مقایسه آموزه های بهایی با احمد بصری استاد شریفی همراه با حسن ارشاد در شبکه جهانی حضرت ولی عصر ع

برنامه اول
۱۰۹۶ قسمت هفتاد وهشتم برنامه مهدی یار با کارشناسی جناب آقای شریفی و استاد ارشاد
برنامه دوم :
برنامه سوم :
برنامه چهارم :
شست ۶۴۱ شبکه حضرت ولی عصر عج جایگاه خواب و حجیت آن از دید احمد بصری و بهائیت استاد شریفی و ارشاد
برنامه پنجم :

 

متن پیاده شده از سایت شبکه حضرت ولی عصر ع
https://www.valiasr-aj.tv/film/5596
بسم الله الرحمن الرحیم
تاریخ:۲۴/۰۳/۱۴۰۱
برنامه: مهدی یار
مجری:
بسم الله الرحمن الرحیمن اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم، السلام علی المهدی الذی وعدالله عزوجل به الأمم و علی آبائه الطیبین الطاهرین المعصومین
عرض سلام و احترام خدمت شما بینندگان جان منتظران جان جانان حضرت مهدی موعود ارواحنا فداه در هر نقطه ای از جهان، ان شاءالله که تحت توجهات و عنایات خاص حضرت شان زندگی هایتان پر از خیر و نور و برکت باشد، در خدمت شما هستیم با برنامه مهدی یار ویژه کرسی مهدویت، ویژه نقد مدعیان دروغین و فرقه های انحرافی از شهر مقدس قم، جوار کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه (س) و از شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج)؛ چند هفته ای را در خدمت کارشناس ارجمند جناب استاد علی شریفی هستیم، با موضوع تطبیق و اشتراکات فرقه های انحرافی میان دو فرقه، فرقه احمد الحسن البصری و همچنین فرقه بهائیت، و همچنین از طریق اسکایپ هم در خدمت جناب استاد حسن ارشاد هستیم.
عرض سلام دارم جناب استاد شریفی خسته نباشید خوش آمدید.
استاد شریفی:
خواهش می کنم من هم عرض سلام و شب بخیر دارم خدمت شما جناب آقای صفایی مجری محترم و توانمند برنامه، شما مخاطبین و بینندگان عزیز شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج)  و جناب استاد ارشاد که ان شاءالله در خدمت شان خواهیم بود.
مجری:
عرض کردم چند جلسه ای را اختصاص دادید به اشتراکات میان این دو فرقه، فرقه احمد الحسن البصری و همچنین فرقه بهائیت،  دو جلسه به موضوع خواب اختصاص پیدا کرد، جلسه گذشته را به تکفیر شروع کردید و فکر می کنم هنوز موضوع تکفیر باقی مانده.
استاد شریفی:
موارد دیگری هست حول این موضوع، این جلسه و فکر کنم یک جلسه دیگر که بحث براندازی نظام شیعی توسط جریان احمد و بهائیت به عنوان یک اشتراک دیگر، در خدمت شما و جناب استاد ارشاد هم خواهیم بود، این جلسه هم نکات دیگری را در رابطه با همین موضوع،  که این جریان و این فرقه نگاه شان و عقیده شان در مقابله با شیعیان و کسانی که جریان احمد بصری قبول ندارند چیست؟ جلسه قبلی جناب آقای ارشاد یک نکته ای را فرمودند، ایشان یک مدرکی را نشان دادند که حرفی را بهائیت اسکن گرفته بودند و بنر زده بودند که چرا موسوی، چرا علوی، چرا فلان،  همه برادر هستیم، همه خوب هستیم، همه انسان هستیم، اصلاً نباید این فضا باشد، که من گفتم آقای ارشاد هفته بعد من عین این را از احمد می آورم، که احمد هم اتباعش در فضای مجازی می گویند تکفیر اصلاً معنا ندارد اینها دروغ است، این فلان است اینها اینطوری است و ما کسی را تکفیر نکردیم و تکفیر نمی کنیم، اینها به ما تهمت زدند اما در کتب شان پر است از این موارد ها که ما جلسه قبلی چند موردش را آوردیم این جلسه هم ادامه همان بحث را، ما ان شاءالله  ادامه مستنداتش را ارائه خواهیم کرد، و کلیپی هم داریم کلیپ جالبی هست ان شاءالله آن کلیپ را هم ببینیم،  اما در رابطه با این نکته ای که اشتراک بشود با جریان بهائیت که در ظاهر ما همه برادر هستیم و خوب هستیم و اصلاً تکفیر وجود ندارد، کتاب دعوت برای آقای احمد بصری، دعوت سید احمد الحسن همان حق آشکار است،  در اینجا تصریح می کند
پرده برداری از اینکه غیر مؤمنین از ولایت علی بن ابی طالب خارج هستند به این معنا نیست که پیروان یمانی جان مال و ناموس کسانی که به دعوت ایمان ندارند را حلال می شمارند، آن گونه که بعضی ها سعی کردند این گونه تصویر سازی کنند، ما هیچ یک از این چیز ها را حلال نمی دانیم،
دعوت سید احمد الحسن همان حق آشکار است،
دقت کنید جان و مال و ناموس را حلال نمی دانیم، اینها دروغ است تهمت هایی هست که مثلاً امثال بنده به این جریان می زنیم که حالا ان شاءالله من خواهم آورد مستنداتش را و یکی از مهمترین دلایل بطلان جریان های منحرف و دروغین همین تناقض گویی و تعارض گویی هست که شما مشاهده می کنید، یعنی این را من بدون تعصب شیعه گری  شیعه اثنی عشری می گویم، حداقل ده سال عمرم را در کتب اهل سنت و این فرقه ها و اینها دارم می گذرانم، وهابیت اهل سنت، جریان احمد، جریان منصور هاشمی به عنوان مدعی خراسانی قبل از ظهور، حداقل این چهار تا فرقه، واقعاً به ای رسیده ام اینکه خدا در قرآن می فرماید اگر این قرآن کلام حق نبود، در آن اختلاف کثیری بود، واقعاً به این رسیدیم الی ماشاءالله در این جریان ها و مکتب ها  و مذاهبی که خارج از مسیر اصلی هست تناقض و تعارض به وفور به چشم می خورد،  شاید یک کسی بگوید که شیعه هم روایاتی دارد که این روایت درش تعارض دارد، می گوییم، قطعاً یک دسته از این روایات از معصوم صادر نشده است، یا این است، یا این از باب تقیه صادر شده، یعنی همه قابل جمع است، نهایتاً می گوییم که یکی از آنها دروغ است، یعنی قبول نداریم که یکجا امام گفته باشد الآن روز هست یک جای دیگر گفته باشد الآن شب است
مجری:
آنکه محکم تر است می گیریم
استاد شریفی:
قطعاً می گوییم یا از باب تقیه است یا می گوییم یکی باطل است یکی دروغ است،  جعل شده است، اما مخالفین ما می گویند هر دو درست است، یعنی می رسند به جایی، چون این مبانی را ندارند، و بعد می گویند اجتهاد کرده است اینجا، یعنی آخرش این است که اجتهاد کرده تازه یک ثواب هم برده، می خواهم این را بگویم، می پذیرد تعارض و تناقض را در مذهب و مکتب خودش، اما دنبال یک توجیه هست، ما اینطور نیستیم تعارض و تناقض را اصلاً نمی پذیریم قبول هم نداریم، و آنها هم نمی توانند از کتب ما این را ثابت کنند، می خواهم بگویم پس این تعارض و تناقض گویی ها خودش بهترین دلیل بر بطلان است، که اینجا یک نمونه هست که ما اصلاً جان و مال دیگران را حرمت قائل هستیم، نگفتیم حلال هست، خب ادامه اش را ببینیم
آن گونه که بعضی ها سعی کردند این گونه تصویر سازی کنند، ما هیچ یک از این چیز ها را حلال نمی دانیم، بلکه دلهای مان از شدت درد پاره پاره می شود وقتی می بینیم غیر مؤمنین به دعوت یمانی با گام های به سوی عقاب اخروی در حرکتند به شدت حرص و جوش داریم تا از طریق رساندن حق به ایشان و بیان ادله روشن کنده آنها را از مسیری که می روند بر حذر بداریم.
پس ادعا کردند که این چیز هایی که به ما بسته شده دروغ است و ما همچین موردی را نداریم و مورد قبول نیست که من  از این جلسه چند قول دیگر را شروع می کنم که اساساً جریان احمد بصری شیعیان اثنی عشری که معتقد به احمد نیستند کافر هستند و جهنمی هستند، اصلاً اینها را به عنوان شیعه قبول ندارند، یعنی آنها ما را شیعه نمی دانند، آنها ما را فرقه ای از مذاهب اهل سنت می دانند، اصلاً آنها ما را سنی می دانند نه شیعه، اصطلاح خودشان ما عمری هستیم، من چند نمونه خدمت شما نشان بدهم، کتاب پاسخ های روشنگر بر بستر امواج، جلد۵، برای آقای احمد بصری، تصریح می کند صفحه ۱۱۸، پرسش ۴۴۷،
امیدوارم که این رؤیا را تفسیر کنید،
پاسخ های روشنگر بر بستر امواج، احمد بصری، ج۵، ص ۱۱۸، پرسش ۴۴۷
باز یکی از اتابع احمد، همان خواب است، مذهبی که روی خواب استوار است، می گوید
خواب دیدم که با دو نفر از دوستان اهل سنتم جلوی یکی از مساجد اهل سنت ایستادیم و من پیراهنی پوشیدم که پاک نیست بلکه خاکی است و ناگهان دو نفر از اعضای پارلمان اهل سنت را دیدم که وارد مسجد جامع می شوند
آقای احمد پاسخ می دهد می گوید
مسجد سنی ها یعنی مکانی که اهلش به امام زمان شان که بر آنها اطاعت او واجب است ایمان نیاورده اند، همچنین شیعیانی که همراه مراجع هستند،
پس دو دسته شد، مراجع و شیعیان که مقلد مراجع هستند، چون بزرگترین دشمن جریان احمد مراجع هستند، دقیقاً در بهائیت هم همین هست حالا اگر استاد ارشاد آمد روی خط ان شاءالله اینها را اشاره ای خواهد کرد،
مجری:
امام زمان و مراجع
استاد شریفی:
امام زمان که می شود احمد، می گوید این شیعیانی که همراه مراجع هستند، پس نگویند آقا فقط منظور ما مراجع هست، شیعیانی که همراه مراجع هستند
شیعیانی که همراه مراجع هستند در ملکوت به صورت سنی دیده می شوند زیرا آنها به آن کسی که باید از او تبعیت کنند ایمان نیاوردند
ما اصلاً شیعه نیستیم نزد این جریان، ما سنی هستیم، چرا؟ آقای احمد باز یک دلیل خیلی محکمی آورده؛ جواب های روشن کننده از راه امواج، قسمت اول، صفحه ۲۱، یک روایتی هست بسیار معروف، سلسله الذهب برای روایتی که از آقا علی بن موسی الرضا (ع) که می گوید من از پدرم و از پدرم، تا آقا رسول خدا که فرمود
«کَلِمَهُ لا إلهَ إلّا اللّهُ حِصنی فَمَن دَخَلَ حِصنی اَمِنَ مِن عَذابی»
جواب های روشن کننده از راه امواج، قسمت اول، صفحه ۲۱
روایت خیلی معروف هستند، همه حفظ هستند این را،  که خداوند فرمود
لا الله الا الله دژ و قلعه استوار من است پس هر کس وارد این قلعه شود از عذاب من در امان خواهد بود آنگاه امام رضا شرط وارد شدن به آن قلعه را با ما فرمود و فرمود من از شرایط آن هستم
صفحه بعد
سید احمد الحسن: و حق را به شما می گویم و من از شرایط آن هستم
امام رضا یادش رفته بود در مسیر مشهد که احمدی هم هست،  در آینده یاد تان باشد یک احمد نامی می آید  آن هم جزو این شرایط هست، آقای احمد اینجا آمده حق را بیان کند و بگوید من هم مثل امام رضا، من هم همان جایگاه هستم، پس چرا شما سنی هستید؟ چون من را قبول ندارید، یعنی خودش را آمد دقیقاً گذاشت کنار ائمه اثنی عشر، یا در کتاب دیگرش، می گوید آنهایی که من را قبول ندارند، و بر ضد من فعالیت می کنند، و من را انکار می کنند، در گام اول سنی بود، الآن می آید می گوید اینها اصلاً یهودی هست، اینها یهودی عصر ما هستند. پاسخ های روشنگر بر بستر امواج، جلد۵، پرسش ۴۷۸، دوباره
از شما می خواهم که این خواب را برای من تفسیر کنید،
پاسخ های روشنگر بر بستر امواج، جلد۵، پرسش ۴۷۸، دوباره
الحمد الله اتباع احمد هم خیلی خواب می بینند، یعنی هر شب اینها نمی دانم خوراک شان مشکل دارد، معده شان مشکل دارد که کلاً در حال خواب هستند، یعنی همه چیز شان روی خواب است،
در رویا دیدم که در ساختمان قدیمی هستم و زمین آن به صورت سراشیبی هست، دیدم که با زنان اهل سنت تفریح می کنم؛ چهار تا سرباز یهودی مسلح هم دیدم و از آنان نترسیدم  و وضو گرفتم
آقای احمد جواب می دهد،
زنان اهل سنتی که مشاهده کردی به ولایت حق اعتقاد ندارند چرا که هر انسانی که حتی اگر به ظاهر از شیعه علی  و ائمه باشد ولی به امام مهدی ایمان نیاورده همانند اهل سنت است که به امام علی ایمان نیاوردند
پس مرحله اول ما شدیم سنی، دوم
اما آن سربازان یهودی که دیدی آن ها از دین یهود نیستند بلکه یهودی های این زمان هستند هرچند که ادعای اسلام و تشیع دارند، پس آنها در حال مبارزه با امام مهدی هستند همانطور که گذشته گان شان با حضرت عیسی مبارزه کرده،
ادامه اش را هم مطرح می کند علت چیست؟
چون من  احمد بصر را قبول ندارند
اینها شیعه نیستند هرچند به ظاهر عقاید شیعه را داشته باشند بگویند ما مسلمان هستیم، بگویند ما شیعه هستیم، چرا نیستند؟ چون اینها انکار می کنند جریان آقای احمد بصری را؛ مورد بعدی، پاسخ های روشنگر بر بستر امواج، جلد۶، صفحه ۱۳۸، پرسش ۶۱۶، آقای احمد
تفسیر شما را بر رؤیاها مطالعه کردم و فهمیدم شما خیلی اهل تفسیر هستید،
پاسخ های روشنگر بر بستر امواج، ج ۶، ص  ۱۳۸، پرسش ۶۱۶
باز خواب دوباره خواب
خودم در مسجدی متعلق به یهودیان بود و آنها در آن عبادت می کردند دیدم، یهودیان این مسجد را تبدیل به معبدی برای خود کرده بودند ولی با این حال به مسلمانان اجازه می دادند در آن نماز بخوانند
تا ادامه خوابش؛ پاسخ می دهد احمد،
منظور از یهود در این زمان گروهی از مسلمانان سنی و شیعه و بخصوص شیعیان شبیه به یهود در زمان بعثت حضرت عیسی هستند
چون یهودی ها منتظر حضرت عیسی بودند ولی وقتی آمد به آن کفر ورزیدند،  منکر شدند، حالا هم چون من آمده ام و شیعیان من را منکر شدند، پس شیعیان این شیعیانی که امروز دارند زندگی می کنند و اینها منکر احمد هستند، اینها یهودی هستند، سنی شدیم، از شیعه اثنی عشری، مورد بعدی شدیم یهودی های عصر، بروید ببینید در فرق دیگر چه افراد و چه گروهی هستند که همین تهمت را به شیعه می زنند، که شیعیان یهودی عصر هستند،  وقتی بروید رجوع کنیم، می بینیم یکی از آن فرقه ها، حالا ان شاءالله آقای ارشاد اینها را اگر داشته باشند، ما هماهنگ هم نکردیم، شاید تا چند دقیقه دیگر بیایند روی خط بگویند نظر بهائیت چیست، اما من یک فرقه دیگر را بگویم، یک فرقه دیگر هست به نام وهابیت، آنها هم می گویند شیعه یهود دوران ما است و یهود امت است،  اشتراکات شیعه و یهود، مثلاً ابن تیمیه در منهاج السنه خودش تصریح میکند
شیعیان گفته اند امامت درست نیست مگر در فرزندان علی (ع) و یهود هم گفته پادشاهی درست نیست مگر در ذریه حضرت داوود،
منهاج السنه، ابن تیمیه، ج۱، ص ۳۰
آقای ابن تیمیه هم آمده همین کار را کرده که بله بین شیعه و یهود هم اشتراکات هست و شیعه یهود امت هست، چرا؟ چون شیعه هم قائل بر این هست که امامت حصر شده بر فرزندان امیرالمؤمنین یهود هم می گوید این امامت حصر شده در آل داوود، ببخشید آقای ابن تیمیه، حالا من نقد ما اینجا این نیست، قرآن تصریح می کند که امامت حصر شده بر فرزندان حضرت ابراهیم، حالا بحث من وهابیت نیست که بخواهم این را نقد کنم، فعلاً می خواهم بگویم برادر کوچک احمد، عقایدش را یک جای دیگر از برادر بزرگترش کپی کرده، وهابیت چون اینها عقبه اش یکی است، یا جناب آقای بن باز، مفتی سعودی است، در مجموع فتاوای خودش تصریح می کند،
تقریب میان رافضی ها و اهل سنت غیر ممکن است، زیرا عقاید مختلف هست پس جمع این دو ممکن نیست، همانطور که جمع کردن بین یهود و نصاری و بت پرستان با اهل سنت ممکن نیست بنابر این تقریب میان رافضی و اهل سنت ممکن نیست بخاطر اختلاف عقیده ای که با آنها داریم
مجموع فتاوی، بن باز، ج۵، ص ۱۵۶
ایشان هم می آید می گوید رافضی ها و شیعیان برای ما حکم همان یهود را دارد، این هم برادر بزرگه جریان آقای احمد بصری، یک مطلب دیگر بگویم بعد در خدمت جناب استاد ارشاد باشیم، سیف الرحمن یکی دیگر از علمای سلفی ضد شیعه و اهل سنت هست،
کسی که گفته است یهود این امت شیعیان هستند راست گفته، بله یهود امت شیعیان هست، و یهود اهل سنت کسانی هستند که مقلد هستند، چهار تا مذهب اهل سنت حنفی و حنبلی و شافعی مالکی، و بر تقلید خود اصرار دارند
ایشان هم تصریح می کند که یهود امت ما شیعه هست، مثل جریان آقای احمد؛ پس دقت کنیم احمد اینجا یک اشتراکش با وهابیت بود که ما خدمت شما این نکته را بیان کردیم که تصریح بر این بود، شیعیان شیعه نیستند اینها در واقع اهل سنت هستند در ملکوت  و در اینجا و در کره خاکی هم یهود عصر خودمان هستند، حالا این قسمت را ما در خدمت شما بودیم، برویم خدمت آقای ارشاد تا برسیم به مورد بعدی
مجری:
خیلی ممنون و متشکر، سلام عرض می کنم خدمت جناب استاد ارشاد صدای ما را اگر می شنوند در خدمت شان هستیم
استاد ارشاد:
