دیدار حضرت حرم (روحیه ماکسول همسر جناب شوقی) با بن گوریون نخست وزیر اسرائیل :
“چنانچه فرضا نفس استقرار مرکز جهانی بهائی در کشور یهودی نژاد اسرائیل امری به ظاهر لغو تلقی گردد برعکس خانم ربانی (روحیه ماکسول) بدون اندک تردید و با نهایت تاکید اظهار می دارد که ما به اینجا (اسرائیل) تعلق داریم اگر قرار باشد قائل به تمیز و امتیاز هم شد من ترجیح می دهم که جوانترینِ ادیان در یکی از تازه ترین کشورهای جهان نشو ونما نماید و در حقیقت باید گفت آینده ما چون حلقات زنجیر به هم پیوسته است”
( نقل از مجله اخبار امری سال ۱۳۴۰ شماره دی ماه صفحه ۶۰۱)
این سخنان تنها یک تعارف نیست بلکه گویای این حقیقت است که بهاییت و صهیونیسم برادران دو قلو و دشمن خداوند و پیامبران الهی و بشریت هستند بطوریکه اگر بگوییم صهیونیسم و بهاییت یک پدیده هستند سخنی گزاف نگفتهایم .
مشخصات این دو اهریمن
۱.آپارتاید سازمانی و قومی :
ارواح یهود، از ارواح دیگران افضل است، زیرا ارواح یهود جزء خداوند است! همچنان که فرزند جزء پدرش می باشد، روح های یهود نزد خدا عزیزتر است زیرا ارواح دیگران شیطانی و مانند ارواح حیوانات است.
(تلمود ، برگرفته از کتاب خطر الیهودیه العالمیه)
همچنان که انسان بر حیوانات فضیلت دارد، یهود نیز بر اقوام دیگر فضیلت دارد.
(تلمود ، برگرفته از کتاب خطر الیهودیه العالمیه)
سگ افضل از غیر یهودی است.
(تلمود ، برگرفته از کتاب خطر الیهودیه العالمیه)
بر اساس احکام تروریستی تلمود به عنوان دومین کتاب مقدس یهودیان است که صهیونیستها در طول تاریخ ننگین خود مشغول به آشوب و جنایت و کودک کشی بودهاند بدون آنکه لحظهای احساس شرم یا ندامت نمایند .
همین احکام تروریستی در سخنان بهاالله به وفور یافت میشود که به عنوان نمونه چند مورد از آن ذکر میشود :
نفوسی که از امر بدیع معرضند از رداء اسمیه و صفتیه محروم و کل از بهائم بین یدی الله محشور و مذکور .
(بهاالله ، بدیع ، صفحه ۲۱۳)
الیوم هر نفسی بر احدی از معرضین من اعلاهم او من ادناهم ذکر انسانیت نماید ، از جمیع فیوضات رحمانی محروم است تا چه رسد که بخواهد از برای آن نفوس اثبات رتبه و مقام نماید.
(بهاالله ، بدیع ، صفحه ۱۴۰)
دوستداران من مروارید و غیر ایشان سنگریزههای زمیناند… و هرکدام از این (بهاییان) نزد خدا بهتر از هزار هزار نفر از غیر آنها هستند.
(اشراق خاوری، مائده آسمانی، ۱۲۹ بدیع ، ج ۴، ص ۳۵۳)
ملاحظه میفرمایید که بهاییان نیز مانند صهیونیستها غیر بهاییان را حیوان و سنگریزه بیمقدار میدانند و البته کسی از خرد کردن سنگریزه احساس گناه نمیکند !
۲.مظلوم نمایی
تروریستهای یهودی با پنهان کردن ماهیت تروریستی و آشوبگر خود با استفاده از مظلوم نمایی وارد فلسطین شدند و به محض قدرت گرفتن شروع به قلع و قمع فلسطینیان نمودند و اکنون نیز با تروریست قلمداد کردن آنان جنایات خود را توجیه میکنند.
در این عکس تروریستهای یهودی با پارچه نوشتهای سعی در مظلوم نمایی و برانگیختن حس ترحم فلسطینیان نمودهاند؛ متن این نوشته بدین شرح است : «آلمان خانه و آشیانه ما را ویران کرد ، لطفا شما فلسطینیان امید ما را نابود نکنید »
بهاییان نیز با استفاده از حربه مظلومنمایی و برانگیختن عواطف جامعه سعی در پنهان کردن خوی وحشیانه و ضد انسانی خود دارند .
این حربه به اندازهای مهم است که شوقی افندی پیشوای سوم بهاییان استفاده از این حربه را از ملزومات رسیدن بهاییان به حکومت میداند .
او ۷ مرحله را در رسیدن بهاییان به حکومت در هر کشوری و تشکیل حکومت جهانی بهایی برمیشمرد که مرحله دوم آن مظلوم نمایی است .
