تجاوز مربی بهایی در قطر به اطفال بهایی عطا الله رحمانی و بخشوده شدن وی با یک توبه مختصر و مجددا بکار خود ادامه دادن

فیلم نقد :

 

 

برای یک جامعه نیاز به قانون ازضروریات است . وجود قانون برای جامعه ضرورت دارد ،یعنی افراد یک جامعه باید در رفتار وکردارشان حدود ومرزهایی را رعایت کنند تا همه بتوانند به نحو مطلوب وشایسته از زندگی بهره های مادی ومعنوی برگیرند .قانون باید فصل الخطاب همگان در اداره جامعه باشد. در واقع رعایت قانون یک اصل است.

قانون مجموعه دستور العمل‌هایی است که توسط حکومت یا جامعه برای رشد انسان و جامعه تعیین می شود.

بر این مبنا هر حزب و گروه و دسته‌ای که مدعی حکومت بر جامعه است ابتدا باید نظر خود را در مورد مشکلات و معضلات جامعه بیان کند و برای برون‌رفت از آنها راه‌کار ارائه دهد .

این امر در مورد تفکراتی که ادعای جهانی داشته و نظم موجود در جهان را ناکارآمد می‌دانند و قائل به برقراری نظم جدیدی هستند به مراتب دقیق‌تر و پیچیده‌تر می‌شود.

بهاییت یکی از گروه‌هایی است که با ناکار‌آمد دانستن نظم کنونی جهان ، نوید به برقراری نظمی نوین می‌دهد.

نظمی که در آن رفاه و آسایش انسان‌ها حاصل شده و استعداد آنها که در نظم کنونی جهان سرکوب شده‌ ،شکوفا خواهد شد .

لازمه این سخن داشتن قوانین مشخص برای جزئی‌ ترین مسائل جوامع انسانی است . بخصوص که بهاییت خود را در شمار ادیان الهی می‌شمرد و بدین ترتیب بین خود و دیگر مکاتب بشری تمایز قائل می‌شود.

یکی از مسائلی که جهان امروز با آن مواجه است مسأله همجنسگرایی است که مخالفان و موافقانی بیشماری دارد و طیف‌های مختلف در برابر آن مواضع مختلف گرفته‌اند .

در اینجا قصد داریم تا موضع بهاییت را در برابر این مساله بررسی نماییم.

در کتاب اقدس بهاالله چنین می‌گوید :

«قد حرّمت علیکم ازواج آبائکم انّا نستحیی ان نذکر حکم الغلمان اتّقوا الرحمن یا ملأ الامکان و لا ترتکبوا ما نهیتم عنه فی هذا اللوح»؛ (حرام شده است بر شما زنهای پدران شما و ما حیا می کنیم که حکم غلمان را ذکر کنیم. پرهیز کنید از خداوند و مرتکب نشوید آنچه را که در این کتاب از آن ممنوع شده اید)

گرچه در اقدس واژه «غلمان» استفاده شده است ولی شوقی افندی منظور آن را افراد هم‌جنس تبیین کرده است.

«بهاءاله خیلی صریح و قاطع برعلیه این انحراف جنسی شرم آور صحبت کرده، همانطور که برعلیه زنا و کلاً اقدامات ضداخلاقی گفته است. ما باید تلاش و کمک کنیم تا روح ما بر این موارد غلبه کند” (شوقی افندی ۲۵ اکتبر ۱۹۴۵ )

حال با توجه به نهی صریح بزرگان بهایی از همجنسگرایی سوال که پیش می‌آید این است که در صورت ارتکاب این عمل چه مجازاتی برای آن در نظر گرفته شده است ؟

با مطالعه آثار بهایی در‌می‌یابیم که موسس بهاییت تعیین مجازات را به بعد از خود موکول و بر عهده بیت العدل گذاشته است !!!

«سؤال: از حدّ زنا و لواط و سارق و مقادیر آن؟ جواب: تعیین مقادیر حدّ به بیت العدل راجع است.»

(رساله سوال و جواب )

این خود گویای این مطلب است که عملا از زمان صدور اقدس تا تاسیس بیت العدل یعنی در حدود ۹۰ سال هیچ مجازاتی برای این انحراف شرم آور در نظر گرفته نشده است!!!

جالب اینکه بعد از تشکیل بیت العدل در ۱۹۶۳ میلادی تا کنون (۲۰۲۳ میلادی) نیز مجازاتی برای همجنسگرایی در نظر گرفته نشده است .

