تطهیر نمایی بی بی سی از چهره سازمان بهائیت و القاء باور بودن آن

تمام تلاش کریمی تطهیر تحرکات سازمانی بیت العدل برای اشغال سرزمین

نقد تصویری :

با توجه به اتفاقات اخیر مخصوصا اقدامات گسترده تشکیلات بهایی در راستای تحقق نقشه نه ساله و تقابل دقیق و هوشمندانه جمهوری اسلامی با مجریان این برنامه و القاء آیین و باور بودن بهائیت و به گونه ای جلوه دادن تعارض نظام ایران با باور بهایی قصد بی بی سی به مدد تشکیلات بهایی وارد شدن و تنفس مصنوعی دادن به پیکر بی جان این سازمان است زیرا دیگر نمی توان ماهیت سیاسی و حرکت بیت العدل در راستای نظام سلطه را کتمام کرد

متولیان این شبکه و جناب کریمی بهتر نبود بجای مباحث حاشیه ای به پاسخ این سوالات می پرداختند ؟

۱ – آیا بهائیت آئین است یا سازمان ؟

۲ – آیا صحت دارد کسی که با طی مراحل گزینشی بیت العدل زیر نظر نهادهای امنیتی و اطلاعتی بیت العدل طی شود و بعد از در خواست وی پس از تحقیق بیت العدل مورد تایید قرار گیرد به وی بهایی و باورمند می گویند ؟

۳ – آیا در صورت مثبت بودن پاسخ فوق اطلاق وصف بهایی بر یک فرد حکایت از شخصیت حقوقی وی می کند یا حقیقی ؟

۴ – هدف از تاسیس سازمان چیست ؟

۵ – آیا رابطه بیت العدل با اعضای تسجیل شده خود در کشورها رابطه حقوقی و سیستماتیک است یا رابطه رهبری دینی و معنوی ؟

۶ آیا بیت العدل که مستقر در اسرائیل است نوع تعامل  اجزاء سازمانهایش با اسرائیل و وضعیت ثبت در نهاد های اداری اسرائیل مختصاتش چه  روشن است لطفا دقیق توضیح دهید ؟

۷ – مثلا آیا موسسه بین المللی دار التبلیغ به عنوان یک سازمان بین المللی از منظر نهادهای حاکمیت اسرائیل برا قانونی بودن فعالیتهای خود چه مراحل اداری را در این کشور طی کرده است و ملزم به رعایت چه نکاتی می باشد ؟ همین سوال در مورد حدود ۲۸ سازمان و موسسات دیگر تشکیلات بهایی نیز در اسرائیل مطرح است

۸ – با توجه به قانون اساسی بیت العدل مصوب ۱۹۷۳ واقعیت دارد که با تصویب این مفاد رسما حکومت جهانی بهایی را تشکیل داده است و تمام افراد بایی در سایر کشورها شهروندان این کانون قدرت در اسرائیل محسوب می شوند ؟

۹ – آیا این ادعا که تمام محافل ملی حکومت موازی در کشور خود هستند و بر مبنای پیام سال ۲۰۰۱ خطاب به مشاورین قاره ای حکومت بیت العدل به محافل و شورای منطقه ای در هر کشور تفویض شده صحت دارد یا خیر ؟

۱۰ – آیا صحت دارد عملا از سال ۱۹۱۶ اولین نقشه جهانی بهائیان به زعامت عبد البهاء موسوم به نقشه های ملکوتی یا الواح ملکوتی برای رسیدن به حکومت جهانی بهایی طراحی و اجرا گردید ؟

۱۱ – آیا این ادعا که در ادامه نقشه فوق تا کنون ۱۷ نقشه طراحی شده است صحت دارد ؟

۱۳ – مختصات پروتکل هفتگانه شوقی  بر مبنای پیام ۱۹۵۲ و ۱۱۰ بدیع و رضوان ۱۳۳۲ از سوی شوقی خطاب به تعدادی از محافل من جمله ایران صادر شد چه بود ؟

۱۴ – آیا صحت دارد این پروتکل مراحل رشد تشکیلات بهایی در یک کشور از حالت جنیتی و نوزادی تا مرحله بلعیدن حکومت و ادغام نظام اداری تشکیلات بهایی در سازمانهای حاکمیتی و تصرف آنها را شامل می گردد ؟

۱۵ – در صورت مثبت بودن سوال فوق آیا کشورها از این اقدامات و تحرکات آگاه هستند ؟

۱۶ آیا از منظر حقوق بین المللی و محفوظ بودن حق تعیین سر نوشت هر ملت توسط اتباع آن کشور نهادهای فرامنطقه ای مدیریت این اقدامات را بر عهده داشته باشند در تعارض نمی باشد ؟

۱۷  – آیا بر مبنای چهارمین نقشه که توسط شوقی به یاری موسسه فخیمه ایادیان امر در سطح جهانی اجرا شد که از سال ۱۹۵۳ که ۵ سال از تاسیس رژیم اسرائیل می گذشت و تا سال ۱۹۶۳ ادامه داشت ( موسوم به نقشه ده ساله ) با حکومت اسرائیل هماهنگ بودند یا بدون اطلاع این حکومت بزرگترین تحرکات در سطح بین المللی صورت پذیرفت ؟

۱۸ – اگر مقدور است نقشه ها مطالب زیر را تبیین بفرمایید :

  • اهداف نقشه چیست ؟ ( آیا اینکه هدف از نقشه رسیدن به مرحله ششم از پروتکل هفتگانه محفل ملی و اشغال سرزمین و کسب قدرت است صحت دارد یا خیر ؟
  • ارکان نقشه چیست ؟
  • اقدامات اطلاعاتی برای کسب مختصات سرزمینهای هدف و ارسال آن به محل طراحی نقشه بر عهده چه نهادی می باشد ؟
  • آیا کشورهای که این نقشه ها در آنحا تحقق می یابد اعم از قرائت منطقه و اجرای نقشه بر مبنای آن مطلع هستند ؟
  • بر مبنای نقشه های موجود در اوامر سازمانی بیت العدل طی نقشه های ۲۵ ساله از ۱۹۹۶ الی ۲۰۲۱ – نماد رشد یک و دو و سه چیست

۱۹ – بر مبنای پیام سال ۲۰۰۱ بیت العدل مغهوم محدوده جغرافیایی را توضیح دهید

۲۰ – آیا اینکه برای رسیدن به اهداف نقشه که طی پروتکل هفتگانه شوقی در عصر تکوین و طی پروسه اشغال سرزمین و تصرف حاکمیت هر کشوری می باشد صحت دارد تمام جهان را به هفده هزار محدوده جغرافیایی تقسیم کرده ایید ؟ مثلا هندوستان ۱۵۸۰ کلاستر ؟

۲۱ – آیا جزء اهداف نقشه ۲۵ ساله تا ۲۰۲۱ تحرکات و تصرف ۵۰۰۰ محدوده جغراقیایی نبود ؟

۲۲ – چرا در پیام رضوان ۲۰۲۱ گزارش دادید که به ۴۰۰۰ هدف نائل شدید و ۱۰۰۰ محدوده متحقق نگردید ؟

۲۳ – اهداف طراح و مجریان نقشه نه ساله چیست ۲۰۲۱ الی ۲۰۳۰ چیست و صدها سوال دیگر

در ارتباط با اصل این برنامه نیز لطفا به سوالات زیر پاسخ دهید :