هفتگانهی فوق را این گونه تشریح مینماید: «دورهی مجهولیّت که اوّلین مرحله در نشو و نمای جامعهی اهل بهاست و مرحله ثانیه مظلومیّت و مقهوریّت هر دو منقضی گردد (دوران مظلومنمایی تمام میشود و دیگر دوران شهد دهید زهر دهند تمام میشود) دوره ثالث که مرحلهی انفصال شریعهالله از ادیان عتیقه است چهره بگشاید و این انفصال بنفسه مقدّمه ارتفاع علم استقلال دین الله و اقرار و اعتراف به حقوق مسلوبه اهل بهاء و مساوات پیروان جمال ابهی با تابعان ادیان معتبره در انظار رؤسای جهان و این استقلال ممهّد سبیل از برای رسمیّت آئین الهی و ظهور نصرتی عظیم شبیه و نظیر فتح و فیروزی که در قرن رابع از میلاد حضرت روح در عهد قسطنطین کبیر نصیب امّت مسیحیّه گشت و این رسمیّت به مرور ایّام مبدّل و منجر به تأسیس سلطنت الهیّه و ظهور سلطه زمنیّه شارع این امر عظیم گردد. و این سلطنت الهیّه مآلاً به تأسیس و استقرار سلطنت جهانی و جلوهی سیطرهی محیطهی ظاهری و روحانی مؤسّس آئین بهائی و تشکیل محکمه کبری و اعلان صلح عمومی که مرحله سابع و اخیر است منتهی گردد. »
(شوقی ، ظهور عدل الهى،صفحه ۳۲)
۳.دروغ گویی و خیانت پیشگی :
از هنگام تنظیم برنامه بال که در سال ۱۸۹۷ صورت گرفت تا سال ۱۹۴۲ صهیونیستها ترجیح میدادند که به جای کلمه « کشور » لفظ « کانون یهود » را بکار برند زیرا اگر کلمه « کشور» را بر زبان میآوردند قطعا از هر سو موج اعتراض برپا میشد .
رهبران و تشکیلات بهایی نیز برای در امان ماندن از حکومتها ، پیروان خود را امر به تقیه و عدم دخالت ظاهری در سیاست کردند تا با نفوذ کردن در جوامع در وقت مقتضی ضربه لازم را جهت ساقط کردن حکومت بزنند و هر جا کوچکترین فرصتی برای نفوذ یافتند علنی یا در پوشش امور عام المنفعه غرق در سیاست شده و میشوند .
از سویی دیگر صهیونیستها با تشکیل گروههای ضربت تروریستی نظیر اشترن و ایرگون تحت حمایت بریتانیا مشغول ترور و ایجاد وحشت در بین فلسطینیان شدند اما چندی بعد به ولینعمت خود -بریتانیا – نیز رحم نکرده و با خیانت به ولی نعمت ، سربازان انگلیسی را نیز ترور کردند.
بهاییان نیز در حالی که حیات سیاسی – اجتماعی خود را مدیون امپراطوری عثمانی بودند و عبدالبها به امپراطوری لقب « خلافت محمدیه » داده بود اما به محض شکست عثمانی در جنگ بین الملل اول به آن کشور خیانت کرده تا جایی که عبدالبها همان خلافت محمدیه را « حکومت ستمگر » نامید و به خاطر خیانت به عثمانی و خدمت به بریتانیا لقب «شوالیه» گرفت .
۴. سازمان تشکیلاتی
صهیونیسم چون فاقد کشوری بود که آنجا را ستاد عملیات استعماری کند به ناچار به سازمانی شبیه به دولت نیاز داشت .بدین منظور سازمان جهانی صهیونیسم در شهر بال سوئیس تشکیل شد .
تراست یهود (۱۸۹۸) ، سرمایه ملی یهود ( ۱۹۰۱ ) ، اداره امور فلسطین (۱۹۰۸) ، شرکت توسعه کشاورزی و بهرهبرداری از خاک فلسطین (۱۹۰۸) از جمله مؤسساتی بودند که سازمان جهانی صهیونیسم در ابتدا ایجاد کرد .
هدف این مؤسسات کمک مالی و نظارت به گسترش استعمار بوسیله نقشه مشخص شده توسط سازمان جهانی صهیونیسم بود .
پس جای تعجب نیست که در سال ۱۹۳۰ ، کمیسیون پادشاهی بریتانیا کانون مستعمره نشین یهود در فلسطین را « دولتی در دولت » توصیف میکند .
دولت جنینی جهانی بهایی با مرکزیت بیت العدل نیز با ساختار تشکیلاتی ، در کشورهای مختلف شعبات جنینی دولت خود را بر پا کرده و منتظر زمانی است تا با طی کردن مرحله رشد به بلوغ رسیده و حکومت سیاسی خود را تشکیل دهد و در این راستا لجنهها و مؤسسات خود را تشکیل داده است .
در واقع محفل روحانی ملی شعبه جنینی دولت بهایی در داخل یک کشور است که با لجنات مختلف مشغول حکمرانی بر بهاییان کشور مورد نظر است .
دولت بیت العدل بوسیله نقشههای طراحی شده و ابلاغ آن به محافل ملی به عنوان شعبات خود در کشورها حکومات بهایی را اداره و راهنمایی کرده و بوسیله نهادها و مؤسساتی نظیر دارالتبلیغ ، مشاورین قارهای و… بر اجرای آن نظارت میکند .
خلاصه اینکه برادران صهیونیسم و بهاییت هر دو بوسیله راهکار مشابه و بر پایه استعمار و ضدیت با انسانیت و آگاهی در کشورهای مختلف نفوذ کرده تا در زمان مقتضی به غصب سرزمینها اقدام کنند.
یکی در آرزوی حکومت از نیل تا فرات و دیگری در سودای حکومت جهانی !