بزرگترین و زشتترین خیانت تشکیلات بهایی : دروغ و انکار هدف اصلی
بخش سیزدهم مقاله ی معرفی تشکیلات بهایی برای اندیشمندان ایرانی
بزرگترین و زشتترین خیانت تشکیلات بهایی :
دروغ و انکار هدف اصلی
یکی از بزرگترین خیانت و از جملهی زشتترین رویکردهای تشکیلات بهایی و بهائیان در تبلیغات، دروغ و انکار هدف اصلی در فعالیتهای توسعه منابع انسانی است. با وجود این که تمامی این نقشهها به تصریح و اعتراف بسیار روشن پیامهای بیت العدل، فقط و فقط با هدف دخول افواج و توسعه منابع انسانی تشکیلات بهائی و افزایش جمعیت بهائیان صورت میگیرد تا به حکومت بهائی دست پیدا کنند، لکن اگر از بهائیان سوال شود آیا شما به دنبال حکومت هستید، به شدت این موضوع را انکار میکنند.
مبلغین و فعالان تشکیلات بهائی هیچ گاه به مخاطب خود نمیگویند هدف آنان توسعه منابع انسانی و افزایش جمعیت با هدف طی کردن مراحل پروتکل هفتگانهی شوقی برای رسیدن به حکومت است. بلکه به دروغ ادعا میکنند تشکیلات بهایی نه تنها به دنبال تشکیل حکومت دینی نیست، بلکه از فعالیتهای سیاسی نیز بسیار بیزار هستند.
برای اثبات دروغ به این بزرگی، از سخنان رهبران خود در این زمینه نیز مایه میگذارند؛ به عنوان مثال سخنانی از جناب بهاءالله یا عبدالبهاء را ارائه مینمایند که بهائیان به شدت از مداخله در امور سیاسی منع شدهاند. کافیست یک جستجوی بسیار ساده با عبارت مداخله سیاسی در سایت کتابخانه بهائی صورت پذیرد. دهها مدرک و سند از سخنان رهبران تشکیلات بهائی برای مخاطب ارائه مینمایند که مداخله در امور سیاسی بر اساس دستورات پیغمبرمان برای بهائیان به شدت ممنوع بوده و این تهمتی است که به بهائیان نسبت میدهند و واقعیت ندارد.
به عنوان مثال جناب عبدالبهاء در صفحهی ۷۲ جلد چهارم کتاب مکاتیب حضرت عبدالبهاء که تصویر آن در شکل ۱۸ آمده چنین مینویسد: حزب الله ابداً در امور سیاسیه مداخله ننمایند به نص قاطع ممنوعند و هر نفسی از این طایفه در امور سیاسی مداخله نماید باید دیگران از او دوری جویند بلکه تبری نمایند … ولی به نص قاطع مامور به آنند که در هر مملکتی که هستند به حکومت آن مملکت در نهایت صدق و امانت باشند و در این خصوص نصوص متعدده سخن جناب عبدالبهاء در کنار پروتکل هفتگانهی جناب شوقی، چه چیزی را ثابت میکند؟
آیا دخالت در سیاست در تشکیلات بهایی ممنوع است یا هدف تشکیلات بهائی رسیدن به حکومت جهانی است و تمامی نقشهها و طرح بر محور پروتکیل جناب شوقی تنظیم میشود؟! آیا ممنوعیت دخالت در سیاست را باید باور کرد یا هدف قرار دادن رسیدن به حکومت جهانی بهائی؟!
آیا بهائیان در هر مملکت در نهایت صدق و امانت با حکومت هستند یا برای خود حکومت مستقلی قائل هستند که حاکان آن حکومت از اسرائیل منصوب میشوند؟! آیا هیئت یاران نسبت به حکومت ایران، صدق و امانت را رعایت کرده است؟! آیا به حاکمیت ایران گفته است که به دنبال براندازی حکومت است؟!
همان گونه که جناب عبدالبهاء نیز در این متن اعتراف میکند، دهها دستور مشابه همین دستورات بالا در متون و نصوص بهائی وجود دارد. چرا بهائیان و تشکیلات بهائی حتی به یکی از این دستورات عمل نمیکنند؟!
چرا بیت العدل به عنوان مرجعی که بیشترین پایبندی را به دستورات جناب بهاءالله و عبدالبهاء دارد، حاضر نیست به این دستورات عمل کند؟!