۱.دروغ اول . فارسی صحبت کردن باعث سرور و مسرت است
۲. توهین به دیگر ادیان . ادیان دیگر منسوخ شده و قدیمی اند . به درد نخور و غیر جهانی اند
۳.لفظ دیانت یک دروغ است . بهایی تشکیلات است
۴. بهائیت مدرن نیست ، پس رفته و بازگشت به جاهلیت است
۵.آخرین دین بودن بهائی
۶. تمامیت خواه نبودن بهائیت
۷. همزیستی و سازگاری با دیگر ادیان ، فرهنگ ها و اقلیت ها
۸.آخوند ندارد
۹. دموکراتیک است
۱۰ . اشاره نکردن به سازمانی بودن و فرمالیته بودن و جنینی بودن انتخابات تا انتصبات

۱۱. سرکوب گری به نبودن افراد کاریزماتیک تعبیر شد

۱۲. اداره جامعه توسط نهاد ها ی دموکرات است ! مکتوم نگه داشتن سیستم انتصابی

۱۳. ادعای وارد شدن به عصر جدید معنویت ! اصلا یعنی چه ؟
۱۴ . ادعای اولین بودن در فهمیدن ورود بشر به عصر جدید
۱۵.بازیابی معنوی فقط توسط بهائیان بیان شده است
۱۶ . تساوی حقوق زن و مرد
۱۷ . شعر زدگی و کلی گویی در مورد عصر جدید معنوی
۱۸ .تکرار واژه دموکراتیک
۱۹.نسبی بودن حقیقت در بهائیت
۲۰مشورت
۲۱ . رسیدن به حقیقت از طریق مشورت
۲۲. کتمان نظام فاشیستی بهائی

۲۳ . ادعای به حقیقت تام نرسیدن

۲۴. صباحی بهاء اله را به عنوان یک پیامبر پیش فرض می گیرد !
۲۵ . تبلیغ و تطهیر ضمنی بهائیت توسط صباحی
۲۶ . فرمالیته بودن برنامه از آغاز سخن صباحی
۲۷ . اطلاع نداشتن صباحی از تشکیلاتی بودن بهائیت
۲۸ . صحبت های هر دو کارشناس در راستای منافع بیت العدل مبنی بر پوشاندن وجهه دینی بیت العدل و بهائیت و تخرکات مذهبی و دینی آن است

۲۹. بی اطلاعی صباحی از غایت تشکیلات بهائی که همان حکومت جهانی است

۳۰ . صباحی به عنوان منتقد ، تمام حرف ها و پروپاگاندای تشکیلاتی بهائی را به عنوان نقد به کار می برد .او می گوید بهائیت آئیین دین داری نیست ، آئین دین ورزی است .

۳۱. در دقیقه ۱۱ صباحی عبارات تبلیغی بهائیان در حین اجرای طرح های غیر قانونی توسعه سازمان بهائیت در اسرائیل را به کار می برد .
(دین به عنوان ابزار برای طرح زندگی اجتماعی متفاوت )

۳۲ . صباحی ادعا می کند دو مورد قبلی در ادیان قبلی نبود است . این یک دروغ بزرگ است .

۳۳. صباحی به دروغ می گوید باب مبدع این دیدگاه و راهبرد از دین به عنوان ابزار بوده است . گذشته از تبلیغی بودن این مطلب وی اشاره ای به سرنوشت و طول فوق کوتاه آئین بابی نمی کند .

۳۴. اشاره نکردن صباحی به دست أورد های تروریستی بابیان ، تطهیری است بر تشکیلات مافیایی- اقتصادی بهائیان

۳۵ .دقیقه ۱۲ . کریمی در مورد ماهیت نقد صباحی می پرسد ؟!
صباحی دوباره حرف های تکراری مبلغان بهائی برای توجیه نداشتن طبقه آخوند ، روحانی را مثل طوطی تکرار می کند!
گویا صباحی آمده تا ساحت بیت العدل را از ننگ چرکین دخالت در اقتصاد ایران ، مافیا گری در بازار دارو و کاسبی با تحریم و ابزار های مربوطه بزداید .
خانجانی و دارو دسته تحریمی اش به عنوان سردسته گروه مافیایی اقتصادی دارویی تشکیلات بهائی در ایران از طرف بیت العدل به عنوان خدای فوق مقدس بهائیان منصوب شده بود . خانجانی به عنوان مافیای دارو هم مقدس است هم نماینده خدا . نماینده خدای بهائیت یک جاسوس محتکر دارو است که از اسرائیل در ایران منسوب و منصوب است .

خانجانی و دیگر دوستان مافیای بهائی اش خود بیت العدل و بهائیت اند و بیت العدل خود خانجانی است .
احتکار دارو توسط خود بیت العدل و خود خود بهائیت انجام شده است .
این تکه از برنامه پرگار شبیه به یک کمدی رو حوضی است . کریمی التماس می کند تا صباحی کلامی در نقد بگوید ! اما صباحی مشغول به بلغور کردن پروپاگاندای تشکیلاتی بهائی است .

۳۶.صباحی دقیقه ۱۲ می گوید تقدس و پاکی متعلق به همه است .

۳۷ . مطابق مزاج اپوزیسیون صباحی تقدس گرایی و تقدس مابی را متعلق به ادیان سقیمه (قدیمی ) می داند . او می گوید محمد و عیسی و موسی و علی بودند که مقدس بودند ! بهاء اله و باب مقدس نیستند !
این مطلب اشتباه نیست ، دروغی است برای مقتضیات روزگار و حرف تبلیغی بهائیان است .
اکنون که جو ملتهب معترضین از دین و قدسیات فاصله گرفته است ، او می کوشد تا دین بهائی را به عنوان راهکاری بهتر و نوین نسبت به ادیان قبلی ارائه دهد .

۳۸ . صباحی بهائیت را به عنوان دین و باب و بهاء اله را به عنوان پیامبر پیش فرض گرفته است .

۳۹ .صباحی مقدس بودن بهاء اله در میان بهائیان را اشتباه بهائیان می داند نه زعمای بهائی !

۴۰ . صباحی می گوید مقدس گرایی و تقدس در میان بهائیان ارثیه ادیان قبلی به ویژه شیعیان است ! و مسیحیان بهائی آنقدر بهاء اله را مقدس نمی دانند . وی اشاره ای به بهائیان یهودی و زرتشتی نمی کند .

۴۱ . صباحی تقدس مابی و قداست متعصبانه را میراث تشیع می داند . شیعه ستیزی عیان تر از این ؟

۴۲.در دقیقه ۱۵ صباحی ماهیت الله دانستن بهاءاله توسط خودش را کتمان می کند !
صباحی به شبهه خدا بودن بهاء اله این گونه می پردازد که بهاء اله مظهر یک امر اجتماعی است .

۴۳. کریمی اعتراف می کند که از منویات ذهن صباحی و جزئیات برنامه اطلاع داشته است . با توجه به سابقه حضور دکتر تفرشی و مفتضح شدن بهائیان در آن برنامه و اخلاق بهائیان در برابر نقد (فاشیزم بهائی) این امر بدیهی است .

۴۴. کریمی از میان صد ها جمله با درجه قداست مافوق خدایی ، جملاتی از تاریخ نبیل را در توضیح و تبیلغ شیعیان می خواند که نشان دهد بهاءاله موعود دیانا اسلام و مذهب تشیع است !

۴۵. کریمی به تبلیغ بهائیت به صورت سیستماتیک می پردازد . دقیقه ۱۸

۴۶ . کریمی به صورت زیرپوستی بهائیت را یک دینی هم سطح و اندازه ادیان سابقه معرفی و تبلیغ میکند

۴۷ . صباحی نیز تا دقیقه ۱۸ مورد ۴۷ را انجام داده است .

۴۸ . برنامه تا دقیقه ۱۸ عملا تبلیغ و تطهیر بهائیت است .

۴۹ . قصد این برنامه آن است که بگوید هر نقدی به بهائیت نقد به امام زمان و پیامبران پیشین است .