در واقع در حدود ۱ قرن و نیم است که بهاییت با اعلام نکردن مجازات همجنسگرایی عملا با مرتکبان این عمل همدلی و همراهی کرده است .

این وضعیت در مورد تفکری است که خود را حلال مشکلات جهان می‌داند و جهانیان را به نظم بدیع بهایی فرا می‌خواند.

مورخه هفتم شهر الکلمات ۱۲۰ بدیع

مطابق ۱۹۷۳/۷/۱۹

مقام منیع محفل روحانی ملی بهائیان عربستان شرقی شید الله ارکانه

با کمال توقیر و احترام باطلاع آن ساحت جلیل میرساند . آقای عطاء الله رحمانی یکی از مهاجرین عربستان که در حدود ۲۱ سال است باتفاق عائله خود در قطر زندگی مینماید. اخیرا مشاهده شده که مرتکب اعمال غیر اخلاقی با اطفال خردسال بعضی از عائلات گردیده که موضوع توسط یکی از اولیا اطفال به محفل گزارش گردید .

آن محفل نیز پس از اطلاع این قضیه از نظر اهمیت موضوع تحقیقاتی را در این زمینه آغاز نمود و در نتیجه برای این محفل کاملا روشن گردید که شخص مذکور متاسفانه تقریبا متجاوز از ۷ (یا ۲ ؟؟) نفر از اطفال خانواده‌های بهایی را مورد سوء اعمال انحرافی وارضا جنسی خود قرارداده است که به قرار تحقیق این اعمال از سالیان قبل مسبوق بالسابقه بوده است.

لذا این محفل در چهار جلسه …. رسمی و فوق العاده با حضور جناب مسیح الله روحانی عضو محترم هیئت معاونت در این باره مذاکرات و مشاورات مفصل نموده و در مراحل مختلف با همکاری جناب روحانی در خارج و یا در نفس جلسه محفل با شخص مذکور و خانمشان تماس حاصل و مذاکراتی مفصل انجام داد.

ولی نامبرده به گناه خود رسما اعتراف نمی‌نمود در حالی که طبق اظہار جناب روحانی در خارج در بدو امر سکوت نموده که حاکی از شرم و ارتکاب عمل بوده است و ملتمسانه تقاضا نموده که جریان امر به استظهار
محفل روحانی نرسد و ترتیبی داده شود که از شکایت کنندگان بنحوی تقاضای بخشودگی و معذرت‌خواهی گردد .

محفل رای قبلی خود را به آقای روحانی تاکید نمود که نامبردگان را هر طور شده وادار رفتن به ایران نمایند که متاسفانه – نپذیرفتند و طبق نظر محفل جریان را به محفل ؟؟؟ کشاندند تا رسیدگی گردد در آخرین جلسه خانم ایشان حاضر وتا حدودی به گناه شوهرش اقرار نمود ولی خود آقای رحمانی حاضر به شرکت در جلسه محفل نشد سپس محفل مجددا در این باره مذاکرات و مباحثات مفصل نمود و نظر به اهمیت مسأله جهت حفظ و صیانت اطفال قاطبه یاران و جامعه از لوث اینگونه انحرافات از یک طرف و از طرف دیگر نظر به اینکه هر فرد مهاجر نماینده امر مقدس بهائی در جامعه خارج از امر نیز هست و نامبرده با بیم اینکه ممکن است ارتکاب اعمال انحرافی خویش را بجامعه غیر نیز کشانده باشد و یا بکشاند لذا قراری بدین مضمون صادر نمود .

آقای رحمانی و خانواده ظرف مدت یکماه از تاریخ ابلاغ این قرار باید نقطه مهاجرتی خویش را ترک و به ایران مراجعت نمایند و چون خانم ایشان اظهار می‌دارد که من گناهی ندارم و محفل اجازه دهند من و اطفالم در قطر بمانیم به مشارالیه اظہار شود شما در صورتیکه از نظر اداره زندگی و احیانا مشکلاتی اگر در آینده برایتان پیش بیاید خود بایدشخصا مسئولیت آنرا به عهده بگیرید و تعهد نمایید در آنصورت ماندن شما از نظر این محفل بلا مانع خواهد بود. در صورتی که آقای رحمانی از اجرای قرار مذکور استنکاف نمود و اجابت ننمود به مدت یکسال طرد اداری شود و بجامعه با ذکر علت اعلان گردد . لذا از آن ساحت جلیل تقاضا دارد از نظر اینکه اخیرا مشکلات و ناراحتی‌هایی شدید در جامعه پیش آمده تقاضا دارد در اولین فرصت نسبت به موضوع فوق رسیدگی و این محفل را در مورد ابلاغ قرار مذکور به عائله
فوق الذکر راهنمایی و هدایت فرمایید.

