. ما تصمیم گرفتیم که نگذاریم استقلال امر در این دوره از تضییقات (سختی و تنگناهای فشار حکومت) هم، به انجام نرسه و تموم نشه و ما رسمیت مون رو پیدا نکنیم. این اون چیزی است که به من قول دادن و من این قول رو به محفل ملی منتقل کردم و اون همون طور منتقل شده. بنابراین اون چه که من در آخر کلامم میتونم عرض کنم  همینه که آنچه را اونها نمی تونن انجام بدهند ،ما انجام بدیم.»
این پیام ،در نگاه ساده انگارانه به این معنی به نظر می رسد: که ما بهاییان جهت اعتلای امر الله و بهاییت، تا پای جانمان می ایستیم و مقاومت می کنیم.
اما این جملات بار حقوقی و امری دارد. وقتی صحبت از استقلال و بلافاصله رسمیت تشکیلات بهاییت مطرح می شود یعنی این مطلب اشاره به مراحل به دست گرفتن حکومت در منابع امری در سال های دهه پنجاه دارد.
به اهل بهاء اینگونه آموخته شده بود که هدف ما ادغام نظام اداری بهایی در نظام اداری کشوری و دست یافتن به حکومت است.
این سخنان به وضوح نشان میدهد که: بهاییت یک حزب است و قصد براندازی دارد.
و خانم فرهنگ در واقع  مراحل گرفتن حکومت در منابع بهاییت -توقیع منیع مبارک نوروز ۱۱۰ در سال ۱۳۳۲ ، آقای شوقی- را ، تکرار و تأکید می کند.
مراحل رسیدن به حکومت و تکامل جامعه بهایی برگرفته از توقیع منیع مبارک نوروز ۱۱۰:
۱- مجهولیت
۲- مظلومیت و مقهوریت
۳- انفصال شریعت الله از ادیان عتیقه
۴- استقلال دین الله و مساوات آن باسایر ادیان
۵- رسمیت آئین بهائی وشناسائی آن به عنوان دیانت رسمی کشور
۶- ظهور سلطه زمینیه امرالهی و ادغام سازمان کشوری بانظام بهائی
۷- و درسطح بین المللی استقرارسلطنت جهانی وجلوه سیطره ظاهری و روحانی امرالهی و تاسیس صلح اعظم و آغاز عصر ذهبی دور بهائی.
اینکه ذکر می شود که: این آرمان گرفتن حکومت مربوط به جوانان بوده، دروغ است. بلکه این هدف رده های اول و بالا دست حزب بهاییت بوده است و خانم فرهنگ که در جریان منابع و دستورات امری بودند در آن برهه زمانی فقط توانسته بود با تعدادی از بهاییان – و نه کلیه تشکیلات- صحبت کرده و در زمان حاضر نقل قول کند.
رده های بالا دستی عقیده دارند که:رده های میانی و پایینی تشکیلات بهاییت در زمان حال در حالت جنینی قرار دارند و تا رسیدن به بلوغ مورد نظر تشکیلات صلاح نیست که ازین مساله – به دست گرفتن حکومت ها- با خبر شوند و از آگاه شدن ایشان به شدت پرهیز دارند؛ زیرا می دانند که رده های میانی و پایینی بلافاصله پس از آگاهی از این هدف شروع به تحقیق جستجو و پرسش میکنند و وقتی از ماهیت و ذات اهداف اصلی حزب(یعنی جاسوسی برای اسرائیل و سپس تسخیر کلیه حکومت ها) باخبر شون از آن تشکیلات تبرّی جسته و خارج می شوند و این مسأله باعث نابودی آن سیستم و نظام تشکیلاتی خواهد شد.
گویندگان بهایی- از جمله خانم گیتی فرهنگ- قصد دارنداین مطلب را القا کنند :

که این مجموعه بهاییت, یک مجموعه اعتقادی با باوری خاص دینی بوده که توسط شیعیان و علمای آنان به دلیل باور مهدویت در حدود صد و اندی سال مورد ظلم هستند و حال با رخ دادن انقلاب مورد فشار و تهمت و دستگیری قرار گرفتند.
در حالیکه بحث تسویه حساب فرقه ای و شخصی مطرح نبوده است.
تشکیلات بهایی در واقع حزبی سیاسی و قدرت طلب در پوشش مذهب است؛ که هرسه مؤلفه تعریف “حزب ” را دارد.

