تعالیم دوازده گانه شعارهایی بدون راهکارهای اجرایی
شاید بارها این ضربالمثل را شنیده یا خود آن را به کار بردهایم که انشای ننوشته، نمرهاش بیسته
شاید بارها این ضربالمثل را شنیده یا خود آن را به کار بردهایم که انشای ننوشته، نمرهاش بیسته! بیشک یکی از علل اصلی این که بیتالعدل اعظم بیش از پنجاه سال همیشه سعی کرده از وظیفهی اصلی و ذاتی خود شانه خالی کرده و برگهی امتحانی خود را تا جایی که توانسته خالی نگه دارد همین موضوع است! اما غافل از این که در واقع انشای ننوشته نمرهاش صفر است!!! کسی که برگهی امتحانی سفید تحویل میدهد، افکار عمومی و وجدانهای بیدار به برگهای که هیچ پاسخی برای نوشتن و هیچ حرفی برای گفتن نداشته، چه نمرهای میدهند!؟
در حقیقت بیتالعدل برای فرار از دریافت نمرهی منفی، به نمرهی صفر قناعت کرده و از بدو تاسیس تا کنون با ارائهی برگهی بیپاسخ تمام تلاش خود را به کار بسته که همین نمرهی صفر را لااقل برای خود نگه دارد! چرا که تراوشات بیتالعدل هر چه باشد مورد نقد و بررسی قرار میگیرد و همگان پی به ادعاهای بیپشتوانهی آن خواهند برد؛ مشخص خواهد گردید بیتالعدلی که ادعای مدیریت جهانی داشته و آرزوی حکومت جهانی را در سر میپروراند جز خیالی باطل در بساط ندارد و بضاعت علمی و عملیاتی دستش خالیست. نظیر پیام اخیر بیتالعدل (۷ دسامبر ۲۰۱۵) و پاسخ شگرفی که پس از ۳۰۰ روز در جواب به یک سوال نامشخص ارائه نموده بود: از اطرافیان خود بپرس!!!
اگر ساختار قانونگذاری در بهائیت تبیین گردد، در پرتوی این روشنگری، بسیاری از دیگر نقاط تاریک، تناقضات و صد البته کاستیها و کمکاریهای بیت العدل اعظم چهره عیان خواهند نمود.
آقای بهاءالله میگوید: مَن قال لِمَ وَ بِمَ فَقَد کَفَر یعنی هر کس که بگوید چرا و سوال کند و انکار کنند به تحقیق کافر است!
طبق ادعای بهائیان از زمان ظهور بهاءالله تا ظهور مظهر بعدی که حداقل هزار سال و در برخی نصوص تا بینهایت ادامه دارد، اگر تمام بهائیان بیایند و مشورت کنند و بخواهند یک حکمی از احکام اقدس و دیگر احکامی که بهاءالله آنان را وضع نموده را تغییر بدهند، نمیتوانند این احکام لااقل تا زمان ظهور مظهر بعدی غیرقابل تغییر است! در واقع تمام مطالب بهاءالله را نص میدانند و تخطی از آن را کفر و الحاد میدانند و به کسی که سرپیچی نماید کافر اطلاق میکنند!
بنابراین اولین منبع قانونگذاری در میان بهائیان، نصوص بهاءالله است که در برابر این نصوصنمی توانند چون و چرا کنند.
دومین منبع در بهائیت توضیحات و تبییاتی است که عبدالبهاء، مرکز میثاق و شوقی ربانی (نوه دختری بهاءالله) ارائه مینمایند. ذکر این نکته خالی از لطف نیست آقای شوقی سر سلسلهی اولیای امر الله و اولین ولی امر الله بود و البته قرار بود بیست و چهار تا ولی بیایند که با مرگ شوقی این سلسله نافرجام ماند و منتفی و منقضی گردید و هرگز ولی امر بعد از ایشان نیامد. این دو نفر مبین و بیانکنندهی آثار و سخنان بهاءالله یعنی مطالب نص (منبع اول) بوده و مرجع روشنکنندهی نصوص به شمار میآیند؛ یعنی بهائیان برای فهم نصوص و سخن بهاءالله که البته و به ادعای بهائیان سخن خداست، باید به شرح و تبیین این دو نفر رجوع کنند. اصطلاحا این دو را واجد مقام تبیین میدانند.
