ممنوعیت تبلیغ اسرائیلیها: دلیلی دیگر بر باور و دین نبودن بهائیت
بخش پانزدهم مقاله ی معرفی تشکیلات بهایی برای اندیشمندان ایرانی
یکی دیگر از دلایلی که ثابت میکند بهائیت، دین و باور نیست، قانون عدم تبلیغ اسرائیلی ها است؛ بهائیان حق ندارند کسی که شناسنامه اسرائیلی دارد را مورد تبلیغ و جذب در تشکیلات بهائی نمایند حتی اگر آن فرد مسلمان، مسیحی، بودایی، زرتشت، یا هر باور دیگری که داشته باشد.
یکی دیگر از دلایلی که ثابت میکند بهائیت، دین و باور نیست، قانون عدم تبلیغ اسرائیلی ها است؛ بهائیان حق ندارند کسی که شناسنامه اسرائیلی دارد را مورد تبلیغ و جذب در تشکیلات بهائی نمایند حتی اگر آن فرد مسلمان، مسیحی، بودایی، زرتشت، یا هر باور دیگری که داشته باشد.
به این نکته بایستی دقت شود. مهم اسرائیلی بودن است نه باور! کسی که شناسنامه اسرائیلی داردممنوع است مورد تبلیغ قرار داده شود! این فرد هر باوری که داشته باشد و هر جایی از کره زمین که باشد، از نظر قوانین تشکیلات بهائی، ممنوع است یک اسرائیلی، تسجیل شده و به عضویت تشکیلات بهائی درآید.
و این موضوع از نکات بسیار مهم است. چراشناسنامه فرد ملاک قرار میگیرد نه باور او. اگر اسلام و مسیحیت و سایر باورها، از دیدگاه بهائیت منسوخ شدهاند و بایستی همه مردم دنیا به آخرین دین الهی هدایت شوند، چرا برای افراد دارای شناسنامه اسرائیلی، استثنا وارد میشود؟ اگر بهائیت به ادعای خودش یک امر الهی است، چرا یک اسرائیلی مسلمان یا مسیحی نباید بهایی شود؟
پاسخ روشن است! چاقو هیچ گاه دستهی خودش را نمیبُرَد. چون اسرائیل میداند قصه چیست. در اوایل مقاله و در بخش “اسرائیل، مدیون اقدامات بهائیت”، ثابت شد یهودیان، املاک خود در فلسطین را از بهائیان خریداری کردهاند و بهائیان از نقشهی اشغال فلسطین توسط اسرائیل به خوبی مطلع بودند. یعنی ریشه و نطفهی اسرائیل به کمک بهائیان در فلسطین کاشته شد. بهائیان، واسطه و کارگزار اسرائیلیها بودند.
در بخشهای بعدی مدارکی تقدیم حضور گردید که رابطهی ناگسستنی بهائیت و اسرائیل را به اثبات رساند و ثابت شد این درخت در برگ و بار هم به هم تنیدهاند. لذا نیازی نیست یک بهائی، اسرائیلی را مورد تبلیغ قرار دهد. چرا که یک بهائی، سرباز اسرائیل است. آن کسی که باید گوش به فرمان باشد، فرد بهائی است.
ممنوعیت تبلیغ اسرائیلیها توسط تشکیلات بهائی هم در پیامهای بیت العدل آمده و هم آن قدر روشن است که حتی در کتابهای خاطرات نیز آمده است. به علت وجود قانون عدم تبلیغ اسرائیلیهاست در این عالم، اسرائیلی بهائی وجود ندارد. زیر بهائیان سربازان اسرائیل بوده و هستند؛ از پیدایش تا کنون!
روشنترین و محکمترین مدرک در اثبات وجود قانون ممنوعیت تبلیغ اسرائیلیها، پیامهای بیت العدل است. به عنوان مثال در ترجمه پیام تاریخ ۲۳ جولای ۱۹۹۵ بیت العدل این قانون مورد اعتراف قرار گرفته است:
دوست عزیز بهائی
بیت العدل اعظم الهی ایمیل شما را در تاریخ ۲۹ جون ۱۹۹۵ دریافت کرد که در آن از ما تقاضای پاسخ شده بود.
