تهمت ازدواج با محارم به غیر از زن پدر-پاسخ۷

بخش هفتم:جانا سخن از زبان ما می‌گویی!

‏ بررسی توجیهات باور بهائی در خصوص ازدواج با محارم

بخش هفتم:جانا سخن از زبان ما می‌گویی!

آشنایی با اخلاق در باور بهائی!

 تخلفی دیگر از جناب عبدالبهاء نسبت به آموزه‌های باور بهائی!

توصیه‌ای اخلاقی از جناب عبدالبهاء که بر خلاف شیوه‌ی جناب بهاءالله است!

در مقاله‌ی اول بحث حاضر به تفصیل و در مقدمات مقالات پیشین به اجمال این موضوع مورد اشاره قرار گرفت که اصل چالش باور بهائی در روابط جنسی محدود به ازدواج با نزدیکان نمی‌شود. بلکه چالش اصلی باور بهائی در این خصوص عبارت است از این که هیچ نوع رابطه‌ی جنسی را به غیر از رابطه‌ی دو مجردِ غیرهمجنس جرم نمی‌داند! یک مبلغ پیرمرد بهائی در کلاس روحی می‌تواند به دختر و پسر بهائی به زور و قهر و غلبه تجاوز نماید بدون این که کسی او را مجرم بداند! بر اساس احکام بهائی به هیچ وجه نمی‌توان از چنین شخصی شکایت کرد یا او را مجازات نمود! اگر یک جوان بهائی به مادر خود تجاوز کند، هیچ مجازاتی در احکام بهائی برای او تعریف نشده و لذا چنین شخصی از نگاه حقوقی مجرم نیست! جزئیات بیشتر این موضوع را علاقه‌مندان می‌توانند در مقالات پیشین به خصوص اولین مقاله‌ی بحث حاضر بیابند.

منصوص بودن مَناهی و دروغی از جناب عبدالبهاء

یکی از پرتکرارترین و شاید بتوان گفت اصلی‌ترین پاسخ‌هایی که باور بهائی در انکار مجاز بودن ازدواج با محارم بر اساس احکام بهائی (لااقل تا پیش از بیانیه‌ی ۱۵ ژانویه ۲۰۱۰ میلادی) مطرح می‌کند، عبارتی است از جناب عبدالبهاء. داستان از این قرار است که در احکام بهائی اصلی وجود دارد که شاید بتوان آن را منصوص بودن مَناهی نامید. بر اساس احکام باور بهائی حرام و یا غیرمجاز بودن یک عمل، نیاز به نص دارد. یعنی موارد حرام و غیرمجاز از نگاه احکام بهائی تنها و تنها محدود می‌شود به اموری که به صورت خاص در مورد آن‌ها نص وجود داشته باشد. به بیان دیگر می‌توان گفت از نگاه احکام بهائی، عملی حرام است که در مورد آن نص و دستور و حکم وجود داشته باشد. بنابراین اگر برای عملی نص و دستور و حکم وجود نداشته باشد، همین به منزله‌ی مجاز بودن آن است. یعنی هر نوع عمل و رفتاری در باور بهائی مجاز و آزاد است مگر آن که به صورت خاص در نصوص حرام اعلام شده باشد.

بهائیان از جناب عبدالبهاء بر اساس همین قاعده سوال می‌کنند اگر ازدواج‌های ممنوعه و حرام، فقط و فقط محدود به مواردی می‌شود که در نصوص ذکر شده باشند، پس تکلیف ازدواج با اقارب و نزدیکان (مثل خواهر و برادر و …) چه می‌شود؟ یعنی از آن جا که فقط و فقط ازدواج با زنِ پدر حرام اعلام شده، آیا ازدواج با سایر اقارب و نزدیکان مثل خواهر و برادر و … حلال و مجاز و بدون اشکال خواهد بود!؟

جناب عبدالبهاء در لوحی چنین می‌نگارد: “در خصوص حرمت نکاح پسر به زوجات پدر مرقوم فرموده بودید صراحت این حکم دلیل بر اباحت دیگران نه” و این پاسخِ پرتکرار، در بسیاری از آثار باور بهائی آمده است که از جمله می‌توان به صفحه‌ی ۱۸۷ کتاب گنجینه‌ی حدود و احکام، صفحه‌ی ۱۵۵ جلد چهارم کتاب امر و خلق، صفحه‌ی ۳۷۰ از جلد سوم کتاب مکاتب حضرت عبدالبهاء و بسیاری دیگر از منابع اشاره نمود.