۵۰ . دقیقه ۱۸ . ارجمندی به عنوان یک بهائی از قداست بهاء اله به عنوان مثل اعلا یاد می کند . وی به دروغ بهائیت را دارای سریع ترین رشد معرفی می کند .

۵۱. صباحی در دقیقه ۱۹ با پریدن وسط حرف ارجمندی از شعار تطابق علم و دین یاد می کند . وی به جای نقد از شاهکار خواندن این شعار دروغ بهائی یاد می کند .

۵۲. صباحی با نقل جمله اگر دین سبب نزاع شود بی دینی بهتر است به تبلیغ بهائیت می پردازد

۵۳ . صباحی از دروغ عدم دخالت بهائیان در سیاست به عنوان نتیجه تطابق علم و دین و اصل وحدت یاد می کند . دو دروغ به عنوان پیش فرض ثابت شده برای اثبات دروغی دیگر

۵۴ . مضحک بی انتها است . صباحی در لباس نقد ارجمندی به اصلاح جملات ارجمندی می پردازد .

۵۵. صباحی دروغ های بهائی را شاهکار می خواند ، این خود تناقضی با ادعای قبلی صباحی است !

۵۶ . تا اینجا صباحی فقط تبلیغ و تطهیر کرده است . نقد او هم به اخلاق و خلقیات اسلامی و شیعی بر می گردد که آن هم دروغ بود

۵۷ .به طور متوسط هر ده ثانیه یک بار از لفظ دین برای بهائیت استفاده می شود

۵۸ . هیچ سخنی تا کنون از سازمان بهائیت به میان نیامده است .

۵۹ . صباحی در نقد ارجمندی می گوید آموزه های بهائی برای جلوگیری از ایجاد فضای ایدئولوژیک است !!!! صباحی عملا سمپات بهائیت است

۶۰. دقیقه ۲۱ . صباحی با دروغ عدم مداخله دین در سیاست به میدان بر می گردد .
مافیای داروی بهائی دقیقاً نتیجه دخالت بهائیت در سیاست است .

۶۱. صباحی از تمدن و مدنیت بهائی به عنوان تمدنی اخلاقی و نه سیاسی یاد می کند . وی سمپات بهائی است .

۶۲ . صباحی دین های قبلی را متوحش می داند

۶۳. صباحی کشتار کودکان پروانه ای بیماران تالاسمی و عذاب بهاء اله در غالب کرونا احتکار داروی سرطانی را توحش نمی داند .

۶۴. کریمی از صباحی میپرسد به عنوان منتقد آیا اعتقاد دارد بهائیان دچار توحش اند . صباحی به من من می افتد

۶۵. دقیقه ۲۲. عملاً برنامه تریبون یک طرفه صباحی برای تطهیر و سمپاتی و عقده گشایی صباحی است .

۶۶. توجیه صباحی برای احکام هم جنسبازی بهاء اله . او احکام بهائیت در مورد هم جنسبازی را مطابق علم می داند .

۶۷ . صباحی می گوید بهاء اله غلمان را نفی کرده است . این دروغ است .

۶۸ . صباحی می گوید بهاء اله همجنس بازی را عقلانی می دانسته ولی بهائیان نه !

۶۹ . ارجمندی بیت العدل را شاهکار دموکراتیک بهاء اله می داند . نه شاهکار است نه دموکراتیک نه بدیع . قبل از بهاء اله لژ های فراماسونری و قبل از آن سیستم عصبی اسماعیلیون موجود بوده است .

۷۰ . دقیقه ۲۴ . شاهد تیکی تاکای (پاسکاری بی امان ) بی بی سی برای تبلیغ ، سمپاتی کردن و تطهیر بیت العدل هستیم .
کریمی و ارجمندی و صباحی ،پاسخ به موارد و تناقضات و نیاز های بشری را در ید و قدرت و علم بیت العدل معرفی می کنند .

۷۱.کریمی سراغ تناقض بزرگ ساختار بیت العدل با تساوی حقوق زن و مرد می رود
ارجمندی می‌گوید در آثار بهائی مردان هیچ گونه برتری نسبت به زنان چه از نظر عقل، قدرت، درایت ،استعداد و جایگاه ندارند . بلکه زنان برتر اند !

۷۲ . دقیقه ۲۵ و ۲۶ . توضیحات مضحک ارجمندی در مورد عدم حضور زنان در بیت العدل . وی به دروغ می‌گوید زنان در بیوت عدل هستند ولی در بیت العدل عمومی نیستند .

۷۳. توجیه سرکوب گری و فاشیزم بیت العدل در قالب تغییر پارادیم قدرت توسط ارجمندی !

۷۴ . متبادر شدن این قضیه که چرا در قضیه آشوب زن زندگی آزادی ، شعار اصلی و پایه آشوب عدم داشتن رهبر سیاسی بود !

۷۵ .در بهائی اگر تساوی حقوق زن و مرد هست چرا باید مردان به زنان قبطه بخورند ؟

۷۶. ارجمندی سوال و درخواست زنان برای عضویت در بیت العدل را نشانه عدم لیاقت زنان پرسشگر در بیت العدل می داند ؟!

۷۷.دقیقه ۲۷. صباحی اعتراف به دوستی جامعه بهائی می کند . این دروغ است . صباحی تطهیر کننده ، پروپاگانداچی و سمپات بیت العدل است

۷۸. صباحی در لباس نقد چنان از بهائیت دفاع و تناقضات تشکیلات بهائی را توجیه می کند که خود بهائیان نمی توانند . این چه نوع نقدی است .
وی می گوید دستور بهاءاله برای جلوگیری حضور زنان در بیت العدل تحجر بهائیان است نه بهاء اله و بیت العدل این تناقض را رفع خواهد کرد .
در واقع صباحی چالش بدون جواب بهاییت در مورد زنان را با سمپات کردن مخاطب پاسخ می دهد . وی می گوید این نقیضه پاسخ دارد . که ندارد !

۷۹ . کریمی در دقیقه ۲۹ به صباحی می گوید .در کلام تو تناقض هست . تو می گویی دیانت بهائی متناسب مقتضیات و روح روزگار ماست . از طرفی در مورد مصداق ها می گویی باید خوانش جدیدی ارائه بدهند .
صباحی در پاسخ سیستم سلفی و بنیاد گرای بهایی را تشویق به خوانش جدید و تفسیر نو می کند . این دروغی آشکار و امری نشدنی است .

۸۰ . صباحی می گوید بهاءاله گفته در این ظهور ناپاک وجود ندارد . این دروغ است

۸۱.صباحیِ سمپات دقیقه ۳۰ می گوید در بهائیت پارادایم خیر و شر وجود ندارد . این دروغی بسیار شاخدار است . بعضی از عناوین کتاب های بهائی مفهوم شر دارند چه برسد به محتوا . مثل رساله ابن ذئب

۸۲. سوال غلط و بر مبنای دروغ و صد البته فرمالیته کریمی بر اساس جامعه سکولار بهائی از ارجمندی. وی جامعه بهائی را جامعه سکولار و حتی بدون دین و غیر تبشیری معرفی می کند !

۸۳ . به صورت زیر پوستی تشکیلاتی بودن و حزب بودن بهائیت حیفایی به عنوان یک مزیت معرفی می شود ! کریمی القا می کند که نیازی به دیندار بودن نیست همین که شما تسجیل شده باشید و مطیع باشید برای بیت العدل کافی است .

۸۴ . دقیقه ۳۲ . دروغ ارجمندی مبنی بر سکولار بودن بهائیان و آخوند و کشیش نداشتن بهائیان .

۸۵ .دقیقه ۳۳ . دروغ وحدت کثرت . بهائیت در پی حذف و کسر تمام کثرت ها است .