این موضوع نشان میدهد هیچ اعتقاد و باوری در میان نیست! اگر بهائیان، به این سخنان به عنوان دستورات بسیار مورد تاکید و مهم پیامبرش نگاه میکردند، به هیچ وجه کوچکترین قدمی بدون اجازهی حکومتها برنمیداشتند.
یک عمر بدی کردی و دیدی ثمرش را خوبی چه بدی داشت که یک بار نکردی
صداقت و راستی چه مشکلی دارد که تشکیلات بهایی حاضر نیست یک بار آن را بیازماید؟!
بر خلاف دهها مدرک و سندی که بهائیان را از دخالت در امور سیاسی منع کرده، صدها مدرک مثل پروتکل هفتگانهی شوقی، وجود دارد بهائیان را مامور به گرفتن حکومت کرده است. تمامی نقشههایی که بیت العدل بر اساس پروتکل جناب شوقی تنظیم و ابلاغ میکند، فقط و فقط با هدف طی کردن عصر تکوین و رسیدن به حکومت، طرحریزی و به اجرا گذاشته شده است. یعنی دقیقا به دنبال گرفتن حکومت، آن هم از نوع دینی هستند و به دروغ این هدف اصلی و استراتژیک را انکار می کنند.
بهائیان هیچ گاه به مخاطبی که به دنبال جذب و عضویت او در سازمان خود هستند نمیگویند هدف اصلی این تشکیلات بهایی از این فعالیتها چیست. جلسات دعا، حلقههای مطالعاتی، فعالیتهای زیست محیطی، اقتصادی و … فقط و فقط یک پوشش است.
اگر در جلسات دعا از بهائیان سوال شود آیا شما به دنبال حکومت هستید؟ به شدت این موضوع را انکار مینمایند. در واقع بهائیان برای ورود به فاز تبلیغ، ابتدا از ابزارهایی مثل اقدامات اجتماعی استفاده میکنند. با بهانهی فعالیتهای اجتماعی، پروسهی خود را شروع میکنند و ادعا میکنند جامعه را باید بسازیم. در حالی که منظورشان جامعهسازی بهائی است نه اصلاح جامعهی موجود.
بعد از تشکیل سمنهای اجتماعی، در لابلای فعالیتها، ضمن شناسایی افراد مستعد، از آنان دعوت به عمل میآید تا جلسات آموزشی، دعا، روحی و … شرکت نمایند. و در این جریان هم هیچ سخنی از رویکرد رسیدن به حکومت به میان نمیآورند. بلکه ماهیت فعالیتها را فرهنگی معرفی مینمایند.
حال آن که پروتکل هفت گانهی جناب شوقی، محور تمامی برنامههای تشکیلات بهایی برای رسیدن به حکومت است. بیشک این رفتار بهائیان از بزرگترین مصادیق کلاهبرداری به حساب میآید. در جلسات دعا، سخن از باور و عقیده و فکر مینمایند و خود را دین و اندیشهای جدید معرفی میکنند در حالی که تنها هدف این برنامهها به اعتراف صریح و روشن پیام بیت العدل، فقط و فقط توسعه منابع انسانی بهائی برای تشکیلات بهائی است و باور و عقیدهای در کار نیست.
زشتی و ناجوانمردانگی کار در این است که سرباز اسرائیل باشد و هدفش رسیدن به حکومت دینی، ولی مخاطب را به اسم جلسه دعا، حلقههای مطالعاتی، فعالیتهای زیست محیطی، خدمات بشر دوستانه، خدمت به نوع بشر و … جذب کند و هیچ گاه هدف نهایی از جذب افراد که براندازی حکومت و رسیدن به حکومت بهائی است را مطرح ننماید.
همین که دهها سند از رهبران تشکیلات بهایی در تناقض با هم وجود دارد، گواه روشن دیگری بر دین نبودن و اثبات بطلان ادعای پیامبری جناب بهاءالله است.
این که در دهها موضع تصریح کردهاند بهائیان حق دخالت در سیاست را ندارند و بهائیان حق ندارند کوچکترین فعالیتی بدون اذن و اجازه حکومت داشته باشند ولی در صدها مدرک و سند دیگر، نقشهها و طرحهای مدوّن برای براندازی حکومتها و رسیدن به قدرت ارائه نمودهاند، نشان میدهد جناب بهاءالله به هیچ وجه نمیتواند پیامبر باشد و بهائیت نیز دین نیست. پیامبران خداوند متعال هیچ گاه دروغ نمیگویند! کلاهبرداری نمیکنند!