تاییدیهی جناب شوقی بر ازدواج اقارب!
بررسی توجیهات باور بهائی در خصوص ازدواج با محارم - بخش دهم
در مباحث گذشته، مجاز بودن ازدواج با اقارب و نزدیکان مورد بررسی قرار گرفت و ثابت شد که به غیر از زنِ پدر، هیچ حرمت و محدودیتی برای ازدواج با نزدیکان از جمله (برادر با خواهر، عمو و عمه با برادرزاده، دایی و خاله با خواهرزاده و …) وجود نداشته و در باور بهائی میتوان با تمامی نزدیکان ازدواج نمود (لا اقل تا پیش از صدور نامهی ۱۵ ژانویه ۲۰۱۰ میلادی) و تنها و تنها یک مورد حرام وجود دارد و آن عبارت از است زنِ بابا!
همچنین مشخص شد که چالش ازدواج با نزدیکان از دیرباز گریبانگیر باور بهائی بوده و شواهد زیادی ارائه گردید که بارها بحث ازدواج با اقارب و نزدیکان از جناب بهاءالله، عبدالبهاء، شوقی و حتی بیتالعدل سوال شده و این چالشی نبوده که منتقدین باور بهائی آن را مطرح کرده باشند! بلکه پیش از همه این خود بهائیان بودهاند که از زمان خود جناب بهاءالله تا کنون نسبت به آن به چشم یک چالش و ابهام نگریستهاند.
البته لازم به یادآوری است که چالش اصلی باور بهائی در بحث روابط غیراخلاقی و نامشروع، عدم تعیین مجازات است نه ازدواج با محارم! ازدواج با نزدیکان تنها نقطهی سیاه کوچکی از این صفحهی سیاه و زشت غیراخلاقی در باور بهائی است؛ زیرا باور بهائی به غیر از رابطهی غیرهمجنس مجرد، هیچ نوع رابطهی دیگری را جرم نمیداند! مجازات این جرم نیز جالب است! تو زنا کن، من (بیت العدل نامشروع به دلیل عدم حضور ولی امر الله) طلا میگیرم!
به عنوان مثال از نظر احکام بهائی یک فرد بهائی متاهل میتواند با مادر و خواهر و آشنا و بیگانه و کودک و پیر و جوان و … با هر کیفیتی و در هر مکانی حتی زور و قهر و غلبه تجاوز نماید بدون این که جرمی مرتکب شده باشد! چنین شخصی بر اساس احکام بهائی هیچ گاه مورد تعقیب قرار نمیگیرد! زیرا هیچ یک از رفتارهای بسیار زشت ذکر شده، در باور بهائی جرم به حساب نمیآید.
دیدیم که باور بهائی با هدف انکار و دور کردن ذهنها از این چالش بزرگ، بحث ازدواج با محارم و نزدیکان را مطرح کرده و در پاسخ به این چالش نیز توجیهات نادرستی ارائه نموده که تک تک این توجیهات مورد نقد بررسی قرار گرفته و میگیرد. مبلغین باور بهائی لااقل تا سال ۲۰۱۹ میلادی، بدون اشاره به نامهی ۱۵ ژانویه ۲۰۱۰ میلادی، راههای مختلفی را در انکار ازدواج با نزدیکان مطرح میکند. اما به خاطر داریم که چالش باور بهائی در بحث روابط نامشروع به هیچ وجه به ازدواج با محارم محدود نمیگردد. دوستان عزیز جهت آشنایی با اصل چالش باور بهائی در روابط غیراخلاقی و نامشروع میتوانند به اولین مقالهی بحث حاضر و یا مقدمات سایر مقالات پیشین مراجعه بفرمایند. لذا به جهت حفظ اختصار از تکرار اصل چالش در این نوشتار پرهیز شده و یکی دیگر از توجیهات مبلغین باور بهائی در موضوع ازدواج با محارم مورد بررسی قرار میگیرد.
در این قسمت از دریچهی دیگری به موضوع ازدواج با اقارب و محارم پرداخته میشود. تذکر به این نکته نیز بسیار حائز اهمیت است که در باور بهائی اصلا طبقهای به نام محارم وجود ندارد و این موضوع، هم به صورت مستقل و در خلال سایر مباحثی که پیش از این تقدیم حضور گردید به اثبات رسید!