بسم الله الرحمن الرحیم، با عرض سلام  خدمت شما و استاد شریفی بزرگوار و بینندگان محترم این شبکه من لذت بردم و طابق النعل بالنعل بهائت هم دقیقاً همین مطالب را مطرح می کند، و حالا یک خورده من مع زیادات الأخر، یعنی من حتی در عمل هم بهاءالله، در عمل هم تنفرش را نسبت به برادر و همسر خودش و کسانی که در خط او نیستند علاوه بر تکفیر که هیچ اصلاً بهائیت حیوان می داند کسانی که اعراض بکنند از بهاءالله، که حالا موقعیت من به گونه ای است که من سند را می خوانم و ان شاءالله در کانال من تمام این اسناد گذاشته شده و عزیزان می توانند بروند و مراجعه بکنند، نکته اول که بسیار مهم است عزیزان لازم است بدانند مقام بهاءالله است در میان بهائیان، دقت کنید،  بهائیان بهاءالله را تمام اعمال و خودش را خود خدا می دانند، یعنی می گویند چون ذات احدیت غیب منی لایدرک هست و نمی شود او را درک کرد، تمام اسماء و صفات را برمی گردانند به بهاءالله، یعنی شما وقتی می گوید الله الصمد، یعنی بهاءالله الله الصمد، وقتی می گوید لم یلد و لم یولد، یعنی بهاءالله لم یلد و لم یولد، یعنی هر چه از اسماء و صفات شما راجع به خدا متصور است تصور بکنید تمام اینها راجع به بهاءالله است نه به آن غیر من لا یدرک، اینها مهم است به جهت این که عزیزان بدانند اعمال بهاءالله مورد اطاعت بهائیان هست، یعنی تمام حرکاتش تمام سکناتش، و تمام مطالبی که بیت العدل تصویب کرده و منابعی که من می خوانم دیگر مثل شیعیان نیستند، اینها می گویند هرچه که مجموع الآثار و دار الآثار و آن لجنه آثار امری اگر امضا کرده باشد، ما دیگر مثل سایر مذاهب نیستیم، که تفرقه بخواهد برای ما ایجاد بشود، نه ما یک مرکز داریم همه را چک می کند، یعنی یک ممیزی داریم از آن ممیزی که گذشت بخاطر اینکه تفرقه نشود هر کسی برای خودش یک چیزی نگوید ما آخوند نداریم، علما نداریم، چون تمام اینها دروغ است، یعنی یکی از تعالیم اینها که دروغ است و غیر واقعی است،  ترک تقالید است و اینکه ما عالم نداریم دیگر تمام شد، که حالا یک موقع که اگر بحث علما و زدن علما و زدن مراجع بود، تطبیقی اگر مایل بودید یک جلسه خودش، سند و مطالب دارد که علی رغم اینکه خودشان دارند به دروغ می گویند ما نداریم و فحاشی می کنند به علمای شیعه، در کتاب اقدس همان اولین آیه کتاب اقدس می گوید
«إن اول ماکتب الله علی العباد عرفان مشرق وحیه»
اقدس، آیه ۱
یعنی آن چیزی را که خداوند در ابتدای کار بر عبادش واجب کرده شناختن بهاءالله است، یعنی آن محل طلوع وحی که جناب بهاءالله است،
«و مطلع امره»
یعنی محل طلوع امر خدا
«الذی کان مقام نفسه فی عالم الأمر»
در عالم امر قائم مقام است نفس خدا جناب بهاءالله است
«و الخلق»
و هم در عالم خلق
جملات تکفیری اش را شما در همین جملات می بینید، بهائیتی که می گوید همه بار یک دار هستیم، و برگ یک شاخسار هستیم و نگوییم این عیسوی است او موسوی است، تمام اینها برای بیزینس است، یعنی بسیاری از جملات برای جذب افراد و انداختن در تور  است بعد که آمد گفت آقا پروسه تبلیغ تدریجی است یعنی ما به دروغ گفتیم، اصل داستان همین آیه اول اقدس است،
«من فاز به قد فاز بکل الخیر»
هر کسی فائض شد به مطلب و پیروی کرد از مطلب او و پیروی او را کرد تمام خیر نزد او است، یعنی هر کس اطاعت او را بکند تمام خیر نزد او است
«و الّذی منع انّه من اهل الضلال»
هر کسی هم مانع شد از اینکه کسی، یعنی هم خودش پیروی او را نکرد هم مانع شد از اینکه کسی پیروی او را بکند
«من اهل الضلال»
یعنی از اهل گمراهان است
ما در شیعه همچین چیزی نداریم، کسی بی دین هم بود مطلب به او نرسیده بود، کار خیر کرده بود این کار خیر برای او فایده دارد، اینجا اصلاً تند روی است، یک چیز عجیب و غریبی هست که بهائیان شاید این را درک نکنند و باور نکنند،
«ولو یأتی بکل الأعمال»
هر عمل خوبی را، بهائیان عزیزی که دارند این برنامه را می بینند، می گویند بهائیت به صفت است تو آدم خوبی هم باشی بهائی نباشی تو بهائی هستی، این دروغ است، می گوید تو هر کار خیری که انجام بدهی و بهاءالله را قبول نداشته باشی آیه اول کتاب اقدس است، تو هر کاری خیری انجام بدهی دو ریال ارزش ندارد، پس نگویید طرف اگر کار خوب بکند، او بهائی هست بدون اینکه بیاید بهاءالله را قبول داشته باشد، من از مرحله اول یعنی بهاءالله جلوه خشونتی و اینکه او با توجه به ای مطلب ا سوه بهائیان است وقتی که گفت و گو می کند با برادرش یعنی برادرش می آید و مطرح می کند کسی که از سال ۱۲۶۶ هجری قمری باب کشته شد او شد رئیس بابیه، و بهاءالله پیرو او بوده، یعنی صبح ازل پیرو او بوده، صبح ازل که برادر بهاءالله هست جانشین باب بود، از سال ۱۲۶۶تا سال ۱۲۸۰ در باغ نجیب پاشا، یعنی شما ۱۴ سال ایشان امام و رهبرش برادرش بوده، کتاب ایقان را ایشان نوشته مخاطبش خالوی باب بوده که در آن مدام گفته صبح ازل رهبر من است، و رهبر معصوم من است، شما اینها را در نظر بگیرید از سال ۱۲۶۶تا سال ۱۲۸۰ ببینید چند سال می شود، یعنی کسی که برادر خودش را ۱۴ سال معصوم می دانسته و قائل به مقام مرآتیت برای او بوده، به همین برادر موقعی که اظهار امر می کند؛ من نمی آیم بگویم به دیگران چه می گوید، یک کتابی است به نام کتاب بدیع که این کتاب هم چاپ شده، در این کتاب صفحه ۱۷۲-۱۷۳ با برادرش شروع می کند به گفت و گو کردن، این کتاب بدیع خطاب به امام جمعه استانبول سید مهدی رشتی یا گیلانی که تحت شبهات ازلی ها بوده، یک سری سؤالات برای بهاءالله فرستاده بهاءالله دارد شبهاتی که القاء شده توسط صبح ازل و سید محمد اصفهانی که هم پای او بوده دارد جواب می دهد، شبهات را یکی یکی می گوید و شروع می کند به فحاشی کردن، یعنی جمله اولی که من دارم می گویم شما دیالوگ تکفیری ها از این منظم تر با دیگران است، حداقل منظم تکفیر می کنند، ایشان به خودش هم رحم نمی کند شما ادب بهاءالله و ادب و نزاکت  ایشان را دقت بکنید، ملاحظه نما، این را بهاءالله مطرح می کند، خطاب به امام جمعه استانبول راجع به شبهاتی که برادرش مطرح کرده ایشان دارد جواب می دهد،  می گوید
ملاحظه نما که چقدر غافل هستند این نفوس (برادرم و اتباعش)، که شمس  معانی (خودش) با منتهی علو عظم و جلال از افق حقیقت و تالع و مشرق شده، یعنی الآن آمده و ادعای پیغمبری و مظهر امری کرده،
به دروغ می گویند ادعای پیغمبری، اینها ادعای خدایی دارند و می گوید پیغمبر ها را ما فرستادیم، بهائیان اصطلاحاً می گویند اظهار امر کرد، چون رویشان نمی شود به مردم اعلام بکنند که اینها اظهار خدایی کرده، در عین حال هم اظهار پیغمبری هم برای کسانی که مبتدی هستند بعضی موقع ها می گویند، ولی می گویند اظهار امر کرد یعنی اظهار خدایی کرد، یعنی من بهاءالله با این سیستم آمده ام
او را بقدر «ما یظهر من سلب القبر» هم ندانستند،
کسی که در ادبیاتش به خودش رحم نمی کند، می گویند من مطلع شمس بودم، بعد ما آمدیم بجای اینکه من را قبول بکند بدون اینکه ایشان استدلال بکند به چه دلیل مظهر امر است، خطاب به امام جمعه استانبول می آید و می گوید برادر من و اتباعش و مخصوصاً برادر من وقتی من آدم، به اندازه آن چیزی که از کمر بقر خارج می شود، یعنی من را به اندازه اسپرم گاو هم برادرم من را حساب نکرد، این کسی است که مطلع امر است، این کسی است که آن اوصاف را در اول کتاب اقدس برای او گذاشتند، و شروع می کند به ناقد خودش که برادرش هست، بگو لعنت بر شما یعنی بر برادر من چرا؟ چون من را قبول نکرده، و بر حیای شما، و شروع می کند فحاشی های دیگری کردن که حالا بگذریم عین همین جملاتی که شما نسبت دادید، شیعیان را شما مطرح کردید که اینها شیعیان را همچین اوصفای برای آنها قائل هستند کل بشریت که بهاءالله که بهاءالله بر آنها عرضه می شود، در همین کتاب بدیع صفحه ۱۰۴ مطرح می کند، می گوید
«الیوم بانص نقطه بیان»
به نص باب
که مورد توافق ما و شما ازلی ها و برادرم هست، این هم خطاب به همان امام جمعه استانبول هست،
نفوسی که از این امر بدیع مُعرِض هستند
یعنی کسانی که می آیند عرضه می کنند می گویند بیا بهائی شو، طرف می گوید دلیل تو کافی نیست من قانع نشدم و بهائی نمی شوم، در بهائیت دوست دارم اینها تماس بگیرند و در برنامه بیایند، چند تا از اتباع احمد آمدند گفتم بیایید آقای شریفی هست، ولی بهائیت می گویند ما رسانه نداریم و فلان، این رسانه بیا جواب بده، شما از طرفی می گویی وحدت عالم انسانی همه بار یک دار هستیم و برگ یک شاخسار، بهاءالله در کتاب بدیع که چاپ شده، صفحه ۱۰۴ می گوید، که هر کس بیاید بگوید بیا بهائی شو تمام شما که جلوی دوربین نشسته اید اگر بهائیت به شما عرض بشود و اعراض بکنی بگویی قبول نکردم و بهائی نشوی از رداع اسمیه و صفتیه محروم می شوی، اصلاً به شما اسم و صفت اطاق نمی شود، اصلاً نیستی عدم هستی،
«و کل از بهائاً بین ید الله»
همه حیوان هستند، هر کسی که بهائیت بر او عرضه بشود و او اعراض بکند از بهائی شدن، تمام اینها حیوان هستند، دیگر به شیعه و غیر شیعه و مسیحی و غیر مسیحی  ایشان رحم نمی کند، و مطالب این چنینی مفصل در مطالب ایشان، که من آن جلوه پیروان اینها در همین قضیه کرونا بلافاصله یک دو ماه بعد از اینکه همه جا کرونا پیچید یکی از بزرگان بهائی که در واقع ادعایش این است که بیت العدل هم من دارم می چرخانم با مناظراتی که من با ایشان کردم و خواهر ایشان جزو همان ۷ نفری بود که سال ۲۰۰۷ به دلیل تشکیل دولت بهائی در ایران از اسرائیل و برای براندازی که ان شاءالله بحث مشترک ما خواهد بود که بهائیان برانداز هستند، به چه مدل، ایشان آمد و مطرح کرد نکته ای را که تن خیلی از کسانی که طرفدار بهائی بودند را لرزاند، آقای فرزام کمال آبادی، که ایشان کنار جو بایدن و برادرش ایرج کمال آبادی و یک متنی به زبان چینی نوشته، دیگر نمی توانم الآن نشان بدهم چون در جایگاه خودم نیستم، و مهمانی هستم، صدای ایشان را که در حد یک دقیقه هم نیست، یعنی اینهایی که می گویند ما برای سعادت بشر آمدیم و نیامدیم  ببینیم چه کسی مؤمن هست و چه کسی مؤمن نیست،
صدا:
رئیس جمهور آمریکا می فرمایند تمام حضور تحت احاطه و سلطه ما است و تحت کنترل است مشکلی نیست، هنوز بشر ناخالص غافل هنوز فکر می کند با نظام قدیمی خودش می تواند دنیا را بگرداند، در حالی که انتقام عذاب کبیر اکبر الهی بهاءالله در پیش است، و اینها فقط فیتیله های اول آن انبار مهمات است، و این کار بالا خواهد گرفت
استاد ارشاد:
دقت کردند عزیزان؟
استاد شریفی:
چه هست استاد این عذاب اکبری که قرار است از طرف بهائیت نازل بشود برای مردم؟
استاد ارشاد:
عذاب کبیر اکبر، باور نمی کنند اینها در درون شان نفرت دارند به بشریتی که بهائی نشدند هم را حیوان می دانند، تا اینها بهائی نشدند حیوان هستند از دید بهائی ها، و  ایشان یک فردی است که خواهر ایشان رهبر بهائی های ایران بوده، و بابت اقدامات براندازی ۱۰ سال در زندان بوده، یعنی به اعدام محکوم شد بعد شد ۲۰ سال بعد شد۱۰ سال که آزاد شده و بارها من با ایشان مناظره کردم و بحث کردم، دقت کنید و دو رویی آدم را بهم می ریزد، ما با بهائیان بزرگوار هر عقیده ای دوست داری داشته باش، ولی وقتی در لایه بیرونی خودت من را حیوان می دانی، تکفیری چیست؟ از تکفیری بالاتر، من را حیوان می دانی و موظف می دانی خودت را که با دروغ من را آدم کنی.
استاد شریفی:
این نکته ای که فرمودید واقعاً همین خیلی آدم را اذیت می کند، این نفاق و دو رویی، رک بیا بگو عقیده ما برای شما این است، چرا وقتی رو در رو  و در مناظره قرار می گیرید همان کار استاد گفت، تبلیغات جریان احمد و بهائیت لایه به لایه است، لایه اول نه اصلاً این چیز ها نیست، حالا آقای ارشاد نکاتی را گفتند که بهائیت اصلاً غیر خودشان را حیوان میدانند، اصلاً آدم حساب نمی کنند،  حیوانی است مگر اینکه بهائی بشوی تازه داخل آدم قرار بگیری، مثل این نکته را آقای ارشاد فرمود که اتباع احمد با ایشان ارتباط گرفتند من هم اطلاع دارم که با آقای شریفی ننشین چرا در این برنامه می روی، و نکاتی ایشان فرمودند که من هم گفتم تشریف بیاورید در برنامه من اطلاع ندارم از احمد آقای شریفی هست سؤال تان را بپرسید پاسخ می دهد، ما هم قضاوت می کنیم، ببینیم واقعاً حق با چه کسی هست، آقای ارشاد شما در جریان احمد این را مطلع بشوید خوب است، کسی که به احمد ایمان می آورد باید یکی از اعمال واجبی که انجام بدهد غسل توبه هست،  غسل توبه؟ چرا؟ چون قبلش نجس بوده، شما فرمودید می گویند حیوان بهائیت، اینها هم همین را می گویند، آقا شما ایمان آوردی به احمد یک سری اعمال واجب را باید انجام بدهی اول کار یکی غسل توبه است، چون قبلش نجس بودی حالا من اینها را باید چند نمونه ای اشاره کنم، پاسخ های روشنگر بر بستر امواج، جلد۶، صفحه ۸۱، پرسش ۵۶۳، یکی از اتباع احمد هست می گوید
من و شوهرم در فلان تاریخ یعنی چهار روز قبل بیعت خود را با وصی اول و مهدی اول اعلام کردیم ولی غسل توبه را تا دیشب یعنی صبح روز ۲۵ انجام ندادیم، زیرا نمی دانستیم که غسل توبه بر ما واجب است تا اینکه  بعضی از برادران در پالتاک این موضوع را به ما گفتند، حالا حکم نمازهای ما چیست در این چهار روز
پاسخ های روشنگر بر بستر امواج، ج ۶، ص ۸۱، پرسش ۵۶۳
احمد جواب می دهد که نماز هایت اشکال ندارد در این چهار روز، چون اطلاع نداشتی نماز هایت را نمی خواهد دوباره اعاده کنی، غسل را ولی باید انجام بدهی، چرا؟ اگر اینها مشکلی نداشتند، اگر اینها جزء شیعیان بودند اگر اهل ایمان بودند نیاز به غسل توبه نیست، ولی در جریان ا حمد شما وقتی که آمدید پیوستید به این جریان باید غسل توبه کنید اول، علتش؟ علتش را الآن خدمت شما می گویم، کتاب شرایع الإسلام، دوباره کتاب فقهی جریان احمد، احکام نورانی اسلام، جلد۱، عبادت ها، صفحه ۹۱،
دهم کافر: قائده اش از نظر نجس بودن به شرح زیر هست،
شرایع الإسلام،احکام نورانی اسلام، جلد۱، عبادت ها، صفحه ۹۱
چه کسانی نجس هستند،  خوب دقت کنید اینها همان هایی هستند که ما اصلاً دل مان پر می زند برای مردم، همه هدایت بشوند اصلاً ما تکفیر نکردیم کسی را اصلاً نگفتیم کسی خونش مالش حلال هست،
قائده اش از نظر نجس بودن به شرح زیر است، فرد ناصبی که دشمن یکی از امامان یا مهدیین یا  شیعیان شان
یعنی شما با اتباع احمد هم دشمنی کنید ناصبی هستید
از آن رو که شیعه آنها هستند باشد نیز حکم را دارد،
مجری:
اینجا هم ناصبی را تعریف کرد یا هم گذاشت
استاد شریفی:
یا هم گذاشت بله، یا دشمن یکی از امامان، شما اگر امام را قبول داشته باشی مهدیین و اتباع احمد را قبول نداشته باشی باز هم ناصبی هستی، اگر ائمه را قبول داری احمد را هم قبول داری اما اتباع احمد را قبول نداری باز هم در حکم ناصبی هستی، هم کافر هم ناصبی، صریح می آید می گوید؛ مورد بعدی، شرائع السلام، بخش اول، ادعا می کند اینجا که من اینها را از پدرم امام زمان دارم این احکام را می گویم، صفحه ۱۱، می آید می گوید
همه آب نیم خورده انسان ها و حیوانات پاک هست، به جز نیم خورده سگ، خوک و کافر، و بهتر آن است که نیم خورده گروه های زیر ترک شود،
شرائع السلام، بخش اول، ص ۱۱
دقت کنید طرف آب نیم خورده همه انسان ها و حیوانات پاک، استاد ارشاد گفتند بهائیت می گوید هر کس بهائی نیست حیوان هست، دقت کنید اینجا هم می خواهیم به همان اشتراک برسیم، ظرف نیم خورده انسان و حیوان پاک به جز سگ و خوک و کافر، حالا و نواصب که چه کسانی هستند؟ آنهایی که با ائمه و مهدیی و شیعیان مهدیین دشمنی می کنند، یعنی ظرف نیم خورده ما شیعیان که احمد را قبول نداریم اتباعش را هم قبول نداریم به مثال ظرف نیم خورده سگ و خوک است و نجس هست، خودمان نجس، ظرف نیم خورده نجس لذا وقتی هم می خواهی به احمد ایمان بیاوری باید چکار کنیم؟ باید غسل توبه کنیم؛ مورد بعدی پاسخ های روشنگر بر بستر امواج، جلد۶، صفحه ۹۴، از بانک قرض الحسنه وام گرفته،  آقای احمد چکار کنیم، از بانک وام گرفتیم آیا وام را پرداخت کنیم یا پول را بالا بکشیم؟ خود سؤال ها جالب است، پول را بالا بکشیم؟ هدف دار هست یک مشت دله دزد که دنبال راه شرعی درست کردن برای دزدی هستند،  جواب می دهد
بین مؤمن و ناصبی ربا وجود ندارد شما باید بانک و مالک بانک را بشناسید که آیا وی ناصبی و دشمن ائمه یا مهدیین یا شیعه آنها هست یا کافر یا مسلمان یا مؤمن هست، بر اساس این تشخیص می توانیم نسبت به دریافت یا عدم دریافت قرض ربوی از او اقدام نمایی
پاسخ های روشنگر بر بستر امواج، ج ۶، ص ۹۴
همین کتاب جلد۵ دوباره همان سؤال
آیا سپرده گذاری در بانک های غیر اسلامی و گرفتن وام از آنها جایز است، بعد از آن اگر توانست این مبلغ ها را به آنها برگرداند و اگر نتوانست آن را بر نگرداند
با سؤال سؤالی است، که چکار کنیم؟ دوباره همانجا مطرح می کند،
 نسبت به معاملات با بانک هایی که در ملکیت غیر مسلمانان است، یا در ملکیت نواصب که با امامان و مهدیین دشمنی دارند جایز است از آنها وام با سود بگیرید،  یا نزد آنها سپرده گذاری نمایید و از آنها سود بگیرید چون ربا بین مؤمن و غیر مسلمان نیست،
و اگر از امثال این افراد وام گرفتی و نتوانی پس بدهی اشکالی ندارد خداوند شما را موفق کند
در بالا کشیدن و دزدی از اموال بانک، اینها برایشان حلال است که وام بگیرند از بانک هایی که داخل کشور هست و دست شیعیان هست، و این پول را بالا بکشند، چرا؟ ما نگفتیم مال اینها حلال است، صراحتاً ادعا نکردیم اولش آوردم، ولی الآن چه می گوید؟ بکش بالا
کلیپی داریم چون خیلی وقت نیست این کلیپ را باهم ببینیم باز بر می گردیم من دوتا نکته دیگر را هم خدمت شما ارائه کنم.