صفحه‌ی ۱۸۷ کتاب گنجینه‌ی حدود و احکام
تناقض در گفتار و تخلف از آموزه‌های باور بهائی

 

صفحه‌ی ۱۵۵ جلد چهارم کتاب امر و خلق
تناقض در گفتار و تخلف از آموزه‌های باور بهائی

 

صفحه‌ی ۳۷۰ از جلد سوم مکاتیب حضرت عبدالبهاء
تناقض در گفتار و تخلف از آموزه‌های باور بهائی

 

 

همان گونه که در مباحث گذشته دیدیم، وجود این نوع سوال و جواب‌ها نشان می‌دهد که بحث ازدواج با اقارب و نزدیکان و محارم، از همان زمان انتشار کتاب اقدس و نشر احکام باور بهائی، برای بهائیانی که اندکی به خود جرات اندیشیدن و تفکر داده‌اند، همیشه جای سوال بوده است!

زیرا این عزیزان به خوبی می‌دانند محرمات در باور بهائی، فقط و فقط محدود می‌شود به موارد منصوص! در بخش‌های گذشته به این موضوع اشاره شد که به عنوان مثال در باب سی و ششم از جلد دوم کتاب مائده‌ی آسمانی، با عنوان “درباره این که عدم ذکر در الواح مبارک، نفس جواز است” جناب عبدالبهاء تصریح می‌نماید: “سوالی که نموده بودید عدم ذکر در الواح الهی، نفس جواز است. زیرا مُنهی (کاری که در شرع از آن نهی شده) از نصوص استنباط می‌شود.” یعنی اگر نصی بر حرام بودن موضوعی وجود نداشته باشد، این به معنای مجاز و حلال بودن آن است و این عزیزان به خوبی می‌دانند که هیچ نصی بر حرام بودن ازدواج با غیر از زنِ پدر وجود ندارد! یعنی در باور بهائی می‌توان با خواهر و برادر و سایر نزدیکان و محارم ازدواج نمود!

لااقل تا پیش از بیانیه‌ی ۱۵ ژانویه ۲۰۱۰ میلادی از سوی بیت‌العدل نامشروع (به دلیل عدم حضور ولی امرالله) که تا آن در سال ۲۰۱۹ میلادی رونمایی شد، هیچ نصی بر حرام بودن ازدواج با نزدیکان مثل خواهر و برادر و خاله و عمه و عمو و دایی و … وجود نداشته است! اگر وجود داشت، جناب عبدالبهاء این گونه پاسخ نمی‌داد. همین که بیت‌العدل اقدام به حرام اعلام نمودن این نوع ازدواج‌ها می‌کند، ثابت می‌کند و نشان می‌دهد که حتی بیت‌العدل نیز پاسخ جناب عبدالبهاء را قبول نداشته و ندارد!

بگذریم و به اصل داستان خود برگردیم.

خلاصه این که جناب عبدالبهاء در پاسخ به سوال ازدواج با سایر اقارب می‌نویسد، اگر چه فقط و فقط ازدواج با زنِ پدر در نصوص حرام اعلام شده و هیچ محدودیتی در مورد سایرین وجود ندارد، ولی این به معنای حلال و مجاز بودن سایر موارد نیست! این سخن جناب عبدالبهاء دقیقا بر خلاف قاعده و اصلی است که خودش بیان کرده است: “عدم ذکر در الواح الهی، نفس جواز است. زیرا مُنهی (کاری که در شرع از آن نهی شده) از نصوص استنباط می‌شود.” حتما دوستان عزیز بهائی نیز از این پاسخ جناب عبدالبهاء گیج و سرگشته شده‌اند! بالاخره کدام را باور کنند!؟ منهی از نصوص استنباط می‌شود یا خیر!؟ آیا عدم ذکر در الواح، نفس جواز است یا خیر!؟ اگر جناب عبدالبهاء ادعا می‌کند عدم ذکر در الواح به منزله‌ی حلال و مجاز بودن عمل است، پس چرا با وجود این که هیچ نصی در حرام بودن ازدواج با نزدیکان در باور بهائی وجود نداشته، به دروغ ادعا می‌کند “صراحت این حکم دلیل بر اباحت دیگران نه”