یعنی:

۱- بهاییت، تشکیلات و سازمان است .
۲- نظام تشکیلاتی بهاییت در سراسر سخنان خانم فرهنگ و آقای ثابت موجود است. حتی آقای ثابت ذکر می کنند که :
« آقایی به نام عظیمی مطرح کرده اند که: پیشاپیش تا سه دوره _ یعنی سه گروه ۹ نفره _ از اعضای محافل ملی انتخاب شده بودند ؛ که اگر برای اعضای محفل ملی اول اتفاقی افتاد، محفل ملی دوم بلافاصله جایگزین شود و پس از آن محفل ملی سوم.»
این درحالیست که اگر برای اعضای محفل ملی اول مشکل و اتفاقی رخ دهد، تشکیلات فاقد محفل و نهایتا فاقد رسمیت می شود ؛ و محفل ملی دوم ،هیچ سمت و جایگاهی برای ادامه کار ندارد.
پس چرا حزب بهایی، درکشوری که رسمیت و اجازه فعالیت ندارد ؛ و فعالیتش غیرمشروع دانسته شده تا آنجا که خود تشکیلات بهاییت در سال ۱۳۶۲  مجبور به اعلام انحلال می شود؛ با این حال پیشاپیش اعضای سه محفل را تعیین می کند؟؟
۲- بهاییت  مطابق با منابع امری به دنبال استقلال و رسمیت و گرفتن حکومت است؛ یعنی دستیابی به قدرت.
۳- آقای شوقی برای بهاییت، آیین نامه و نظام نامه اداری تدوین کرده؛ بهاییان به آن پای بند و آن را مقدس و الهی می دانند.
یعنی بهاییت هر سه مؤلفه «حزب سیاسی» را دارد ولی با این تفاوت خطرناک با سایر احزاب : که اعضای این حزب این تشکیلات و آرمان ها و نظام نامه اش را مقدّس و الهی می دانند!
همانطور که می دانیم از اساسی ترین و ابتدایی ترین قوانین هر کشوری در سراسر دنیا آن است که: هرگونه اتصال ارتباط سازمانی و تشکیلاتی و اداری احزاب با خارج از مرزهای جغرافیایی یک کشور ممنوع و ناقض منافع ملی است و با متخلفین بشدت برخورد می شود.
بویژه در خصوص ایران در آن برهه زمانی خاص انقلاب و خبررسانی حزب بهایی به اسرائیل و روابط مخدوش بین دو کشور ایران و اسراییل ؛ که وضعیت ویژه ای بوده است.
پس این تشکیلات غیرقانونی بوده و علی الفرض که قانونی هم بشود باز هم این حق را نداشته و ندارند که اطلاعات را به خارج از مرزهای جغرافیایی بفرستند و ارتباط سازمانی و اداری با کشور متخاصم داشته باشند.
لذا بنظر می رسد حکومت جمهوری اسلامی دانسته یا نادانسته با رحم و عطوفت زیادی با ایشان برخورد کرده که به جای کلیه اعضای هیئت مشاورین غرب آسیا و هیئت های معاونین و مساعدین فقط اعضای محفل ملی ایران و دو نفر از مشاورین را دستگیر نموده است.

پس واضح گردید که :

بحث رقابت دو تفکر و استیلای یک عقیده بر دیگری نبوده و ماهیت مجموعه بهایی تنها یک فرقه دینی و مذهبی نیست. بلکه اقرار به فعالیت هیئت های معاونین از سال ۵۷ تا ۵۹  همانا اقرار به فعالیت های تشکیلاتی امنیتی و جاسوسی بوده ؛
و این یعنی: بهاییت یک حزب برانداز و جاسوس به معنای عام کلمه است.

در پایان این سوالات اساسی و مهم از سران تشکیلات بهاییت مطرح است:
آیا شما هم اکنون نیز در ایران هیئت های معاونین دارید یا خیر؟!
آیا کسب و ارسال اخبار مطابق با دستورات امری برقرار است؟
آیا ضیافت های ۱۹ روزه  زیرنظر هیئت های معاونین که ارتباط مستقیم با بیت العدل دارند درحال برگزاری است؟؟

نظر شما در مورد این مطلب :

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.