کلیپ:
نمونه ای از نفاق و دو رویی فرقه مدعی یمانی،
آنچه که تبلیغ می کنند!
آیا سید احمد الحسن (ع) همۀ مخالفان خودش را ناصبی می داند؟ دروغ بزرگ مخالفان یمانی آل محمد.
یمانیون بنا به آموزه های فرستاده امام مهدی (ع) حتی آن مأمور با توم به دست را هم ناصبی نمی داند، و برایش طلب مغفرت می کنند، برای اطلاع بیشتر کتاب پاسخ های فقهی، مسائل متفرقه- ج۴، سؤال های ۱۴۶ تا ۱۵۰ را مطالعه نمایید.
آنچه که واقعاً به آن اعتقاد دارند: شما ناصبی و … هستید، توهین آشکار فتحیه به مخالفین احمد بصری و تصریح به ناصبی بودن آنها،
– پس شما بخاطر انکار کردن آخرین آنها که مهدیین باشند و بطور خاص سیزدهمین وصی حضرت امام احمد الحسن قائم آل محمد که دشمنانش قطعاً ناصبی و مغبون هستند،  شما به این جهت از ولایت امیرالمؤمنین خارج هستید، بله کسی که دشمنی بکند با هر کدام از اوصیاء پیغمبر اکرم اعم از ۱۲ امام (ع) به ابی و امی، و دشمنی بکند و نسب عداوت بکند با مهدیین صلوات الله علیهم اجمعین به ابی و امی، این شخص ناصبی است و احکام ناصبی را دارد، این آقا می گوید امام شما گفته اینطور، خب وهابی ها هم مثل شما صحبت می کنند، می گوید این شیعیان می گویند آقا ما وهابی ها که دشمنی داریم با علی و اولاد علی ناصبی هستیم و مال مان و فلان محترم نیست، خب بله شما به آنها چه جوابی می دهید؟ همان جواب را هم به تو می دهم، آنها پیروان عمر اول الزمان بودند، و شما پیروان عمر آخر الزمان هستید.
استاد شریفی:
همینطور که مشاهده کردید دیدید که از اتباع اصلی جریان آقای احمد، آقای فتحیه که الآن هم زندان است بخاطر همین نوع تبلیغاتش، ایشان تقیه نداشته، یک حسن آن این بوده، اصل قضیه را رو می کرد، مثل بقیه شان نبود،  مثل آن آقای موسوی و کهندل و اینها، نه خیلی همه چیز گل و بلبل است، ایشان دقیقاً همان بود، که بله کسانی که احمد را قبول ندارند همه شان ناصبی هستند، یعنی صراحتاً می گوید ناصبی هستند، حکم ناصبی مشخص است، شما به هر کسی بگویید کسی که ثابت شد ناصبی است می گوید جانش مالش حلال است، نجس است، خب همین مسئله هست، لذا احمد صراحتاً این نکته را مطرح کرده که  از اموال شیعیان دزدی کنید، کجا؟ کتاب جواب های روشن کننده، جلد ۲، صفحه ۱۵۵، سؤال ۱۳۷، یکی از اتباع احمد هست باز از همان نوع دله دزد ها، الآن اینترنت هست، و سرور های اینترنتی هست می شود سرورهای اینترنتی را ما حک کنیم اینترنت مردم را دزدی کنیم، آیا جایز است ما این کار را بکنیم امام خیلی خوب ما؟ آقای احمد جواب می هد،
جایز نمی باشد مگر اینکه صاحب شبکه دشمنی و با ائمه و مهدیین داشته باشد، در آن صورت مال او محترم نیست
جواب های روشن کننده، ج ۲، ص ۱۵۵، سؤال ۱۳۷
آقایانی که از اتباع احمد همسایه تان هست حواستان باشد اینها خیلی راحت اینترنت تان را می توانند دزدی کنند، اموالتان را بدزدند چون امام شان گفته مشکلی ندارد جایز است،
مجری:
بعد در لفافه هم می گوید، محترم نیست، ولی در حقیقت همان می شود
استاد شریفی:
الآن صریحش را هم بیاورم ببینیم اینجا چه می گوید، کتاب دیگر پاسخ های روشنگرانه جلد۴، پرسش ۳۴۶، حکم مال ناصبی، می گوید در یک شرکتی کار می کنم در این شرکت، صاحب این شرکت اعتقادی به شما ندارد ای امام ما، من ماهیان ۵۰۰ درهم می گیرم می توانم جعل سند کنم فاکتور سازی کنم ۱۰۰۰درهم بگیرم، ۵۰۰درهم لایی بکشم و بالا بکشم، آیا می توانم این کار را انجام بدهم؟ جایز است یا نه؟ آقای احمد پاسخ می دهد
با دشمن ائمه یا مهدیین دشمنی کند و همچنین با پیروان آنها
پاسخ های روشنگرانه ج ۴، پرسش ۳۴۶
خیلی خب این آقا می گوید مراجع بزرگترین دشمنان من هستند، خب خیلی هستند مقلدین مراجع از جریان احمد هم اطلاعی ندارند، مقلد این مرجع هستند، می گوید آنها  هم جزو دشمنان هست،
با دشمنان ائمه یا مهدیین دشمنی کند و همچین با پیروان آنها، مال آنها محترم نیست،  و برای شما جایز از که هم یا بخشی از آن را برای خودت بگیری، اگر این کار برای شما امکان پذیر باشد و زیانی به شما وارد ننماید.
توانستید خلاصه و چکیده، توانستید چون اینها ناصبی هستند، مال شان حالا بحث کشت و کشتار را جلسه بعد با آقای ارشاد می رویم، ولی الآن مال شیعیان اثنی عشری چون اینها سنی و یهودی عصر هستند، نجس هستند، ناصبی هستند، حرمتی ندارد هر چقدر توانستید از اموال شان دزدی کنید جایز است، کلیپ آقای فتحیه را هم پخش کردیم این هم اسکن های کتاب احمد، بعد این آقا می گفت ما کی تکفیر کردیم، ما کی گفتیم اینها مال شان حلال است، این هم نمونه هایی که ما از کتب این جریان آوردیم.
مجری:
خیلی ممنون جناب استاد ارشاد جمع بندی پایانی را با شما هستیم دو دقیقه،
استاد ارشاد:
خواش می کنم من استفاده کردم جمع بندی با همین دو جمله، از طرفی بهاءالله از او نقل کردند در الواح مبارکه که ای اهل عالم این در کتاب الواح مبارکه صفحه ۲۵۶ هست، می گوید
ای اهل عالم سرا پرده یگانگی بلند شد به چشم بیگانگان یکدیگر را مبینید همه بار یک دار اید و برگ یک شاخسار،
الواح مبارکه، ص ۲۵۶
ولی وقتی می آییم مطالب لایه های زیرین را می بینیم، می بینیم اینها برای بیزینس هست، نه واقعیت بهائیت، جناب عبدالبهاء در کتاب مائده آسمانی که آقای اشراق خاوری اینها را گرد آوری کردند، در جلد ۲ باب ۳۲ صفحه ۳۵-۳۶ چکیده اش این است که کسانی که شبهه دارند راجع به بهائیت  و شبهه شان رفع نمی شود، اینها کلهم اجمعین جذامی هستند، و به مرض جذام مبتلا هستند، و همنشینی با آنها موجب سرایت جذام به اینها است، مطلب را گوش بکنند، عزیزان من دیگر نقطه می گذارم و از عزیزان خداحافظی می کنم، در جواب چند سؤال حضرت عبدالبهاء می فرماید «قوله الأعلی» این دیگر جمله آقای عبدالبهاء است، یعنی امام اول بهائیان که اصطلاحاً به ایشان می گویند مرکز میثاق، نفوسی که تصدیق نمودند و به هدایت پرداختند و حال به کلی به پریشانی فکر مبتلا شدند،  یک عده آمدند بهائی شدند، حالا سؤال دارند راجع به بهائیت، سبب  این است که این اشخاص با نفوس قافله معاشرت گشتند، یعنی اینهایی که شبهه آمده در ذهن شان آمدند با آقای حسن ارشادی که باید حالش را برود از مادرش بپرسد که سندش را جلسه گذشته تقدیم کردم خدمت تان، با آقای حسن ارشاد یا آقای شریفی با اینها نشست و برخواست کردند سؤالاتی مطرح کردند که مبلغین بهائی بلد نیستند جواب بدهند، و مخالفت نص صریح الهی نموده،  یعنی با اشرار الفت گرفتند، یعنی من حسن ارشاد و جناب آقای  شریفی و بقیه عزیزانی که دارند سؤال می کنند و اینها بلد نیستند جواب بدهند، به ما می گویند اشرار، اشرار اینجا نه اینکه آنهایی که قداره بند هستند و چاقو کش هستند، و می خواهند محله را بهم بریزند، نه کسانی که سؤال کردند اینها جواب نداشتند و مانده اند و مؤانست جستند، این است که می فرماید مجالست اشرار نور جان را به نار حسبان تبدیل نماید، زیرا ممکن نیست که شخص سالمی، دقت کنند عزیزان سند جذامی بودن و مسلول بودن، آقای ارشاد سل دارد، آقای ارشاد جذامی است، لذا آقای ارشاد باید حالش را برود از مادرش بپرسد، تو بهائی مبادا با او بنشینی و همنشین بشوی، و از طرفی شما می گویی ما اهل تقلید نیستیم، تحری حقیقت، یعنی باید بروی ببینی ناقدین من چه می گویند، لازمه تحری حقیقت شنیدن سخنان دیگران است، و ایشان مطرح می کند زیرا ممکن نیست که شخص سالمی با شخص مسلولی، (کسی که سل دارد) و یا مجذومی، (کسی که جذامی است) الفت نماید و علت سرایت نکند، امروز جمعی بی خردان که مانند حیوان اسیر عالم طبیعت هستند، و از جهان الهی خبر ندارندد با هر نفسی الفت کنند، القاء شبهات نمایند، اینها شبهه دارند، القاء شبهات نمایند، کم کم این سم مهلک، این همه جذامی، مسلول، سم مهلک در نفوس مستمعین تأثیر کند که شروع می کند فحاشی های دیگر کردن، که من نصف می کنم وقت نیست تا همین حد بسنده می کنم و استفاده می کنم از بیانات عزیزان.
مجری:
خیلی ممنون و متشکرم، جناب استاد، خیلی ممنون از جناب عالی استاد شریفی، و همچنین شما همراهان گرامی برنامه را با این دعا به پایان می رسانم که
اللهم عجل لولیک الحجه ابن الحسن الفرج و العافیت و النصر و جعلنا من خیر اعوانه و انصاره، و المستشهدین بین یدیه، و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته.
برنامه بعدی :
https://www.valiasr-aj.tv/film/5580
بسم الله الرحمن الرحیم
تاریخ: ۱۷/۰۳/۱۴۰۱
برنامه: مهدی یار
مجری:
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن أعدائهم، اسلام علی المهدی الذین وعد الله عزوجل به الأمم و علی آبائه الطیبی الطاهرین المعصومین
عرض سلام و احترام خدمت شما بینندگان جان، منتظران جان جانان حضرت مهدی موعود ارواحنا فداه در هر نقطه ای از جهان، ان شاءالله که تحت توجهات و عنایات خاصه حضرت شان زندگی تان پر از خیر و نور و برکت باشد، غیمی جز غم دوری یار در دلتان برقرار نباشد، در خدمت شما هستیم با برنامه مهدی یار کرسی مهدویت ویژه نقد مدعیان دروغین و فرقه های انحرافی، از شهر مقدس قم جوار کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه (س) و از شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج) همچون برنامه های گذشته استفاده می کنیم از محضر کارشناس ارجمند جناب استاد علی شریفی و همچنین از طریق اسکایپ هم در خدمت کارشناس محترم جناب استاد حسن ارشاد هستیم، موضوعی که چند هفته ای مطرح  شده و تطابق و تشابهات میان فرقه های انحرافی و در حقیقت فرقه احمد بصری بود و میان فرقه بهائیت و اساتید محترم پیرامون موضوع خواب صحبت کردند، عرض سلام دارم خدمت شما استاد شریفی عزیز
استاد شریفی:
بنده هم عرض سلام دارم خدمت شما مجری محترم و توانمند شبکه جهانی حضرت ولی عصر جناب آقای صفایی و همه شما بینندگان عزیز شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج)  خوشحالیم که بار دیگر در خدمت شما عزیزان هستیم و امیدواریم که این برنامه ها مورد رضای خود صاحب مان و حجت بن الحسن المهدی (عج) قرار بگیرد در خدمت شما هم هستیم.
مجری:
خیلی ممنون و متشکرم خب همانطور که بینندگان مستحضر هستند دو جلسه را اختصاص دادید به موضوع خواب، در حقیقت جایگاه خواب و استدلالی که آنها به خواب می کنند، هم پیروان احمد الحسن هم پیروان بهائیت و فرمودید که بالأخره اولویت دارد و یکی از ارکان اساسی هست برایشان خواب یک موضوع اعتقادی هست، آن را به عنوان یک مبنای اعتقادی قلمداد می کنند، و آخر جلسه گذشته اشاره کردید به موضوع تکفیر و وعده دادید که موضوع جلسه جدید را  به تکفیر اختصاص بدهید در اندیشه های اینها، حالا در اندیشه های احمد الحسن را جناب عالی می فرمایید و ان شاءالله اندیشه های بهائیت را هم جناب استاد ارشاد در خدمت شان هستیم.