باب سی و ششم از جلد دوم کتاب مائده‌ی آسمانی:
 کدام طرف این تناقض را باید پذیرفت!؟

 

 

قیاسی مع الفارق

نکته‌ی زشت‌تر اینجاست که وقتی جناب عبدالبهاء خودش را اسیر و گرفتار در این تناقض‌گویی‌ها می‌بیند، برای توجیه این تناقض‌گویی‌اش مجبور می‌شود چشمان خود را بر روی کلام خداوند متعال و قرآن ببندد و آیات الهی را انکار نماید! به راستی چرا وقتی هیچ نصی بر حرام بودن این نوع از ازدواج‌ها در دست ندارد، دست به دامن چنین روش‌های باطلی می‌زند!؟

جناب عبدالبهاء برای این که از شر تناقض‌گویی‌اش فرار کند، مجبور می‌شود چشمان خود را بر روی آیات قرآن کریم ببندد و این توجیه را ارائه نماید: “مثلا در قرآن می‌فرمایند حرمت علیکم المیته و الدم و لحم الخنزیر این دلیل بر آن نیست که خمر حرام نه انتهی.” در واقع جناب عبدالبهاء ادعا می‌کند که چون تمامی خوردنی‌های حرام در یک آیه از قرآن کریم نقل نشده، شما نباید تنها به یک آیه از کتاب اقدس استناد کنید! به عنوان مثال، حرام بودن گوشت مردار و خوک در یک آیه بیان گردیده و ممنوعیت نوشیدن مسکرات و مست‌کننده‌ها در آیه‌ی دیگری حرام اعلام شده است. او ادعا می کند بر همین اساس نمی‌توان ادعا کرد که غیر از گوشت مردار و خوک، چیز دیگری حرام نیست. یعنی در بررسی احکام ازدواج در باور بهائی نیز نبایستی تنها به یک آیه مراجعه نمود و سپس نتیجه گرفت چون در این آیه هیچ مورد دیگری ممنوع و حرام اعلام نشده، پس با تمامی اقارب به غیر از زنِ پدر می‌توان ازدواج کرد! یعنی از نظر جناب عبدالبهاء بایستی تمامی الواح و آیات مربوط به ازدواج‌های حرام را جمع نمود و کنار هم قرار داد تا همه‌ی ازدواج‌های حرام در باور بهائی مشخص شود.

ادامه‌ی راه جناب عبدالبهاء

همین توضیحات را جناب عبدالحمید اشراق خاوری در کتاب تقریرات درباره کتاب اقدس مطرح کرده و در ادامه نیز دروغی بزرگ از خود به یادگار می‌گذارد تا اخلاق عملی و تبلیغی مبلغان باور بهائی برای همگان مشخص و آشکار گردد. او در صفحه‌ی ۲۴۶ کتاب مذکور، همین توضیحات را می‌آورد: “بعضی از نفوس اشکال می‌کنند که در این آیه جمال مبارک فقط فرموده است: “حرم علیکم ازواج ابائکم” و این دلیل است بر این که سایر طبقات منتسبین همه حلال است. در این خصوص حضرت عبدالبهاء در لوح می‌فرمایند که ذکر نشدن یک مطلب در یک آیه دلیل آن نیست که در آیات دیگر ذکر نشده باشد.” سپس همان مثالی که جناب عبدالبهاء از قرآن آورده را مطرح می‌نماید.

صفحه‌ی ۲۴۶ تقریرات درباره کتاب اقدس

 

 

خسته نباشید دلاوران!