۸۶. القای چندین باره این مطلب دروغ که بهاییت قابلیت وفق داده شدن با مقتضیات زمانه را دارد ولی بقیه ادیان نه .

۸۷ . دروغ انعطاف پذیری از طرف بیت العدل . پس طرد در اثر پرواز با هواپیما چیست ؟

۸۸. دقیقه ۳۴ . صباحی می گوید بهاء اله نیامده که ساختار تقلید را برای یک مشت مقلد باز تولید کند .
بزرگترین دروغ و تطهیر این برنامه همین است . ساختار بیت العدل صیانتی ، اطلاعاتی و کنترل گر مآبانه است .
تشکیلات مافیایی دارویی بهائی زیر نظر مستقیم خانجانی عضو انتصابی بیت العدل در ایران اداره و هدایت می شد .
حتی احتکار بهائیان تقلیدی است از دستورات بیت العدل

۸۹. توجیه دروغ صباحی برای نماز جماعت خواندن عبدالبهاء و حضور او در کلیسا . عبدالبهاء به منظور خدعه ، در لباس تزویر و با رویه نفوذ در مساجد و کلیسا ها حاضر بود نه به دلیل واهی و دروغ همه بهائی اند و در بهائیت تبعیضی نداریم .
در صباحی نفوذ بهائیت در لباس سیاست ، دین ، فرهنگ ، نظامی گری ، اقتصاد و … را نشانه یکی بودن همه عالم و بهائی بودن همه عالم می داند .
اکر چنین است چرا جامعه سازی ؟
صباحی با تحریف اذهان به صورت زیر پوستی بهائیت را بستر اتحاد همه ایران ستیزان معرفی می کند .

۹۰ . صباحی در دقیقه ۳۵ برای بی دینان در بهائیت جایگاه و منزلت قائل می شود .

۹۱ . صباحی به دروغ برای تمام فرهنگ ها جایی در بهائیت باز می کند . آیا برای فرهنگ تشیع یا ازلی گری هم جایگاهی هست ؟

۹۲. پرسشگری کریمی از صباحی در مورد شاعرانه بودن بهائی و توجیهات متناقض و دروغ صباحی در مورد این تشکیلات .

۹۳ . سوال کریمی در مورد شاعرانگی تشکیلات بهائی ، والبته کلیت این برنامه پرگار ، تحریف اذهان از واقعیات میدانی بهائیت است .
واقعیت مافیایی بودن ، سیاسی بودن ، شهوت قدرت داشتن ، هدف حکومت و استیلا در سر پروراندن ، حضور در عرصه های اجتماعی سیاسی اقتصادی به منظور سلطه و…
گرچه تمام بهائیت شعری بیش بیش نیست اما خانجانی و پارو دسته اش مافیای دارو اند !
مافیای دارو بودن شاعرانگی نیست .
تبلیغ تبشیری ، سمپات کردن و دخالت در سیاست شعر نیست .

۹۴. کتمان روابط غیر شاعرانه بهائی در دقیقه ۳۸ توسط صباحی .

۹۵. تحریف اذهان با دزدی ها و ارجاعات ادبی بهاء اله از شعرا و دروغ پارسی دوست بودن بهائیت .

۹۶.صباحی می گوید بهاء استاد پارسی نویسی قدرتمندی است . وی از اشکالات ادبی بهاء اله در کتاب هایش و سانسور های سیستماتیک بهائیت سخنی به زبان نمی آورد .

۹۷ . سوالی دیگر بر مبنای دروغ از کریمی در دقیقه ۳۹ . وی فعالیت های سازمان توسعه منابع انسانی و اقتصادی بهائیت در کشور ها را راهی برای حل چالش های بشری نظیر محیط زیست ، جنگ ، آموزش و درمان می‌داند .
در صورتی که تمام این فعالیت ها برای نفوذ و سلطه و جذب نیرو و قدرت برای آنچه بهائیت سلطه بهائیان بر دنیا می نامند است .

۹۹.ارجمندی با کتمان و پنهان کردن جنبه سلطنت و هدف غایی بهائیت یعنی برپایی حکومت فاشیستی مذهبی توتالیتر بهائی ، هدف تشکیلات بهائی را اصلاح عالم می داند .
وی نمی گوید هر آنچه غیر بهائی است حتی بهائیان اورتدکس ، نیروهای مخرب اند که باید نابود و زایل شوند .

۱۰۰.اشاره ناقض و کتمان هدف تشکیلات بهائی و غیر قانونی بودن فعالیت های بین المللی بهائی در کشور ها توسط ارجمندی در دقیفه ۳۹ .

۱۰۱. کریمی می گوید پس چرا فعالیت های بهائی انعکاسی در نشریات بهائی ندارد ؟
ارجمندی بدون توضیح ساختار بسته و ضد اطلاعاتی و امنیتی تشکیلات بهائی و بدون اشاره به عدم وجود آزادی دسترسی خبرنگاران به اطلاعات و فعالیت های این سازمان صرفاً می گوید نشریاتی هست !
در واقع عدم پاسخ گویی این تشکیلات نسبت به اقدامات تمامیت خواهانه و سلطه جویانه این سازمان ، توسط ارجمندی کتمان می شود .

۱۰۲ . ارجمندی تشکیلات بهائی را خیرخواه بشریت می داند . وی اشاره ای به مافیای دارو و مافیای حقوق بشر بهائی نمی کند .

۱۰۳ . دروغ و تناقض صباحی در دقیق ۴۱ . وی می گوید تبلیغ بهائیت به روش شاهدان یهوه نیست و در ضمن هست !
وی در ادامه بحث فعالیت های سازمان توسعه بهائی در اسرائیل اعترافی ناخواسته می کند که تمام این فعالیت ها به منظور بهائی کردن ملت است .

۱۰۳. صباحی پیام بیت العدل در مورد جذبه به تشکیلات از طریق هنر و تبلیغ مستقیم را مطرح می کند . وی اشاره ای به هدف غایی این فعالیت ها و جنبه غیر قانونی و نقض تمامیت ارضی توسط این تشکیلات نمی کند .

۱۰۴. صباحی با تحریف اذهان از هدف اصلی بهائیان از اعمال اجتماعی سیاسی اقتصادی فرهنگی بین المللی ، هدف بهائیان را تسخیر قلوب می داند نه سرزمین .

۱۰۵ . صباحی به صورت عامدانه و با دروغ سعی در پاسخ دادن به سوالات و افشاگری های منتقدین و آگاهان به تشکیلات بهائی دارد .
وی صحبتی از تسخیر بازار دارو توسط منتصبین بیت العدل از اسرائیل نمی کند .

۱۰۶ . این بار چهارمی است که صباحی در تناقض با خود صحبت می کند . آخر بهاییت مثل شاهدان یهوه هست یا خیر ؟

۱۰۶ . صباحی در دقیقه ۴۲ می گوید بهائیت تبشیری و تهاجمی تبلیغ می کند و البته نباید بکند ولی نمی کند کما اینکه می کند و با آن که نکرده نمی کند!!! خود صباحی هم نمی فهمد چه می گوید .

۱۰۷ .ارجمندی در پاسخ خود را به تجاهل می زند . وی می گوید بهاء اله گفته بهائیان نباید تبشیری باشند . وی دروغ می گوید . ارجمندی می داند بیت العدل کاملاً تهاجمی اقدام به سمپاتی می کند .