استاد شریفی:
من قبل از اینکه در خدمت استاد ارشاد هم باشیم و ایشان هم تشریف بیاورند یک نکته ای را عرض کنم در این دو سه هفته که ما این برنامه را شروع کردیم، از طرف بعضی از افراد که مشخص است از نوع پیام دادن شان که اینها از اتباع آقای احمد بصری هستند، متوجه یک سری مسائلی شدیم آمدند می گوید چرا اصلاً چه لزومی دارد شما این مسئله را، ما چه ربطی به بهائیت داریم، احمد چه ربطی به بهائیت دارد که شما می خواهید زور بزنید که احمد را کنار جریان بهائیت بگذارید، من این را یک توضیحی بدهم بعد در خدمت استاد ارشاد هم باشیم و بحث جدید مان را شروع کنیم، این آقایانی که  این پیام ها را دارند برای ما ارسال می کنند، که از نوع پیام هایشان مشخص است از اتباع احمد هستند اما جرأت ابراز وجود و آن اعتقاد اصلی خودشان را ندارند برای ما سؤال است من این را جواب بدهم، آقایان اتباع احمد و احمد هم باز یک اشتراکی با ما دارند، چه اشتراکی؟ در بطلان و فرقه ضاله بودن بهائیت، پس با هم یک اشتراکی داریم، شما آقای احمد و اتباع احمد قبول دارید بهائیت یک فرقه ضاله هست، از این طرف احمد یک ادعایی دارد که ما در جلسات قبل گفتیم، ادعا این است که من صاحب سر هستم و آمده ام علم و سری را فاش کردم که قبل از من کسی اینها را بازگو نکرده است، خوب این تیکه را عزیزان مخاطب دقت کنند، احمد ادعایش همیشه همین است، اتباعش هم همین را می گویند، تا گیر هم می کنند در شبهات که ما می گوییم، این حرف احمد به هزار و یک دلیل باطل است و مزخرف است و خلاف عقل و روایت، می گوید این یک سرّ است ما نمی فهمیم، امام (ع) آمده است یک سرّی را کشف کرده، یا یک سری آیات قرآن را همینطور کیلویی تفسیر کرده می گوییم این مبنایش چیست کدام روایت، می گوید نه قبل از احمد کسی اصلاً این را نگفته بوده، می گوییم خب ما هم همین را می گوییم، اهل بیت بودند همچین چیز هایی را ذیل این آیه قرآن نگفتند، می گویند خب این صاحب سرّ است و صاحب علم است و یک امر جدیدی را آورده و سرّی را فاش کرده، اگر اینطور است خیلی خب! از آن طرف هم شما اعتقاد دارید با ما اعتقاد دارید که بهائیت فرقه ضاله هست، و آن مطالبی که گفته باطل است، ما آمدیم و نیت مان هم بر همین هست که ثابت کنیم آنچه که احمد می گوید نه تنها چیز جدیدی نیست، بلکه همان ها را از بهائیت گرفته یک دروغ بودن احمد را می خواهیم ثابت کنیم که ایشان حرف جدیدی ندارد، دو : جا پای بهائیت گذاشته از آن طرف هم کلام اهل بیت را، که در قضیه خواب آوردیم چند تا سؤال هم مطرح کردیم اما هیچ پاسخی نگرفتیم، اهل بیت کجا چنین مبنایی گذاشتند برای خواب؟  برای اینکه تصریح کردند دین خدا عزیز تر از این است که با خواب بخواهد اثبات بشود، دینی که با خواب بیاید با خواب هم می روید، پس الآن ما این اشتراکات اینها را داریم کنار هم می گذاریم می خواهیم بگوییم، دقیقاً اینها هم دروغ گو هستند هم کپی کار هستند، پس نکته ای که من باید با این مقدمه بحثم می گفتم، همینطور که فرمودید ما جلسات گذشته بحث خواب را مطرح کردیم، اشتراکات اینها را آوردیم، که هر دو در مباحث اعتقادی اصلی ترین دلیل شان خواب است، خب از مکتب اهل بیت آوردیم که همچین چیزی باطل است، و از این جلسه احتمالاً دو سه جلسه ای هم حول این موضوع، صحبت خواهیم کرد که جریان احمد به مانند جریان بهائیت، بهائیت هم زمان با دوران محمد بن عبدالوهاب شروع شد، یعنی یک جریان تکفیری از دل تسنن باید بیاید بیرون، برای تخریب اسلام، خب تاریخچه وهابیت را شما بروید بخوانید، خودشان هم قبول دارند، تاریخچه به قدرت رسیدن وهابیت در عربستان سعودی خاندان آل سعود و محمد بن عبدالوهاب انگلیس بود، انگلیس دلش به حال ما سوخته؟ که انگلیس بیاید تقویت اسلام کند، حکومت اسلامی تشکیل بدهد، اصلاً همچین چیزی به هر دیوانه ای شما بگویید می خندد، خب آن انگلیس، بهائیت سر منشاء اش کجا است، که آقای ارشاد امشب اینها را یک توضیحی می دهد، که انگلیس و یهود و اسرائیل، این از آن زمان، امروز من تاریخ احمد برای سال ۲۰۰۰ میلادی هست، حدود ۲۰ و خورده ای سال، خب این ۲۰ و خورده ای سال قبل چه گروه های تکفیری از دل اهل سنت آمد بیرون، القائده تا رسیدیم به داعش همان گونه که از دل اهل سنت باید گروه های تکفیری بیاید بیرون  باید یک جریان تکفیری هم از دل تشیع بیاید بیرون چون هم اسلام سنی باید زیر سؤال برود هم اسلام شیعی، البته خدا را شکر الحمد الله در قسمت شیعه علمای شیعه خیلی بیدار هستند، این فتنه ها را در نطفه خفه می کنند، اما آقایان اهل سنت الحمد الله یا متأسفانه خواب هستند و خیلی راحت می شوند گاو شیرده و فریب می خورند، تاریخ این را ثابت کرده، اما در شیعه این نیست، این قدرت مرجعیت است، لذا جریان بهائیت و احمد که در تکفیر خواهیم آورد یکی از اصلی ترین جاهایی که می زنند همین بحث مرجعیت و متخصصین دینی است، این خودش یک فصل جداگانه ای را باید مفصل سر این قضیه صحبت کنیم، جریان احمد و جریان بهائیت هر دو عقبه اش که تأسیس می شود توسط همان استعمار و استکبار و یکی از بزرگترین اهداف این دو فرقه به مانند وهابیت و گروه های تکفیری که امروز راه افتاد که این جریان داعش را هیلاری کلینتون علناً در مناظراتش می آورد که ما آمریکایی ها داعش را تأسیس کردیم، چرا؟ اینها باید نظم اجتماعی و جامعی مسلمانان را در کشور های خاور میانه بهم بزنند، یعنی اینجا خاور میانه، ایران عراق، سوریه، لبنان، یمن، بحرین، کشورهای اسلامی در خاور میانه اینها باید، بخصوص کشور هایی که شیعه در آن نقش دارد این نباید امنیت داشته باشد، برای اینک اینها به نتیجه برسد عقبه اینها باید اینجا همیشه جنگ و درگیری داشته باشد، و چه جنگ و درگیری بهتر از اینکه جنگ و درگیری داخلی باشد، در آن زمانی که داعش آمد چند تا اتفاق افتاد به ثمره این گروهک هایی که درست شد، یک امن ترین دوران حکومت اسرائیل بود، مسلمان ها با خودشان درگیر بودند، تا جایی که زخمی های داعش را اسرائیل در بیمارستان های خودش درمان کرد، اعلام کرد مسئولین شان، از مسئولین رده بالای اسرائیل که امن ترین سال حکومت اسرائیل چون دیگر کسی با اسرائیل کار نداشت، پس اول آن منفعتی که بردند امنیتی بود، راحت همه داشتند برای خودشان زندگی شان را می کردند آنجا، دوم اسلام هراسی، گسترش اسلام در دنیای غرب بود، اعلام کردند اگر بخواهد اینطور پیش برود تا چند مدت دیگر دین غالب در غرب اسلام است نه مسیحیت، با این اتفاق اسلام هراسی ایجاد شد، طرف می گفت الله اکبر منفجر می شد همه چیز، سر می برید و انواع جنایت ها که اصلاً آدم فکرش را نمی کند، خب اسلام هراسی ایجاد شد، گسترش اسلام جلویش در غرب گرفته شد، و حتی آمار برعکس شد، یعنی رفت به عقب، من یک کلیپی دیدم طنز بود، ولی دردناک است، یک شخصی با لباس عربی یک کیف روی دوشش بود، در کشورهای غربی درست کرده بودند می رفت یک دفه الله اکبر می گفت کیف را رها می کرد فرار می کرد، همه جمعیت فرار می کردند، یعنی الله اکبر به عنوان شعار و نماد مسلمان ها شده بود نماد وحشی گری، اسلام هراسی اتفاق افتاد، نکته سوم، منفعت اقتصادی شد، کشور های اسلامی در حال جنگ باهم از استعمار و استکبار اسلحه می خرند، تجهیزات می خرند آن آقای رئیس جمهور قبلی آمریکا گفت که عربستان سعودی گاو شیر ده هست،  ما نباشیم دو هفته کارش تمام است، خب قرار داد های چند صد میلیارد دلاری بستند اسلحه می فروختند به کشور های اسلامی برای اینکه مسلمان ها خودشان همدیگر را بکشند، این هم منفعت بعدی، بعد زیر ساخت های کشور های اسلامی چقدر از بین رفته در این جنگ؟ سوریه چقدر از بین رفته، اینها ثمره چه بود؟ ثمره تأسیس گروهک ها و جریانهای تکفیری تندرو از دل خود مسلمان ها، اینها نگاه شان چه بود؟ نگاه شان این بود که حالا اهل سنت را درست کردیم، یک گسترش تشیع اتفاق افتاد چون وقتی کسی نگاه می کرد می دید یک جریان هست در دل اسلام که این مبانی را قبول ندارد، گسترش تشیع اتفاق افتاد، برای اینکه جلوی گسترش تشیع هم گرفته بشود، و تشیع هم تخریب بشود، باید فرقه ها و جریان های تکفیری هم به نام تشیع بیایند، امروز جریان احمد بصری که از دل شیعه بیرون آمده همان جریان تکفیری داعشی است به نام تشیع، فقط هنوز قدرتش را پیدا نکرده.
عرض سلام خدمت جناب استاد ارشاد دارم ظاهراً ایشان هم وصل شدند به استودیو ان شاءالله مطالب مقدماتی ایشان را هم می شنویم و بعد وارد بحث تکفیر می شویم.
مجری:
سلام عرض می کنیم خدمت استاد ارشاد
استاد ارشاد:
سلام و عرض ادب خدمت شما و همه عزیزان در خدمت تان هستم، امیدوارم که ان شاءالله بتوانم خوب خدمت گذاری بکنم، نسبت به ساحت مقدس آقا امام زمان (ع) و مطالب مثمر ثمری را ارائه بکنم خدمت عزیزان، در خدمت تان هستم.
مجری:
این پیشینه تکفیر را فکر می کنم پیشینه تکفیر در بهائیت را اگر ایشان اشاره کنند، به نظر خیلی خوب می شود که مثلاً خود بهائیت هم همچین پیشینه ای داشتند از کجا شروع شد، نمونه ها و مصادیقش
استاد ارشاد:
اصلاً بهائیت قائل به این هستند که ما واجد اعصار ثلاثه هستیم،  و عصر اول را می گویند عصر رسولی عصر دوم را می گویند عصر تکوین، عصر سوم را می گویند عصر ذهبی، امیدوارم که از روی اینها مشق ننویسند پیروان احمد بصری چون آنها خیلی پیش رفته تر از اینها هستند، و اینها یک قسمت هایی از آنها را کپی کردند ولی نکته ای که هست این است در عصر رسولی اینها می گویند ما از سال ۱۲۶۰ شب پنجم جمادی الأولی که باب اظهار امر کرد شروع می شود عصر رسولی، زمان باب زمان بهاء الله و زمان عبدالبهاء یعنی ۱۹۲۱ میلادی که به عبدالبهاء از دنیا می رود عصر رسولی تمام می شود مثل یک سفره ای که تا شب عروسی است، این مثالی است که یکی از بزرگان اینها به نام آقای علی نخجوانی از اعضای ۴۰ ساله بیت العدل است که صد سال عمر کرد و اخیراً فوت کرد، ایشان مثال می زند مثل پهن کردن آن سفره شب عروسی، یعنی تا شب عروسی اینها اصطلاحاً به آن می گویند عصر رسولی، از فردای عروسی که باید دامان بلند شود برود سر کار به آن می گویند عصر تکوین، تکوین یعنی تکوین مؤسسات اداری بهایی و طی پروتکل هفتگانه شوقی برای گرفتن هر مملکتی که این را حالا زیاد من وارد اینها نمی شوم، خودش مفصل توضیحات دارد، و هدف اینها توسعه در هر کشور و گرفتن حکومت هر کشور با یک ساز و کار خاصی است، که مراحل مار و پله ای هفت قسمتی و هفت مرحله ای دارد، که یک موقع اگر فرصت بود می گویم، عصر ذهبی هم یعنی تک تک حکومت ها را که اینها باید ساز و کار ناجوانمردانه و با پروتکل های مصوب در اسرائیل توسط دار التبلیغ قتل عام فرهنگی موقعی که تحقق پیدا کرد در کلیه کشورها به شکل ناجوانمردانه، من سریع می گویم که اینها به چه عنوان به غیر بهائی ها نگاه می کنند، بحث از قتل عام و تکفیر در سیستم بهائیت اصلاً خیلی وضعیت فجیع تر است و با قوانین بین المللی با اصول حقوق بشری خود این عزیزان خود مجامع بین المللی سازگاری ندارد، پس در عصر رسولی باب را برای خودشان می دانند، و بهاء الله سال ۱۲۶۰ قمری که در پامنار توسط ملا حسین بشرویه سه ما بعد اینکه باب اظهار امر کرد ایشان ادعا کرد، یعنی قبول کرد بابیت را و شد یکی از سران باب برای اینکه زیاد لطمه نبیند، جزو حروف حی خودش را نیاورد و جا نکرد، بخاطر اینکه ایشان از پست صحنه مدیریت بکند، و فرامین تکفیری از همان اول یعنی روز اولی که باب اعلان امر خودش را کرد عزیزان می بینند من این مطالبی را که تقدیم می کنم خدمت تان، صدها فرمان در همان شب اول که این را من تقدیم عزیزان می کنم ای تکه هایی از تفسیر سوره یوسف جناب باب هست، شما متن ها را می بینید من اینها را تیکه کردم،
«و اشتر و الأسلحه لأنفسکم لیوم الجمع فإن القتال علی مؤمنین قد کان باذن اللهفی کتابه الأکبر هذا علی الحق بالحق موقوفا»
حالا این چه ادبیاتی است، از ادبیاتش بگذریم شش سوره در این تفسیر نازل کرده ایشان، سوره القتال و سوره الجهاد،
«فقتل المشرکین حیث وجتموهم»
در تفسیر سوره یوسف اصل نسخه خطی را عزیزان می بینند، نود و هفتمین سوره صفحه  ۳۷۱ این مجموعه،
«حیث وجتمو هم و خذوهم و احصروهم علی الحق فسوف تجدون اعمالکم عند الله …»
یا می بینید در صفحه ۳۷۱،
«یا ایها المؤمنون قاتلوالمشرکین کافه»
بکشید مشرکین را
یعنی کسانی که باب ایمان نمی آورد
«بعد إذن ذکر»
یعنی باید تحت فرمان من باشد، و صدها چیز دیگر؛ سوره الجهاد صدمین سوره تفسیر سوره یوسف است، به تمام اینها بهاءالله اعتقاد داشته و سه دهه امضا کننده و فرمانده فرمان اجرایی دهنده این دستورات بوده، و این رزومه را بهائی ها نمی گویند، می گوید
«یا ایها المؤمنون طهروا من الأرض المقدسه خبائثها فإنها قد کان خالصه لله»
یعنی باید  از کسانی که هم مسلک ما نیستند، شما باید زمین را از آلودگی اینها پاک بکنید،
نکته ای که بسیار مهم است و عزیزان باید بدانند سه مرحله بهاء الله و بهائیت در ارتباط با تقابل با کسانی که بهائی نیستند، در مرحله اول  سه دهه ای بوده، از سال ۱۲۶۰ تا سال ۱۲۹۰ که مثلاً کتاب اقدس را ایشان نازل کردند، و بیان را نصب کردند، سه دهه امضا کنندگان این فرامین بودند، و بهائی ها این را قائم می کنند، یعنی در موجی از خون بهائیت  شکل گرفت خون مخالفین خود اینها،  دقت کنند عزیزان یعنی جای متهم را با جای شاکی را اینها در طی تاریخ و مخصوصاً در ۱۲۶۰ قمری به این طرف اصلاً اینها عوض کردند در تاریخ،  و متأسفانه تاریخ مشروطه ما را شش نفر ازلی نوشتند و این مرجع نگاه مورخین ما به این وقایع از دید ازلی ها و افرادی مثل مستر براون که آمده و تاریخ مشروطه را نوشته و او ازلی بوده از دید اینها نوشتند و باب را به عنوان یک حرکت اصلاح گرایانه  یک نهضت اجتماعی که اصلاً دروغ است، یعنی شما مستقیم بروید روی منابع باب و بروید روی منابع بهائی بعد از این سه دهه یعنی موقعی که دیدند شمشیر کاربرد ندارد ناصر الدین شاه را ترور کردند و ترور اول نتیجه نداد و در ترور دوم که توسط بابی ها بود میرزا رضای کرمانی که مسجل شده که بابی بوده و در استانبول  در منزل شیخ احمد روحی و آن رفیق خودش که دو نفر بودند این کتاب هشت بهشت را نوشته بودند، آموزش دیده بوده یعنی روزها می رفته پهلوی سید جمال الدین اسد آبادی ولی استقرار اصلی اش در خانه داماد صبح ازل بوده.
استاد شریفی:
برای اینکه گام به گام بخواهیم پیش برویم مخاطب هم بهتر متوجه بشود،  من یک نکته ای را از حضرت عالی می پرسم بعد این را تطبیق می خواهم بدهم به احمد چون یک نکته قشنگی شما گفتید، سؤال من این است، من نمی خواهم هنوز ورود پیدا بکنم به اینکه این تکفیر عملی هم شده یا نه، چون در مسئله تکفیر ما یک تکفیر  اعتقادی و کلامی داریم، یک تکفیر فقهی داریم، مرحله سوم بحث اجرایی و سر بریدن است، ما در گام اول، چون نکته اولی که شما فرمودید این بود که بهائیت و جناب باب به محض اینکه استقرار پیدا کرد آن عقیده اش و شروع کرد به این ادعا اولین مسئله اش تکفیر مخالفین بود، این را درست فهمیدم جناب استاد ارشاد؟
استاد ارشاد:
متن کتاب بهاء الله هست، همین الآن من نشان می دهم به شما، در این کتاب الواح مبارکه خود بهاءالله بعد از مرحله اول یعنی ۳۰سال اول می رود در ۱۹ سال بعد عمرش،  می آید و می گوید
معرضین و منکرین بچهار کلمه متمسک  اول کلمه فضر الرقاب و ثانی حرق کتب،  و ثالث اجتناب از ملل اخری و رابع فنای احزاب حال از فضل اقتدار کلمه الهی این چار سد عظیم از میان برداشته شد
یعنی حالا که من بهاءالله بعد از ۳۰ سال که وقتی متوجه شدم که این روش دیگر جواب نمی دهد باید برویم با دورغ، لفظ تقیه لفظ مقدسی است من در ارتباط با بهائی ها لفظ تقیه را به کار نمی برم، با دروغ شروع کردن ظاهری آراسته به چه نحوی شیوه شان را عوض کردند و گفتند ما به جای اینکه قتل عام بکنیم فیزیک افراد را، قتل عام می کنیم فرهنگ افراد را و بعد نفوذ می کنیم در آن جامعه، یعنی شما فرض بکنید، حلبچه را یک موقع می آیند شیمیایی می زنند همه می میرند یک موقع با یک تکنیکی همین الآن بهائیان در سلمانیه عراق کارهایی دارند می کنند که حالا یک موقعی اگر موقعیت بود من نشان می دهم خدمت شما می آیند و قتل عام فرهنگی می کنند، با چه ساز و کارهایی اینها را من می گویم که فجیع تر از قتل عام جسمی است، در قسمت اول شما طرف را حذف فیزیکی می کنی، در قسمت دوم طرف را زامبی می کنید، می آوری در جناح خودت، طی یک پروسه مغز شویی بسیار کثیف و نامردانه و ناجوانمردانه.
استاد شریفی:
اینجا استاد یک سؤال دیگر که من می خواهم بروم در کتب احمد برای اینکه بگوییم دقیقاً نعل به نعل آمده اند، آیا اتباع بهائیت آقایان بهائی الآن از آنها سؤال بپرسیم در شبکه ها و فضای مجازی که شما مخالفین خودتان را کافر می دانید و تکفیر کردید، این را قبول می کند یا می گویند تهمت است دروغ است؟
استاد ارشاد:
اگر جلوی شان من باشم، نمی توانند بگویند دروغ است، من نباشم می گویند دروغ است.
