تهمت ازدواج با محارم به غیر از زن پدر-پاسخ۴

 بخش چهارم: اساسا طبقه‌ای به نام محارم در باور بهائی وجود ندارد!!!

‏ بررسی توجیهات باور بهائی در خصوص ازدواج با محارم

 بخش چهارم: اساسا طبقه‌ای به نام محارم در باور بهائی وجود ندارد!!!

در مقالات پیشین دیدیم باور بهائی با چالش بزرگی به نام آزاد بودن روابط جنسی مواجه است و این که به جز رابطه‌ی دو مجرد غیرهمجنس، هیچ رابطه‌ی جنسی دیگری در باور بهائی جرم به حساب نمی‌آید. به عنوان مثال در یک روستا که با قوانین و احکام باور بهائی اداره می‌شود، یک بهائی متاهل می‌تواند به هر کسی که بخواهد تجاوز نماید بدون این که جرمی مرتکب شده باشد! این تجاوز به هر شکلی و در هر مکانی و با هر کیفیتی می‌تواند صورت بگیرد؛ از کودکان خردسال تا مادران خانواده، در اماکن عمومی و یا در هر جای دیگری، به زور و قهر و غلبه و یا با رضایت و … به طور کلی بر اساس احکام و قوانین باور بهائی این بهائی متجاوز هیچ جرمی مرتکب نشده و به هیچ وجه مجرم به حساب نمی‌آید و نمی‌توان از او شکایت نمود و نمی‌توان او را بر اساس قوانین بهائی مورد مجازات قرار داد! چرا!؟ چون مجازاتی برای رفتارهای زشت و هنجارشکنانه‌ی او تعریف نشده است و لذا هیچ کدام از کارهای او جرم به حساب نمی‌آید.

باور بهائی به عوض پاسخ به این چالش بزرگ، در مغلطه‌ای آشکار و خیانتی زشت، پیش‌دستی نموده و ازدواج با محارم را به عنوان تنها چالش خود در بحث روابط نامشروع مطرح می‌نماید. در واقع باور بهائی با طرح موضوع ازدواج با محارم، سعی می‌کند این گونه وانمود سازد که تمام چالشی که با آن در این حوزه دست به گریبان است فقط و فقط محدود می‌شود به حلال یا حرام بودن ازدواج با محارم و نزدیکان مثل خواهر و برادر و خاله و عمه و عمو و دایی و … در حالی که اصل چالش باور بهائی عبارت است از عدم تعریف مجازات و جرم نبودن روابط زشت و غیرانسانی که در در مقالات آغازین همین بخش بدان اشاره گردید ( پاسخ۱ و پاسخ۲ ).

علاوه بر این دیدیم در مباحث ازدواج با محارم نیز تا ۱۵ ژانویه ۲۰۱۰ میلادی هیچ ازدواج دیگری غیر از ازدواج با زن پدر در باور بهائی حرام نبوده و یک بهائی می‌توانسته حتی با خواهر خود نیز ازدواج نماید. اما در تاریخ مذکور بیت‌العدل نامشروع (به خاطر عدم حضور ولی امرالله) پس از حدود ۱۳۷ سال سکوت از زمان نگارش کتاب اقدس و حلال بودن این نوع ازدواج‌ها بالاخره دست به فتوی می‌شود و حکمی مبنی بر حرام بودن برخی ازدواج‌ها مثل ازدواج خواهر و برادر یا ازدواج با عمه و خاله و دایی و عمو … را صادر می‌نماید.

اگر چه که حتی با وجود حکم اخیر بیت‌العدل، یک بهائی می‌تواند با تمامی افراد ذکر شده در بالا رابطه‌ی نامشروع برقرار نماید بدون این که جرمی مرتکب شده باشد (تنها با این شرط که حداقل یکی از دو طرف این رابطه بایستی متاهل یا هم جنس باشد)، ولی ازدواج بهائی نمی‌تواند داشته باشد. با این وجود، وقتی با مبلغین باور بهائی در مورد ازدواج با محارم گفتگو می‌شود، در کمال تعجب تا سال ۲۰۱۹ میلادی هیچ اشاره‌ای به حرام اعلام شدن این نوع ازدواج‌ها نمی‌کردند! برخی از علت‌های عدم اشاره به این حکم در مقالات پیشین مورد گفتگو قرار گرفت. جالب است که حتی در کانال رفع شبهات یا همان پاسخ به سوالات نیز هیچ اشاره‌ای به وجود این حکم در ذیل سوال ازدواج با محارم نکرده است!!!

دروغی به نام مشخص بودن محارم در باور بهائی

به هر حال برخی مبلغین باور بهائی همچنان اصل سوال حاضر یعنی مجاز بودن ازدواج با نزدیکان (لااقل تا پیش از صدور حکم ۱۵ ژانویه ۲۰۱۰ میلادی) را انکار کرده و به دروغ ادعا می‌کنند تمام این مباحث (دلایل ارائه شده در بالا که مجاز بودن ازدواج با محارم را ثابت می‌کند)، دروغ است و در باور بهائی تک تک محارم با ذکر نام، مشخص شده‌اند و ازدواج با آنها حرام است!

اما وقتی از ایشان درخواست می‌کنید که طبقه‌ی محارم و این که محارم چه کسانی هستند و در کجای نصوص باور بهائی آمده، نمی‌توانند هیچ مدرکی ارائه نمایند! حتی یک خط در کتاب اقدس وجود ندارد که محارم را مشخص کرده باشد!