۱۰۸ .ارجمندی تمام اقدامات تهاجمی بیت العدل که به صورت سازمان یافته از سوی اسرائیل در کشور های مختلف انجام می شود را نادیده می گیرد .
وی از مغز شویی افراد از کودکان تا بزرگسالان در فرآیندی پیچیده ، مرموز و مخفیانه را به تبلیغ ملیح و ملو در کنار اندکی نمک تحری حقیقت تعبیر می کند .
ارجمندی آشکارا تهاجم سیستماتیک بهائیت از اسرائیل به حقوق کودکان جهان را تطهیر و این عمل قبیح و موزیانه را با کتمان و پنهان کاری سفید شویی می کند

۱۰۹. کریمی فرقه ای عمل کردن و سندروم تعصبات کالتی که در تشکیلات بهائی فراگیر است را به گردن جامعه ایران می اندازد . به ده ها دلیل این حرف دروغ است .
کالتی عمل کردن بهائیان نتیجه سیاست های بسته نگه داشتن درب های این جامعه به سوی محققان است .
کالتی عمل کردن بهائیان نتیجه سر سپردگی بی چون و چرای بهائیان به بیت العدل است .
کالت بودن بهائیان نتیجه اعمال کنترل و صیانت از طرف رأس حاکمیت بهائی است .

۱۱۰. کریمی می گوید مردم از بهائیان چیزی نمی خرند . دروغ است . فقط نیمی از داروخانه تهران در اختیار بهائیان است .

۱۱۱. کریمی در مورد دیوار نویسی بر روی خانه های بهائی بدون ارائه یک سند صحیح از مسببین آن ، تقصیر را گردن مسلمانان می اندازد .
در صورتی که این بهاء اله بود که ۳ دهه به وندالیسم معتقد بود . (هدم بقاع ، حرق کتب و …)

۱۱۲ . مظلوم نمایی تیر آخر و احساسی برای تطهیر جریان مافیایی اقتصادی سیاسی اجتماعی بیت العدل در ایران است

۱۱۳. کریمی و یارانش اقدامات مجرمانه ایادی بیت العدل در ایران در زمینه های مختلف را به زیرکی به اعتقادات بهائیان نسبت می دهند . این دروغی شاخدار است .
بهائیت به خاطر دستورات مجرمانه و اقدام علیه امنیت ملی دچار تحدید می شود نه به خاطر اعتقادات .

۱۱۴. کریمی میخ غلطِ برخورد با بهائیان به دلیل اعتقادات را در چوب ذهن مخاطب قرار می دهد . صباحی اما به دروغ تعالیم بهائی را مساوی حقوق بشر قرار می دهد و آن را چون پتکی بر سر میخ دروغ کریمی می کوبد .

۱۱۵ . در دقیقه ۴۷ صباحی اعتقادات بهائی را حامی و حافظ و معرف کرامت انسانی و حقوق بشر معرفی می کند . به صد ها دلیل این حرف دروغ است .
زعمای بهائی تمام غیر بهائیان را حیوان ، گاو ،خر ، الاغ ، پشه ، مگس روی فضولات ، شنیع ، خبیث ، حرام زاده و… می نامد

۱۱۶ . صباحی همچنان در نقد بهائیت ، سوار موتور پر سرعت تبلیغ می تازد . حضور صباحی به عنوان منتقد بزرگترین دروغ این برنامه است .

۱۱۷ . صباحی می گوید که ملحد است و با یک بهائی از نظر بهاء اله یک حقوق دارد . این دروغ است . از نظر بهائیت صباحی گاو است !

۱۱۹ . در دقیقه ۵۰ کریمی می پرسد آیا استفاده از تقویم بهائی نشانه زایل کردن سایر فرهنگ ها و تقویم هاست .
ارجمندی به دروغ می گوید نعه ! در صورتی طبق صحبت های شوقی و نصوص بهائی و پیام های بیت العدل هدف غایی بهائیت از بین بردن تمام فرهنگ هاست

۱۲۰ . صباحی می گوید برخلاف ادیان قبلی بهائیت و بابیت با تکثر مشکلی ندارد .
کاملا دروغ و کاملاً بر عکس است . ادیان قبلی با تکثر مشکلی ندارند و بهائیت است که کمر به نابودی تکثر ها بسته

۱۲۱. ارجمندی راجع به مدنیت جهانی بهائی صحبت می کند . وی صحبتی از روش ایجاد این مدنیت که سلطه ، نفوذ و نابودی و مضمحل کردن سایر فرهنگ هاست سخنی به میان نمی آورد .

۱۲۲ . صباحی به دروغ می گوید بهائیان قصدشان ایجاد یک هویت مستقل تاریخی و اجتماعی نیست .

۱۲۳ . در این برنامه که شاید ۸۵ درصد آن اختصاص به صبحی یافت بارها به دروغ معنی بهائی و بهائی بودن تحریف شد . وی همه را بهایی معرفی کرد

۱۲۴ . ماهیت یک بهایی ، غیر سیاسی غیر حزبی و غیر تشکیلاتی معرفی شد . این دروغ است و برعکس .

۱۲۵ . یک فرد بهائی مستقل از تشکیلات معرفی شد . این دروغ است . تشکیلات و سازمان مقدم و ارجح بر فرد بهائی است .

۱۲۶. به دروغ و به ده ها روش رسانه بهائیت دین معرفی شد . بهائیت سازمان است .

۱۲۷ . با تبشیری معرفی کردن بهائیت سعی شد برخورد با بهائیان را صرفاً اعتقادی تبیین کند . دروغ است . برخورد با بهائیت به خاطر اعتقادات نیست .

۱۲۸ . کماکان از مرموز بودن و مخفیانه عمل کردن بهائیان که دستور عبدالبهاء است سخنی به میان نمی آید .

۱۲۹ . تمام جنبه های اساسی و حقایق مهم بهائیت با شعار های دروغ پوشانده شد . جنبه سلطنت خواهی ، تلاش برای قدرتمند شدن هر چه بیشتر ، دستور تشکیلاتی برای نفوذ ، حکومت در سایه بهائی در هر کشوری ، تجسس و جمع آوری داده و ارسال به اسرائیل و…

نقد قسمتهایی از فیلم :

در ابتدا بشکل سو گیرانه اصل طرح برنامه با سوال آیا دیانت بهایی شانس بیشتر از این را برای گسترش دارد ؟   شروع می شود و اینکونه پرسش در درون خود پاسخش را هم همراه خود دارد و این تبلیغ و تبشیری بودن فضای بر مصاحبه را تعیین و به مخاطب موجه بودن اقدامات تشکیلات بهایی القاء می کند

در این قسمت آرش ارجمندی دو ادعا می کند که هر دو کذب محض است ملاحظه کنید :

مبلغین بهایی عموما حقایق آموزه های خود را وارونه جلوه می دهند در این قسمت آرش ارجمندی مدعی است :

ادعای اول آموزه های بهایی به مقتضیات زمان است :

نکته اول :

این ادعا کذب محض است چون بهائیان معتقدند احکام و فرامین بها الله تغییر ناپذیر است و بیت العدل فقط در موارد غیر منصوصه می تواند تشریع کند

عبد البهاء

الواح وصایا ص۲۱ ؛ رحیق مختوم ص ۹۴۳ : « مرجع کل کتاب اقدس و هر مسأله‌ی غیر منصوصه، راجع به بیت عدل عمومی‌. به بیت‌ ‌عدل آن‌چه بالاتفاق و یا اکثریت آراء‌ تحقق یابد، همان حق و مراد الله است؛ ولی مراد، بیت‌العدل عمومی‌ است که از طرف جمیع بلاد انتخاب شود. یعنی شرق و غرب احباء که موجودند به قاعده‌ی انتخاب مصطلحه ی در بلاد غرب، نظیر انگلیس، اعضایی انتخاب نمایند و آن اعضاء در محلی اجتماع کنند.»