استاد شریفی:
خدا خیر تان بدهد، می دانید چرا این سؤال را پرسیدم چون دقیقاً در جریان احمد هم همین مسئله هست، یعنی دقیقاً به همین دلیل این را از شما پرسیدم، من چند تا اسکن نشان بدهم، از اتباع احمد و خود احمد باز در خدمت استاد ارشاد باشیم، می خواهیم بگوییم گام اول به این رسیدیم، بهائیت استقرار پیدا کرد گفت مخالفین من همه کافر هستند، کفر فقهی را فعلاً کار نداریم،
استاد ارشاد:
گفتند اینها کشته باید بشوند و کشتند
استاد شریفی:
می رسیم به این آقای ارشاد هنوز من وارد این نشدم که آیا کشته اند یا نه، آیا این اعتقاد فقهی هم شد و عملی و اجرایی هم شد، آنها را می رسیم به مورد های بعد، چون جالب است اتباع احمد وقتی به آنها می گوییم، شما معتقد به ۲۴ امام هستید و شیعه را تکفیر می کنید می گویید اینها کافر هستند، اصلاً اینگونه نیست احمد آمده است برای رشد انسانیت کمال انسانیت و دعوت فرستاده، می گویم کتاب هایتان پر است، همان چیزی که استاد گفت، کتمان و مخفی کردن، استاد یک مطلبی را از کتاب بهائیت آوردند که بهاء وقتی به قدرت رسید گفت اینها مشرک هستند اینها کافر هستند، ببینید آقای احمد، دعوت خودش را شروع که کرد یک نامه ای نوشت، کتاب دعوت برای آقای عبدالرزاق دیراوی از اتباع احمد این نامه آقای احمد را ذکر می کنید در این کتاب صفحه ۹، می گوید
احمد در بیان برائت این گونه
اسم نامه اصلاً برائت نامه بوده،
به اسم امام محمد بن الحسن المهدی (ع) اعلام می کنم هر کس بعد از تاریخ ۱۳ رجب ۱۴۲۵ هجری قمری
تقریباً نزدیک به ۲۰ سال ۱۸ سال پیش آقای احمد دیگر اول دعوتش که استقرار پیدا کرد، این برائت نامه را می نویسد،
به این دعوت نپیوندد و آشکارا بیعت را برای وصی و رسول امام مهدی اعلام نکند یک از ولایت علی بن ابی طالب خارج است،
پس امروز از ۱۸ سال پیش تا امروز هر کس امامت احمد را قبول نکرده،  از دایره تشیع و ولایت امیرالمؤمنین خارج است، این نکته اول
به این سبب به جهنم وارد خواهد شد
جهنمی هم که هست
و چه بد ورود گاهی است و تمام اعمال عبادی او اجمالاً و تفصیلاً باطل است چون بدون ولایت نه حجی وجود دارد و نه نمازی و نه روزهای و نه زکاتی و…
ادامه اش را هم که این آقا توضیح می دهد که این نامه احمد، خب بله ولایت حضرت را نداشت باشیم می روی داخل آتش جهنم
این اولین نامه رسمی آقای احمد بصری بعد از به اصطلاح رسیدن به آن جایگاه و استقرار آن فرقه است که از ۱۸ سال پیش به امروز هر کسی از شیعیان که از دنیا رفته طبق مبنای احمد بصری الآن کجا است؟ در جهنم، نماز و روزه ما هم هیچ گونه مورد قبول نیست و ارزش ندارد؛ کتاب دیگر
مجری:
وقتی شیعیان هم تکفیر شدند دیگر به طریق اولی بقیه مسلمانان هیچ دیگر از دایره خارج هستند
استاد شریفی:
آنها که هیچ، نگرشی نو به روایت سمری آقای زیاد زیدی، صفحه ۱۲، دقت کنید
در کتاب قبلی ذکر کردیم که مهدیین از اصول عقیده هستند،
نگرشی نو به روایت سمری، زیاد زیدی، ص ۱۲
دوازده تا مهدی که ادعا می کنند
و انکار کننده ایشان به مانند انکار کردن شریعت رسول خدا است، و در مورد مهدیین به بیش از ۴۰ روایت واضح دلالت کردیم
پس کسی مهدیین را که احمد ادعا می کند من نفر اول هستم قبول نداشته باشد در واقع انکار کرده شریعت پیغمبر را، خب این هم مشخص است حکمش چیست؛ دوباره در کتاب بعد پاسخ های روشنگر بر بستر امواج، جلد۵، صفحه ۱۱۶، اینجا هم
دیدن اما حسین در خواب بیانگر دیدن حسین این زمان است،
که احمد می گوید من هستم، که در بحث خواب ما نخواستیم خیلی کش بدهیم، کسی اهل بیت را در خواب دید خود اهل بیت را دیده، امام حسینی که ما در خواب ببینیم امام حسین واقعی نیست در واقع چه کسی هست؟ آقای احمد بصری است، و خارج شدن مردم، چون داستان چیست؟ خوابی را کسی از اتباعش دیده این خواب را از احمد سؤال می پرسد، این بالا این داستان را یک خوابی دیده یکی از اتباعش که من رفتم در حرم امام حسین و مردم رفتند بیرون می گوید خب امام حسین و آن حرم که من هستم، اینجا جواب میدهد می گوید حرم که من هستم امام حسین که من هستم،
خارج شدن مردم از حرم با وجود اینکه داخلش بودند به معنای کفر آنها و خروج شان از دایره ولایت است، هرچند که آنها قبل از اینکه مورد امتحان و آزمایش قرار بگیرند بر ولایت ظاهری بودن،
ولایت ظاهری اهل بیت را بگویید دارند ولی چون من احمد را قبول ندارد، دیگر تکفیر شده و این آقا از دایره ولایت خارج است؛ باز در کتاب دیگر نامه هدایت نامه ای از سید احمد الحسن در جواب پرسش ها ی چند تن از یارانش صفحه ۴، یاران احمد این نامه را برای احمد می نویسند احمد هم رد نمی کند بلکه تأیید می کند، چه هست؟ می گوید
کسی که تکذیب کند این ولایت را و انکار کند جانشینی و رسالت شما آقای احمد را،  آنها اکنون کافر هستند و از دین خروج کردند و جدت رسول خدا دشمن آنها خواهد بود
نامه هدایت، سید احمد الحسن، ص ۴
من بچه شیعه  شما آقایی صفایی و این شیعیان عزیزی که بیننده برنامه ما هستند و به احمد ایمان ندارند از ولایت خارج کافر، و رسول خدا و پیغمبر با آنها دشمن هستند، دیگر از این تکفیر بالاتر؟ یا ذیل بحث حدیث وصیت، من این را هم نشان بدهم بعد برگردیم در خدمت استاد ارشاد باشیم، آن حدیث وصیتی که اینها استدلال می کنند در کتاب الغیبه شیخ طوسی که خود شیخ طوسی هم می گوید بطلان این حدیث از بدیهیات است و مفصل سر آن بحث کردیم و هزار و یک اشکال و تعارض و تناقض، احمد در ذیل این حدیث وصیت یک تکفیر دیگر انجام داده، کتاب  وصیت و وصی احمد الحسن، شیخ ناظم العقیلی صفحه ۴۸، می گوید
این وصیت تنها سندی است که می تواند برای جهت شناختن اوصیای رسول خدا تا روز قیامت اعتماد کرد که این اوج بی سوادی و جهالت این آقا است، و اگر این حرف بخواهد راست باشد کل امامت و ولایت همه ائمه اثنی عشر باطل است،
هر کسی از این حدیث وصیت اعراض کند یا  رو برگرداند او از اتباع اول و دوم (عمر و ابوبکر) است
وصیت و وصی احمد الحسن، شیخ ناظم العقیلی، ص ۴۸
شیعینانی که احمد را قبول ندارند  همه شان طبق اعتقاد جریان احمد بصری همه شان سنی هستند، همه شان از دایره ولایت خارج جزو اتباع ابوبکر و عمر محاسبه می شوند.
مجری:
دقیقاً چیزی که وهابیت هم دارد،
استاد شریفی:
باز ان شاءالله می آوریم که در این بحث ها چه چیزهایی را گفتند،  صفحه بعد
هر کس وصیت را رد کند از ولایت خارج است،
باز صفحه بعد، صفحه ۵۴،
هر کسی همچین حدیثی را رد کند امام او را به عنوان خارج از ولایت از اهل بیت توصیف می کند و بدیهی است که هر کس از ولایت آنها خارج شود وارد ولایت شیطان می شود
اینها می گویند شیعیان اثنی عشری ۱۲ امامی همه شان شیعه شیطان هستند، نه شیعه اهل بیت، چون ۲۴ امامی نیستند،
پناه بر خدا، پس عذر کسانی که وصیت رسول خدا را رد می کنند چیست؟
باز صفحه بعدف صفحه ۶۴
پس در وصیت رسول خدا  در شب وفاتش امکان تشکیکی وجود ندارد مگر از جانب فاسق و کافر خارج از ولایت،
شیعیان اثنی عشری در مبنا و مکتب فرقه احمد بصری فاسق فاجر  گنهکار بدعت گذار خارج از ولایت امیرالمؤمنین داخل در ولایت شیطان اتباع ابوبکر و عمر، و دشمن رسول خدا، و رسول خدا با آنها دشمن و جهنمی هستند، آقای احمد ۱۸سال پیش اول استقرار فرقه ضاله خودش چنین مطلبی را مطرح کرده،  که ما در اینجا می گوییم طبق مبنای احمد تکفیر اعتقادی مخالفین احمد و کسانی که به احمد ایمان نیاوردند امری ثابت است که اتباع احمد عموماً این را کتمان می کنند، دلیلش هم خودشان بهتر می دانند؛ من از بعضی از اتباع احمد که با آنها صحبت می کردم همین را می پرسیدم می گفتم پدر و مادر شما زنده هستند یا فوت کردند؟ می گفتد بعضی ها می گفتند نه فوت کردند، گفتم طبق فتوای امام تو پدرت از ۱۸سال  پیش تا به امروز هر کس که مرده رفته با جهنم، پدر شما الآن در آتش جهنم است، نه دروغ است دورغ است، اینها را می آوردم می گفتم بسم الله این نامه برائت احمد، این فلان و فلان، چکار می خواهید بکنید، سرش را می خاراند رویش را این طرف و آن طرف می کرد، در این نکته ثابت وا شتراک با بهائیت که آقای ارشاد فرمودند، که بهائیت هم  که استقرار پیدا کرد اولین کاری که کرد مخالفین ما مشرک هستند، کافر هستند و این تکفیر اعتقادی ثابت است.
در خدمت شما جناب استاد ارشاد هستیم ان شاءالله
استاد ارشاد:
خواهش می کنم عین همین مطالب بود، عین همین مطالب را عزیزان دارند می بینند، یک کتاب است به نام اقتدارات، و بهاء الله این کتاب را نوشته صفحه ۲۷۰ که عزیزان دارند می بینند، عین آن پراگراف او و تیکه اول می گوید، باب آمد اظهار بابیت کرد این برای دومین دوره زندگانی ایشان هست، که تازه رحمت را حاکم کرده گفته به روح و ریحان باید با سایر ملل برخورد کرد، و آن بحث عالم انسانی را که مطرح کردیم، تازه برای آن موقع هست، ایشان مطرح می کند می گوید باب که آمد کسانی که اعتقاد به باب نداشتند این اوصاف را دارند، می گوید
ای شاربان رحیق مختوم اسم قیوم می فرماید در فرقه که خود را ناجیه و مرحومه می مشمردند، (شیعه) ملاحظه کنید عند ظهور امتحان،
اقتدارات، بهاء الله، ص ۲۷۰
یعنی موقعی که باب آمد و اینها امتحان به باب شدند، از فرقه طاغیه باغیه منکره مردوده
در فضای مجازی نمی دانم با بهائی ها برخورد کردید یا نه، به اینها وقتی می گویند فرقه به اینها بر می خورد، اما بهاء الله با فرقه با لفظ تمسخر نه اینکه یک گروهی از گروه های  اسلامی است، با لفظ تمسخر دارد شیعه را یاد می کند، می گوید
فرقه طاغیه باغیه منکره،
ما یک فرقه ضاله می گوییم،  بهائیان می گویند چرا به می گویید فرقه ضاله، این خیلی مهم است، عزیز بهائی هم وطن من بهاء الله بعد سال ۱۲۹۰ قمری به من برگشته گفته به جرم اینکه تو باب را قبول نداری، تو
فرقه طاغیه باغیه منکره مردوده  محسوب شدند، و در کتاب الهی از قلم اعلی از مظاهر نفی مذکور و مسطورند
مظاهر نفی یعنی اینها لا اله الّا الله می گویند لا اله را می گوید مظاهر نفی یعنی اینها را باید شما نفی بکنی، الّا الله را می گویند مظاهر اثبات، همین آقای بهاءالله عزیزان مشاهده می کنند، همین آقای بهاءالله در منابع بهائی چنان چه عزیان می بینند این سایت خود تشکیلات بهائی هست، عین جملات بهاءالله است، می گوید هر کس انکار بکند
«هذا الفضل الظاهر[الباهر] المتعالی المنیر ینبغی له بان یسئل عن امه حاله  فسوف یرجع الی اسفل الجحیم»
این را کسی دارد می گوید که می گوید وحدت عالم انسانی همه بار یک داریم، برگ یک شاخسار هستیم،  یونیتی، همه با هم بر مبنای این است که موسوی است، این عین جملات عبدالبهاء است، می گوید چرا بگوییم این موسوی است این عیسوی است، این محمدی است، او بودائی است، اینها دخلی به ما ندارد خداوند همه ما  را خلق کرده و تکلیف ما است که به کل مهربان باشم، خب عزیز دلم در همین مطلبی که من دارم می خوانم، می آید و حرامزاده می نامد کسانی که انکار می کنند نبوت آقای بهاء الله را نمی گوید اتفاقی افتاده، در جمله بعدی اصلاً داستان می رود و فجیع تر می شود، و می آید می گوید، این سایت رسمی تشکیلات بهائی است در کتاب گنج شایگان صفحه ۷۹ بلافاصله بعد آن می گوید
«فقد دخل الشیطان علی فراش اُمّه»
شیطان آمده در رخت خواب مادر او با ایشان داستان دار بوده و ایشان آمده بیرون، حالا شما نگاه بکنید بر مبنای  همین تعالیم افراد مبلغی، این آقایی که من الآن نشان می دهم خدمت تان این آقای پزشک زاد است، از رهبران بهائی است در استرالیا، بر مبنای همین تعلیم، عزیزان نگاه بکنند، ایشان آمده در مناظره که کم آورده به استناد همین جمله آقای بهاء الله من را حرام زاده اطلاق کرده،  نادر پزشک زاد، ببینید همین آقا از رهبران بهائی استرالیا است،  همین الآن دارد به من می گوید حرامزاده برو حالت را از مادرت بپرس، نه برای ۱۷۰ سال پیش، می گوید
حضرت بهاء الله می فرماید امثال حسن ارشاد باید حالشان را از مادرشان بپرسند:
بعد می آید همین جمله را می گوید
تاللهالحق من ینکر هذا الفضل الظاهر الباهر المتعالی المنیر ینبغی له  بان یسئل من امه حاله فسوف یرجع الی اسفل الجحیم
چرا؟ به جهت اینکه بنده آمدم با ایشان مناظره کردم، و ایشان بلد نبوده جواب بدهد، وقتی بلد نیست جواب بدهد، به من می گوید حرامزاده، و مانند این جملات زیاد دارد، اینها در و گوهر های بهائیت است که مشابه این را هم من دیدم شما دارید مفصل دارند که در قسمت بعدی اصلاً یک چیزی نشان می دهم که من فعلاً نمی دانم اتباع احمد هم همچین چیزی را قائل هستند یا نه؟ کل غیر بهائی ها را بهائی ها حیوان می دانند، حالا سندش را می گویم، هر کسی بهائی نیست حیوان است، کل انسان ها حیوان هستند، الّا بهائیان که آنها فقط انسان هستند، بعد حالا سند این را از منابع بهائی می دهم و این ظاهر سازی بر مبنای همین جمله، چه کسی می گوید چرا بگوییم این عیسوی است، دوباره واقعاً شرمنده باید بشوند، چرا بگوییم این موسوی است، او عیسوی است، این محمدی است، همه با هم رفیق هستیم همه باید سر یک سفره باشیم، حالا آن قسمت را همد در قسمت بعدی می گویم که عزیزان ببینند.
استاد شریفی:
آقای ارشاد من نمی دانستم آن تیکه ای که ایشان بنر آمده کرده بود از حرف بهاء اتباع احمد هم وقتی مسائل تکفیر را می آوری خیلی جالب است یک مطلب و خطبه ای را از احمد درست کردند حالا من اصلاً در ذهنم نبود و گر نه این را الآن نشان می دادم، شما شاید تعجب می کردید که چقدر  و چطور واقعاً اینقدر اشتراک، احمد هم همچین چیزی را دارد، از او پرسیدند که آیا تکفیر کینم، می گوید من دلم می سوزد وقتی یک نفر را می بینیم که به مسیر جهنم دارد می رود و مسیرش اشتباه است، من کلی دلسوز هستم به او شما دلسوز باشید، اصلاً ما همه  انسان هستیم، همه را باید دعوت کنیم به سوی خدا،  و همین توجیهات اینطوری، یعنی اینها همین ادبیات را دارند، حالا استاد ارشاد دو سه تا نکته گفت که حالا بهائیت می گویند بقیه بجز ما همه حیوان هستند، و تهمت های مختلفی به مخالفین، ما بحث تکفیر کلامی را که مطرح کردیم، حالا بیاییم یک نکته پایین تر تا باز یک اشتراکاتی را من به آقای ارشاد برسانم در این قضیه، تکفیر فقهی که آیا در جریان احمد تکفیر فقهی یا چطور است که چند نمونه اش را در بهائیت آقای ارشاد مثال زدند، آقای احمد در بحث فقهی کتاب شرایع الإسلام، جلد اول، العبادات، صفحه ۸۳، روزه چه کسی صحیح است، عاقل مؤمن، و روزه کسی صحیح نیست که کافر باشد، کافر چه کسانی هستند؟ کسی که کافر است به پیغمبر یا ائمه یا مهدیین، اصلاً کسی که اعتقاد به مهدیین نداشته باشد ولو که اعتقاد به پیغمبر و ائمه داشته باشد، تصریح می کند پیغمبر یا ائمه یا مهدیین، اعتقاد نداشته باشد، به هر کدام از اینها؛ اینجا و هست یا یاء؟ یا هست، خباثت ها را داشته باشید، پس اگر من پیغمبر را قبول دارم ائمه را قبول دارم احمد را قبول ندارم،  کافر هستم و روزه من قبول نیست،  اتباعش می گویند نه منظور این نیست، منظور پیغمبر و ائمه هم هست، یعنی کسی که پیغمبر و ائمه را قبول ندارد، چون گیر می کنند در قضیه تکفیر می خواهند تکفیر کنند، اینجا خود احمد می گوید یا پیغمبر را قبول نداشته باشد، یا یکی از اهل بیت را قبول نداشته باشد یا یکی از مهدیین را، هر کدام از این سه تا را قبول نداشته باشد کافر است،  یکی از مورد هایی که باز یکی از جلسات باز از آقای ارشاد من یک وقتی بگیرم سر این موضوع، تحریف های کتب خود اینها است، خودشان تحریف می کنند، ترجمه را دست می برند، چاپ اول یک چیز است در چاپ دوم حذف می شود، احکام نورانی اسلام، این ترجمه است، ترجمه همان کتاب،  انتشارات انصار امام مهدی، برای خودشان هست، از روی سایت خودشان هم برداشتیم، احکام نورانی اسلام جلد اول عبادت ها، همین جا رکن چهارم، کسانی که روزه شان صحیح است، مؤمنون و عاقل باشد روزه کافر، کسی که به پیامبر این یاء چه شد؟ شد و امامان و مهدیین،  اتباع احمد این فارسی را می آورند، نگاه گفته و، خب شما هم همین را می گویید اگر کسی یکی از ائمه را قبول نداشته باشد،  می گویم آقا این نسخه اصلی یا است، نه واو، در ترجمه هم خیانت کردید یعنی علاوه بر تکفیر در ترجمه کتب خودتان هم دارید دست می برید دارید خیانت می کنید؛ مورد بعدی جالب این است که الآن ما نماز می خوانیم، اتباع احمد از امام شان بیانیه می آورند، ببینید احمد گفته همه انسان هستیم، همان چیزی که جناب استاد ارشاد گفت در بهائیت، همه انسان هستیم و همه گل و بلبل و به انسانیت دعوت کنیم، این حرف ها چیست تکفیر چیست چرا داعش تکفیری است ما نیستیم، اصلاً اینها تصریح شان این است که شما نه تنها نمازت قبول نیست بلکه اگر پشت سر کس دیگر هم بجز احمد نماز خواندن جایز نیست، دوباره پاسخ های روشنگرانه جلد۴، صفحه ۱۰۴، سؤال می پرسد،
چطور پشت سر امامی که به دعوت ایمان ندارد نماز بخوانم؟
پاسخ های روشنگرانه ج ۴، ص ۱۰۴
این از اتباع احمد است دارد سؤال می پرسد، چند تا سؤال از احمد دارد، می آید جواب می دهد،
در نماز به فرد غیر مؤمن اقتدا نکن نمازت را فرادا بخوان یا امام باشد یا به پیش نماز مؤمن اقتدا کن
نماز پشت سر کسی که احمد را قبول ندارد جایز نیست، چون مؤمن نیست از دایره ایمان خارج است، این هم یک مورد دیگر من یک مورد دیگر بخوانم، بعد در خدمت استاد ارشاد باشیم برای پایان بحث، دوباره پاسخ های روشنگر بر بستر امواج، جلد۶، صفحه ۱۵۴،
باز یک خوابی است که یکی از اتباع دیده، کلاً اینها در خواب هستند همه اش،  رؤیایی دیده و آقای احمد تفسیرش می کند،  می گوید
این رؤیا صریح هست، و واقعیت نماز کنونی با فقهای آخر الزمان را به شما نشان می دهد،  و این که در نماز آنها چیزی از تکبیر و ذکر وجود ندارد نماز شان باطل و خداوند آنها را قبول نمی کند زیرا آنها از من احمد به عنوان خلیفه خدا روی برگرداندند،
پاسخ های روشنگر بر بستر امواج، ج۶، ص ۱۵۴
خب پس مباحث فقهی هم که آمده ایم تکفیر فقهی انجام شده، ما نماز و روزه مان مورد قبول خدا نیست، یعنی هیچ کدام از این اعمال عبادی ما کلاً باطل است چه روزه چه نماز چون در حکم کافر هستیم، و خارج از دایره ایمان و دین هستیم، این هم یک قسمت دیگر بود، چون وقت مان تمام شده، در جلسات بعدی من دوباره تکفیر های فقهی دیگر را می آورم فقط آقای ارشاد یک نکته ای گفتند من این را نشان بدهم، آقای استاد ارشاد فرمودند بهائی ها می گویند بجز ما بقیه همه حیوان هستند، استاد ارشاد می دانید اتباع احمد به مانند بهائیت  در این قضیه یک نکته دیگری گفته که من همینجا این را بگویم، شرایع الإسلام، از آقای احمد بصری ایشان می آید می گوید،
بنده این کتاب را بر اساس آنچه که از امام مهدی یا گرفتم،  تصریح کردم و گفتم،  همه آب نیم خورده انسان ها و حیوانات پاک است،   بجز نیم خورده سگ و خوک و کافر، و بهتر آن است که نیم خورد گروه های زیر ترک شود،
حالا کافر چه کسانی هستند؟ کسانی که به احمد ایمان نیاوردند، خودش می نویسد
نواصب آنان که با ائمه یا مهدیین و شیعیان
که شیعیان هم منظور شیعیان ۱۲ امام هست، یعنی احمد مانند بهائیت با یک روش و قالب دیگر استاد ارشاد گفتند بهائی ها می گویند بجز ما همه حیوان هستند، احمد می گوید بجز اتباع من بقیه مردم ظرف نیم خورده شان نجس است، به مشابه ظرف نیم خورده ای که سگ  و خوک از آن ظرف آب خورده باشند و غذا خورده باشند، حکم این ظرف که یک شیعه اثنی عشری امامی در این ظرف غذا خورده مثل حکم ظرفی است که سگ و خوک و حیوانات نجس در آن غذا خوردند.