ازدواج برادرزاده
همان طور که در مباحث پیش از این بیان گردید، هم از جناب بهاءالله و هم عبدالبهاء و حتی از بیتالعدل نیز بارها در مورد ازدواج با اقارب و نزدیکان سوال شده و این مراکز تشریع و تبیین در باور بهائی هیچ محدودیت دیگری به غیر از زنِ پدر برای ازدواج بیان نکردهاند (لااقل تا پیش از صدور نامهی ۱۵ ژانویه ۲۰۱۰ میلادی). همان گونه که ملاحظه گردید، در تمامی مواردی که بهائیان از جناب بهاءالله، عبدالبهاء، شوقی و حتی بیتالعدل در مورد ازدواج با محارم و اقارب سوال کرده بودند، باور بهائی هیچگاه اصل سوال بهائیان را نقل نکرده و تنها پاسخ را آورده است! در پاسخ نیز به صورت کلی پاسخ داده بود که به غیر از زنِ پدر، هیچ محدودیت دیگری برای ازدواج در باور بهائی وجود ندارد.
اما این بار محل ملی بهائیان ایران از جناب شوقی به صورت خاص در مورد یکی از مصادیق اقارب یعنی ازدواج برادرزاده سوال میکند! جناب شوقی هم در کمال صراحت و به صورت خیلی روشن و واضح پاسخ میدهد ازدواج برادرزاده به هیچ وجه حرام نیست و احدی حق ندارد این نوع ازدواج را منع کند!
دوستان عزیز بهائی برای مشاهدهی پاسخ جناب شوقی به این سوال در مورد ازدواج برادرزاده میتوانند به جلد سوم کتاب توقیعات مبارکه از ۱۹۲۲ – ۱۹۴۸ مراجعه نمایند. در صفحهی ۱۷۷ این کتاب، یعنی در توقیع ۱۰۳ جناب شوقی در ضمن پاسخ به سوالاتی که در مورخ ۲۵ مرداد ۱۳۱۶ از محفل ملی بهائیان ایران دریافت نموده، چنین پاسخ میدهد:
“راجع به ازدواج برادرزاده فرمودند بنویس حکم قطعی راجع به بیت العدل اعظم است در وقت حاضر منع آن جائز نه”
اگر چه پاسخ جناب شوقی کاملاً روشن و واضح است، ولی متاسفانه پذیرش حق برای مبلغین باور بهائی ظاهرا کاری بسیار سخت و دشوار به حساب میآید. مبلغین باور بهائی ادعا میکنند که در اینجا ازدواج برادرزاده به معنای ازدواج برادرزادهها با هم بوده یعنی سوال در مورد ازدواج دختر عمو و پسر عمو بوده و جناب شوقی هم این طور پاسخ داده که هنوز حکمی صادر نشده و فعلا حرمتی در این خصوص وجود ندارد!
این توجیه مبلغین باور بهائی از چند جهت باطل و مردود است؛
اثبات نادرستی توجیه مبلغین بهائی
نخست این که آن چه در پاسخ جناب شوقی آمده، “ازواج برادرزاده” است نه “ازدواج برادرزادهها با هم”!!! یعنی مبلغین باور بهائی برای فرار از پذیرش حق، حتی به جناب شوقی نیز رحم نمیکنند و ابتدا کلام جناب شوقی را تحریف میکنند و “ازدواج برادرزاده” را به “ازدواج برادرزادهها با هم” تغییر میدهند! در حالی که در توقیع، عبارت “راجع به ازدواج برادرزاده” آمده که بیانگر رابطهی مشخص برادرزاده و عمو و یا عمه در ازدواج است! اصلا برادرزاده زمانی میتواند معنا داشته باشد که عمو یا عمهای در کار باشد! در اصطلاح ادبی به چنین شیوهای در بیان مطالب، مفاهیم متضایف گفته میشود؛ متضایف [ م ُ ت َ ی ِ ] یعنی با همدیگر نسبت دارنده، یعنی مفاهیمی که در کنار و رابطه با همدیگر معنا پیدا میکنند و بدون همدیگر قابل تصور نیستند.
به عنوان مثال، پدر بودن زمانی معنا پیدا میکند که فرزند وجود داشته باشد.