نکته دوم :

آیا احکامی مانند اعدام به روش آتش ردن بمقتضیات زمان است ؟

نکته سوم : بمقتضیات نبودن دین در کلام بهاء الله

ملأ بیان هم همان اعتراضات را نموده چنانچه شما مینویسید که تکمیل دوره نشده و همچنین مینویسید که باید احکام تغییر داده نشود و تلویحاً میخواهید ذکر نمائید که احکام را تغییر داده اند و همین را کذب محض بشما تلقین نموده اند چه که مخصوص فرموده اند که ببیان پارسى عمل نمایند و دیگر تغییر احکام دخلى برتبه ندارد که هر ظهورى ادعاى برترى از ظهورقبل نماید باید احکام تغییر دهد و ناسخ اوامر قبل باشد چنانچه خود نقطه بیان فرموده که اگر اعتراضات اهل فرقان نمیبود شریعت فرقان را نسخ نمینمودم – بدیع ۱۶۲

 ادعای دوم  آخرین دین نبودن بهائیت 

دور و کور بهایی سرمدی و ابدی است :

ستد اول :

عبد البهاء :

سند دوم :

نکته دوم :

طول بهائیت پانصد هزار سال :

نکته سوم :

سی و شش ملیون سال  ( هزار سال هر یک روزش هزار سال ) :

ادعای کذب عدم وجود طبقه روحانیت در تشکیلات بهایی :

برای پاسخ به این قسمت و اسناد وجود طبقه روحانیت در بهائیت به لینک های زیر مراجعه نمایید :

لینک اول

لینک دوم :

لینک سوم :

لینک چهارم :

لینک پنجم :

لینک ششم :

جلسه اول نقد و بررسی رساله مدنیه

لینک هفتم :

جلسه دوم نقد و بررسی رساله مدنیه

لینک هشتم :

جلسه سوم نقد و بررسی رساله مدنیه

لینک نهم :

جلسه چهارم نقد و بررسی رساله مدنیه

لینک دهم :

جلسه پنجم نقد و برررسی رساله مدنیه

ادعای دیگر ارجمندی اصیل بودن عقل در آموزه های بها الله است این نیز کذب محض است

در ادعای ارجمندی اینگونه اظهار می شود که جایگاه عقل در آموزه های بهایی ویژگی خاصی دارد اما باز ادعای ایشان کذب محض است زیرا از دید بهاء الله به کسی عاقل می گویند که بها الله را قبول داشته باشد و غیر بها الله را وی غاقل نمی داند لطفا به اسناد زیر توجه فرمایید :

بی اعتباری و عدم تطابق عقل و علم با دین پارت دوم

مورد اول : در مورد علم و عالم بهائیت، به کسی «عاقل» می‌گوید که سر در مقابل بهاء‌ خم کرده باشد و لاغیر. به‌این‌ترتیب، معلوم می‌شود تنها عقلی مورد توجه بهائیت است که نتیجه‌اش ایمان به بهاء باشد و نه جز آن. این عبارت بهاء‌ را ببینید:

«هر نفسی به آن فائز شد، یعنی مشرق ظهور را شناخت و ادراک نمود، او در کتاب الهی از عقلا مذکور و مسطور و من دون آن جاهل؛ اگر چه به‌زعم خود، خود را دارای عقول عالم شمرد». (مائده آسمانی ۷ ص ۱۶۰)

مورد دوم :
«دع العلوم لأ ‌نّها منعتک عن سلطان المعلوم». (مجموعه ی الواح ص ۷۷) (دانش‌ها را واگذار، زیرا که آن‌ها تو را از پادشاه شناخته شده باز می‌دارند.)

مورد سوم :
بهاء الله :
«لا تحجبوا بحجب العلم و الحکمه فإنّ هذا لیصدّ نّکم عن صراط الله». (بدیع ص ۱۸۲) (خود را در پس پرده‌های دانش و بینش مستور نکنید(!) زیرا این شما را از راه خدا بازمی‌دارد.)

مورد چهارم :
بهاء الله :
«دع العلوم و شؤوناتها ثمّ تمسّک باسم القیّوم الذی أشرق من هذا الأفق المنیر». (مجموعه ی الواح ص ۲۳۴) (دانش‌‌ها و هر آن‌چه بدان‌ وابسته است،واگذار؛سپس به نام پایداری که از این افق نورانی،آشکار شده،متمسک شو.)

مورد پنجم :
ایقان ص ۵۳ ببینید: «تا حجبات علمیه را که مصطلح بین عباد است، به نار انقطاع نسوزانی، به صبح نورانی علم حقیقی فائز نگردی».

مورد ششم :
«عقل عباد میزان نمی‌شود». (مائده‌ی آسمانی ۴ص۱۴۳؛ به نقل از صحیفه‌ی شطیه‌ی بهاءالله و نیز رحیق مختوم ۱ص۲۸۵)

مورد هفتم :

«بدان، الیوم آن‌چه به عقلت رسیده و برسد یا به عقول فوق تو و دون تو ادراک شود، هیچ یک میزان معرفت حق نبوده و نخواهد بود». (بدیع ص ۳۸۶)

مورد هشتم :
«عقول به منزله‌ی ‌تراب است و اوامر الهیه، نصوص رب الارباب؛ ‌تراب چگونه مقابلی با فیوضات آسمانی نماید؟». (گنجینه حدود و احکام باب ۷۵)

مورد نهم :
«استدعا می‌نمایم که چنین مشی ننمایند و به عقول و ادراک متمسک نشوند». (ایقان ص ۱۹۲)

مورد دهم :
«بشنو از این عبد و قلب و سمع را از کل آن‌چه شنیده و ادراک نموده ای، طاهر نما. (بدیع ص ۲۵۱

مورد یازدهم :
بهاء الله : مائده‌ی ‌آسمانی ۴ ص ۳۷۰ :
«آن‌چه از مشرق وحی ظاهر شود، حق لاریب فیه؛ اگر موافق ظاهر واقع ادراک می‌شود و اگر به نظر و خیال عباد مطابق نشود. البته حکمت بالغه در آن مستور».

مورد دوازدهم :
«می‌دانید که قبل از راصد شهیر اخیر در قرون اولی و قرون وسطی تا قرن خامس‌عشر میلاد، جمیع ریاضیون عالم متفق بر مرکزیت ارض و حرکت شمس بودند و این راصد اخیر، مبدأ رأی جدید است که کشف حرکت ارض و سکون شمس نموده تا زمان او جمیع ریاضیون و فلاسفه‌ی عالم بر قواعد بطلمیوس ذاهب بودند و هر کس کلمه‌ای مخالف رأی بطلمیوس می‌گفت او را تجهیل می‌کردند… رأی بطلمیوس مسلم در نزد جمیع ریاضیون گشت؛ اما در قرآن مخالف رأی و قواعد بطلمیوسیه آیاتی نازل؛ از آن جمله آیه‌ی قرآن «و الشمس تجری لمستقر لها». ثبوت شمس است و حرکت محوری آن و هم‌چنین در آیه‌ی دیگر «و کلّ فی فلک یسبحون». حرکت شمس و قمر و ارض و سائر نجوم مصرح. بعد از این‌که قرآن انتشار یافت، جمیع ریاضیون استهزاء نمودند و این رأی را حمل بر جهل کردند… زیرا قواعد بطلمیوسیه مسلم بود و صریح قرآن مخالف این قواعد؛ تا در عصر خامس‌عشر میلاد که قریب نهصد سال بعد از محمد، ریاضی شهیر رصد جدید نمود و آلات تلسکوپ پیدا شد و اکتشافات مهمه حاصل گشت و حرکت ارض و سکون شمس مکشوف گشت و معلوم گردید که صریح آیات قرآن مطابق واقع است و قواعد بطلمیوس اوهامات محض» (مفاوضات ص ۱۸ و ۱۹)

مورد سیزدهم :
ایقان ص ۱۹۲ «استدعا می‌نمایم که چنین مشی ننمایند و به عقول و ادراک متمسک نشوند»