با تقدیم تحیات قلبی

منشی محفل

سند بالا نامه‌ای است از محفل ملی ایران خطاب به محفل ملی عربستان مبنی بر تجاوز شخصی بهایی با نام عطا الله رحمانی به کودکان بهایی.

این نامه خواستار برگرداندن نامبرده به ایران شده است و در صورت استنکاف وی خواستار طرد اداری نامبرده به مدت ۱ سال و علنی کردن جرم او در جامعه بهایی شده است

آیا طرد اداری و علنی کردن جرم وی در جامعه بهایی برای نامبرده بازدارندگی ایجاد می‌کند ؟

به عبارت دیگر آیا شخص مذکور نمی‌تواند در غیر از جامعه بهایی دوباره مرتکب این عمل شود ؟

با دقت در متون بهایی در‌می‌یابیم که غیر بهاییان در نظر اهل بها ارزشی ندارند که بهاییان بخواهند در مورد آنها نگرانی داشته باشند

« دوستداران من مروارید و غیر ایشان سنگ‌ریزه‌های زمین‌اند… و هرکدام از این (بهاییان) نزد خدا بهتر از هزار هزار نفر از غیر آن‌ها هستند »

(اشراق خاوری، مائده آسمانی، بی‌جا: مؤسسه‌ی ملّی مطبوعات امری، ۱۲۹ بدیع، ج ۴، ص ۳۵۳)

تشکیلاتی که خود را منجی عالم انسانی می‌داند غیر بهاییان را فاقد ارزش دانسته و فاقد قوانین و مجازات‌های بازدارنده در تامین امنیت جامعه کوچک بهایی می‌باشد .

جالب است در ادامه مسئول مشاور قاره ای این  منطقه گزارش از توبه مربی فوق و مجددا بازگشت به محل خدمت سابق خود می دهد و عطا الله رحمانی علی رغم تجاوز حد اقل به سه طفل بی گناه با یک توبه مختصر گناهش توسط محفل بخشوده می شود

 

 

مسیح بن محمد روحانی
برقیا: « روحانی »
تلفون : ٢٢١٠۶
مورخ نهم شهر الکلمات ۱۳۰ بدیع
Massie Bin Mohd. Rochani
Cables: “ROOHNI” Telephone: 22106
٢٠ / ٢ / ٧٣
ساحت محترم هیئت مجلله مشاورین ( ) غرب آسیا ) دامت اعزازه
با تقدیم تحیات بهیه خاطر عزیز آن ذوات مقدسه نورانیه را معطوف میدارد
آقای عنا الله رحمانی یکی از احیای قلر که قریب ۷ سال است ساکن دوحه میباشد بواسه انحرافات اخلاقی
اخیرا نسبت بیکی از اطفال احبا حرکت نارواش را معمول داشته که خیر مذکور بمحفل مقدس روحانی دورحه شکایت و تقاضای رسیدگی نموده پس از تحقیقات کشف شد که نامبرده از چند سال  نسبت ببعضی دیگر از اطفال احبا این حرکت را انجام میداده این عید نیز بنا بدعوت آن محفل دوجه   حاظر و در مشاورات شرکت نمودم . آقای عنا الله رحمانی در جلسه محفل با وجود شواهد موجود واظهارات اطفال  اعتراف ننموده و معتقد است که اظهارات اطفال عاری از حقیقت است . حال از جهتی اولا چون خانواده ش که اخیرا اطفالان مورد این عمل قرار گرفته و قضیه را بمحفل شکایت نموده تازه تمدید مخصوصا خانم که دوسال بیشتر از عمر روحانیش نمیگذرد و در شیراز تسجیل شده است اثر ناروایی گذاشته است. ثانیا – علاوه بر اطفالی که مورد این عمل ناروا قرار گرفته چون داستان را برای اطفال دیگر تعریف نموده نتیجتا عده   دیگر از اطفال نیز از جریان مطلع و شکی نیست در روحیه آنان اثراتی غیر قابل جبران گذاشته است.