پاسخ جناب بهاءالله به مبلغین باور بهائی
مثال دیگر را میتوان از احکام ازدواج باور بهائی شاهد آورد؛ تنها ازدواج ممنوعه در باور بهائی چه بود!؟ ازدواج زنِ پدر! طرف دیگر این ازدواج ممنوعه چیست؟ ازدواج با پسر شوهر. جناب بهاءالله هم بر اساس مفاهیم متضایف، تنها ازدواج با زنِ بابا را مطرح کرده و طرف دیگر این رابطه به خودی خود ثابت است؛ یعنی پسران شوهر نمیتوانند با زنِ پدر خود ازدواج کنند. یعنی همین که گفته میشود ازدواج زنِ پدر حرام است، یعنی طرف دیگر این ازدواج حرام، پسر شوهر قرار میگیرد و لازم نیست گفته شود ازدواج زن پدر با پسر شوهر! بلکه همین که گفته شود ازدواج زن پدر حرام است، به خودی خود، طرف دیگر این ازدواج حرام مشخص شده است و نیازی به بیان نیست.
در این توقیع نیز صحبت از “ازدواج برادرزاده” است و اصل سوال در اینجا “راجع به برادرزاده” است نه برادرزادگی! وقتی گفته میشود ازدواج برادرزاده، طرف دیگر این رابطه چه کسی قرار دارد!؟ فقط و فقط عمو یا عمه! یعنی اصل سوال مربوط به ازدواج عمو و عمه با برادرزاده است نه ازدواج برادرزادهها با هم! وقتی جناب شوقی پاسخ میدهد کسی حق ندارد ازدواج برادرزاده را منع کند، یعنی احدی حق ندارد بگوید که ازدواج عمو و عمه با برادرزاده در باور بهائی حرام است!
کما این که وقتی جناب بهاءالله حکم میکند ازدواج زن پدر حرام است، هیچ عاقلی نمیگوید که منظور جناب بهاءالله ازدواج زنهای پدر با هم است! یعنی هیچ کس نمیگوید این حکم جناب بهاءالله به معنای آن است که زنهای پدر با هم نمیتوانند ازدواج همجنس داشته باشند! آیا تا کنون حتی یک بهائی ادعا کرده است که حرام بودن ازدواج با زنِ پدر به معنای ازدواج زنهای پدر با هم است نه ازدواج پسر شوهر با زنِ پدر!؟ همان قدر که این برداشت از حکم ازدواج با زنِ پدر به دور از عقل است، به همان میزان این توجیه مبلغین باور بهائی از عقل و خرد فاصله دارد که میگویند آزاد بودن ازدواج برادرزاده یعنی آزاد ازدواج برادرزادهها با هم!!!
از این گذشته، رابطهی پسر عمو و دختر عمو، یک رابطهی عموزادگی است نه برادرزادگی! به راستی مبلغین باور بهائی چه ذهنیتی نسبت به مخاطبین خود دارند که چنین اموری بدیهی و روشنی را انکار میکنند!؟
شواهدی از کلام خداوند متعال
به طور کلی در مباحث احکام ازدواجهای حرام، یک طرف رابطه بیان میشود و دیگر نیازی به بیان طرف دیگر نیست.
خداوند متعال در قرآن کریم ازدواجهای حرام را به همین صورت بیان میفرماید: حُرِّمَتْ عَلَیْکُمْ أُمَّهٰاتُکُمْ وَ بَنٰاتُکُمْ وَ أَخَوٰاتُکُمْ وَ عَمّٰاتُکُمْ وَ خٰالاٰتُکُمْ وَ بَنٰاتُ اَلْأَخِ وَ بَنٰاتُ اَلْأُخْتِ وَ أُمَّهٰاتُکُمُ اَللاّٰتِی أَرْضَعْنَکُمْ وَ أَخَوٰاتُکُمْ مِنَ اَلرَّضٰاعَهِ وَ أُمَّهٰاتُ نِسٰائِکُمْ وَ رَبٰائِبُکُمُ اَللاّٰتِی فِی حُجُورِکُمْ مِنْ نِسٰائِکُمُ اَللاّٰتِی دَخَلْتُمْ بِهِنَّ فَإِنْ لَمْ تَکُونُوا دَخَلْتُمْ بِهِنَّ فَلاٰ جُنٰاحَ عَلَیْکُمْ وَ حَلاٰئِلُ أَبْنٰائِکُمُ اَلَّذِینَ مِنْ أَصْلاٰبِکُمْ وَ أَنْ تَجْمَعُوا بَیْنَ اَلْأُخْتَیْنِ إِلاّٰ مٰا قَدْ سَلَفَ إِنَّ اَللّٰهَ کٰانَ غَفُوراً رَحِیماً (النساء، ۲۳) حرام شده است بر شما [ازدواج با] مادرانتان، و دخترانتان، و خواهرانتان، و عمّههایتان، و خالههایتان، و دختران برادر، و دختران خواهر، و دایههایتان که به شما شیر دادهاند، و خواهران رضاعى شما، و مادران زنانتان، و دختران پرورش یافته در دامانتان از آن زنانتان که با آنان آمیزش کردهاید، ولى اگر با آنان آمیزش نکردهاید، [در ازدواج با آنان] گناهى بر شما نیست، و همسران پسرانتان که از صلب شمایند [نه پسر خواندگان]، و اینکه میان دو خواهر [در ازدواج] جمع کنید؛ مگر آنچه گذشته است. همانا خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.