مورد چهاردهم :

این نظر را می‌توان از سخنان عبدالبهاء در بحث موازین ادارک در صفحات ۲۱۹ و ۲۲۰ مفاوضات دریافت. اینک گزیده‌ی سخنان او در این بحث:
«میزان ادراک، آن‌چه مسلم است، منحصر در چهار موازین است؛ یعنی حقائق اشیاء به ‌این چهار چیز ادارک می‌شود. اول میزان حس است . . . . در بسیار امور خطا کند؛ لهذا نمی‌شود بر آن اعتماد کرد. میزان ثانی عقل است . . . پس معلوم شد که میزان عقلی تام نیست . . . . میزان ثالث میزان نقل است . . . . این میزان هم تام نیست . . . . پس بدان آن‌چه در دست ناس است و معتقد ناس، محتمل الخطاست؛ زیرا اگر در اثبات و نفی شیئی، دلیل حسی آرد، واضح شد که آن میزان تام نیست و اگر دلیل عقلی گوید، آن نیز تام نیست یا اگر دلیل نقلی گوید، آن نیز تام نیست. پس واضح شد که در دست خلق میزانی نیست که اعتماد نمایی؛ بلکه فیض روح القدس میزان صحیح است».- عبدالبهاء این گفتار را ـ با کمی تفاوت ـ در صفحات ۱۱۰ تا ۱۱۳ و ۱۵۲ و ۱۵۳ جلد اول مکاتیب نیز دارد که در آن‌جا با صراحت و تأکید بیشتری، نادرستی و اشتباه‌کاری حس و عقل را نیتجه می‌گیرد.

ادعای کذب دیگر ارجمندی دلیل عدم حضور زنان در بیت العدل می باشد :

اولا این انتقاد عموم روشنفکران در مورد عدم حضور زنان در بیت العدل دلیل بر عدم تساوی حقوق زنان و مردان در بهائیت است چنانچه مهر انگیز کار در میان بهائیان همین نقد را مطرح کرد و بلافاصله مورد هجوم میزبانان خود من جمله کاویان صادق زاده میلانی شد

در برابر هچوم بهائیان و حمله گستاخانه اعضای سازمان بهائیت نسبت به این سوال مهر انگیز کار بیت العدل آب پاکی را بر دست بهائیان ریخت و مطرح کرد ما نمی دانیم چرا زنان را به بیت العدل راه نمی دهند لطفا توجیه نکنید :

“پاسخ محفل ملی بهاییان آمریکا به مقاله انتقادی مهرانگیز کار”

دوست عزیز بهائی،
نامه شما به تاریخ ۳۰ژوئیه ۲۰۱۵ که جویای نظر در زمینه بازتابهای حاصل از مقاله ای به قلم پروفسور مهرانگیز کار که در مجله اینترنتی روزآنلاین در پی نظرات ایشان به عنوان سخنگوی میهمان در همایش ایالت ویرجینیا منتشر شده بود را دریافت کردیم. جلسه مذکور در راستای بررسی زندگی طاهره (قره العین) و پیشینه های تاریخی و اجتماعی کشف حجاب ایشان در بدشت برگزار شده بود. پروفسور کار، یکی از فعالان برجسته و شناخته‌شدۀ حقوق زنان، اصل عضویت انحصاری مردان در بیت العدل اعظم را تحت سئوالی مطرح نمود و افزود که اگر طاهره در دنیای امروز میزیست از عضویت بیت العدل محروم میماند؟
آنچه بسیار باعث شگفتی در تبادل نظر حاصل از این اظهار نظر بود، انتقادات سنگین برخی بهاییان علیه پروفسور کار بود. یکی از تعلیمات بنیادین آیین بهایی همانا نص پرهیز از نزاع و جدال است چنانکه میفرماید « نزاع و جدال را نهی فرمود نهیاً عظیما فی الکتاب». حضرت بهاءالله به پیروان خود امر کرده اند که نظرات دیگران را با دیده نکوهش آمیز نبینند. میفرمایند: «درکلمات احدی بدیده اعتراض ملاحظه منمائید.» و نیز از ایشان خوسته اند که اظهارات دیگران را با روح محبت و افق فکری باز بنگرند. حمله به دیگران و توبیخ آنان تخطی واضح از آموزه های حضرت بهاءالله میباشد.
مسئله تعحب آور دیگر آنستکه اظهار نظر فردی که بهایی نیست باعث شده تا عده ای از بهاییان اعتقادات آیین خود را زیر سوال برده و شروع به حدس و گمانه¬زنی¬های همراه با تخیل و حتی مضر در مورد علل عدم عضویت بانوان در بیت العدل اعظم الهی کنند. همانگونه که بیت العدل اعظم الهی تشریح کرده است دستورالعمل عضویت انحصاری مردان در بیت العدل توسط حضرت بهاءالله صادر و مورد تایید معتبر نوشتاری حضرت عبدالبهاء و حضرت شوقی افندی قرار گرفته است. در حالی که هیچ توضیحی در مورد علل صدور این دستور داده نشده، به فرمود حضرت عبدالبهاء:
و امّا بیت العدل بنصوص قاطعه فی شریعه اللّه اختصّ بالرّجال حکمهً من عند اللّه و سیظهر هذه الحکمه کظهور الشّمس فی رابعه النّهار
اینکه شخصی که مدافع توانمند و راسخ حقوق زنان باشد و قبول این تعلیم امر بهایی را مشکل بداند، نمیتواند شگفتی آور باشد. شایسته است که بهاییان به جای نکوهش این شخص به عقیده وی احترام گذاشته و توضیح دهند که این اصل را با توجه به ایمان خود می‌پذیرند. احبا میتوانند از چنین موقعیتهایی برای توضیح تلاشهای خود در ترویج برابری حقوق زن و مرد در زندگی شخصی و اجتماعی استفاده کنند. در این راستا یک تمرین سالم همانا پرسیدن این سوالات از خود است که:
آیا تا چه حد این تعلیم بهایی را اجرا کرده ام؟ آیا ما پسران خود را طوری پرورش میدهیم که دختران را با خود برابر بدانند؟
آیا زنان و مردان شانه به شانهٔ یکدیگر در تمام امور زندگی فعال هستند؟ آیا زنان ما برای ورود به عرصه علم و صنعت یا تجارت و هنر به مساوات مردان مورد تشویق قرار میگیرند؟ آیا ما تمام تلاش خود را در جهت تسهیل آموزش و پرورش زنان انجام میدهیم تا توانایی¬های ایشان به عرصه شکوفایی برسند؟ آیا مردان بهایی به عنوان پرچمداران دفاع از حقوق زنان شناخته میشوند؟
واضح و مبرهن است که تنها با ایجاد جامعه ای که تجسم زنده برابری زنان و مردان میباشد میتوانیم تعهد صادقانه خود را به این اصل مهم اثبات کرده و نشان دهیم که عدم عضویت زنان در بیت العدل هیچ ارتباطی با اصل برابری زن و مرد ندارد.
در بررسی این موضوع دوستان تشویق شده اند که شرح زیر را که از طرف بیت العدل اعظم واصل گشته مورد غورو تفحص قرار دهند:

https://www.facebook.com/bahainews1/photos/a.579885608820200.1073741828.578902082251886/617739138368180/?type=1&theater

نکته بعدی جایگاه زنان در آموزه های بهایی را بطور مختصر تقدیم می کنم :

در کتاب اقدس برای مردان،بیش از زنان حقوقى قرار داده است. نخستین مورد تفاوت در ارث بین زن و مرد و اختلاف بین فرزندان ذکور و اناث فرد متوفی در بهره وری از خانه مسکونی است.مطابق نص کتاب اقدس، خانه مسکونی و لباس های مخصوص فرد متوفی متعلق به فرزندان پسر است و نه فرزندان دختر؛ همچنین در این حکم ذکر نشده که آیا تفاوتی بین زن بودن متوفی یا مرد بودن او هست یا خیر،یعنى اگر فرد متوفی زن باشد لباس ها و اثاثیه مخصوص او باز به ذریه ذکور او می رسد نه ذریه اناث. عبارت اقدس چنین است:”و جعلنا الدار المسکونه و الالبسه المخصوصه للذریه من الذکران دون الاناث و الوراث”، یعنی ما قرار دادیم خانه مسکونی و البسه مخصوص فرد متوفی را برای پسران و نه دختران و دیگر وارثان.تفاوت های دیگرى هم بین زن و مرد در ارث وجود دارد که در بخش ارث به آن خواهیم پرداخت و این اختلاف با تعلیم تساوى حقوق رجال و نساء(از تعالیم دوازده گانه بهائى) سازگار نیست.