آقای استاد ارشاد ما در خدمت شما هستیم
استاد ارشاد:
شما در سایت بهایئان وقتی تشریف می برید، این سایت بی آی سی است، اصلاً بهائی ها قائل به این هستند که من قال لم و بم در برابر سخنان بهاء الله
«فقد کفر بالله، و کان من المنکرین ایاک ایاک انک لا تکن بمثل اهل البیان لأن …»
خلاصه اینها را باید ما ترک بکنیم و مراقب باشیم با اینها هم مشرب نشویم؛ و اما آن بحث سند مربوط به حیوان بودن، اینجا آقای عبدالبهاء را می بینید در کتاب بدایع الآثار صفحه ۱۲۶، عکس زیر برج ایفل اینجا انداختند و در همان پاریس این سند را من تقدیم کنیم،  و مطرح می کند، پنج نفری نشستند در یک جای خلوت،  در جای عمومی که ایشان صحبت می کند این مطلب را می خواند این دو رویی است،  دو رویی زشت است، در جای عمومی ایشان سخنرانی می کند، می گوید وحدت عالم انسانی چرا بگوییم این موسوی است، چکار داری با دین طرف اما چون به خلوت می رود این حرف ها را می زند، در فضای خصوصی، می گوید واقعاً فرق ما بین این نفوس، می گوید بلند شدیم از پنجره بیرون فرانسوی ها را دیدیم، و دارد واقعه مربوط به حضور عبدالبهاء در فرانسه را دارد می گوید، بعد نگاه می کند به مردم فرانسه و به بغل دستی و اینهایی که در کنارش بودند بهائی های دیگر می گوید واقعاً فرق ما بین این نفوس و اهالی اواسط آفریقا ایناست که اینها حیوان متمدن هستند، حیوان هستند فرانسوی ها اما حیوان متمدن هستند و آنها حیوان متوحش، جمیع از نفسات روح القدس که منظورش  نفسات بهاءا لله هست، بی بهره هستند، و از حیات ابدی بی نسیب  و غافل چون فلان، می رود روی مسائل بعدی، و نکته بعدی را هم بگویم و عزیزان را بخدا می سپارم، یک کتابی است به نام آثار  قلم اعلی، اینها احکام عملی است که من احکام عملی اینها را من در آورده بودم، به بهائی ها دستور می دهد،
«من لنت جد فی قلبه حبی»
هر کس را که یافتی در قلبش من را دوست ندارد،
آثار قلم اعلی
«فرّ عنه»
یعنی از او فرار بکنید
«و تجنب منه»
و اجتناب بکنید از اینکه به او نزدیک بشوید
«و کن فی بعد عظیم»
تا می توانید از او دوری بجویید
و خلاصه تا می توانید فرار کنید، یعنی با آقای حسن ارشاد با منتقدین، با کسی که حب من را ندارد، حب من در دلش نیست باید فرار بکنید، و دهها سند دیگر که بقیه غیر بهائی ها را حیوان می داند، بقیه غیر بهائی ها را خس و خاشاک می دانند سند های دیگری مفصل هست که اینها همه هست، بعد اسنادی هست که بار حقوقی دارد، یعنی تجارت کردن با آنهایی که از بهائیت آمدند بیرون و منتقد بهائی شدن هر گونه معامله کردن با آنها  در شرکت های آنها ممنوع است.
استاد شریفی:
حالا ان شاء الله استاد اینها برای جلسات بعد آماده باشد، که اینها را از اتباع احمد هم من می آورم، ان شاء الله باهم دیگر پیش خواهیم رفت.
استاد ارشاد:
الآن دیدیم دقیقاً طابق نعل باالنعل هستند، من هم نمی  دانستم آن طرف چه خبر است، خدا به سر شاهد هست ما وسط هفته هم وقت نمی کنیم، با آقای شریفی ده دقیقه بنشینیم تنظیم کنیم،
استاد شریفی:
بله خدا را شاهد می گیرم هیچ گونه هماهنگی  در موضوعات با آقای ارشاد نکردیم، من آقای ارشاد را پنج دقیق یا ده دقیقه قبل از برنامه فقط سلام کردیم.
مجری:
خب خیلی ممنون و متشکر، تشکر می کنم از جناب استاد حسن ارشاد و همچنین جناب استاد علی شریفی و همچنین شما بینندگان و همراهان گرامی و البته خب تماسی هم نداشتیم،
استاد شریفی:
حالا چون بعضی از بیننده ها می پرسند ما تلفن را این دو سه هفته چون برنامه آنقدر فشرده هست گفتیم تلفن را فقط اتباع احمد وصل کنید، دوستان شیعه دیگر که قصد دارند یک مقداری گفتیم فضا این باشد که هنوز این دو سه جلسه از اتباع احمد کسی نیامده.
مجری:
خیلی ممنون و متشکر همه شما عزیزان را تا برنامه آینده به ایزد منان می سپارم و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته.
برنامه بعدی :
لینک :
https://www.valiasr-aj.tv/film/5568
بسم الله الرحمن الرحیم
تاریخ: ۱۰/۰۳/۱۴۰۱
برنامه: مهدی یار
مجری:
بسم الله الرحمن الرحیم، اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و العن اعدائهم، السلام علی المهدی الذین وعد الله عزوجل به الأمم و علی آبائه الطیبین الطاهرین المعصومین.
عرض سلام  و ادب و احترام خدمت شما بینندگان جان منتظران جان جانان حضرت مهدی موعود ارواحنا فداه در هر نقطه ای از جهان، ان شاءالله که تحت توجهات و عنایات خاصه حضرت زندگی تان پر از خیر و نور و برکت باشد و غمی جز غم دوری یار در دل تان برقرار نباشد، تبریک و تهنیت عرض می کنم فرا رسیدن دهه مبارکه ولایت و دهه کرامت را، همچنین میلاد با سعادت کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه (س) را به تمام شیعیان و عاشقان  و دوستداران حضرت شان، در خدمت شما هستیم با برنامه مهدی یار، کرسی مهدویت ویژه نقد فرقه های انحرافی و مدعیان دروغین از شهر مقدس قم جبار کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه (س) و از شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج) همچون برنامه گذشته در خدمت کارشناس ارجمند جناب استاد علی شریفی هستیم و از مباحث شان استفاده می کنیم و همچنین از طریق اسکایپ در خدمت جناب استاد حسن ارشاد هستیم، و ان شاء الله ایشان را هم در خدمت شان خواهیم بود ضمن اینکه چون برنامه اختصاص دارد به نقد دو فرقه اتباع احمد و همچین اتباع فرقه بهائیت شماره ای را عزیزان زیرنویس می کنند مخصوص این اتباع ان شاءالله که تماس خواهند گرفت مخالفین و اتباع فرقه احمد و اتباع بهائیان، و این شماره مخصوص این افراد هست می توانند تماس بگیرند و ان شاءالله تماس بگیرند و وارد خط بشود و سؤالات و یا شبهات خودشان را مطرح کنند.
سلام علیکم خیلی خوش آمدید
استاد شریفی:
عرض سلام و شب بخیر دارم خدمت شما جناب آقای صفایی گرامی شما مخاطبین و بینندگان عزیز شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج) خوشحال هستیم که بار دیگر در خدمت شما عزیزان و شما جناب آقای صفایی هستیم، بنده هم به نوبه خودم تبریک عرض می کنم فرا رسیدن دهه و هفته کرامت را و میلاد با سعادت کریمه اهل بیت حضرت معصومه (س) که تحت عنایت این بی بی بزرگوار زندگی مان موفق تر از روز های گذشته باشد در خدمت شما هستیم.
مجری:
ان شاءالله، رب العالیم خیلی ممنون و متشکرم بحثی را که از هفته گذشته آغاز فرمودید در حقیقت یک تطبیقی بود بین فرقه های انحرافی و به صورت خاص بین فرقه احمد الحسن و فرقه بهائیت و در حقیقت جناب استاد شریفی نکاتی را پیرامون فرقه احمد الحسن می گفتید، و آقای دکتر جناب استاد حسن ارشاد نکاتی پیرامون بهائیت و تطبیق می شد و اشتراکات اینها برای ما نمود و ظهور و بروز پیدا می کرد، حالا می خواهید یک خلاصه ای بفرمایید از بحث و بحث جدید را مطرح بفرمایید.
استاد شریفی:
همانطور که فرمودید ما از هفته گذشته بحث جدیدی را شروع کردیم، اشتراکات جریان احمد بصری با فرقه ضاله بهائیت و از موضوعی خواب هم شروع کردیم، هدف مان این بود که نشان بدهیم جریان احمد بصری حرف جدیدی برای گفتن ندارد، هر آنچه که مطرح کرده است همان کپی پیست از جریان بهائیت است، فقط یک روتوش رویش کشیده شده رنگ و لعابش عوض شده، و إلّا مبنا همان هست، حرف ها محتوایش همان است، و مطالبی هم جلسه گذشته مطرح شد اصل این که جریان خواب و میزان اعتبار خواب در جریان احمد و جریان بهائیت دقیقاً یکی است، و گفتیم یکی از اصلی ترین اشتراکات فرقه های دروغین همین مسئله خواب هست، در جلسه گذشته جناب استاد ارشاد مطالبی را آوردند که من اسکنش را هم نشان دادم که حلقه اصلی جریان بهائیت که حروف حی به آنها می گویند و ۱۸ نفر هستند، اینها به واسطه خواب به جریان بهائیت پیوستند و ایمان آوردند، خب همین مسئله در جریان احمد هم به وفور یافت می شود و برایش دلیل و مردک هم الی ماشاءالله از کتب احمد هست، بطور مثال این عکسی که  خدمت شما بینندگان عزیز نشان داده می شود، ببینید من تصویر را بزرگتر کنم که خود این عکس را ببینیم اول، جناب آقای شیخ ناظم العقیلی است، نفر علمی جریان احمد بصری، ایشان از نظر علمی نفر اول این جریان است ، و بیشترین کتاب هایی که نوشته شده در این جریان از اتباع احمد کار ایشان هست، ایشان چیزی که خودشان در فضای مجازی و کانال ها و سایت های رسمی خودشان پخش کردند شیخ ناظم چگونه از خدا درباره حقانیت سید احمد الحسن پرسید، حالا سید بودنش را هم فعلا کاری نداریم، چگونه آقای ناظم العقیلی به عنوان نفر علمی جریان احمد به آقای احمد ایمان می آورد، قسمت اول، حالا جواب می دهد خودش، می گوید:
من در حقیقت در این امر (پرسش از خدا) یک چیز را تجربه کرده ام و آن توسل به حضرت زهرا است که در شداید و سختی ها به او پناه می برم در آن شب من خیلی مضطرب بودم، پس از خدا خواستم که اگر این امر حقیقت دارد آن را به من نشان دهد، پس با خشوع به نماز و توسل به حضرت زهرا (س) پرداختم و در همان شب خوابیدم و در رؤیا دیدم که امام مهدی بر پشت بام منزل من بود و همه مردم را دعوت می کرد،
خب آقای ناظم می گوید می خواهم ایمان بیاورم یا بگویم احمد باطل است، چه اتفاقی برایم افتاد به چه واسطه ای من ایمان بیاورم، پس اصل ایمان آقای ناظم العقیلی خواب  است، در قسمت دومش، می آید می گوید خواب دیدم امام زمان را که داشت دعوت می کرد برای آقا احمد،
صبح بعد از بیداری متوجه شدم که دعوتی برای امام مهدی آمده و در این دعوت مردم امتحان شده و اکثراً شکست می خورند
در اوایل دعوت وقتی که خوابی را برای طلبه ها دعوت می کردم بدترین جوابی که می شنیدم این بود که خواب بر خود تو حجت است، اما زمانی که دعوت منتشر شد و مردم شروع کردند به تعریف خواب های خود، این ها چاره یا جز تکذیب و تکفیر رؤیا نداشتند بنابر این کم کم مجبور شدند به رؤیا کفر ورزند
خب حرف آقای ناظم العقیلی این است که حرف ناظم العقیلی به عنوان نفر اول علمی جریان احمد بصری به واسطه خواب، به آقای احمد ایمان آوردم، و بقیه را هم که دعوت می کردم برایشان از خواب می گفتم، دقیقاً همان مسیری که در جریان بهائیت هم اتفاق افتاد و ما مشاهده کردیم، این تکمله ای بود بر بحث جلسه گذشته که ببینید جریان بهائیت سران اصلی اش با خواب ایمان می آورند به بهاء جریان احمد بصری سران اصلی اش و اولین دلیلی که برای اثبات حقانیت احمد ارائه می کنند خواب است و با خواب به احمد می پیوندند، یک سؤالی ما جلسه قبل مطرح کردیم حالا همین سؤال را دوباره اینجا چکیده و خلاصه اش را می گوییم، سؤال این است در منابع روایی شیعی کجا می توان ثابت کرد که به آقا رسول خدا و بقیه ائمه اصحاب پیغمبر و اصحاب امیرالمؤمنین و امام حسن تا آقا امام مهدی (عج) این اصحاب و این حلقه اصلی که مورد قبول ما است اینها مهمترین دلیل شان و اصلی ترین دلیل شان برای این است که ایمان آوردند به این امام معصوم و پیغمبر خواب بوده، شما اصلاً می توانید پیدا کنید این نکته را؟ پس ما یک فرهنگی داریم یک مکتبی داریم، و یک مذهبی داریم،  که احمد مدعی هست من هم تابع همان هستم، و اساساً من هم آن هستم، حالا این مذهب و مکتب و این فرهنگ و این عقیده ای که به ما رسیده، آیا می توانند اتباع احمد ثابت کنند که حلقه اصلی اصحاب با خواب ایمان آوردند به آن امام و امام هم تصریح کرده که بهترین و بالاترین و مهمترین و اولین دلیل حجیت من این است که شما خواب می بینید و آن اصحاب خواب دیده باشند، یا نه، اگر بود بیاورید ما هم ایمان می آوریم، اگر نبود مشخص است شما خلاف مسیر اهل بیت را رفتید و اتفاقاً این اشتراکات شما با فرقه های ضاله دیگر مثل جریان بهائیت است، این سؤال را ما دوباره مجدد می پرسیم تلفن زیرنویس شده، این تلفن در مرحله اول مختص هست به اتباع احمد بصری ما بارها تحدی کردیم که اگر مرد هستید بسم الله تشریف بیاورید ما حول این موضوع با شما مناظره و گفت و گو می کنیم میلیون ها انسان بیننده این برنامه هستند، اینها هدایت بشوند، ما در خدمت شما و جناب استاد ارشاد هستیم برای ادامه بحث
مجری:
خیلی ممنون و متشکرم، در حقیقت یک روشی هست از لحاظ روش شناسی اگر بخواهیم بررسی کنیم این روش یکی از روش های مهم فرقه های انحرافی است.
حالا ارتباط مان با جناب استاد حسن ارشاد برقرار شده، خدمت ایشان سلام عرض می کنیم، جناب استاد سلام علیکم، تبریک عرض می کنم بفرمایید در خدمت هستیم.