وقتی خداوند متعال میفرماید ازدواج دختر برادر حرام است، آیا این به معنای حرام بودن ازدواج دختر عمو و پسر عمو است!؟ قطعا این گونه نیست؛ وقتی گفته میشود ازدواج دختر برادر حرام است، پر واضح است که طرف دیگر این زوجیت، فقط و فقط عمو قرار میگیرد. وقتی جناب شوقی میگوید ازدواج برادرزاده جایز است و آن را منع نکنید، جایی برای بهانه تراشیدن باقی نمیماند و طرف دیگر ازدواج برادرزاده، فقط و فقط عمو و عمه قرار میگیرد! یعنی عمو و عمه در باور بهائی میتوانند با برادرزاده ازدواج کنند و احدی حق ندارد این نوع ازدواج را منع کند! (لااقل تا تاریخ ۱۵ ژانویه ۲۰۱۰ میلادی و البته همان گونه که در پاسخهای مبلغین باور بهائی مشاهده میگردد، ایشان لااقل تا سال ۲۰۱۹ میلادی هیچ اشارهای به این نامه نمیکنند! گویا مبلغین باور بهائی نیز عدم مشروعیت بیت العدل را به دلیل عدم حضور ولی امرالله پذیرفتهاند و احکام صادره را مشروع نمیدانند!)
باز هم پاسخ دیگری از جناب بهاءالله به مبغلین بهائی
دومین پاسخ در توجیهات بیاساس مبلغین باور بهائی را خود جناب بهاءالله به صورت عملی به ایشان داده است. همان گونه که در بخشهای گذشته ملاحظه گردید، جناب بهاءالله از دختر برادر خود برای جناب عبدالبهاء خواستگاری میکند! در صفحات ۴۳۶ و ۴۳۷ کتاب بهاءالله شمس خواندیم که جناب بهاءالله قصد داشته دختر برادرش یعنی دختر میرزا محمد حسن که شهربانو نام داشته را به همسری جناب عبدالبهاء درآورد. جناب بهاءالله حتی اقدام به خواستگاری هم میکند و محمدجواد کاشانی (پدر حسین آشچی) را با شال و انگشتر به خواستگاری شهربانو برای جناب عبدالبهاء میفرستد که البته با پاسخ منفی مواجه میشود.
بگذریم از این که جناب عبدالبهاء بر خلاف سیرهی عملی خودش و پدرش توصیه به ازدواجهای بعید و میکند! یعنی کسی که خودش خواستگار دختر عمویش بوده، به دیگران توصیه میکند با نزدیکان ازدواج نکنید!!! رطب خورده چون منع رطب کند!؟
مبلغین باور بهائی حاضرند تمام آموزهها و اصول باور بهائی را از بین ببرند ولی هر طور شده از پذیرش حق فرار نمایند! آیا مگر جناب بهاءالله، شارع باور بهائی نیست!؟ وقتی خود جناب بهاءالله در عمل، دختر عموی جناب عبدالبهاء را برای او خواستگاری میکند، یعنی هیچ حرمتی بر این نوع ازدواجها مترتب نیست! یعنی جناب بهاءالله به صورت عملی و با رفتار خود نشان داده است که ازدواج پسر عمو و دختر عمو هیچ حرمت و ممنوعیتی ندارد!!!
یعنی در میان تمام اعضای محفل ملی بهائیان ایران، حتی یک نفر از سیره و رفتار عملی جناب بهاءالله اطلاع نداشته که او خودش شخصا به صورت عملی برای ازدواج دختر عمو و پسر عمو اقدام کرده است و یک بهائی نمیتواند رفتار جناب بهاءالله را حرام بداند!!!؟؟؟
آیا جناب بهاءالله برای انجام فعل حرام اقدام کرده است!؟ قطعا ازدواج دختر عمو و پسر عمو از نگاه جناب بهاءالله هیچ حرمت و محدودیتی نداشته که به این کار اقدام کرده و بر همین اساس دختر عموی جناب عبدالبهاء را برای وی خواستگاری میکند!