ثالثا – ممکن است خبر مذکور این عمل ناشایسته را نسبت باطفال غیر انجام داده یا بدهد که بدون ذکر مصائب و مشکالتی را جهت جامعه بوجود خواهد آورد . و هرگاه چنین افرادی مجازات نشوند سبب جسارت بعض وبرودت بعضی دیگر خواهد شد .
از جهت دیگر این شخص دارای عائله یک زن و دو فرزند است که اطفالی یکی ۱۲ ساله و دیگری دختر ۱۰ ساله است که بمدرسه میروند و بهم خوردن این عائله صدماتی چه از نظر تحصیل وچه از نظر روحیه خرد والطاف بیت العدل اعظم الهی آنان را چون جبل ثابت و راسخ بر پا داشته اکنون شکسته و در گوشه ئی نشسته از تهران ادا و مکانی دازم چون مایل نیستم وقت عزیزتان را صرف این مطالب نمایم لذا باصل موضوع می پردازم  آقای عطا الله رحمانی چنانکه مستحضرید مرتکب اشتباهاتی شده بود که با مشاورات مفصل این عبد ومحفل  دوحه پیشنهاد گردید این شخص از عربستان خارج گردد که البته خروج او از عربستان از نظر عائله او مشاکلی داشت لذا محفل  دوحه برای تصویب نهائی قرار خود را بمحفل ملی فرستادند و این عبد هم طی عریضه مورخ نهم شهر الکلمات ۱۳۰ بدیع جریان را بحضورتان تقدیم داشتم و منتظر جواب بودیم در این ایام بنده بحزم سفر از قطر خطر  شدم چون سه نفر از اعضاء ورئیس محفل ملی عضو محفل  دوحه بودند قبل از وصول نظر آن هیئت مجلله و یا تصویب محفل مقدس ملی قرار را ابلاغ و شخص مذکور را مکلف بخروج از دوحه نمودند بعد از مراجعت این عبد شخص مذکور تقاضای راهنمایی نمود بایشان گفته شد چون دستور مخفل است باید اطاعت کئی واگر تقاضای تجدید نظر داری بعد از اجرای دستور میتوانی اقدام نمائی و با زحمت او را وادار نمود و حرکت نماید که البته این خود داستانی است مفصل که ذکرش از حوصله این نامه خارج بطوریکه آن ساحت جلیل مستحضرند نامبرده پس از توقف چند ماه در ایران مراجعت نمود و گویا در جلسه محفل ملی که در قطر تشکیل گردید تجدید نظر داده و تقاضای عفو نموده و تعهد سپرده خودش را اصلاح نماید . وبقرار معلوم محفل توبه او را پذیرفته و مورد عفو قرار داده و اجازه داده است در قطر بماند چندی گذشت با وجود اینکه  جلسات عادی محفل دوحه غروب دو شنبه بود ملاحظه گردید غروب یکشنبه جلسه فوق العاده تشکیل میشود معلوم بود واقعه مهم پیش آمده لذا ازیک عضو محفل استفسار گردید فرمودند از محظ ملی نامه رسیده که موضوع آقای عطالله رحمانی بجمیع عائلات ابلاغ گردد و با ذکر اعمالی که انجام داده انها را بر حذر دارند تا مراقب اطفال خود نسبت باین شخص باشند بنده با تهیه قسمتی از آثار مبارکه بمحفل رفته در این موقع بیکی از عائلات در نفس محفل مشغول ابلاغ بودند و چند عائله دیگر هم در اطاق انتظار نشسته بودند عرض شد شنیده ام تو از محفل ملی دستوری مبنی بر ابلاغ باحبا رسیده جواب دادند بله و امشب جلسه فوق العاده بهمین منظور تشکیل است عرض شد آنچه ما در نصوص الهیه ملاحظه  میکنیم اگر شخصی خطائی را مرتکب شد و توبه نمود و مورد عفو قرار گرفت جایز نیست اعمال او اعلان گردد وحق ستار العیوب است ذلت بندگانش را دوست ندارد ما هم باید از این قانون الهی پیروی کنیم بعد قسمتی از بیانات مبارکه که نسخه آن بضمیمه است زیارت شد رئیس محفل آقای دکتر یگانه فرمودند امریه محفل ملی است عرض شد چون در این مطلب فوریتی ذکر نشده اگر صلاح میدانید یک هفته به تاخیر   بیندازید تا بنده با دفتر محفل ملی تماس بگیرم شاید تخفیفی بدهند این پیشنهاد بنده است شما در قبول یا رد آن مختارید یکی از اعضا خواست مطلبی را بیان کند رئیس فرمودند مذاکرات بعدا میشود ببنده فرمودند شما فرمایشی ندارید دارید نمیدانم درضمن بیان این مطلب چه حرکت توهین آمیزی نسبت ببنده انجام داده بود که یکی از اعضاء محفل باو   پرخاش نموده گفت آقای دکتر چرا نسبت بیک عضو هیئت معاونت و نماینده هیئت – مشاورین اینقدر توهین میکنید مثل جلسه قبل که چه مطالبی را بیان داشتید و اذهان اعضاء را خراب کردید آقای دکتر هم با عصبانیت بایشان جواب داد ای جاسوس منظورش این بود که تو اخبار محفل واسرار محفل را برای روحانی بیان میکنی اوهم جواب داد پدرت جاسوس است آقای دکتور هم که میخواست بوسیله ئی جلسه متشنج شده و بدون نتیجه تعطیل گردد بارد مطالبی بان عضو محفل که کاملا عصبانی بود با هم گل آویز شدند بنده و دو نفر دیگر انتها ازا از هم جدا کرده بجای خود نشاندیم ولی آقای دکتور آرام نگرفته با فریاد میگفتند اگر بخود من آنچه میگفتید مانعی نداشت اما چون بپدرم توهین شده من دیگر در این محظ حاظر نمیشوم و از جلسه خارج شدند قدری با بقیه اعضاء صحبت شد و حقیقتا همه از این واقعه اظهار تأسف :- نمودند قرار شد آن عضو محفل با دو نفر بمنزل آقای دکتور رفته و از اینکه بپدرشان توهین شده معذرت بخواهند و آقای دکتور را بجلسه برگردانند نظر این بود که بنده هم بمعیت حضرات بروم وواسطه رفع کورت بین آن دو بزرگوار شوم رفتیم والحمد الله رفع کدورت شد هر دو روی یکدیگر را بوسیدند و بجلسه محفل باز گشتند بعد از صرف چای و میوه وتلاوت مناجات مجدد اعرض شد شما در رای مختارید اگر موافقت فرمودید بمن اطلاع دهید و با کمال روح و ریحان از جلسه جارج شدم فردای آن روز منشی خبر دادند که