و همین موضوع یعنی مشخص نبودن طبقه‌ی محارم از دیگر چالش‌های باور بهائی است! در باور بهائی به چه کسانی محارم گفته می‌شود!؟ چه تفاوتی بین محارم و غیرمحارم وجود دارد!؟

جالب اینجاست که نه تنها هیچ تفاوتی بین محارم و غیرمحارم در باور بهائی وجود ندارد، بلکه هیچ قید و شرط و محدودیتی نیز برای پوشش و یا تماس فیزیکی بین افراد مشخص نشده (به غیر از رابطه‌ی نامشروع مرد مجرد و زن مجرد)!!! در باور بهائی، کدام قسمت از بدن را بایستی پوشاند!؟ چه افرادی و تا چه حدی می‌توانند تماس فیزیکی با هم داشته باشند!؟ هیچ و دیگر هیچ!

تاکنون باور بهائی نتوانسته حکمی ارائه نماید که مصادیق محارم در آن مشخص شده باشد.

در واقع این چالش نیز نتیجه‌ی کم کاری بیت العدل است که هنوز هیچ حکمی در تعیین طبقه‌ی محرمات مشخص نکرده است! زیرا تعیین این طبقه به بیت العدل راجع گردیده و این نهاد نامشروع (به دلیل عدم حضور ولی امر الله) هیچ حکمی در این خصوص به غیر از زن پدر، مشخص نکرده است. برای روش شدن موضوع به صفحه‌ی ۱۸۶ کتاب گنجینه حدود و احکام چنین مراجعه می‌کنیم که در مورد طبقه‌ی محرمات سوال شده است: “ای بنده بها ازطبقات محرمات سوال نموده بودید رجوع بآیات نمایید و تا بیت عدل عمومی تشکیل نیابد متفرعات بیان نگردد مرهون (وابسته) بآن یوم است.”

صفحه‌ی ۱۸۶ کتاب گنجینه حدود و احکام: نمونه‌ای از اعترافات متعدد به عدم وجود طبقه‌ای به نام محارم در باور بهائی

 

حال که ده‌ها سال از تاسیس بیت‌العدل می‌گذرد، همچنان معلوم نیست چه کسانی در طبقه‌ی محارم قرار می‌گیرند!؟

داستان وقتی جالب‌تر می‌شود که مباحثی مثل پوشش را نیز در کنار روابط جنسی قرار دهیم. وقتی هیچ طبقه‌ای به نام محارم در باور بهائی تعریف نشده، این بدان معناست که پوشش و تماس فیزیکی برای جامعه‌ی بهائی بی‌معناست. برای روشن شدن موضوع فرض کنیم یک روستای کوچک دور افتاده بخواهد با قوانین و احکام باور بهائی اداره شود. در این روستا یک مرد یا زن بهائی می‌تواند کاملاً لخت و عریان در جامعه ظاهر شود بدون این که کسی بتواند متعرض او شود و به او اعتراض نماید! زیرا قانونی برای محدود کردن او در باور بهائی وجود ندارد (در مباحث پوشش به این موضوع پرداخته می‌شود.)!!! این فرد می‌تواند هر نوع تماس فیزیکی با هر کسی اعم از نزدیکان و یا بیگانگان داشته باشد بدون این که از نگاه احکام باور بهائی جرمی مرتکب شده باشد. زیرا هیچ طبقه‌ای به نام محارم در باور بهائی تعریف نشده و هیچ محدودیتی نیز به تبع آن در خصوص تماس فیزیکی یا پوشش قرار داده نشده است! این فرد به هر کسی که دلش بخواهد می‌تواند به زور و قهر و غلبه تجاوز نماید بدون این که جرمی مرتکب شده باشد! خانواده‌ی کسی که مورد تجاوز قرار گرفته‌اند نیز هیچ شکایتی نمی‌توانند داشته باشند چون از نگاه احکام باور بهائی اصلا جرمی واقع نشده است!

حتی تصور اداره‌ی یک روستای دور افتاده با احکام باور بهائی نیز روح و روان انسان را به شدت آزار می‌دهد!

چنین باوری با چنین احکام ناقصی، ادعای حکومت جهانی داشته و آرزوی حاکم شدن بر تمام کشورها را در سر می‌پروراند!!!

البته از مباحث نماز بهائی به خاطر داریم که دو چمدان از احکامی که جناب بهاءالله آن‌ها را به‌روز رسانی کرده بود، به طور کلی دزدیده شد و مفقود گردید! یعنی هیچ اعتباری به همین چند حکم موجود نیز وجود ندارد! یعنی احکام باور بهائی به طور کلی مورد تردید است! چرا که آخرین نسخه‌ی آن از بین رفته است و معلوم نیست آیا احکامی هم اکنون در دست بهائیان عزیز قرار دارد، جزء احکام منسوخ شده است یا خیر!؟

دوستان عزیز بهائی از نظر حجمی به این موضوع نگاه کنند. تمام احکام موجود در باور بهائی را می‌توان در یک کتاب جمع کرد. عزیزان بهائی چطور می‌توانند به این کتاب موجود عمل کنند در حالی که دو چمدان اصلاحات به این کتاب خورده است!!! و تمامی این دو چمدان اصلاحات و به همراه نماز بهائی به سرقت رفته و اثری از آن نیست!!!

بی‌ربط نگفته‌ایم اگر ادعا کنیم هیچ یک از احکام در باور بهائی قابل اعتماد نیست! چرا که معلوم نیست آن چه هم اکنون به عنوان احکام بدان عمل می‌شود، آیا توسط جناب بهاءالله به روزرسانی شده یا خیر! زیرا نسخه‌ی به‌روز رسانی شده‌ی احکام دزدیده شده است!

نظر شما در مورد این مطلب :

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.