استاد ارشاد:
عرض سلام و خدمت شما و عزیزان امیدوارم که این ایام که ایام مبارک هست بر عزیزان مبارک باشد، من خیلی خوشحالم که در خدمت عزیزان هستم، من وضعیت را با توجه به توضیحاتی که جناب استاد شریفی مطرح کردند، بگویم که اینها هنوز به پای بهائیت صد و هفتاد و خورده ای سال یعنی بابت در واقع نرسیده اند و آنها خیلی قشنگ تر اینها تقریر کردند و من مانده ام که اگر هم دارند کپی می کنند ناشیانه و خیلی سست و سبک و اصلاً من واقعاً بگویم الآن برای شما که چطور طراحی کردند، حداقل اینها می آمدند پهلوی ما آموزش می دیدند، ۱۰ سال پیش در پنتاک این آقای رحیمی در آلمان بود کجا بود، روم زدند از آلمان، ایشان حداقل آن موقع می آمد این حرف ها را یاد می گرفت، و به این بزرگوار آقای احمد بصری یاد می داد، که حداقل بروز تر کنند نه اینکه از آن سیستم قبلی بدتر بکنند؛ ببینید بهائیت در ارتباط با خواب، من یک کتابی را معرفی می کنم  خدمت عزیزان این کتاب کتابی است که تمام صحبت هایی که من دارم می کنم، این هفته من این کتاب را پیدا کردم، که بگراند، یعنی روی خود صفحه این کتاب را نشان می دهم، سیری در عوالم رؤیا، این کتاب  وحی منزل است در تشکیلات بهائیت، وقتی ک این مهر زیر یک کتاب در تشکیلات بهائی می خورد، یعنی مورد اتفاق جامعه جهانی بهائی هست، یعنی کسی نمی تواند بگوید این راوی اش سست است ما قبول نداریم، اصلاً بهائیت یکی از نکاتی که بسیار مهم است و عزیزان بدانند این است که وقتی لجنۀ آثار امری زیر یک کتاب می خورد، اینها می گویند ما آخوند نداریم، دسته دسته نداریم، برای اینکه دسته دسته نشویم یک روال داریم برای تأیید کتاب های مان آن فیلتر را بگذراند دیگر ما دسته دسته نمی شویم، و این مورد تأیید بیت العدل است، بیت العدل هم  یعنی خدا،  در سیستم بهائیت، یعنی مورد تأیید تشکیلات بهائی ها، این توضیح را می هم که عزیزان بدانند که قصه چه هست، در این کتاب تمام مطالب رؤیا را در این کتاب آورده، من حالا قبل از اینکه این کتاب را توضیح بدهم از بیرون، سه دسته اینها خواب دارند، حالا نی دانم این آقای احمد بصری هم سیستمش اینطوری هست یا نه؟ یک دسته خواب ها که مفصل من صدها خواب را بررسی کردم و حالا چند تا جالبش را تقدیم می کنم خدمت تان، یک دسته دلالت بر خواب هایی که، همین که آقای شریفی فرمودند، خواب هایی که دلالت بر حقانیت امر باب و بهاء الله دارد، این یک دسته، یک دسته خواب هایی که پیش بینی هایی که اینها بر مبنای خواب من باب فضیلت خودشان قلمداد کردند، یعنی مثلاً آقای عبد البهاء که اگر برسیم می خوانیم که در بندر حیفا پرندگان هر کدام در دهان شان یک دینامیت است، یعنی عین لفظ اینها است، یعنی کسانی اینها را دارند می گویند که قائل به  تطبیق علم و دین و مذهب نباید با خرافه باشد، آئین ما خرافی نیست، یک چیزی عجیب و غریبی، یک دسته خواب های این چنینی که اینها آینده را پیش بینی می کنند،  یا اصلاً خود عبد البهاء خواب دیدند که یک پرنده هایی آمده اند دینامیت دست شان هست و بعد حالا اینها چطور تعبیر می شود، مفصل است، یک دسه خواب هایی هم هستند که اوامر شرعی را در خواب دیدند، یعنی بهاء الله به خواب عبد البهاء آ مده گفته فلان کار را بکن اینها گفتند چشم، یعنی حجیت شرعی داشتن خواب ها در بین اینها و حالا یک دسته چهارم هم هستند که این مطالب مطالبی هست که گفته خواب را می بینید اگر به نفع ما بود درست است، اگر تطبیق با اوامر باب و بهاء الله نداشت اینها دو هزار نمی ارزد،
استاد شریفی:
استاد دقیقاً همین نکته آخری که شما فرمودید احمد هم نعل به نعل همین را آورده
استاد هوشیار:
حالا اگر خواستید من اینها را سندش را می دهم یعنی گفته حالا ما گفتیم خواب اما جلوتر نروید،  خوابی اصالت دارد که در جهت تأیید امر ما باشد اگر امر ما را تأیید کرد خواب، اگر قرار است خواب حجت باشد حالا در خواب من دیدم تو بر حق نیستی، در خواب دیدم خلاف حق تو، اگر خواب حجت است هم در اثبات حجت است هم در نفی حجت است، و اینها را ما در این منابع می بینیم، و بعضی از افراد را اینها نگاه می کنند ببینند با چه چیزی اینها خام می شوند، دقیقاً بیزینس بر مبنای علایق و سلایق مخاطب هست، اگر وقت باشد در حد دقیقه یکی از مبلغین بزرگ قاره آمریکا خانم بهناز بهادری است که در تقابل با من بریده و آخرین حربه اش یعنی در قاره آمریکا در فضای مجازی در ایران افراد را در گروه های مختلف که حالا یک موقع اگر بحث بهائیت مستقل داشته باشید من برای تان توضیح می دهم مستند که طی این ۲۵ سال گذشته چه بلایی بر سر این مردم آوردند و اگر نیروهای خدوم ما در ضابطین قضایی و قوه قضائیه و در این سیستم نبود چه بلاهایی سر ما می آمد و متأسفانه رسانه اینها را در معرض عموم قرار ندادند، حالا من نمی دانم روی چه حسابی، و اینها باید در معرض عموم قرار بگیرد که چه هجمه هایی آوردند و چقدر اینها افراد را تحت تأثیر قرار دادند ولی خب به لطف خدا این حرف هایی که ما زدیم بسیاری از اینها را برگردانده اگر فرصت باشد ایشان آخرین حربه اش برای اینکه من را برگرداند یا منصرف بکند از بهائیت، این خانمی که مبلغ درجه یک در قاره آمریکا و در ایران یکی از محورهای جدی است، یعنی در قاره آمریکا گروه های مختلف تلگرامی و گروه های مختلف دیگر البته بیشتر در تلگرام آن موقع که با ایشان ما ارتباط داشتیم، تشکیل می دهند و نگاه می کنند ببینند مزاج طرف چیست، ایشان فکر کرده بود مزاج من از این مزاج های خوابی هست، اگر فرصت هست جملات ایشان را من بگویم، البته تصویر ایشان را از این با حجاب تر من سراغ ندارم، یعنی همه تصویرها فاتحه مع الصلوات است، این یک دانه را من پخش می کنم گوش بدهیم
فایل صوتی:
درود بر آقای ارشاد عزیزم ان شاء الله که خوب و خوش باشید، البته با آن صحبت هایی که در آن، اصلاً از آن نقد تخصصی تان خوشم نمی آید، یعنی اصلاً اسمش نقد نیست، حمله تخصصی است، تا نقد تخصصی، این حملات و اصلاً کلاً از هیچ حمله ای خوشم نمی آید، دوست دارم همه جا محبت باشد، خیلی ناراحت شدم از صحبت هایی که آنجا راجع به من داشتید، ولی خب من بخشیدم ان شاء الله که خدا هم می بخشد، دیشب یک خوابی دیدم من خواب هایم برایم خیلی ارزش دارد در خواب دیدم من و شما داریم یک برنامه تلویزیونی پر می کنیم، در این برنامه داریم جوان ها را دعوت می کنیم به صلح و دوستی و محبت و به اینکه قدر خودشان را بدانند و به اینکه وقت شان را هدر ندهند، هدف شان را انتخاب کنند،  و دنبال هدف شان بروند، خیلی جالب بود این خواب برایم خیلی لذت بخش بود، برای اینکه در خواب احساس کردم شما دوست من هستی، خیلی خوشحال شده بودم من همیشه شما را دوست خودم می دانم ولی شما همیشه به من حمله می کنی چرا نمی دانم، شما به اعتقاد من حمله می کنی، چرا نمی دانم، یک طوری ته دلم می گوید خودتان می دانید که بهاء الله حقیقت است، خودتان می دانید که حضرت اعلای موعود است، ولی چرا نمی خواهید قبول کنید نمی دانم به هر حال خواب خوبی بود امیدوارم که یک روزی کنار هم باشیم و همه جوان ها را دعوت کنیم به صلح و دوستی و آرامش.
استاد ارشاد:
برای اینک شبهه نشود من یک نقشه را پشت سرم گذاشتم سریع بگویم،  این خانم، خودمان را ما کشتیم صدها ساعت بحث کردیم یک کلمه دلیل نداشت برای حقانیتش یعنی می گوید تو به من حمله می کنی در حالی که این نقشه را که پشت من می بینید این نقشه ای هست که  جامع جهانی بهائی بی آی سی، در سازمان ملل از سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۱۷ پخش کرده این نقشه نقشۀ رسمی تشکیلات بهائی در سازمان ملل است، چهار تا نقطه سبز در کل دنیا دارید می بینید یکی از این نقاطی که خیلی سبز هست یاران هست، یعنی بالاترین حملات را از سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۱۷ که به سازمان ملل گزارش داده این خانم و  اتباع این خانم که من این نقشه را نشان دادم که عزیزان یک دفعه فکر نکنند که  این دارد راست می گوید نه شدیدترین حملات را جامعه جهانی بهائی در ایران پا گذاشته در ایران۱۹۹۶،  تا الآن و نقشه ها و فلان، حالا  اگر بعداً موقعیت بود و بحث بهائیت مستقلاً داشتیم من می گویم ۲۵سال گذشته اینها چه کارهایی کردند و جلوی هجمه اینها را واقعاً سربازان خدوم حجت بن الحسن نمی بودند در عرصه فضای دفاع از کیان این مملکت اینها واقعاً به یک جاهای عجیب و غریبی رساندند، حالا اینها مفصل است، این را من عمداً تقدیم کردم خدمت عزیزان که بدانید به اینها ما می گوییم آقا همین الآن مگر شما تلفن ندادید آقای شریفی بزرگوار، این برای ایران است اینجا برای ایران است، شما می گویید در ایران ما تریبون نداریم، این تریبون برای ایران هست رسمی هم برای یکی از مراجع هست، زنگ بزنید همین الآن حرف تان را بزنید، و بگویید ایراد حرف ما کجا است، که اینطوری به خواب نکشد با خواب نایی شخصی من را دعوت کنی، دیگر من واقعاً این را توهین به خودم تلقی کردم، یعنی من ظاهرم اینقدر داستان دارد که تو تصور کردی خصوصی به من یک خوابت را بگویی من می روم روی ویبره بهم می ریزم استدلال و منطق و همه اینها را می گذارم کنار، حالا من مطالب علمی بعدی را که بسیار مهم است یعنی اینها خود بهائیت در همین کتاب نقل کردن از سید کاظم رشتی، شیخ احمد احسائی، که خواب دیدند یک جوان ۲۵ ساله ای که دارد به او بشارت می دهد بعد تک تک خواب هایی که به واسطه این خواب ها افراد ایمان آوردند به باب و خواب های مدل عبد البهاء که من اینها را بگویم هم جالب است برای خود بهائی ها در ارتباط با ذکر کرامت برای خودشان یعنی یک سری خواب های اینها از درون اینها کرامت برای خودشان در می آورند که خود اینها دلیل بر حقانیت ما است و اینها را من تقدیم می کنم خدمت شما.
استاد شریفی:
ممنونم جناب آقای ارشاد، نکاتی که فرمودید در رابطه با این خانم خب ما همین قضیه را دقیقاً در دعوت اتباع احمد می بینیم یعنی همین برنامه ای که الآن دو سال است در خدمت بینندگان هستیم هزار و یک دلیل علمی مطرح کردیم بر رد احمد در گفت و گو های دو طرفه ای که حضوری با این آقایان داشتیم یا در فضای مجازی هزار و یک دلیل عملی آوردیم بر رد احمد و هزار و یک سؤال که جواب بدهید، می گوید ببینید اینها شبهه هست،  حالا چون آقا ارشاد می گوید  من احمد را خیلی اطلاع ندارم چه هست، من به آقای ارشاد ارجاع می دهم اینها را جواب اتباع احمد این هست می گویند اینها شبهه هست حجت خدا با شبهه شناخته نمی شود شبهه هم جواب ندارد، بیا من از عالم ملکوت می خواهم با تو صحبت کنم، خواب، این خانم بهائی گفت آقای ارشاد من از نقد علمی شما اصلاً خوشم نمی آید، و نقد هم نیست حمله علمی هست، اسم را هرچه می خواهی بگذار، من به این کاری ندارم من خواب دیدم، یک خواب هم در مورد شما دیدم، این فرقه ای که عقلانیت را ببوسد بگذارد کنار برود سراغ متشابهات محکمات را رها کند برود سراغ متشابهات، این فرقه این مذهب که وقتی دلیل علمی و مستند علمی و عقلی صحبت می کند می گوید من با اینها کار ندارم برود کنار، این مشکل دارد یک جای کار شان می لنگد، حال در این مسئله هم الی ماشاء الله در جریان احمد تناقضات و تعارضات است، چرا؟ یک سؤال از اتباع احمد بپرسم اساساً ما گفتیم چند نوع خواب داریم، یک خواب، خواب هایی است که در روایات آمده که آنچه که شما در روز با آن درگیر هستید و ذهنت با آن در گیر هست، یک قسمت از خواب فریب شیطان است که یک سری افراد را یک سری مأمورین دارد که در خواب بخواهد القائات انجام بدهد، یک قسمت از خواب رؤیای صادقه هست، یعنی ما بگویم سه قسمت چهار قسمت یک قسمت از آنها رؤیای صادقه هست که شرایط خودش را دارد، آیا آن شرایط محقق می شود، آخرین مرحله، این رؤیای صادقه آیا ما تعبیرش را می دانیم یا نمی دانیم، این مسئله خیلی مهمی است، یعنی شما نمی توانی بگویی، تازه هنوز تشخیص بدهی که رؤیای صادقه بوده یا نبوده، دو این رؤیای صادقه بوده آیا تعبیرش را بلدی؟ نه، آیا در احکام و حقایق حجیت دارد؟ خیر، حالا نگاه کنید نکته اینجا هست، من از اتباع احمد می پرسم، من یک خواب دیدم الآن، بینی و بین الله قسم جلاله هم می خورم من دوتا خواب دیدم، بر ضد جریان احمد، در یک خواب آقا امام زمان به من دستور داد در یک خواب آقای امام جواد که بر ضد این جریان مبارزه کن، در مقابلا ین جریان بایست و عنایاتی که من از اهل بیت در جریان مبارزه با احمد در این سه سال دیدم، در آن هفت سالی که در مقابل وهابیت ایستادم و دارم بحث می کنم ندیدم، موقعی که من نقد جریان احمد را شروع کردم سه سال پیش بود تقریباً یک سال یک سال و نیم قبل از جریان کرونا، به دستور آیت الله حسینی قزوینی، من ده سال است که در کار نقد وهابیت و اهل سنت هستم، آن عنایاتی که در زندگیم از اهل بیت در نقد احمد دیدم در نقد وهابیت و اهل سنت ندیدم، من خواب ندیدم، من نمی گویم خواب حجت است، می خواهم قرینه است، اینهایی که می گویند خواب حجت است، احمد می گوید خواب نص مستقیم هست، وحی هست از جانب خدا، من به قدری که در تلاش برای اثبات بطلان شما از اهل بیت خواب دیدم یک سومش را و یک چهارمش را برای وهابیت و اهل سنت ندیدم، الآن چکار کنم؟ بعد اینجا آقایان می گوید که از کجا معلوم که رؤیای صادقه هست، خودتان می گویید کسی اهل بیت را در خواب ببیند، خود اهل بیت و خود امام را دیدید روایت داریم هر کس امام را در خواب دید شیطان نمی تواند شکل امام و پیغمبر بیاید، می گویم خب این را که خودتان روایت کردید، دوم از کجا معلوم این رؤیای صادقه هست، بعد تعبیرش چیست، همین خواب را شما برعکس مگر نمی بینید،  می گویید امام زمان گفت احمد بر حق است، چرا آنجا نمی روید سراغ تعبیر، که تعبیرش را ما بلد نیستیم حالا احمد اینجا که گیر می کند یک حرفی را می زند حرفش این هست که اساساً رؤیا متشابه هست و قابل تشخیص نیست، کجا؟ کتاب رؤیا در مفهوم اهل بیت، این کتاب را ببینیم.
انسان تعبیر رؤیای خویش را نمی داند، زیرا رازی از رازها بوده، و این به معنای عدم انطباقش  بر زمین مادی نیست، رؤیا حامل و در بر دارنده اسرار الهی بسیاری می باشد که زمان کشف و آشکاری علنی آنها هنوز فرا نرسیده است و به خصوص ارتباط و رؤیا با ظهور مقدس امام ما
رؤیا در مفهوم اهل بیت
رؤیا اگر راز هست، اگر سر هست و کسی نمی تواند کشفش کند کسی نمی تواند آشکارش کند، کسی نمی تواند این تأویل و تعبیرش کند خب این رؤیایی که اتباع احمد برای احمد می بینند اینها چیست؟ خب اینها همه باطل است که، سر است راز هست کسی هم نمی تواند مصداقش را تشخیص بدهد، کسی نمی تواند این را کشف کند، چطور به ما که رسید نمی شود تشخیص داد به شما که رسید می شود تشخیص داد؟ سؤال بعدی این است آقایانی که می گویید خواب حجت است، خواب راه شناخت حجت خدا است و خدا از اخبار غیبی می دهد، اتصال وحی به بینندگان هست، من یک سؤال دارم چند میلیارد نفر روی کره زمین دارند زندگی می کنند آقای صفایی، پنج میلیارد آن سه میلیارد را هم تخفیف دادیم،  پنج میلیارد انسان روی کره زمین زندگی می کند آیا خدا قصدش هدایت بشر هست یا نیست، این قائده لطف است که باید خدا برای هدایت بشر ابزار را  بفرستد، اینها می گویند مهمترین ابزار خواب است، مهمترین سریع ترین و اصلی ترین ابزار هدایت بشر خواب است، که خبر غیبی است و وحی از جانب خدا، خب خدا هم از باب قائده لطف باید این ابزار را در اختیار قرار بدهد، خدا اینا ابزار هدایت را در اختیار من قرار ندهد فردای قیامت نمی تواند من را توبیخ کند، می گویم به من چیزی نمی رسید، خبر نداشتم برای من چه ابزاری آوردی رسول آوردی به قو این آقایان خواب دیدم، پس من را نمی توانی توبیخ کنی، خدا هم پس باید ابزار هدایت را بیاورد، مهمترینش هم که خواب است، یک سؤال از هشت میلیارد سه میلیارد به کنار، پنج میلیارد انسان روی کره زمین زندگی می کنند، چرا فقط آن کسانی که اتباع احمد که بحث خواب را مطرح می کنند فقط کسانی خواب دیدند که درگیر جریان احمد هستند، احمد چند نفر اتباع دارد، در یکی از این گروه های تلگرامی این آقا آمد اعلام هم کردند که فردا شب آقای احمد قرار هست خودش بیاید سخنرانی کند، الآن اعلام بشود بینی و بین الله امام زمان مثلاً در فلان گروه تلگرامی می خواهد سخنرانی زنده بکند، چند میلیون یا چند میلیارد آدم می روند ببینند، خب شیعه ها که همه بالإتفاق، ۳۰۰-۴۰۰ شیعه می رود برای دیدن، اهل سنت و وهابیت می خواهند ببینند این مهدی شیعه چه می خواهد بگوید، آنها بیشتر از ما هستند، یعنی یک جمعیت شاید ۲ -۳ میلیاردی می آید که این امام زمان شیعه که آمده مهدی موعود چه می گوید؟ احمد آمد در یک گروه تلگرامی ۲هزار نفر کل جمعیتی که جمع شده بودند، از این ۰ هزار نفر ۱۰۰۰ نفر ما مخالفین بودیم که ببینیم این آقا چه می گوید که سوتی هایش را بگیریم، حالا سؤال ۲هزار نفر نه ۱۰ هزار نفر، نه ۲۰ هزار نفر، بگو ۱۰۰هزار نفر یک میلیون اتباع احمد چرا از این ۵-۶ میلیارد جمعیت دنیا فقط این ۱۰۰ میلیون و یک میلیون و ۲۰ میلیون و ۱۰ میلیونی که با احمد درگیر هستند، بعضی ها خواب احمد می بینند، بقیه را خدا چرا برای اینها، این اخبار غیبی و این وحی و این ابزار هدایت را نفرستاده، بقیه اینها همه شان چون طبق نظر احمد اینها هیچ کدام مؤمن نیستند، مؤمنین فقط کسانی هستند که به دعوت احمد پیوستند ولی همه مردم، اینها جلوی خدا حجت دارند، چون می گویند برای ما ابزار نفرستادی، این چه ابزار هدایتی است که خدا فقط برای یک عده خاص فرستاده برای بقیه نفرستاده، خب خدا زیر سؤال است اینجا، یک نکته ای که استاد ارشاد مطرح کردند که نکته مهمی هم بود این نکته است که این رنگ بندی کشور های دنیا که در تبلیغ بهائیت هست، پر رنگ ترینش برای کشور ایران بود، در جریان احمد بصری با اینکه زائیده عراق هست، احمد عراقی است در بصره به دنیا آمده زائیده عراق است اما بیشترین هجمه، دقیقاً نگاه کنید اشتراک بهائیت و احمد یک نکته دیگر آن در بحث تبلیغی است بیشترین حمله و تبلیغ برای ایران است و به زبان فارسی، شما این را در  گوگل  قسمتی را دارد که این کلمات در کجای دنیا بیشترین جست و جو را دارد، جریان احمد بیشترین جست و جو و بیشترین درگاه مجازی که نسبت به جریان احمد دارد اتفاق می افتد مربوط به ایران است، چرا؟ این نشان دهنده این است که دشمن برنامه ریخته برای ما، یعنی در روش تبلیغ مکان تبلیغ، چگونگی تبلیغ همه اش را نگاه می کنی می بینی با بهائیت اشتراک دارد، یک کلیپ هست این را ببینیم شبکه این آقایان احمد بصری است که کارشناس این شبکه نسبت به خواب چه چیزی را دارد مطرح می کند و خواب را چگونه معرفی می کند به عنوان یکی از راه های شناخت حجت خدا، این کلیپ شماره یک را باهم ببینیم.