اختلاف و تفاوت میان زن و مرد در امور معنوی و عبادی هم وجود دارد زیرا در آئین بهائى زنان از یک فریضه عبادی مثل حج هم محروم شده اند.عبارت کتاب اقدس چنین است: قد حکم الله لمن استطاع منکم حج البیت دون النساء” ، یعنى خدا برای توانمندان از شما و نه زنان، حج بیت را واجب نموده است.حج در بهائیت،زیارت خانه باب در شیراز و خانه بهاء الله در بغداد در هنگام اقامت در آنجاست.به هرحال حج برای زنان وضع نشده است.

اختلاف دیگر بین زن و مرد در بهائیت،ممنوع بودن زنان از ورود به تشکیلات رهبرى و عضویت در بیت العدل است.از آنجا که در اقدس، اعضای بیت العدل با لفظ “رجال”،یاد شده اند لذا در تمام دوره های این تشکیلات فقط مردان ، بیت العدل را اداره کرده اند و هیچ زنى در این مدت جزو کادر رهبرى بیت العدل نبوده است.عبارت کتاب اقدس چنین است:”… نوصی رجاله بالعدل الخالص ….و نیز: یا رجال العدل کونوا رعاه اغنام فی مملکته و احفظوهم عن الذیٔاب الذین ظهروا با لثواب کما تحفظون ابنآیٔکم …این موضوع توسط دیگر رهبران بهائى هم بیان شده است.شوقی افندى رهبر سوم بهائیت در پاسخ به سوال یکی از بهائیان که علت این تفاوت بین زن و مرد در عضویت بیت العدل را سوال نموده در پیام ۵ جولای ۱۹۴۷ مى گوید: مردم باید بپذیرند که نساء صلاحیت عضویت در بیت العدل عمومی را ندارند از آنجا که حضرت عبدالبها فرمودند حکمت این موضوع در آینده ظاهر خواهد شد، ما با اطمینان به صحت مطالب ، باید آن را قبول نماییم ولی نمی توانیم برای فرو نشاندن اعتراض حامیان نهضت زنان توجیهی ارائه دهیم . . . »

آموزه “تساوى حقوق رجال و نساء” ایجاب مى کند که زنان لااقل در امور دینى با مردان مساوى باشند در حالیکه هیچ‌کدام از رهبران روحانی درجه اول این آیین از زنان نبوده است؛ این مسأله از همان ابتدای پیدایش آئین بهائی مطرح بوده و سوألاتی را در ذهن پیروان این آئین به‌ ویژه پیروان مؤنث این آئین مطرح کرده است به‌عنوان نمونه در کتاب گلزار تعالیم بهائی ص۲۸۸آمده است: «سؤال خانمی به حضور مبارک عرض شد که گفته بود تا حال از جانب خدا زنی مبعوث نشده و همه مظاهر الاهیّه رجال بوده‌اند. فرمودند: «هر چند نساء با رجال در استعداد و قواء شریکند ولی شبهه‌ای نیست که رجال اقدمند و اقوی حتّی در حیوانات مانند کبوتران و گنجشگان و طاووسان و امثال آنان هم این امتیاز مشهود»؛یعنى به صراحت اعلام شده که زنان اقدم(جلوتر) و اقوى(نیرومندتر) نیستند و باید تحت قیمومت مردان باشند و تساوى در این موضوع معنا ندارد . جای این پرسش از باورمندان اقدس باقى است که:و اگر چنین است که زنان بهره مساوى از ارث ندارند و نیز صلاحیت ورود به بیت العدل را هم ندارند و از حج هم محروم اند و اقدم و اقوى هم نیستند پس شعار “تساوى حقوق رجال و نساء” چه معنى دارد؟

در مقاله و لینک زیر سایر زوایای عدم جواز

زنان در آینده حق ورود به محافل محلی و ملی بهایی را نخواهند داشت

2 نظرات
  1. سهیل می گوید

    جناب ارشاد گرامی.متأسفانه باید عرض کنم بزرگ ترین خدمت به سازمان بهاییت توسط نظام حاکم بر ایران انجام شد و نه توسط رژیم اسرائیل. حاکمیت ما مثل همیشه با برخورد قهرآمیز، در نبود فضای نقادی بی طرفانه و عدم ارائه شواهد مستدل در مورد این تشکیلات مخوف، تصویری از یک آیین بی ادعا را به جهان مخابره کرد که بدون هیچ گناهی در حال تاوان دادن است. متاسفانه حاکمیت ما هنوز ارزش نقد بی طرفانه را درک نکرده است و بدین ترتیب همواره شرورترین نیروها در مواجهه با نهادهای امنیتی و قضایی ما به قهرمان های انسانیت و عدالت تبدیل می شوند. صفحه شما توسط تشکیلات بهایی رصد می شود و من منطقا نباید این حرف ها را اینجا بزنم اما جمهوری اسلامی بیش از حد صادقانه رفتار میکند و این اصلا در جهان کنونی به نفع حقیقت نیست. صداقت، امروز یک فن است و نه یک اخلاق. در بازاری که همه دروغ می گویند، صداقت، دیگر معنای اولیهٔ خودش را از دست می دهد. قدرت های بزرگ عصرما یادگرفته اند که چگونه صدای خود را در دل صداهای متکثر بگنجانند بدون اینکه نسبت ها و تعهدهای ضمنی آشکار گردد. کارفرمای واحد، امروز به صداهای متکثر اجازهٔ ظهور می دهد تا همواره حتی مخالفت و دشمنی در جادهٔ بی خطری حرکت کند. اما در ایران یک صدا و سیما داریم که نسبت تام و تمامش با حاکمیت از خورشید آشکار تر است، بنابراین حداقل توان اقناع را برای مخالفان یا قشر بی طرف و خاکستری از دست می دهد. در حالی که یک رسانهٔ مستقل داخلی می توانست در مورد بهاییت و پروژه های عظیمی که در جهت ایجاد دولت موازی در ایران انجام داده اند آگاهی بسیار ایجاد کرده و نور بسیار بر چهره های تاریکشان بتاباند. البته شما به تنهایی توانستید خلأ چنین رسانه ای را با ذهن و زبان توانا و نافذ و صمیمانهٔ خود طی سالها خدمت صادقانه و بی مزد و منت پر کنید. این هوشمندی، غیرت و مسئولیتی است که تنها از یک شعور انداموار ملی حکایت می کند. شعوری که حتی در زمان خواب بودن مسئولان امر، یک شهروند عادی کشور را به شناسایی دقیق یک خطر بزرگ، و حرکتی ایثارگرانه به سوی خنثی کردن آن فرا می خواند. خانه ات آباد ، دست مریزاد، جناب ارشاد

    1. حسن ارشاد می گوید

      ممنون از اظهار نظر جنابعالی

نظر شما در مورد این مطلب :

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.