بنابراین ازدواج دختر عمو و پسر عمو بر اساس رفتار جناب بهاءالله، مجاز و حلال بوده و نیاز به حکم بیتالعدل نداشته و ندارد! همین که جناب شوقی تصریح میکند: “بنویس حکم قطعی راجع به بیت العدل اعظم است در وقت حاضر منع آن جائز نه” یعنی دقیقا منظور ازدواج برادرزاده با عمه و عمو است که حکمی برای آن وجود ندارد و بیتالعدل باید در آینده حکم آن را صدر نماید! زیرا ازدواج پسر عمو و دختر عمو که به صورت عملی توسط جناب بهاءالله حلال و آزاد و مجاز شمرده شده و احدی (حتی بیتالعدل) نمیتواند آن را حرام اعلام نماید!
بنابراین مشخص میشود یک عمو یا عمه قصد داشته با برادرزادهی خود ازدواج کند و چون نصی بر حرام بودن این نوع ازدواج در کتاب اقدس و دیگر الوح و آثار امری وجود نداشته، بین نه نفر اعضای محفل ملی بهائیان در ایران اختلاف نظر پیش میآید و در نهایت تصمیم میگیرند که این مسئلهی مهم را از شخص اول باور بهائی در آن زمان، یعنی جناب شوقی سوال کنند. جناب شوقی هم که به خوبی میداند هیچ محدودیت قانونی در این خصوص وجود ندارد، با صراحت تمام پاسخ میدهد در حال حاضر هیچ کس مجاز نیست که این نوع ازدواجها را منع کند و ازدواج برادرزاده در باور بهائی کاملاً آزاد است.
همین که متن سوال را باور بهائی در کتاب مطرح نکرده، نشانه و گواه دیگری بر عدم صداقت و شفافیت در این باور است که اگر متن سوال را ثبت میکرد، هیچ شک و شبههای برای دوستان عزیز باقی نمیماند.
ولی به هر حال، همین که جناب شوقی نیز همانند اجداد خود حکم قطعی این نوع ازدواج را به بیتالعدل موکول میکند، یعنی قطعا موضوع سوال، ازدواج دختر عمو و پسر عمو نیست! چرا که جناب بهاءالله با رفتار خودش این نوع ازدواج را مجاز اعلام کرده بود و هیچ حرمتی هم برای آن قرار نداده و نمیتوان جناب شوقی را متهم کرد که از سیره و رفتار عملی جناب بهاءالله بیخبر بوده است!!!
آن چه نصی در مورد حرام بودن آن وجود ندارد، ازدواج عمو و عمه با برادرزاده است که تا وقتی بیتالعدل حکم به حرام بودن آن صادر نکند (لااقل ۱۵ ژانویه ۲۰۱۰ میلادی)، به فرمودهی جناب شوقی، همچنان حلال و مجاز است! و بیتالعدل هیچ گاه نمیتواند رفتار عملی جناب بهاءالله را حرام اعلام کند! یعنی قطعا موضوع سوال، ازدواج دختر عموها و پسر عموها با هم نبوده است. چرا که این نوع ازدواجها بر اساس سیرهی عملی جناب بهاءالله، کاملا جایز بوده و همین که جناب شوقی، پاسخ قطعی را به بیتالعدل حواله میکند، مشخص میشود که قطعا ازدواج پسر عمو با دختر عمو مورد سوال نبوده است! زیرا برای ازدواج پسر عمو با دختر عمو، رفتار عملی از جناب بهاءالله وجود دارد و بیتالعدل هیچ گاه نمیتواند رفتار عملی جناب بهاءالله را حرام اعلام کند!
البته باز هم به خاطر داریم با وجود صدور نامهی ۱۵ ژانویه ۲۰۱۰ میلادی، اصل چالش یعنی مجرمانه بودن رفتارهای غیراخلاقی و زشت در باور بهائی همچنان به قوت خود باقی است! به عنوان مثال تمام ازدواجهایی که در نامهی مذکور حرام اعلام شده، اگر به عنوان یک رابطهی نامشروع و غیراخلاقی واقع شود، هیچ یک از دو طرف جرمی مرتکب نشدهاند و هیچ مجازاتی در انتظار آنها نیست! فقط کافیست یکی از دو طرف این رابطه، متاهل باشند!
امید است که با دوری جستن از تعصبات جاهلانه، به لطف خداوند متعال راهی به آرامش دوری از باورهای غلط بیابیم!