آن روی سکه

مسئولين سايت ايران واير

هنگامیکه مصادر امری و بهائی را مورد واکاوی قرار می دهیم با دو رویکرد متفاوت مواجه می شویم که شدیدا با هم در چالش است

ضمن تشکر از منعکس کردن نظرات بهائیان در این سایت در مورد موضوع مقاله باید عرض کنم در مورد ادعای بهائیان مبتنی بر عدم برخورد میان باورهای مختلف بر مبنای ایمان و کفر خلاف واقع می باشد.
هنگامیکه مصادر امری و بهائی را مورد واکاوی قرار می دهیم با دو رویکرد متفاوت مواجه می شویم که شدیدا با هم در چالش است.
رویکرد اول :
هنگامیکه بهائیان در برابر غیر بهائیان در مقام تبلیغ و دعوت آنان به باور خود هستند دقیقا مانند صاحب مقاله عمل می کنند و عموم را به وحدت عالم انسانی و عدم تعرض به دگر اندیشان و حامیان صلح معرفی می کنند چنانچه در خطابات عبد البهاء خطاب به غربیان و احتمالا مسیحیان می گوید :
«چرا بگوئیم این موسوی است و او عیسوی است این محمدی است ، او بودایی است اینها دخلی به ما ندارد. خداوند همه را خلق کرده و تکلیف ماست که به کل مهربان باشیم، اما مسائل عقاید راجع به خداست و او در روز قیامت مکافات و مجازات دهد،‌ خداوند ما را محتسب آنها قرار نداده است.» (خطابات ، ج ۲، ص ۲۸۴)
چنانچه در بیان عبد البهاء مشهود است ایشان در فضای غیر بهائیان در حال تبلیغ مخالفین و دعوت آنان به ترک عقیده و اخذ باور بهائی می باشد لذا ایشان بر مبنای موازین انسانی نه ایمانی سخن می گوید و عموم افراد معمولا این رویه سکه مبلغین بهائیان را مشاهده می کنند.
اما روی دیگر سکه
رویکرد دوم :
اما هنگامیکه بهائیان در برابر خیل عظیمی از مومنین متزلزل بهائی قرار می گیرند و قرار است در مورد انسان هائی که تا قبل بهائی بودند و الان دست از بهائیت شسته و مسلمان مسیحی یا سکولار ووو شده اند اظهار نظر شود آن روی سکه دیدنی است و ورق بر می گردد و جملات توام با محبت و انسانی جای خود را به جملات تکفیر گونه و خشن و متفاوت می دهد.
من از مریم دادگر گرامی سوال می کنم :
دادگر گرامی
آیا می دانی نظر بهائیان در مورد بهائی که تا دیروز بهائی معتقد به مشروعیت بیت العدل بود اما بر مبنای تحری حقیقت بیت العدل را مشروع نمی داند و آن را مقبول خویش نمی داند و وظیفه وجدانی خود روشن نمودن بستگان و دوستان خود در مورد تجربیات خود می داند تشکیلات بهائی در مورد وی چگونه قضاوت می کند ؟
دادگر گرامی بهائیان این شخص را جذامی می دانند :
باب سی و دوم- در جواب چند سؤال حضرت عبدالبهاء میفرمایند قوله الاحلی : “نفوسی که تصدیق نموده‌اند و بهدایت پرداخته‌اند و حال بکلّی بپریشانی فکر مبتلا شده‌اند سبب این است که این اشخاص با نفوس غافله معاشر گشته‌اند و مخالفت نصّ صریح الهی نموده با اشرار الفت گرفتند و مؤانست جستند این است که میفرماید: ” مجالست اشرار نور جان را بنار حسبان تبدیل نماید” زیرا ممکن نیست که شخص سالمی با شخص مسلولی و یا مجذومی الفت نماید و علّت سرایت نکند امروز جمعی بیخردان که مانند حیوان اسیر عالم طبیعتند و از جهان الهی خبر ندارند با هر نفسی الفت کنند القاء شبهات نمایند کم کم این سمّ مهلک در نفوس مستمعینی تأثیر کند = حضرت عبدالبهاء : مائده آسمانى جلد ۲ ص ۳۵ – ۳۶
دادگر گرامی آیا می دانی بهائیان انصراف دهندگان از بهائیت و منتقدین بهاء الله را ولد الزنا می دانند ؟
گنج شایگان در لوح حبیب مراغه ای ص ۷۸ : «من ینکر هذاالفضل الظاهر الباهر المتعالی المنیر ینبغی له بان یسئل عن امه حاله فسوف یرجع الی اسفل الجحیم»
هر کس منتقد و منکر فضائل بهاء الله باشد سزوار است تا از مادر خودش پیرامون حالش سوال کند ( ولد ازناء ) و بزودی او بسوی پایین ترین درجات جهنم و دوزخ پرتاب می شود
دادگر گرامی آیا می دانی بهائیان انصراف دهندگان از بهائیت و منتقدین بهاء الله را حیوان می دانند می دانند ؟
در کتاب بدیع صفحه ۲۱۳ نوشته است:
«نفوسی که از امر بدیع معرضند از رداء اسمیه و صفتیه محروم و کل از بهائم بین یدی الله محشور و مذکور.»
بانوی بزرگوار آیا شما بهائیان اعراض کنندگان از بهاء الله را حیوان نمی دانید ؟
امیدوارم بهائیان همیشه روی دیگر سکه را نیز اطلاع رسانی کنند و حقیقت را عیان برای مخاطب بنمایانند.

نظر شما در مورد این مطلب :

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.