شما درباره ی قانون عدم تبلیغ اسرائیلیها با توجه به شرایطی که تماسی با یک اسرائیلی از طریق گفتگوی اینترنتی برقرار کردید، سؤال نموده بودید. بیت العدل از احبا نخواسته که با اسرائیلیها ارتباط نداشته باشند. وقتی شما میفهمید که شخصی که با وی در ارتباط هستید اسرائیلی است، میتوانید ارتباط دوستانهی خود را با وی ادامه دهید، اما نباید وی را در مورد امر بهائی تبلیغ نمائید. اگر او قبلاً و از طریق دیگری به امر مبارک علاقهمند شده است و به دنبال یافتن اطلاعات بیشتری است، شما باید وی رابه دفاتر مرکز جهانی بهائی در حیفا ارجاع دهید.
به جهت اطلاع شما بیان میشود که مردم در اسرائیل به اطلاعات صحیحی در مورد امر بهائی شامل تاریخ و قوانین و تعالیم دسترسی دارند. کتابهایی که دیانت بهائی را مورد توجه قرار دادهاند، در کتابخانههای اسرائیلیافت میشوند. ضمناً از زیارت اماکن مقدسه توسط اسرائیلیان نیز استقبال میشود. همان گونه که به جهت صیانت از قانونی که با جدّیت و مؤکّداًاز زمان حضرت بهاء الله اجرا شده است، بهائیان امر بهائی را در اسرائیل تبلیغ نمیکنند، به همین صورت نیز امر بهائی برای اسرائیلیهایی که در خارج اسرائیل زندگی میکنند و تمایل به بازگشت به اسرائیل دارند، تبلیغ نمیشود. زمانی که اسرائیلیها در مورد امر مبارک سؤال میکنند، سؤالاتشان پاسخ داده میشود، اما این به صورتی انجام میشود که صرفاً اطلاعات صحیحی داده شود و نه اینکه تمایل بیشتری در آنان به امر مبارک ایجاد کند.
با تحیّات ابدع ابهی (ترجمه پیام تاریخ ۲۳ جولای ۱۹۹۵ بیت العدل)
علاوه بر پیامهای بیت العدل، در صفحات ۲۰ و ۷۷ کتاب باغبانان بهشت خدا که تصاویر آنها به ترتیب در شکل ۲۱ و شکل ۲۲ ارائه گردیده، بهائیان حق تبلیغ در اسرائیل را نداشته و نمیتوانند فردی که اسرائیلی باشد را تبلیغ نمایند و اساسا چیزی به نام بهائی اسرائیلی وجود ندارد.
با دقت در این جملات، سوالات زیر، ذهن انسان را به شدت به خود مشغول میکند: “بعدها دانستیم که دولت اسرائیل پس از تشکیل، با کمال میل بهائیان را که از سالها قبل در فلسطین بودند در سرزمین خود پذیرفته و در مقابل، آنها حق تبلیغ سکنه این کشور را ندارند. بنابراین در اسرائیل، بهائی اسرائیلی نخواهید یافت. … همان طور که میدانید در اسرائیل، بهائی اسرائیلی وجود ندارد.”
اگر تشکیلات بهائی یک دین و آئین الهی است و برای هدایت بشریت آمده، چرا حاضر نیست اسرائیلیان را هدایت کند؟ چرا باید مردمی که تشکیلات بهائی در قلب کشور آنها قرار گرفته، از هدایت الهی محروم باشند؟ بهائیانی که ادعا میکنند بهائیت یک دین و آئین برای هدایت بشر است و قصد دارند امر الهی و آئین بهائی را در همه جای دنیا گسترش دهند، چرا خانهی خود را هدایت نمیکنند؟! چرا خانهای که در آن زندگی میکنند و از امکانات آنجا استفاده میکنند را از فیض هدایت جناب بهاءالله محروم میدارند؟!
این حقیقتِ روشن نشان میدهد تشکیلات بهائی و بهائیت به هیچ وجه یک عقیده و باور نیست. اگر بهائیت یک عقیده و باور بود، نباید کسانی که بیشترین خدمت به این آئین میکنند را محروم نمایند.