با پیشنهاد شما موافقت کرینه امنت لذا بلا فاصله با جناب ناطق تلغنا تماس گرفتم و عرض کردم که نامه شما رسیده و حضرات اینطور استنباط کرده اند که باید بجمیع احبا ابلاغ و این شخص را بازکر اعمالی که انجام داده معرفی نمایند ایشان فرمودند مقصود محفل ملی این بوده برسه عائله که اطفالشان مورد تعرض قرار گرفته جریان را بیان نمایند و باحیا ثم فرداً فرد بگویند که در این محیط از نظر اخلاقی مراقب اطفالشان باشند بنده از ایشان خواهش
کردم که چون نامه باینصورت مفهوم نشده شما مجددا برای محفل تشریح نمائید قبول فرمودند وجریان على عریضه ١۶ شهر الملک ۱۳۰ بدیع بحضورتان معروض گردید لاکن از داستان تشنج در محفل بدلیل اینکه مسئله تمام تلقی گردیده و برودت بصفا و محبت مبدل شد ضرورتی ندیدم ذکری نموده و خاطر آن عزیزان
شده
حضرت رحمن را مکدر سازم
لا کن بعد از چند روز معلوم گردید که محفل بقیه احبا را نیز دعوت نموده وبانها همان قرار قبلی را اعلان داشته نظر باینکه مسئله از نظر میده و وظیفه شی که برای آگاهی محفل بنصوص الهیه داشتم تمام شده بود بهیچوجه نظلتی دیگر ننمودم و تا امروز در این باره مطلبی را اظهار نداشتم و حضرات هم از اقدامات خود در این خصوص چه قبل وچه بعد ببنده .اطلا. نداده اند عی
بعقیده این عبد ادامه این وضع یعنی تسلط کامل بعضی از افراد در تشکیلات ملی و محلی و اعمال نفوذ در جمیع شئون امریه سبب عدم همکاری وهم آهنگی بین مؤسسات امریه شده و امور امرالله را بتاخیر انداخته و سبب
برودت و کدورت جمعی از نفوس مخلصه گردیده است که علائم و شواهد آن موجود است .
مثلا جناب دکتور یگانه در هفت سال قبل که بقطر وارد گشته چون از کویت عبور فرموده و در آن وقت جناب دکتور سلمانپور احترامات فائقه را نسبت بایشان بجا نیاورده و از ایشان بعنوان یک دکتور استقبال نفرموده اند هنوز در هر کجا موقعیتی پیش آید این فاجعه را بیان میکنند و یک عضو هیئت مشاورین را باین وسیله مغرور معرفی میفرمایند همچنین جناب دکتور یگانه در شش سال قبل ببعضى وعده داده است که صبر کنید من مصونیت تشکیلاتی پیدا کنم ) عضویت محفل ملی ) بعد چه ها خواهم کرد
همین
آقای دکتور یگانه بود که آتش پرتوی و شیرازی نیا را در دبی دامن میزد وجمیع این مشاکل را جهت