باید به جناب عبدالبهاء و اشراق خاوری دست مریضاد و خسته نباشید گفت. تمام اشکال و سوال هم دقیقا همین است که لااقل تا ۱۵ ژانویه ۲۰۱۰ میلادی هیچ موردی غیر از زن بابا در تمامی الواح و نصوص بهائی، حرام اعلام نشده است! نه تنها منتقدین باور بهائی، بلکه حتی بهائیان نیز از قدیم الایام هیچ لوح و آیه‌ای پیدا نکرده‌اند که سایر ازدواج‌های ممنوعه را بیان کرده باشد و به همین دلیل هم از آغاز شکل‌گیری باور بهائی این سوال توسط خود بهائیان مطرح گردیده که بالاخره تکلیف چیست و چه باید کرد و بخش‌های گذشته دیدیم که حتی از خود جناب بهاءالله نیز این سوال را پرسیده‌اند!!! اگر حتی یک مورد دیگر به غیر از زنِ پدر در تمامی نصوص و آیات و الواح وجود داشت، قطعا جناب عبدالبهاء یا جناب اشراق خاوری و یا دیگر مبلغین باور بهائی از ابتدا تا کنون ارائه می‌نمودند! تمام داستان اینجاست که هیچ نص دیگری وجود ندارد و هیچ ازدواج دیگری در باور بهائی حرام نیست!

جالب است که مبلغین باور بهائی در زمان تدوین جزوه رفع شبهات و همچنین سال‌ها پس از آن یعنی در زمان انتشار همان مطالب در کانال رفع شبهات و تا سال ۲۰۱۹ میلادی هیچ اشاره‌ای به بیانیه‌ی ۱۵ ژانویه ۲۰۱۰ بیت‌العدل نامشروع (به دلیل عدم حضور ولی امرالله) نمی‌کنند! چرایی این موضوع در مقاله‌ی اول بحث حاضر مورد گفتگو قرار گرفت.

تمام شبهه و اشکال بهائیان دقیقا همین موضوع بوده که هیچ نص دیگری برای ازدواج‌های حرام در باور بهائی وجود ندارد!

باز هم دروغی بسیار بزرگ از قلم و زبان مبلغین باور بهائی

اما شاهکار جناب اشراق خاوری که متاسفانه مبلغین فعلی باور بهائی نیز همان راه را در پیش گرفته‌اند، دروغ بزرگی است که به جای اعتراف به حقیقت مطرح می‌نماید. او برای فرار از اقرار به مجاز بودن ازدواج با نزدیکان در صفحه‌ی ۲۴۷ تقریرات درباره کتاب اقدس به دروغ ادعا می‌کند: “در این ظهور مبارک هم در سایر الواح و آیات صریح است که با نفوسی که انتساب نزدیک دارند، مثل مادر و خواهر و عمه و خاله و فلان و بهمان البته این عمل ناشایسته و حرام است”!

صفحه‌ی ۲۴۷ تقریرات درباره کتاب اقدس
نمونه‌ای از اخلاق در باور بهائی! دروغی به نام وجود طبقه‌ی محارم و اقارب در باور بهائی!

 

 

همان گونه که اشاره شد، متاسفانه مبلغان کنونی باور بهائی نیز پا جای پای جناب اشراق خاوری گذاشته و همان شیوه‌ی دورغ‌پردازی را در پیش گرفته‌اند؛ اگر به پاسخ کانال رفع شبهات مراجعه شود، به این ادعا برمی‌خوریم: “و از این رو نمی توان بواسطه ذکر حرمت ازواج آباء در آیه بخصوص، حکم به حلّیّت سایر طبقات کرد زیرا حرمت آنان در مقامات دیگر وارد”!

 

 

بسیار خوب! سوال دوستان عزیز بهائی و منتقدین این باور نیز دقیقا همین است که حرمت سایر طبقات در کجا ذکر شده است!؟ چرا حتی فقط یک نمونه نمی‌توانید ارائه کنید!؟

عدم وجود نص بر حرام بودن ازدواج با نزدیکان در باور بهائی

اما برای این که دوستان عزیز مطمئن شوند هیچ مورد دیگری در آثار و نصوص وجود ندارد، می‌توانند به اعترافات جناب بهاءالله به عنوان بنیان‌گذار این باور و تشریع کننده‌ی احکام و اعتراف خود جناب عبدالبهاء به عنوان مبین آثار مراجعه نمایند! هم جناب بهاءالله و هم جناب عبدالبهاء و هم جناب شوقی خودشان به صراحت اعلام کرده‌اند که هیچ مورد دیگری از ازدواج‌های حرام به غیر از زنِ پدر در آثار و نصوص باور بهائی وجود ندارد! ایشان آب پاکی را بر دست مبلغین باور بهائی ریخته‌اند و مشت مبلغین دروغگو را باز نموده‌اند.

