بهاء الله و اتهامات جنسی به منتقدینش

یکی از مغلطه های مسلم حمله به شخص است که در روال عادی آثار بهایی با آن مواجه هستیم

توضیح این اسناد در فیلم :

در سخنان بهاء الله مخصوصا در استدلالیه هایی مانند کتاب بدیع خطاب به امام جمعه اسلامبول سید مهدی گیلانی مدام از مغلطه حمله به شخص استفاده شده است در این مقال غفط به طرح اتهامات جنسی بسنده می کنیم

اتهامات جنسی بهاء الله به برادر خویش ( رهبر پیروان باب )

سبب اعظم کدورت جمال ابهى از میرزا یحیى و الله الذى لا اله الاّ هو این بوده که در حرم نقطه اولى روح ما سواه فداه تصرف نمود با اینکه در کلّ کتب سماوى حرام است و بى شرمى او بمقامى رسیده که مخصوص زوجات خود را در مکتوبات خود حرام نموده مع ذلک دست تعدى و خیانت بحرم مظهر ملیک علام گشوده فافّ له و لوفائه و کاش بنفس خود قناعت مینمود بلکه او را بعد از ارتکاب خود وقف مشرکین نمود ( بدیع – ۳۷۹

زنا کننده با همسر دوم باب

نفوس زانیه که در اصل حرم عزّ صمدانیه خیانت نموده اند و دیگر چه ارتکابات شنیعه که بآن عامل گشته که والله الذى لا اله الاّ هو که قلم از ذکرش حیا مینماید مع ذلک نسبت حق باین نفوس داده و بحق نسبت ظلم راجع کرده حال ما بى انصافیم و شما با انصاف کتاب مستیقظ را بخوان که در آن کتاب مرشدت میرزا یحیى فتوى بر دم جمیع نفوس مقدسه داده ( بدیع ۸۷ )

زنا با باکره ها و زنان مردم

حال از معرض بالله مرشدت بگو که در این امر بر او چه وارد شده مسلّم است که لازال باکل و شرب و تصرف در ابکار و نسآء ناس مشغول بوده و اعمالیکه والله خجلت میکشم از ذکرش مرتکب بعد از فسادى که در ارض طا نمود منهزم گشته بعراق آمده و در بیت ایشان وارد شد . ( بدیع  ۳۱۲  )

بکار بردن جملات حمیر (خر) – مزخرف و … زنا با همسر باب توسط روسای بابیه

غایت فضل رؤساشان آنست که ظهوریکه بیان بشارهً له نازل شده این حکم محکم را انکار کرده‌اند و در حرم رحمانی که در کلّ کتب حرام بوده خیانت نموده‌اند و حرف ثالث مؤمن بمن یظهره اللّه را شهید نموده و آنقدر بیشرمند که با این افعال قبیحه منکره اعتراض باین ظهور نموده که هنوز حکم بیان ثابت نشده ظهور جائز نه  ملاحظه کنید چقدر ناس را حمیر فرض گرفته‌اند بفعل ناسخ جمیع احکام محکمه و آیات متقنه بیانند و بقول مینویسند لا تأکل البصل ولا تشرب الدّخان و بمقرّیکه صد هزار شریعت بامر او محقّق شده و جاری گشته اعتراض نموده و کافر شده‌اند و چه قدر بی بصیرتند این خلق که گوش بمزخرفات آن نفوس داده و میدهند و معاذیری که اعظم از عصیآنست از آن نفوس شنیده و پذیرفته‌اند. (اقتدارات بهاءالله ۴۹

===

در کتاب بدیع در صفحه ۸۸ بهاءالله خطاب به بابیان نموده و می گوید: « تجاوزتم عن حدودکم الی أن تصرّفتم فی حرم الله و ارتکبتم ما ظهرت الصیحه بین السموات و الارض و لکن انتم لاتسمعون و کذلک نهیناکم عن التصرف فی اماء الناس ثم نسائهم و کذلک عن سفک الدماء وانتم بذلک قُمتم علیّ بالاعراض و فعلتم ما لافعله المشرکون » آه. یعنی ( شما از حدود خودتان تجاوز کردید تا درجه ای که به حرم خدا (یعنی زن سید باب) دست درازی نمودید و کاری کردید که فریاد بین آسمان و زمین بلند شد و لکن آ‌ن فریاد را نمی شنوید. هم چنین ما شما را نهی کردیم از دست درازی به خدمت کارهای مردم بعد از دست درازی به زن های مردم و هم چنین از خونریزی و آدم کشی شما را نهی کردیم و شما گوش نکرده و بر من اعتراض نمودید و کردید کارهایی را که مشرکین نکرده اند. )

====

در ص ۵۲ کتاب اقتدارات می گوید: « رؤسای بیان از خوف جان مستور و با نسوان معاشر بودند »

===

ص ۳۱۳ بدیع می گوید: « لازال به أکل و شُرب و تصرّف در ابکار و نساء ناس مشغول بوده و اعمالی که والله خجالت می کشم از ذکرش مرتکب »

===

نظر شما در مورد این مطلب :

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.