تشکیلات بوجود آورد تا بفکر خودش این عبد را خراب کند ولی بنده با علم بان سکوت نموده ابدا راضی بذکر مطلبی
نشدم زیرا خود را همیشه خطا کار میدانم لاکن ایشان و امثال او گمان میکنند امرالله بازیچه صبیان است را ز اینکه بر راس جمیع امین تشکیلات و مؤسسات امریه مرجع مقدس منصوص ملهم بالهامات عبییه مصوناً
من کل خطا
( بیت العدل اعظم الهى ( قرار گرفته و در آن بساط را جز حق و حقیقت راهی نیست غافلند . دخانه از اینکه کلام بطول انجامید بسیار معذرت میخواهم و رجای واثق دارم در احیان تشرف ببیت مبارک درباره این عبد دعا فرمائید
با تقدیم تحیات بہائی
توجه به نکات زیر نیز الزامی است :

پیام بیت العدل مورخ  ۲۵۰ ۱۹۷۰-۱۱-۰۳

احکامی پیرامون : خوردن گوشت و حرام و حلال – حرمت لاطاری – اجرا حکم زنا عجاله وقت اجرا بعضی از احکام کتاب مستطاب اقدس نرسیده بموقع خود در آینده تنفیذ خواهد شد – راجع به قتل نفس و لزوم اطاعت سربازان از دستور حکومت – راجع بعدم جواز ورود بمنازل افراد بدون اذن صاحبش – – راجع به تعطیل محافل و لجنات در ایام محرمه – -راجع به تعیین حد طلوع و غروب در ایام صیام –

💠

برای جلو گیری از جرم حتما باید به ایجاد ظرفیتهای فرهنگی برای جلو گیری از جرم توجه نمود و این اولویت قطعی است اما تمام جوامع متفق القول هستند که باید برای جرائمی که موجب بر هم خوردن نظم جامعه می گردد و حقوق آن را مخدوش می کند مجازات تعیین کرد

یکی از مواردی که باید جامعه بهایی به آن پاسخ دهد این است که چرا بیت العدل تا این ساعت مجازات تجاوز به اشکال مختلف را غیر از یک مصداق بقیه را تعیین نکرده است امیدواریم از بیت العدل پاسخ منطقی برای این پرسش را شنوا باشیم :

گنجینه حدود و احکام فصل دوّم – در حدّ زنا
در کتاب اقدس نازل قوله تعالی:
“قد حکم اللّهُ لکلِّ زانٍ و زانیهٍ دیهً مُسَلَّمَهً الی بیت العدل و هی تسعهُ مثاقیلَ من الذّهب و ان عادا مَرّهً اخری عُودُوا بِضِعْفِ الجزآء
هذا ما حَکَمَ به مالکُ الأسمآء فی الأولی و فی الأخری قُدِّرَ لهما عذابٌ مُهینٌ.” (بند ۴۹)
و در رساله سؤال و جواب نازل:
“سؤال – از جزای زانی و زانیه

ص ٣٠١
جواب – دفعه اولی نه مثقال، ثانی هجده مثقال، ثالث سی و شش مثقال الی آخر دو مقدار
جزای سابق. و مثقال نوزده نخود است چنانچه در بیان نازل شده.”

👇👇👇👇👇👇

 

حضرت عبدالبهاء می فرمایند: اما مسئله زنا این تعلق بغیر محصن دارد نه محصن و اما زانی محصن و محصنه حکمش راجع به بیت العدل است.

🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷

آیا عدم تعیین مجازات برای شقوق مختلف مجازات تجاوز نقض حقوق زنان و کودکان و بی تفاوتی به آن نیست ؟

💠

نظر شما در مورد این مطلب :

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.