در بخش‌های قبل به سوال ۵۰ از رساله‌ی سوال و جواب کتاب اقدس استناد شد :”۵٠- سؤال: از حلّیّت و حرمت نکاح اقارب. جواب: این امور هم به امنای بیت العدل راجع است.” جناب بهاءالله در اینجا با صراحت اعتراف کرده که هیچ حکم دیگری در این خصوص صادر نکرده و بیت‌العدل باید سایر موارد را تشریع نماید. اگر جناب بهاءالله، حکم دیگری نازل کرده بود، بی‌شک در پاسخ به این سوال مطرح می‌کرد و حواله به بیت‌العدل نمی‌نمود.

جناب عبدالبهاء نیز به این موضوع اعتراف کرده که البته در تناقض با ادعای پیشین ایشان است که غیرمستقیم گفته بود باید همه‌ی آیات را در نظر گرفت: در جلد چهارم کتاب امر و خلق در صفحه‌ی ۱۵۵ اعتراف می‌کند که “مطمئن باشید که ازدواج بأقربا (با نزدیکان) نیز نادر الوقوع و در این خصوص مکاتیت متعدد مرقوم گردید از جمله مکتوب مفصلی است چند سال پیش به بادکوبه مرقوم شد … قبل از تشکیل بیت عدل این احکام راجع به مرکز منصوص است”

 

صفحه‌ی ۱۵۵ جلد چهارم کتاب امر و خلق
اعتراف جناب عبدالبهاء مبنی بر عدم وجود هر گونه حرمتی در ازدواج با اقارب و محارم

 

جناب عبدالبهاء در صفحه‌ی ۱۸۵ گنجینه‌ی حدود و احکام به زبان دیگری اعتراف می‌کند تلاش بیهوده نکنید که هیچ حکم و ممنوعیتی به غیر از ازدواج با زن بابا وجود ندارد: “ولی اقتران (نزدیکی) اقارب غیرمنصوصه راجع به بیت العدل که به قواعد مدنیت و مقتضای طب و حکمت و استعداد طبیعت بشریه قرار دهند … باری آن چه بیت العدل در این خصوص قرار دهند همان حکم قاطع و صارح الهی است هیچکس تجاوز نتواند.”

صفحه‌ی ۱۸۵ گنجینه‌ی حدود و احکام
اعتراف جناب عبدالبهاء مبنی بر عدم وجود هر گونه حرمتی در ازدواج با اقارب و محارم

 

همین موضوع در قالب ازدواج برادرزاده از جناب شوقی نیز سوال می‌شود و او نیز بر نبود هیچ نص دیگری تاکید و اعتراف می‌کند. در مقاله‌ی سوم همین بخش دیدیم که حتی بیت‌العدل نامشروع نیز در ۱۵ دسامبر ۱۹۸۰ میلادی اعتراف کرده بود که تا این زمان هنوز هیچ حکمی در این خصوص صادر نگردیده است!

دیگر جناب بهاءالله، عبدالبهاء، شوقی و حتی خود بیت‌العدل نامشروع (تا پیش از ۱۵ ژانویه ۲۰۱۰ میلادی) با چه زبانی باید بگویند تلاش بیهوده نکنید! هیچ حکم دیگری در مورد ازدواج‌های حرام وجود ندارد! و غیر از زن بابا، ازدواج با تمامی نزدیکان مثل خواهر، برادر، عمه، عمو، خاله، دایی و … در این باور حلال و مجاز است!

ماجرای کسی که به توصیه‌ی اخلاقی خودش عمل نمی‌کند!

آخرین حربه‌ای که مبلغان باور بهائی ارائه می‌نمایند، پناه بردن به یک توصیه‌ی اخلاقی است که این توصیه نیز افتضاح دیگری برای باور بهائی به همراه دارد! به عنوان مثال در صفحه‌ی ۳۷۰ جلد سوم مکاتیب حضرت عبدالبهاء یا صفحه‌ی ۱۵۶ جلد چهارم امر و خلق به این صورت توصیه به بعد بین زوجین می‌نماید: “در الواح سائره به صریح عبارت مرقوم که در ازدواج حکمت الهیه چنان اقتضا می‌نماید که از جنس بعید باشد. یعنی بین زوجین هر چه بعد بیشتر سلاله قوی‌تر و خوش سیماتر”

صفحه‌ی ۳۷۰ جلد سوم مکاتیب حضرت عبدالبهاء تناقض عملی توصیه‌ی جناب عبدالبهاء در مقابل رفتار عملی جناب بهاءالله که از دختر برادرش برای او خواستگاری کرده است!