اما از آنجا که بسیاری از مطالب مورد نیاز جامعهی بهائی در این دو منبع (یعنی نصوص بهاءالله و توضیحات عبدالبهاء و شوقی) نیامده لذا در موارد غیرمنصوصه میبایست به مرجع دیگری رجوع کنند. بهاءالله برای حل و فصل امور به بیوت عدل اشاره کرده یعنی مکانهایی که محل دادگری باشد. در کتاب اقدس و سخن بهاءالله، بیوت عدل به عنوان مکانهایی تعریف شدهاند که در هر جایی مثل هر روستایی یا محلهای اگر مشکلی پیش آمد بروند آنجا و مشکلاتشان را حل کنند. بهاءالله اسمی از بیتالعدل و ساختار فعلی آن به میان نیاورده است.
عبدالبهاء مفهوم بیوت عدل را تغییر داد و وظایف آن را گستردهتر کرد و ایدهی بیت العدل را مطرح کرد و در موارد غیرمنصوصه یعنی در مواردی که بهاءالله ساکت بوده و حکمی نداده، فرض و واجب شد که انحصارا بیتالعدل اقدام به تشریع و قانونگذاری بنماید. ناگفته نماید که زنان را راهی به این جایگاه نیست و اعضای آن همگی باید مرد باشند و مشروعیت بیت العدل نیز به وجود ولی امر الله است که در حال حاضر ولی امرالله نیز وجود ندارد.
بنابر آن چه تا کنون بیان گردید نه مبین آثار (عبدالبهاء و شوقی) و نه بیت العدل اعظم تا هزاران سال هیچ کدام نمیتوانند در مواضعی که بهاءالله سخنی گفته و حکمی صادر نموده در مقابل دستور و نص بهاءالله ساز مخالف کوک کنند یا قانون او را عوض کنند و زیر پا بگذارند.
یعنی اگر بهاءالله گفت که پیشانی دزد را باید مُهر زد و در شهرها گرداند و همه با انگشت به او اشاره کنند و او را نشانهدار کنند، اگر زمانی برسد که این عمل قبیح شمرده شود و متناسب با مقتضیات زمان نباشد، بیت العدل نمیتواند آن را نقض کند، تغییر دهد و یا نسخ نماید بلکه موظف است فقط و فقط مقدمات اجرای این احکام را ایجاد کند.
بنابراین مشخص گردید تنها نهادی که در مواضع و موارد غیرمنصوصه (تعیین تکلیف نشده)، موظف است قانون گذاری نماید، فقط و فقط بیت العدل است و لاغیر.
هر کسی میتواند شعار وحدت عالم انسانی و همه با هم در صلح و صفا به سر ببرید را سر دهد! مهم ارائهی راهکار عملی برای رسیدن به این آرمانها است؛ آن چه که رسیدن به آرمانهایی از این دست را ممکن و میسور میسازد قوانین مدرن و پیشرفتهای هستند که روابط بین افراد در جامعه را به گونهای دقیق و با جزئیات کامل مشخص مینماید.
در احکام بهاءالله که نمونهای از آن پیشتر بیان گردید به هیچ وجه چنین روابطی تعریف نشده است. در احکام منتشر شده تنها یک سری کلیات بیان گردیده است. لذا تا اینجا مشخص گردید که تنها نهاد قانونگذاری در حال حاضر در بهائیت فقط و فقط منحصر میگردد در بیتالعدل اعظم و لاغیر! بهائیت که شعار وحدت عالم انسانی را در راس تبلیغات خود قرار داده، باید توضیح دهد که :
بیتالعدل در این جهت چه قوانینی وضع نموده است!؟
بیتالعدل با کدام راهکار و به پشتوانه کدام نظام حقوقی و کیفری ادعای وحدت عالم انسانی را دارد!؟
کدام نظام مدنی پیشرفتهای را میتوان در بهائیت سراغ گرفت!؟
آیا اصلا بهائیت نظام قضائی دارد!؟
آیا روابط بین افراد در بهائیت تعریف شده است!؟
فرض کنید در کشورهایی که بهائیت را به رسمیت شناختهاند این اجازه به بهائیان داده شود که بر اساس قوانین خودشان با آنها برخورد شود. بیتالعدل و بهائیان چه حرفی برای گفتن دارند!؟
چرا بیتالعدل در تشریع ابتداییترین قوانین مبتلابه کوتاهی کرده و هیچ اقدام خاصی را در این مدت انجام نداده است!؟