کلیپ:
بحث مطابق با آنچه که قائم آل محمد جناب سید احمد الحسن (ع) آیات قرآنی را تعبیر کردند و تفسیر آن را برای ما باز کردند ما می بینیم که رؤیای صادقه و یا هما بشارات برای مؤمنین یک امر حتمی است که به واسطه آن ایمان مؤمن مستقر می شود، پس یکی از راه هایی که  ما می توانیم مطمئن بشویم که در مسیری که گام بر می داریم مسیر درستی را انتخاب کردیم این است که از طرف خداوند تأییدیه ای را ما دریافت بکنیم که نشان دهنده صحت عقیده و سلوکی است که در آن مسیر حرکت می کنیم، و این موضوع یکی از مهمترین موضوعات  در دعوات و رسالات الهی و یکی از راه هایی که می شود به حجت های خداوند به حقانیت رسالت آنها پی برد ایمان به غیب است چرا که خداوند از طریق غیب و بشارت هایی که به مؤمنین می رساند آنها را آگاه می کند از حقانتی آن رسول و فرستاده ای که به نزد مردم فرستاده و در این دعوت عظیم الهی دعوت یمانی آل محمد (ع) ما می بنیم که هزارا نفر از گوشه و کنار دنیا بدون هیچ گونه پیشینه ای زبانی و قومی، اینها همگی رؤیای صادقه دیدند و اینها هما مؤمنانی هستند که بشارت الهی را در خصوص این دعوت عظیم الهی دریافت کردند و با فرستاده خداوند وصی و فرستاده امام مهدی (ع) بیعت کردند، خوشا بحال این مؤمنین که موفق شدند در این وضیعت آشفته آخر الزمانی  حجت خداوند را
مجری:
ما همچنان منتظر تماس ها هستیم، هنوز هیچ تماسی از اتباع احمد و اتباع بهائیت گرفته نشده با ما،  ما هم منتظریم اولین تماس گرفته بشود.
استاد شریفی:
ان شاء الله که صبر مان خیلی ادامه نداشته باشد، این کلیپ که مشاهده کردید استقرار ایمان به چه هست؟ به خواب هست، استقرار ایمان به خواب است، من سؤال می پرسم آقایان اتباع احمد یک مقدار عقل تان را به کار بیندازید، اهل سنت می گویند ما خواب می بینیم برای حقانیت، حالا من ان شاء الله جلسات بعد شاید بیاورم این را، خواب های اهل سنت، جمعیت آنها هم که خیلی از ما بیشتر است،  خواب می بینند برای حقانیت ابوبکر و عمر و عثمان، و اعتقادات شان، مسیحیت می گویند ما خواب می بینیم، یهود می گویند ما خواب می بینیم، بهائیت می گویند ما خواب می بینیم، شیخیه می گوید ما خواب می بینیم، قادیانی می گوید ما خواب می بینیم، اگر استقرار ایمان با خواب است پس همه اینها چه هستند؟، تواتر آنها هم خیلی بیشتر از شما است شما ده تا خواب دیدی آنها جمعیت شان چقدر از شما بیشتر است، شیعیان هم می گویند ما خواب می بینیم، پس اینک استقرار ایمان با خواب هست این را از کجا در آوردید، یعنی اتفاقاً همین یعنی بطلان شما، چونکه دقیقاً خلاف مکتب اهل بیت دارید می روید، این آقا همه چیز را بوسیده می گذارد کنار، استقرار ایمان با خواب و جریان احمد ما هم همین گونه هستیم، خب بله به همین دلیل داریم می گوییم باطل هستید، چون در مکتب اهل بیت شما نمی توانید پیدا کنید که بگویند استقرار ایمان با خواب است، اتفاقاً امام صادق فرمود، دین خدا عزیز تر از این است که با خواب ثابت بشود، که حالا ان شاءالله در جلسات بعد باز اینها را ما مفصل تر خواهیم آورد، در خدمت استاد ارشاد هستیم.
مجری:
خیلی ممنون و متشکر جناب استاد با ما هستید هنوز؟
استاد ارشاد:
بله در خدمت تان هستیم، یک نکته ای را جلسه گذشته یک اشاره شده، اگر اجازه بدهید در ارتباط با این نکته که جنبه سیاسی بسیار خطرناک دارد برای امنیت ملی ایران، و جامعه شیعه مخصوصاً ایران، تمام اینها  به اعتقاد من بازی هست برای ایران، یعنی در سطح بین المللی بهائیت دارد کار می کن ولی عزیزان دیدند علی رغم اینکه اینها اعتقاد به این دارند که در ایران به اینها زیاد فشار آمده، اقرار خودشان هست در همین نقشه ای که من نشان دادم به عزیزان، ببینید ای نقشه مهم است به جهت اینکه دقیقاً سیستم آقای بَسوی و همان موقع هم ببینید تمام دنیا چهار جا، که آنها هم نقاط مرکزی هست، یک هندوستان هست یکی قسمتی از آمریکا است یکی سنگاپور است یکی ایران هست، در تمام دنیا کار کردند، کل دنیا را ۱۷ هزار قسمت کردند سال ۲۰۰۱، که اسم آن را گذاشتند محدوده جغرافیایی، ولی علی رغم این همه فشار در همین نقشه عزیزان می بینند خودش اقرار کرده، این گوشه نقشه را دارید می بینید، سبز یعنی بالای هزار پروژه موفق در ایران داشته به سازمان ملل گزارش کرده، و پول گرفته بابت اینها و کلی خرج کرده، و از خارج مرز ها در ایران خرج کردند و کار کردند، این هم اعتراف خود اینها است، جلسه گذشته راجع به طاهره قره العین  عزیز دلم مطلبی گفت من هم مطلبی گفتم، اما اینها را با این نکته ای که من می گویم که این نکته بسیار  خطرناک است و عزیزان باید دقت بکنند، من حس می کنم که اینها هم همین نقاط امنیتی را دارند، ببینید  در این کتاب آقای دکتر نصرت الله محمد حسینی دیگر من مستقیم از روی خود این کتاب دارم من این سند را تقدیم می کنم، می آید می گوید در میان ۱۸ تن مؤمنین اولیه یعنی همان حروف حی، به حضرت باب با نوی فاضله و شاعره جوانی بود که جناب سید کاظم رشید به او لقم قره العین داده بود وی نیز در کربلا بر اثر زیارت حضرت باب در رؤیا ایمان یافت و سپس با تلاوت، بسیار مهم است اینجا آقای شریفی من دوست دارم اینجا را اگر سندی دارید در ذهن تان این بسیار مهم است از بحث عقیدتی، یعنی بحث عقیدتی زمینه ای هست برای اقدامات سیاسی این خیلی مهم است من سند همین جمله که عزیزان دقت کنند می گوید بر اثر زیارت فلان و سپس با تلاوت کتاب مبارک قیوم الأسماء به اوج ایمان رسید کتاب قیوم الأسماء چه گفته که خانم طاهره قره العین در واقع به او خود رسید، این کتاب را خانم طاهره قره العین و کل بابی ها سال ۱۲۶۰ هجری قمری شروع کردند به تدریس کردن، تمام این کتاب آموزه های وهابی هست یعنی خود عبد الوهاب بعداً که از اینها جدا شد، ۳۰ سال عبد می گفت که منطوق بیان، ضرب أعناق، زدن سرها برای براندازی حکومت قاجار، قاجار را رجعت صفتی حکومت بنی امیه می دانستند، در همین صفحه اول خانم طاهره قره العین دقیقاً آموزه های داعشی را، آموخت با این تفسیر، یعنی این تفسیر دقیقاً همان سیستم وهابیت در عربستان که حدود ۷-۸ دهه قبل آنجا این تحقق پیدا می کرد، در این تفسیر عزیزان دارند می بینند، می گوید «یا أیها الملک» یک پادشاه دارد دستور می دهد آقای باب، یعنی هنوز از راه نرسیده این را هم طاهره به آن ایمان آورد و ایقان آورد،
«یا أیهاالمک طهر الأرض المقدسه من اهل ردل الکتاب من قبل یوم جاء الذکر فیها بغته بإذن الله العلی علی الأمر القوی الشدید»
این عربی درب و داغونی که من هم می فهمم مضحک است دیگر وای به حال عزیزان، می گوید هر کس که این کتاب را ه من آوردم رد بکند باید وجودش از روز زمین برداشته بشود و توی پادشاه باید سرش را از تنش جدا بکنی، طهر الأرض المقدسه، یعنی سیستیم بابی چه بر مبنای خواب یکی از استوانه های اساسی حروف حی که با خواب به باب ایمان آورد، وقت عقل نباشد یعنی عقل را می گیرند با مغز شویی که خواب، بله امام صادق (ع) هم روایت داریم همچین چیزی که در ذهن من هست که تو از صبح تا شب فکر آب کن، فکر  می کند شب هم  بعد از یک مدتی فکر آب به ذهنش می رسد، شما راجع به هر چیزی یک مدتی فکر بکنی بعد راجع به او خواب می بنی، اینکه دیگر اظهر من الشمس است، این حجیت نیست، اول عقل را از شما می گیرند مغز شویی می کنند به واسطه خواب دیدن و اینها، قلب شما و روح شما را تسخیر می کند آن ایمان نیست آن تسخیر درون شما است توسط فرقه، برای چه؟ که چه بشود؟ که بکشاند کف خیابان و بر علیه دولت شیعه، حالا آن موقع ناصر الدین شاه ظالم یا هر چیزی، خلاصه یک سیستم شیعه ای بود که مراجعی بودند فلانی بودند، کشور کشور شیعه بود، شیعه را باید تهی می کردند تا بتوانند سوار بشوند، و این خانم با اقدامات تروریستی یعنی با همین مطالب و مطالب دیگری که پر هست در این، من وارد آموزه های تروریستی این کتاب شوم، به واسطه همین کتاب و همین آموزه ها می آید و مدیریت ترور عموی خودش که یک حوزه علمیه عجیبی بود در زمان خودش که صالحیه، یعنی حوزه علمیه صالحیه در قزوین عموی خودش را می کشد،  یعنی خود همین بیسی  هست که روی این، این همه کار را چکار دارد می کند، که در جامعه شیعه چه اتفاقی بیفتد؟ همین اتفاقی که آن موقع می خواست بیفتد و خدا بیامرزد امیر کبیر را، جلوی اینها ایستاد و قد علم کرد، همان عمل را امیدواریم که ان شاءالله  اینها ناموفق هم بودند یعنی با اطلاع رسانی ها افرادی مثل شما اینها همان اول که دارند مغز شویی می کنند باید جلوی اینها را  گرفت، دست شما را من میبوسم آقای شریفی در این مملکت باید قبل از اینکه وضع بحرانی بشود اینها اسلحه بگیرند مثل باب و بریزند در خیابان قلعه طبرسی، اینها را که من می گویم واقعاً عنایت حضرت است که اینها می آید به ذهنم نه اینکه ما هم داریم خواب می بینیم، یعنی هشدار هست شما الآن برای چه وقت تان را گذاشتید در این زمینه؟ برای این وقت گذاشتی که الآن می شود در نطفه خفه کرد، این حرکت غیر منطقی غیر عقلانی و مغز شویانه را اما فردا مثل داستان باب که رسید به قلعه طبرسی رسید به نیریز رسید به زنجان و اتفاقات ناگوار یک عده مغز شویی شده یک عده زامبی وقتی تولید شد توسط این سیستم امنیتی شد آن وقت باید خون بدهید، الآن باید شما آنتن بدهید، الآن شما باید آنتن بدهی تا بعد خون ندهی، این خیلی مهم است، آقای شریفی که خدا خیر بدهد ایشان را سه سال است من دور تا دور ایشان را می شناسم ایشان آن جبهه را دارد، ما هم یک تنگه احدی را این طرف داریم در ارتباط با بهائی ها الآن وقتی  روشنگری بشود طرف بر می گردد دیگر اصلاً نمی ماند در نطفه خفه می شود، اما فردا اگر به دادش نرسی آنتن ندهی کمک نکنی به این شبکه و این اطلاعات پخش نشود، و افراد متوجه نشوند و فریب بخورند، خب فردا اینها ساکت می نشینند؟ و سفت که شد می روند و می گویند یا طهر الأرض المقدسه عین همین، خون بریز و فلان کن، حالا نمی دانم اینها این کارها را مثل اینکه کردند، می رسد به آن نقطه
استاد شریفی:
آقای ارشاد موضوع جلسه بعد مان که شروع کنیم از خواب بیاییم بیرون همین بحث تکفیر  اشتراک بین بهائیت و احمد، چون این چیزهایی که آقای ارشاد گفت دقیقاً در جریان احمد هم این اتفاق افتاده است، حالا اینها را از جلسه بعد بفرمایید، اصلاً موضوع تکفیر باشد آقای ارشاد رفت به آن سمت، یک کلیپ دیگر هست کلیپ شماره دو این را پخش کنید چون ربط پیدا می کند به به حرف آقای ارشاد و موضوع ما تکفیر کسی که معتقد به خواب برای اثبات حجیت خدا نباشد، یعنی از همینجا هم رسیدیم دوباره به اینکه آقا مؤمن نیستند کافر هستند؛ کلیپ شماره دو را ببینیم.
کلیپ:
کسانی که رؤیا صادقه نمی بینند و یا اصولاً رؤیای صادقه را تکذیب می کنند اینها ایمان ندارند، اینها کلام خداوند را تکذیب می کنند،؛ کسانی که رؤیا صادقه نمی بینند و یا اصولاً رؤیای صادقه را تکذیب می کنند اینها ایمان ندارند، اینها کلام خداوند را تکذیب می کنند،
استاد شریفی:
در این کلیپ دوتا نکته بود، کسانی که رؤیای صادقه ندارند ایمان ندارند چون می خواهد بگوید ما گفتیم خواب می بینیم پس مؤمن ما هستیم، کسی که رؤیای صادقه نمی بیند اصلاً ایمان ندارد و از دایره ما خارج است، و کسی که رؤیای صادقه را تکذیب کند هم خدا را تکذیب کرده، حالا اولاً اینکه ما اصل رؤیای صادقه را تکذیب نکردیم، اما قسمت اولش را کار دارم که ان شاء الله از جلسات بعد با آقای ارشاد بیایم در فضای تکفیر ببینیم جریان احمد، من جریان احمد را می گویم استاد هم جریان بهائیت را که اینها آمده اند برای کشتار و برای تخریب اسلام شیعی، حالا جلسه بعد مفصل این را تخریب می کنم،  اما یک نکته ایشان گفت که کسی که رؤیای صادقه نمی بیند کافر است و مؤمن نیست، کتاب رؤیا در مفهوم اهل بیت کتاب برای جریان احمد، سراسر تناقض و تعارض برای این است، روای آورده صفحه ۱۶، بعد می رویم صفحه ۱۷، می گوید شخصی بود شیعه امام کاظم بود قبل از اینکه شیعه بشود اهل سنت بود زمانی که اهل سنت بود رؤیای حسنه و خوب می دید خواب های خوبی می دید، مستبصر شد شیعه شد تمام رؤیاهایش قطع شد دیگر خواب نمی دید آمد پیش امام صادق شکایت کرد که من دیگر رؤیای صادقه نمی بینم خواب خوب نمی بینم چه هست؟ امام صادق به او گفت که مؤمن چون در ایمانش راسخ گردد دیگر رؤیا نمی بیند، احمد هم می گوید، رؤیایی که مقیاس درجۀ ی کمال بوده  و انسان می توان کمال خورد را در آن ببیند می تواند برداشته و رفع شو و دیگر انسان آن را نمی بیند، در صورتی که انسان در ایمان و علم ثابت قدم و استوار گردد همانطور که در حدیث شریف آمده؛ کار به حدیث ندارم نمی خواهم اصلاً تحلیل کنم حدیث را چون احمد به آن استدلال کرده از باب الزام آوردیم، پس کسی که مؤمن هست رؤیای صادقه نمی بیند این آقا می گفت که کسی که ؤیای صادقه نبیند اصلاً مؤمن نیست کافر است، شما می گویید ما رؤیای صادقه می بینیم؟ شما شیعیان رؤیای صادقه نمی بینید، یک اولاً به خدا اشکال وارد است که این ابزار هدایت را برای ما نفرستاده دو این نشان می دهد طبق این روایت و حرف احمد اصلاً مؤمن ما هستیم شما مؤمن نیستید، چون کسی که مؤمن نیست رؤیای صادقه می بیند کسی که مؤمن هست رؤیای صادقه نمی بیند، خب اینها را چکار می خواهید بکنید، از این تعارضات و تناقضات در کتب احمد پر هست چون وقت نیست دیگر من بحث را تمام کنم ان شاءالله در جلسه بعدی در خدمت استاد ارشاد اشتراک دیگری بین بهائیت و احمد آن هم تکفیر غیر اتباع این دو جریان.
مجری:
احسنتم خیلی ممنون و متشکرم جناب استاد آقای شریفی همچنین تشکر می کنم جناب حسن ارشاد که با ما همراه بودند و همچنین شما بینندگان و همراهان همیشگی برنامه مهدی یا ان شاء الله تا برنامه آینده که بازهم در خدمت شما باشیم شما را به ایزد منان می سپارم از جناب استاد ارشاد هم تشکر می کنم و از ایشان خدا حافظی میکنم، والسلام علیکم و حمه الله و برکاته.
برنامه بعدی :
2 نظرات
  1. رضایی رافضی می گوید

    درود خداوند بر استاد ارشاد مومن و عزیز

    1. حسن ارشاد می گوید

      ممنون

نظر شما در مورد این مطلب :

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.