 

صفحه‌ی ۱۵۶ جلد چهارم امر و خلق
تناقض عملی توصیه‌ی جناب عبدالبهاء در مقابل رفتار عملی جناب بهاءالله که از دختر برادرش برای او خواستگاری کرده است!

 

به این نکته‌ی مهم توجه داریم که این فقط و فقط یک توصیه‌ی اخلاقی است و به هیچ وجه حکم به حساب نمی‌آید و البته حتی خود جناب بهاءالله نیز به این توصیه هیچ توجهی نداشته و این جناب عبدالبهاء است که وقتی هیچ حکمی در مورد ازدواج با اقارب در نصوص نمی‌یابد مجبور می‌شود به این توصیه‌ی اخلاقی اکتفا کند!

برای این که دوستان عزیز بهائی بتوانند بی‌توجهی و بی‌ارزشی این توصیه‌ی اخلاقی را از دیدگاه جناب بهاءالله به صورت عملی ببینند، می‌توانند به صفحات ۴۳۶ و ۴۳۷ کتاب بهاءالله شمس حقیقت مراجعه نمایند که داستان ازدواج غصن اعظم یا همان جناب عبدالبهاء را بیان می‌کند. خلاصه‌ی داستان این است که جناب بهاءالله قصد داشته دختر برادرش یعنی دختر میرزا محمد حسن که شهربانو نام داشته را به همسری جناب عبدالبهاء درآورد. جناب بهاءالله حتی اقدام به خواستگاری هم می‌کند و محمدجواد کاشانی را با شال و انگشتر به خواستگاری شهربانو برای جناب عبدالبهاء می‌فرستد که البته با پاسخ منفی مواجه می‌شود.

 

صفحه‌ی ۴۳۶ کتاب بهاءالله شمس حقیقت
بی‌ارزشی و نادرستی توصیه‌ی جناب عبدالبهاء از دیدگاه جناب بهاءالله

 

صفحه‌ی ۴۳۷ کتاب بهاءالله شمس حقیقت
بی‌ارزشی و نادرستی توصیه‌ی جناب عبدالبهاء از دیدگاه جناب بهاءالله

 

 

همان گونه که ملاحظه می‌گردد، جناب بهاءالله نظری مخالف جناب عبدالبهاء دارد و به صورت عملی تلاش کرده که اتفاقا برای خود جناب عبدالبهاء این وصلت نزدیک را ترتیب دهد! جالب اینجاست جناب عبدالبهاء که خودش خواستگار دختر عمویش بوده، باز چنین توصیه‌ی اخلاقی می‌کند که “بین زوجین هر چه بُعد بیشتر سلاله قوی‌تر”! به راستی رطب خورده چون منع رطب کند!؟

کسی که خودش روزی خواستگار دختر عمویش بوده، چگونه توصیه به ازدواج‌های دور می‌کند!؟

دوستان عزیز بهائی به کدام شیوه بایستی عمل کنند!؟ اقدام عملی جناب بهاءالله یا توصیه‌ی غیراخلاقی جناب عبدالبهاء!؟ بین زوجین هر چه فاصله بیشتر باشد بهتر است یا کمتر!؟ توصیه‌ی عملی جناب بهاءالله فاصله‌ی نزدیک است و توصیه‌ غیر اخلاقی جناب عبدالبهاء فاصله‌ی دور!!! از این جهت توصیه‌ی جناب عبدالبهاء غیراخلاقی نامیده می‌شود که خودش خواستگار دختر عمویش بوده ولی در عین حال توصیه به دور بودن وصلت می‌کند!!!

امید است این حجم از تناقضات عملی و اخلاقی توانسته باشد راه را برای دوستان عزیز بهائی روشن کند.

نظر شما در مورد این مطلب :

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.