از بیتالعدلی که با گذشت بیش از پنجاه سال در وضع و ایجاد ضروریترین و پرکاربردترین قوانین روزمرهی بهائیان نظیر ازدواج و طلاق درمانده است، چگونه میتوان انتظار داشت که روابط پیشرفته و مدرن بین افراد را تدوین نماید!؟
بهائیت به سبب کمکاریهای بیتالعدل در بسیاری از موارد اصلا هیچ حرف و سخنی ندارد! هیچ قانون مشخصی برای روابط بین بهائیان در پرکاربردترین موارد ندارد چه رسد به این که قوانین پیشرفته باشند! اصلا قانونی وجود ندارد! کجاست مجموعهی قوانین روابط منتشر شده از سوی بیتالعدل!؟
دریغ از انتشار حتی چند برگ! چرا بیتالعدل از بدو تاسیس تا کنون نتوانسته و یا نخواسته چنین مجموعهای را منتشر نمیاد و راه و رسم زندگی را در اختیار بهائیان قرار دهد! چرا بهائیان نباید بتوانند به راه و رسم بهائیت زندگی نمایند!؟
مقصر این داستان آیا کسی جز بیت العدل است!؟
وظیفهی اصلی و ذاتی همین بیت العدل با تمام چالشهایی که به لحاظ مشروعیت گریبانگیر اوست، قانونگذاری در مواردی بوده که بهاءالله در آن زمینه اظهار نظر نکرده است. از سوی دیگر بزرگان جامعهی امر و بهائیت معتقدند که در هر زمانی، دردهایی است که باید برای آن دردها درمانهایی متناسب همان زمان تجویز شود. هم اکنون که بیش از پنجاه سال از تاسیس بیتالعدل میگذرد نه تنها بیتالعدل میبایست در همان پنجاه سال پیش قوانین ریز و دقیق و مشخصی را وضع مینمود بلکه بر اساس ادعای تغییر مقتضیات زمان میبایست تمام آن قوانین را نیز در هر زمانی بهروزرسانی مینمود. حال آن که بیتالعدل در تجویز و ایجاد قانون درمانده است چه رسد به تغییر و اصلاح آنان با مقتضیات زمان!!!
وقتی بیتالعدل از رسیدگی به امور بهائیان درمانده، چگونه میتواند به سراغ جامعهی جهانی برود!؟
یکی از دلایل این است که اگر تولید قانون میکردند، در این صورت جامعهی جهانی راهکارهای تولید شدهی بیت العدل را زیر ذرهبین خواهد برد و آنان را بررسی خواهد کرد و مبانی و مبادی این قوانین را از بیتالعدل سوال خواهد نمود و لذا برای فرار از نقد، بهترین راه این است که اصلا هیچ قانونی وضع نکنند تا هیچ گاه مورد نقد واقع نگردند! یا به اصطلاح برگهی امتحانی خود را خالی و سفید نگهدارند تا لااقل نمرهی صفر را از دست ندهند!
اما یک وظیفهی دیگری نیز بیتالعدل دارد و آن عبارت است از قضاوت راجع به مطالبی است که به او ارجاع داده شده است! اطالهی رسیدگی به ارجاعات در بسیاری از موارد کار را بدانجا رسانیده که اساسا دیگر اصل موضوع و اختلاف از بین رفته و دیگر محلی برای اظهار نظر وجود نداشته است. جدیدتری مصداق این قصور و تقصیر بیتالعدل را میتوان در پیام ۷ دسامبر ۲۰۱۵ دانست که در قبال یک سوال ۳۰۰ روز زمان را دور ریختند و بهائی سوال کننده پس از ۳۰۰ روز انتظار با این پاسخ روبرو شد که از اطرافیان خود سوال کن!!!
انسان متحیر میماند که چه بنامد این همه کمکاری بیتالعدل را!!! پس از گذشت ۳۰۰ روز هم حتی پاسخی ارائه ننمودند!!! این بیتالعدلی که در مدت بیش از پنجاه سال حتی چند برگه نیز به عنوان مجموعهی قوانین منتشر نکرده و تکلیف ابتداییترین مسائل روابط افراد جامعهی بهائی را هنوز مشخص نکرده چگونه میتواند در سر هوای مدیریت جهانی و رسیدن به حکومت جهانی را بپروراند! این همه اعتماد به نفس بیتالعدل واقعا ستودنی است!